PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : محاربه با اسلام در لواي دعوت به توحيد



حامد
چهارشنبه 16 شهریور 90, 02:41 بعد از ظهر
محاربه با اسلام در لوای دعوت به توحید؛ سال 1160

در سال 1160 شاگرد مکتب ابن تیمیه به «درعیه» (سرزمین مسیلمه کذاب) رفت و با حاکم آن، «ابن سعود» پیماني بست كه بر اساس آن، منطقه نجد و روستاهای اطراف آن برای ابن سعود باشد و به او وعده غنايم جنگی بسیار داد که بیش از مالیاتی است که دریافت می کند در مقابل شاگرد مکتب ابن تیمیه «محمد بن عبد الوهاب» در وضع و اجرای نقشه ها و انتشار دعوتش آزادی کامل داشته باشد.

محمد بن عبد الوهاب که بود؟ و ماهیت دعوت او چه بود؟

در سال 1115 متولد شد و در 1207 قمری مرد. در شهر عینیه در نجد پا به جوانی گذاشت و نزد علمای حنبلی درس خواند. پدرش کفر و بی دینی را در چهره او می دید و مردم را از وی بر حذر می داشت. برادرش شیخ سلیمان کتابی در رد بدعت ها و اعتقادات باطلش به نام «الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیه» تالیف کرد.

محمد بن عبدالوهاب بسیار شوق و ولع داشت در خواندن احوالات پیامبران دروغین مانند مسلیمه کذاب، سجاح، اسود عنسی و طلیحه اسدی چنانچه میرزا ابوطالب اصفهانی از معاصران او اظهار داشته: « ...کما اینکه خودش هم ادعای نزول وحی و الهام را برخودش داشت. او دعوت خود را دعوت به توحید می داند و غیر خود حتی گذشتگان و اساتید خود را کافر می شمارد.»

پسر عبدالوهاب در رساله اش نوشته: «من به شما خبر از خود می دهم به خدا سوگند که الهی جز او نیست، طلب علم کردم و معتقدم کسانی که باور کردند که من دارای علم و معرفت هستم، در حالی که در آن زمان معنای لا اله الا الله را نمی دانستم .... و دین اسلام را نشناخته بودم ....همچنین هیچ یک از اساتید و مشایخم آن را (دین اسلام )نشناختند.»

«احمد زینی دحلان» فقیه شافعی نقل روایت کرده که مردی به محمد بن عبد الوهاب گفت: «این اعتقادی که اظهار کردی متصل است یا منفصل؟» محمدبن عبد الوهاب گفت «مشایخ من و مشایخ مشایخم تا 600 سال پیش همه مشرک بوده اند» آن شخص گفت: « پس رشته ارتباطی دینیت منفصل است نه متصل ان را از چه کسی گرفتی؟» او گفت: «از وحی و الهام مانند خضر»

برادرش خطاب به محمد بن عبدالوهاب گفت: « شما با کوچک ترین بهانه ای تکفیر می کنید بلکه با آنچه گمان می کنید کفر است، تکفیر می کنید بلکه با آنچه که در اسلام روشن و صریح است تکفیر می کنید بلکه کسانی را که از تکفیر افرادی که شما آنان را تکفیر می کنند امتناع می کنند تکفیر می کنید.»

محمد بن عبد الوهاب در جواب مي گويد: «من فقط شما را به توحید و ترک شرک دعوت می کنم .....من شما را به دین دعوت می کنم در حالی که تمام کسانی که زیر هفت آسمان هستند همگی مشرکند هر کس مشرکی را بکشد وارد بهشت می شود.»

راویان معتقدند: «ابن سعود با محمدبن عبد الوهاب برای جنگ فی سبیل الله بیعت کرد اما همه می دانند که آنها فقط به مسلمانان حمله کردند و مسلمانان را به قتل رساندند. ابن سعود یکی از دختران ابن عبد الوهاب را به ازدواج پسرش در آورد تا روابط بینشان تقویت شود و این پیمان بین این دو خاندان تا کنون ادامه دارد.

محمد بن عبدالوهاب از این تاریخ برای نابودی جهان اسلام و ایجاد تفرقه و حمله به توحید با پرچم نفی شرک حرکت خود را آغاز کرد و هرکه دعوت او را نمی پذیرفت مشرک و کافر بود و خونش مباح.

نجد در آن زمان و روزی که این پیمان بسته شد در حالت فقر و بیچارگی می زیست، ابن سعود حتی توان تامین غذا برای شاگردان عبد الوهاب را هم نداشت بعد از اولین حمله بر مشرکین و کفار (همان مسلمانانی که وهابیت را قبول نداشتند) غنیمت بر اساس احکام وهابیت تقسیم شد یک پنجم برای ال سعود و بقیه برای لشکر.

سال 1163

مردم عیينه علیه حکومت سعودی ها و ابن عبد الوهاب قیام کردند. حکومت طبق فتوای عبد الوهاب با همان پرچم توحیدی عبد الوهاب به موحدان عینه حمله کرد. شهر را به طور کامل ویران کرد. چاه های آب را پر کرده و درختان را برید و سوزاند. به ناموس مسلمین تجاوز کرده و شکم زنان حامله را پاره کرده و دستان کودکان را برید. تمام مردان را کشت و چهار پایان را سوزاند و هرچه در خانه ها بود غارت کرد.

عیینه از سال 1163 تا کنون ویرانه و تلی از خاک است شاید این اولین درس توحید آل سعود و عبد الوهاب بود! و اين در حالي است كه وهابیت مدعي است، شهر عیینه بر اثر عذاب الهی حمله ملخ نابود شد. بعد از این پیروزی عبد الوهاب احساس قدرت کرد با مردم نجد و احساء جنگید تا اینکه برخي با کراهت و بعضی با اختیار با او بیعت کردند و تمام امارت نجد را با زور تحت سیطره خاندان سعودی درآوردند.

در سال 1178 مردم «يام» شکست سنگینی به آل سعود وهابی تحميل كردند. اما با فریب عبد الوهاب حیات این حکومت همچنان استمرار یافت.

سال 1207

در سال 1215 نیروهای سعودی به سوی احساء حرکت کردند و بر سر راهشان هرچه یافتند غارت کردند و هرکس که مقاومت کرد بی رحمانه کشتند سعود بن عبد العزیز چند ماه در آنجا ماند هرکس را که خواست کشت و بعضی را رها و بعضی را حبس می کرد اماکن و خانه ها را تخریب نمود.

سال 1216 هجوم به کربلای معلی

در سال 1216 سعود بن عبد العزیز ارتشی از بادیه نشینان نجد را در روز عيد غدير به کربلا روانه کرد، مانند همیشه که غارت و چپاول می کردند قبر امام حسین علیه السلام تخریب شد هرچه در خزانه بود غارت شد جز فراریان کسی زنده نماند.

«مستر کوران سیز» می گوید: «هر سال در عید غدیر در نجف اشرف جشن می گرفتند مردم کربلا از شهر خود به سوی نجف بیرون رفتند. وهابی ها عدم حضور مردم در کربلا را غنیمت شمردند و به شهر حمله کردند که حدود دوازده هزار نفر بودند همه را به قتل رساندند تعداد قربانیان در هر روز به سه هزار نفر می رسید اما غارت و چپاول آنها قابل وصف نیست.»

گفته شده دویست شتر از اموال گرانبها بیش از طاقتشان بار زدند، قبه حضرت را که از صحیفه هایی با آب طلا بود بردند. ضریح امام حسین (ع) را تخریب کردند.جواهری که ضریح را پوشانده بود به غارت بردند بلکه هر چیز گرانبهاي را در شهر چپاول کردند.

سال 1217

در اواخر سال 1217 به حجاز حمله کردند. لشکر طائف را شکست دادند. با زور وارد شهر شده، مردان را کشتند، زنان و کودکان را به اسارت گرفتند؛ قبه ابن عباس صحابی پیامبر (ص) را در طائف تخریب کردند.

زینی دحلان می گوید: «در ذی القعده (از ماه های حرام ) سال 1217در طائف مرتکب کشتار دسته جمعی شدند حتی کودکان را کشتند کودکان شیر خوار را بر سینه مادرانشان سر بریدند گروهی که فرار کرده بودند مورد تعقیب سواره نظام قرار گرفتند و قتل عام شدند.»

وهابیون عده ای از زنان و مردان را عریان در بیابان قرار دادند و بعد از سیزده روز شرط کردند که وهابیت را قبول کنند تا کشته نشوند. حتی در طائف کسانی که در مسجد پناهنده بودند و درحال رکوع و سجود بودند کشته شدند. اشیای قیمتی را غارت و به خارج شهر منتقل کردند تا جایی که وسايل غارت شده به اندازه یک کوه شد سپس خمس آن را به امیر سعودي دادند، بقیه را میان خود تقسیم کردند قرآن ها، کتب حدیث کتب فقه و نحو را در کوه ها و راه ها ریخته و بی حرمتی کردند به آنها خبر داده شد که اموال در زیرزمین ها دفن شده، جایی را کندند مالی یافتند لذا تمام خانه ها حتی توالت ها و چاه های آب را را حفاری کردند و در نهايت مي توان گفت مردم طائف در ان سال طعم شیرین!! توحید وهابی را چشیدند.

عالی ترین مراتب توحید؛ حمله به شهر حرام در ماه حرام

در سال 1217 تصمیم به اشغال مکه گرفتند. حاکم مکه نتوانست سپاهی برای جنگ مهیا کند با تعداد زیادی از مردم مکه به جده فرار کرد ابن سعود با نیروهایش در دهم محرم به مکه رسید بدون مقاومت وارد مکه شد و آنچه که در طائف انجام داد در مکه هم مرتکب شد. علمای مکه را مجبور به قبول وهابیت و تدریس کتب وهابیت کرد و مسلمانان را از انجام مناسک حج و عمره منع کردند.

ادامه دارد ...
به نقل از :
http://www.snn.ir/news-13900616030.aspx

حامد
سه شنبه 22 شهریور 90, 07:55 بعد از ظهر
س از معرفي محمدبن عبدالوهاب و تشريح انحرافات فكري وي به بيان تاريخ سياهي كه وهابيت به پشتوانه عقايد منحرف وي تا سال 1217 رقم زد، پرداختيم و در ادامه به بيان جنايات اين فرقه نوظهور از سال 1217 تا كنون مي پردازيم.

دلیلی محکم بر یهودیت آل سعود و وهابیت

بعد از اشغال شهر حرام يعني مکه مکرمه به مراقد و زیارت گاه های گنبددار یورش بردند و همه را تخریب کردند و فقط یک بنا را تخریب نکردند که جای تامل بسیار دارد و آن کاخ کعب بن اشرف یهودی که به دستور رسول خدا (ص) ترور شده بود، از تخریب در امان ماند و همچنان آباد و پا برجاست و از میراث سلف صالح! وهابيان است (و تا به امروز سالی هزاران بازدید کننده دارد.)

سال 1218 آل سعود انتقام واقعه کربلا را پس داد

عبدالعزیز بن سعود توسط یکی از شیعیان که تمام افراد خانواده اش در کربلا کشته شده بودند، ترور شد و بعد از او سعود بن عبد العزیز حاکم حجاز شد، نخستین حمله اش به بصره بود قبر طلحه و زبیر را ویران کرد و بعد از آن حمله های زیادی داشت که از لحاظ جنایت بی نظیر بود به مهمترین وقایع آن اشاره می شود.

سال 1220

اواخر ذی القعده سال 1220 وهابی ها وارد مکه شدند و مدینه را به تصرف در آوردند و حجره پیامبر اکرم (ص) را غارت کردند، هرچه آنجا بود برداشتند و کارهای شنیع و زشتی مرتکب شدند و گنبدهای قبور اولیای خدا را تخریب نمودند.

سال 1221 حمله به نجف اشرف

سید محمد جواد عاملی می گوید : «در سال 1221 شب نهم ماه صفر یک ساعت قبل از صبح ناگهان به ما در نجف اشرف حمله کردند. بعضی از وهابی ها بالای دیوارهای شهر رفتند و نزدیک بود نجف را تصرف کنند، آنجا بود که معجزات و کرامات امیر المومنین علی بن ابیطالب (ع) آشکار شد و تعداد زیادی از ارتش وهابیون کشته شدند و نا امیدانه برگشتند. خدا را سپاس»

البته این آخرین حمله وهابیون به نجف و کربلا نبود، آنها بارها به این دو بارگه مقدس حمله کردند، اما با مقاومت شدید شیعیان مواجه شدند و نتواستند نجف و کربلا را تصرف کنند.

سال 1223

در سال 1223 پسرعبدالله بن مسعود به سرزمین حوران حمله کرد اموال رابه تاراج برد مزارع را به آتش کشید مردم بیگناه را کشت و زنان و کودکان را اسیر کرد و خانه ها را تخریب نموده و تباه ساخت.

سال 1226

در سال 1226 محمد علی پاشا، والی و حاکم مصر پسرش طوسون را برای آزاد سازي حجاز از دست وهابی ها اعزام کرد و در سال 1227 مصری ها توانستند نجد را به تصرف درآورند و در سال 1229 بدون جنگ وارد مکه و طائف شدند.

محمد علی پاشا در سال 1232 پسرش (ابراهیم)را به حجاز فرستاد برای تسلط بر لانه فساد و فتنه ها و در سال 1234 بعداز چندین ماه نبرد سخت عبد الله بن مسعود تسلیم ابراهیم پاشا شد و او بعد از مدتی اعدام شد.

ترکی برادر زاده عبدالله بن مسعود توانست فرار کند و بعد از مدتی علیه مصری ها قیام کرد. دوباره سلسله آل سعود را تشکیل داد، اما نتوانست پابرجا بماند و از آنجا كه بر اثر جنگ های داخلی و خارجی ضعیف شد و تا سال 1305 توانست تاب بیاورد و دوباره امارت سعودی ها به پایان رسید.

سال 1319

عبد العزیز بن عبد الرحمن که در زمان شکست پدر و پناهندگي به كويت ده سال داشت، پس از مدتی پناهندگي در کویت و با استفاده از امکاناتی که امیر کویت در اختیار او گذاشته بود، با همراهي چهل نفر به طور پنهاني به اطراف ریاض رسید و روز سوم شوال 1319 وارد شهر شد فرمانده پایگاه را کشته و پایگاه را تصرف كرد و به اين طريق منطقه به تصرف آل سعود درآمده و در پیمانی با عثمانی ها؛ توافق کردند که تسلط عبد العزیز بر مناطقش به عنوان کارمند دولت عثمانی با ارتقا به درجه فرمانداري ادامه داشته باشد .

1328انگلیس پدر ال سعود

عبد العزیز در سال 1328 با نماینده انگلیس در کویت به نام ویلیام شکسپیر ملاقات کرد بعد از ملاقات سوم انگلستان پیشنهاد داد برای بيرون آوردن نجد و احساء از دست دولت عثمانی . نماینده انگلستان با عبد العزیز مذاکراتی انجام داد و براموری به توافق رسیدند که یکی از توافقات طرفین حمایت انگلستان از مواضع حاکم و امیر ریاض در احساء و نجد و همچنین پشتیبانی از عبد العزیز با کمک دولت های هم پیمان در مقابل حمله احتمالی دولت عثمانی از سمت دریا و خشکی بود.

سال 1334

در سال 1334 انگلستان به وعده هایی که به اشراف خاندان هاشمی برای تاسیس یک دولت عربی بزرگ در شمال شبه جزیره داده بود وفا نکرده و خیانت کرد. دلیل این خیانت این بود که عبد العزیز مقابل خاندان هاشمی قیام و حجاز و عسیر را اشغال کرد.

بعد از این پیمان شوم آل سعود و وهابیت که از صفحه روزگار محو شده بودند دوباره بوسیله روباه استعمار جان تازه گرفتند و خونی تازه در رگ های آل سعود وهابی مسلک جاری شد و دوباره جنایات و و وحشی گری های آل سعود بیش از پیش ادامه یافت با این تفاوت که این بار از حمایت های بی دریغ سیاسی و بعضا نظامی انگلستان هم برخوردارشد و با قدرت وتوان مضاعف اما همسو با منافع استعمار انگلیس جنایات و غارت های خود را شروع کردند.

باید بعد از این پیمان تمام یورش های آل سعود را همسو با اراده سفارت انگلیس دانست در سال 1321 به حاجیان یمنی که بدون سلاح بوده و خود وهابیان به آنها امان داده بودند، یورش بردند و هزاران نفر را کشتند از آن جمعیت انبوه فقط دو نفر زنده ماندند كه فرار کرده و قضیه را باز گو كردند.

در این دوران بود که جنگ جهانی اول به پایان رسیده و دولت عثمانی تسلیم شده بود. نقش ترکیه –عثمانی ها – در جزیره العرب تمام شده و تنها انگلستان بر امور منطقه تسلط داشت.

سال 1343 گروهی از وهابی ها به عرب های بادیه نشین و غیر مسلح اردن حمله کرده و آنها را کشته و غارت کردند، اما پس از شکستي مفتضحانه عقب نشینی کردند و سرانجام تانک ها و هواپیماهای انگلستان در جنگ شرکت کردند و بعد از کشتن سیصد نفر عقب نشینی کردند.

ستایش انگلستان در نماز جمعه مکه

عبدالعزیز در خطبه نماز جمعه در مکه گفت: «در این جایگاه نباید از یاد ببرم اینکه هر کس از مردم تشکر نکند سپاس خدا را به جای نیاورده است.» سپس تلاش های حکومت انگلستان را ستود به اینکه کشتی برای حاجیان تقدیم کرده و مسئله سفرشان را آسان نموده همچینین کمک های دول هم پیمان را ستود ... و گفت :«باید اشاره کنم که رفتار انگلستان با ما از اول خوب بوده است.»

علامه مغنیه می گوید: «هر کوچک و بزرگ می داند که انگلستان و هم پیمانانش محال است چیزی به قصد و خیر و انسانیت انجام دهد ....کارهای استعمار برای مکیدن خون ملت ها است.»

آیا عبد العزیز فراموش کرد که که وهابیت قائل به باطل شدن نماز نزد قبر پیامبر (ص) و غیر ایشان است؟؟؟ زیرا به اعتقاد آنان عبادت خدا با عبادت صاحب قبر خلط می شود چگونه عبد العزیز تشکر از خدا را منوط به تشکر از کافران اروپایی دانست به طوری که سپاس از خداوند معلق بر قدردانی از انگلستان و هم پیمانانش دانست !!!
وهابيون در سال 1343 به حجاز حمله کردند. طائف را محاصره کردند و دوباره همان جنایت ها را در طائف تکرار کردند تا وقتی که انگلستان اجازه نداد به مکه حمله نکرده و پس از تغیر سیاست استعمار به مکه هم یورش بردند. حاکم مکه از انگلستان برای جلو گیری کردن از حمله وهابی ها کمک خواست اما پاسخ شنید که :«حکومت انگلستان به سیاست عدم دخالت در امور دینی پای بند است !!!...»

بزرگ ترین جنایت وهابی ها بعد از متحد شدن با انگلستان

ابن عبد العزیز تصمیم گرفت آثار و نشانه های اسلامی را در مکه ،جده ومدینه از بین ببرد. در مکه گنبد های عبد المطلب، ابو طالب، خدیجه ام المومنین (ع) و مولد نبی و زهرا (ع) را تخریب کردند. قبر حوا در جده و نيز مسجد حمزه که در بیرون مدینه بود، هنگام محاصره شهر تخریب شد.

در نهایت مفتیان با اجبار، به آنچه با نیت وهابی ها همسو بود فتوی دادند و بر اثر این فتاوای خیانت بار قبور متبركه بقیع تخریب شد. قبوری که شیعیان برای آن ضریح های زیبایی شبیه ضریح های معروف امامان در عراق و ایران ساخته بودند.

قبوری که محل آمد و شد ملائکه است (جامعه کبیره ) و قبوری که اهل آسمان ها مامور به زیارت آن مکان های رفیع هستند (اذن دخول حرم های شریف) و بقاعی تخریب شد که از بیوت نبی الله بود (اذن دخول) و در حقیقت این کار هتک حرمتی به پیامبر عظیم الشان اسلام بود.

برای دوری از شرک خانه های توحید را خراب کردند و با شعار توحید، مقابر ارکان توحید را منهدم نمودند؛ این جنایت بزرگ وهابیان عکس العمل های شدیدی در جهان اسلام داشت و تمام جهان اسلام این جنایت را محکوم کردند .

سید صدرالدین صدر در پي این واقعه اشعاري سرود که ترجمه اش می آید؛

سوگند به جانم ! از مصیبت و فاجعه بقیع قلب کودک شیرخوار پیر می شود.

آغاز مصیبت ها خواهد شد اگر از خواب بیدار نشویم.

آیا مسلمانی نیست برای خدا که حقوق پیامبر هدایت کننده و شفاهت کننده را رعایت نماید ؟

این فاجعه در 8 شوال سال 1343 رخ داد و از آنجا كه بزرگ ترین جنایتي است كه وهابیان مرتکب شدند توجه داشته باشید که اکثر حملات وهابیون در ماه های حرام بوده است که حتی در عصر جاهلیت نيز مردم به حرمت اين ماه ها پايبند بودند .

آل سعود معاصر

اما این پایان جنایات ایشان نبود بعد از ضعیف شدن استعمار انگلیس، استعمارگری خبیث تر از آن یعنی امریکا جای آن را در شبه جزیره عربستان گرفت . جنایات وهابیون امریکایی و مسابقه بین حاکمان سعودی برای اظهار فدویت به امریکایی ها برای تقویت پایه های به خون آلوده حکومتشان ادامه داشت.

از جنایات این دوره می توان به حمله آل سعود به جهمیان را نام برد که در سال 1400 بوسیله توپ خانه گازهای اشک آور و هواپیما معترضان را در حرم سرکوب کردند و صدها نفر کشته شدند.

در سال 1407 فهد دستور قتل هزاران حاجی را در حرم داد انان هیچ گناهی نداشتند جز برائت از مشرکین و دعوت مسلمانان به وحدت حکومتی که مدعی توحید بود مراسم برائت از مشرکین را به خاک و خون کشید در شهر و حرم امن خداوند.

اما امروز

وهابیان بیکار ننشسته اند امروز با حمایت اربابان امریکایی و غربی شان تا آنجا که می توانند در بحرین جنایت می کنند تجاوز به شاعره بحرینی، بریدن زبان شاعر جوان بحرینی ،اذیت و آزار زنان در زندان و شکستن دست و پای ایشان، قتل عام مردم معترض بحرینی و سوزاندن قران، تخریب مساجد و حسینیه ها و قبور علما و صالحان و کشتن زنان و کودکان بحرینی بوسیاه گاز های سمی و نیشخند استعمار گرانی که با این کشتار منافعشان بیش از بیش تامین می شود.

در طول تاریخ اسلام تنها خوارج بودند که مسلمانان را تکفیر کردند و دست شان به خون ایشان آلوده شد.

منابع:
1. مفتاح الکرامه جلد 5
2. فتنه الوهابیه
3. سفر نامه میرزا ابو طالب
4. الدرر السنیه فی الرد علی الوهابیه، زینی دحلان
5. الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه ، محمدبن عبد الرحمن بن قاسم ، جلد 2
6. الصواعق الالهیه ،به نقل از وهابیت عامل تفرقه مسلمانان، نجم الدن طبسی
7. آل سعود ماضیهم و مستقبلهم ، جبران شامیه
8. عنوان المجد ،ابن بشر،جلد 1
9. وهابیت عامل تفرقه مسلمین نجم الدین طبسی
10. تاریخ ال سعود ،ناصر سعید
11. کشف الارتیاب ،به نقل از تاریخ نجد ، محمود شکری
12. تاریخ نجد، ابن غنام، جلد 2
13. تاریخ البلاد العربیه ، منیر عجلانی
14. مخالفه الوهابیه للقران و السنه ؛ عمر عبد السلام
15. تاریخ الجبروتی
16. لمع الشهاب ، شهابی
17. تاریخ العربیه السعودیه ،فاسیلیف
18. هذه هی الوهابیه
19. لمحات اجتماعیه
به نقل از:
http://www.snn.ir/news-13900622117.aspx