حامد
سه شنبه 11 مرداد 90, 12:29 بعد از ظهر
مؤلف
كتاب حاضر مشهور به «التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليهالسلام» نيز مىباشد.
متن اين كتاب منسوب به امام يازدهم شيعيان، امام حسن عسكرى عليهالسلام است كه آن را براى دو نفر از يارانشان املا فرمودهاند.
حجم كتاب
اين تفسير شامل سوره حمد و بقره مىباشد كه امام عليهالسلام رواياتى را از اجداد طاهرينش در تفسير و توضيح و شأن نزول آيات و رواياتى را در مقام و منزلت اهل بيت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم آورده است.
بنابر نقل ابن شهر آشوب، اين تفسير شامل تمام قرآن در صد و بيست جلد بوده كه همين مقدار آن به دست ما رسيده است.
انگيزه نگارش
ابو يعقوب، يوسف بن محمد بن زياد و ابو الحسن، على بن محمد بن سيار نقل مىكنند: «در زمان حسن بن زيد علوى ملقب به «الداعي إلى الحق»، يكى از امامان زيديه حاكم استرآباد، جان و مال شيعيان مورد تهديد قرار گرفت و ما نيز به همراه خانواده از آنجا فرار كرديم و به سامرا نزد امام حسن عسكرى عليهالسلام شتافتيم.امام عليهالسلام بعد از خير مقدم فرمودند:«به شهرتان باز گرديد كه خداوند اوضاع و احوال را به نفع شما تغيير خواهد داد و اين دو جوان را نزد من باقى گذاريد تا به آنها علم بياموزم.»خانواده ما نيز باز گشتند و از آنجا نامه نوشتند كه اوضاع دگرگون شده است و حسن بن زيد توبه كرده است و مال و جان ما در امان است.امام حسن عسكرى عليهالسلام نيز به شكرانه آن اين تفسير را براى ما املا فرمودند.
ما در طول هفت سال كه در خدمت آن حضرت بوديم هر روز خدمت ايشان مىرفتيم و بخشى از اين تفسير را مىنوشتيم.
اعتبار اين تفسير
برخى از علما اعتبار اين تفسير را از نظر سند و دلالت مخدوش دانستهاند.از نظر سند راوى اين تفسير محمد بن قاسم است و او به وسيله ابن غضائرى تضعيف شده است و يوسف بن محمد و على بن محمد نيز هر دو مجهول هستند و در كتب رجالى نامى از آنها برده نشده است.
از نظر دلالت هم اين تفسير شامل يك سرى معجزات غير قابل قبول است كه در منابع روايى ديگر ما هيچ اثرى از آنها نيست و همچنين يك سرى وقايع خلاف تاريخ، در آن مىباشد.
در مقابل، برخى ديگر از علما اعتبار آن را تاييد مىكنند و در پاسخ مىگويند: تضعيفات ابن غضائرى معتبر نيست و در وثاقت روات اين تفسير اعتماد شيخ صدوق و ترحم گفتن بر آنها و نقل احاديث آنها در كتب معتبر خود مانند من لا يحضره الفقيه و توحيد و عيون و اكمال و امالى و علل و معانى الاخبار كفايت مىكند.
از نظر دلالت نيز گفتهاند شمول يك سرى روايات غير قابل قبول يا ضعيف دليل بر ردّ اصل كتاب نمىشود، همچنان كه در كتاب كافى نيز احاديث ضعيف وجود دارد.
مخالفان اعتبار
از جمله علمايى كه اعتبار اين تفسير را قبول ندارند مىتوان به: ابن غضائرى، علامه حلى، تفرشى(صاحب نقد الرجال)، محقق داماد، محقق شوشترى استرآبادى (صاحب منهج المقال)، اردبيلى (صاحب جامع الروات)، قهپايى (صاحب مجمع الرجال)، شيخ محمد جواد بلاغى، ابو الحسن شعرانى، آيت الله خويى و سيد محمد هاشم خوانسارى اشاره نمود.
اعتماد گنندگان
در مقابل گروه سابق علما و بزرگانى نيز اين تفسير را معتبر مىدانند. بزرگانى چون شيخ صدوق، شيخ طبرسى، قطب راوندى، ابن شهرآشوب، شيخ على كركى، شهيد ثانى، مجلسى اول و دوم، شيخ حر عاملى، فيض كاشانى، حسن بن سليمان حلى (شاگرد شهيد اول)، سيد نعمت الله جزائرى، وحيد بهبهانى، شيخ انصارى، سيد عبد الله شُبَّر، آيت الله بروجردى، شيخ آقا بزرگ صاحب الذريعه و محدث نورى. اين بزرگان از جمله كسانى هستند كه بر اعتبار اين تفسير صحه گذاردهاند.
نسخههاى كتاب
1- نسخهاى در كتابخانه حضرت آيت الله نجفى مرعشى كه تاريخ نگارش آن 886 هجرى است و به خط بابا حاجى بن سعد الدين حاجى مىباشد.
2 - نسخهاى در كتابخانه دانشگاه تهران كه تاريخ نگارش آن 880 هجرى و به خط على بن شرف الدين بن على كياء حسينى ركابى است.
3 - نسخهاى در كتابخانه آستان قدس رضوى كه تاريخ نگارش آن 992 هجرى است و به خط جعفر بن محمد بن على بن حسن مىباشد.
كتاب حاضر مشهور به «التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليهالسلام» نيز مىباشد.
متن اين كتاب منسوب به امام يازدهم شيعيان، امام حسن عسكرى عليهالسلام است كه آن را براى دو نفر از يارانشان املا فرمودهاند.
حجم كتاب
اين تفسير شامل سوره حمد و بقره مىباشد كه امام عليهالسلام رواياتى را از اجداد طاهرينش در تفسير و توضيح و شأن نزول آيات و رواياتى را در مقام و منزلت اهل بيت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم آورده است.
بنابر نقل ابن شهر آشوب، اين تفسير شامل تمام قرآن در صد و بيست جلد بوده كه همين مقدار آن به دست ما رسيده است.
انگيزه نگارش
ابو يعقوب، يوسف بن محمد بن زياد و ابو الحسن، على بن محمد بن سيار نقل مىكنند: «در زمان حسن بن زيد علوى ملقب به «الداعي إلى الحق»، يكى از امامان زيديه حاكم استرآباد، جان و مال شيعيان مورد تهديد قرار گرفت و ما نيز به همراه خانواده از آنجا فرار كرديم و به سامرا نزد امام حسن عسكرى عليهالسلام شتافتيم.امام عليهالسلام بعد از خير مقدم فرمودند:«به شهرتان باز گرديد كه خداوند اوضاع و احوال را به نفع شما تغيير خواهد داد و اين دو جوان را نزد من باقى گذاريد تا به آنها علم بياموزم.»خانواده ما نيز باز گشتند و از آنجا نامه نوشتند كه اوضاع دگرگون شده است و حسن بن زيد توبه كرده است و مال و جان ما در امان است.امام حسن عسكرى عليهالسلام نيز به شكرانه آن اين تفسير را براى ما املا فرمودند.
ما در طول هفت سال كه در خدمت آن حضرت بوديم هر روز خدمت ايشان مىرفتيم و بخشى از اين تفسير را مىنوشتيم.
اعتبار اين تفسير
برخى از علما اعتبار اين تفسير را از نظر سند و دلالت مخدوش دانستهاند.از نظر سند راوى اين تفسير محمد بن قاسم است و او به وسيله ابن غضائرى تضعيف شده است و يوسف بن محمد و على بن محمد نيز هر دو مجهول هستند و در كتب رجالى نامى از آنها برده نشده است.
از نظر دلالت هم اين تفسير شامل يك سرى معجزات غير قابل قبول است كه در منابع روايى ديگر ما هيچ اثرى از آنها نيست و همچنين يك سرى وقايع خلاف تاريخ، در آن مىباشد.
در مقابل، برخى ديگر از علما اعتبار آن را تاييد مىكنند و در پاسخ مىگويند: تضعيفات ابن غضائرى معتبر نيست و در وثاقت روات اين تفسير اعتماد شيخ صدوق و ترحم گفتن بر آنها و نقل احاديث آنها در كتب معتبر خود مانند من لا يحضره الفقيه و توحيد و عيون و اكمال و امالى و علل و معانى الاخبار كفايت مىكند.
از نظر دلالت نيز گفتهاند شمول يك سرى روايات غير قابل قبول يا ضعيف دليل بر ردّ اصل كتاب نمىشود، همچنان كه در كتاب كافى نيز احاديث ضعيف وجود دارد.
مخالفان اعتبار
از جمله علمايى كه اعتبار اين تفسير را قبول ندارند مىتوان به: ابن غضائرى، علامه حلى، تفرشى(صاحب نقد الرجال)، محقق داماد، محقق شوشترى استرآبادى (صاحب منهج المقال)، اردبيلى (صاحب جامع الروات)، قهپايى (صاحب مجمع الرجال)، شيخ محمد جواد بلاغى، ابو الحسن شعرانى، آيت الله خويى و سيد محمد هاشم خوانسارى اشاره نمود.
اعتماد گنندگان
در مقابل گروه سابق علما و بزرگانى نيز اين تفسير را معتبر مىدانند. بزرگانى چون شيخ صدوق، شيخ طبرسى، قطب راوندى، ابن شهرآشوب، شيخ على كركى، شهيد ثانى، مجلسى اول و دوم، شيخ حر عاملى، فيض كاشانى، حسن بن سليمان حلى (شاگرد شهيد اول)، سيد نعمت الله جزائرى، وحيد بهبهانى، شيخ انصارى، سيد عبد الله شُبَّر، آيت الله بروجردى، شيخ آقا بزرگ صاحب الذريعه و محدث نورى. اين بزرگان از جمله كسانى هستند كه بر اعتبار اين تفسير صحه گذاردهاند.
نسخههاى كتاب
1- نسخهاى در كتابخانه حضرت آيت الله نجفى مرعشى كه تاريخ نگارش آن 886 هجرى است و به خط بابا حاجى بن سعد الدين حاجى مىباشد.
2 - نسخهاى در كتابخانه دانشگاه تهران كه تاريخ نگارش آن 880 هجرى و به خط على بن شرف الدين بن على كياء حسينى ركابى است.
3 - نسخهاى در كتابخانه آستان قدس رضوى كه تاريخ نگارش آن 992 هجرى است و به خط جعفر بن محمد بن على بن حسن مىباشد.