PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فلسفه چیست؟



mstmb
سه شنبه 24 خرداد 90, 06:45 بعد از ظهر
کی گفته نباید فلسفه خواند؟...
برای جواب این سوال اول باید تعریف کنیم که فلسفه چیست؟و از کجا اومده؟نظر اهل بیت در موردش چیه؟و...

mstmb
سه شنبه 24 خرداد 90, 06:49 بعد از ظهر
یه سوال:
کیا میگن فلسفه ی درست و غلط داریم؟
من که میگم هم درستش هست هم غلطش. :mrgreen:

mstmb
سه شنبه 24 خرداد 90, 06:52 بعد از ظهر
از همه ی اهل فن خواهش میشه فعلا کاملا عقلی دلیل بیارن(البته آوردن حدیثی که توش دلیل عقلی هست نور علی نوره). :lol:

حامد
سه شنبه 24 خرداد 90, 08:38 بعد از ظهر
شما چهار تا سئوال مطرح کردید بالاخره سئوال شما دقیقا چیه ؟؟؟
سئوال اینه که فلسفه خوبه یا بده یا اینکه فلسفه بخونیم یا نخونیم !!!!!!بعدش فایده این سئوالات چیه ؟؟ به چی می خواهیم برسیم؟؟؟؟
برای بحث توی این مسائل شما قبلا باید خیلی چیزها ـتعریف کنید
مثلا در ست و غلط یعنی چه ؟؟؟ تا ببینیم فلسفه درست و غلط چیه ؟؟؟
حب شما که قائلیید خوب و بدش هست تعریف شم از فلسفه چیست ؟؟؟ فکر کنم باید تعریف می کردید!!!!
بالاخره عقلی بگیم دنبال نظر اهل بیت باشیم ؟؟ تاریخ بگیم ؟؟؟
من که متوجه نشدم :mrgreen:

mstmb
سه شنبه 24 خرداد 90, 08:58 بعد از ظهر
شما لطف کنید جواب همه ی سوالات رو بدید.چه اشکالی داره؟ :lol:

mstmb
سه شنبه 24 خرداد 90, 09:00 بعد از ظهر
البته اگه دونه به دونه بگید خیلی خوشحال تر میشم.

mstmb
سه شنبه 24 خرداد 90, 09:02 بعد از ظهر
اما تعریف من از فلسفه :
هر چی که با عقل آدما جور در بیاد و دیگر هیچ........................... :lol:

mstmb
سه شنبه 24 خرداد 90, 09:06 بعد از ظهر
حتما میپرسید عقل کدوم آدما؟منم میگم عقل انسان منظورم فطریات همه ی انسانهاست که در همه مشترک. :mrgreen:

حامد
سه شنبه 24 خرداد 90, 09:25 بعد از ظهر
عقل ادما خودش بی تعریفه
فطریات با عقل ادما فرق می کنه
بعدش حرف شما قبول کردیم
فطریات چه چیز هایی است ؟؟؟
کدوم فلسفه است که با عقل ادما به قول شما فطریات جور در میاد
دوست عزیز در تاپیک مناظره -فلسفه بخوانیم یا عقائد - به این سئوالات از دید گاه طرفین کم کم جواب داده می شه
اگه خواستی صبر کن اگه نخواستی عجله کن
این تعریفی که هم شما کردید منحصر به خودتون بود باید صبر کنیم کتاب فلسفی شما بیاد بیرون ببینیم شا ید خوبش بود :mrgreen:

یه پیشنهاد
ببینید نظر اهل بیت در باره عقل چیه ؟ ایا تعریفی ارائه کردند یا گذاشتن من و شما تعریف کنیم
چوست عزیز اینو برای بحث با شما نمی گم برای این می گم که دقیق تر وارد این مباحث شوید خدایی نکرده به راهی غیر از مسیر اهل بیت نریم
کل ما لم یخرج من هذا البیت فهو زخرف
حتی اگه تعریف عقل از خانه اهل بیت خارج نشده باشه مزخرفه و باطل
فلاسفه در قبر متکلمین نمی رن و متکلمین هم در قبر فلاسفه نمی رن
من و شما هم تو قبر خودمون می خوابیم
کل نفس بما کسبت رهینه

mstmb
چهارشنبه 25 خرداد 90, 12:12 بعد از ظهر
حرف شما متین.منم میخوام به همین جا برسم.مسلما شما که بیشتر از من اهل مطالعه هستید کتاب احتجاجات اهل بیت(ع) رو خواندید.تو این کتاب وقتی پیامبر(ص) میخوان اندیشه ی یهود و نصارا و ... رو در مورد اینکه اونا حق اند،رد کنن با مبانی کاملا عقلی این ار رو انجام میدن که این یعنی فلسفه،در هر جای دیگه که اهل بیت(ع)با فرد مخالف مناظره میکنن هم همین رویه رو دنبال میکنن که اینم یعنی فلسفه. :mrgreen:

mstmb
چهارشنبه 25 خرداد 90, 12:15 بعد از ظهر
آفا حامد شما فرمودید :باید صبر کنیم کتاب فلسفی شما بیاد بیرون ببینیم شا ید خوبش بود :mrgreen:

پس شما هم قبول دارید که هم فلسفه خوب داریم هم بد.

حامد
پنجشنبه 26 خرداد 90, 02:03 قبل از ظهر
آفا حامد شما فرمودید :باید صبر کنیم کتاب فلسفی شما بیاد بیرون ببینیم شا ید خوبش بود :mrgreen:

پس شما هم قبول دارید که هم فلسفه خوب داریم هم بد.
واقعا این یعنی من حرف شما قبول کردم !!!!!!!!!!!!!! :?

ا مبانی کاملا عقلی این ار رو انجام میدن که این یعنی فلسفه،
به چه دلیل این یعنی فلسفه ؟؟؟
خود اهل بیت فر مودند این یعنی فلسفه یا شما به اهل بیت نسبت می دید؟؟؟؟
ان هی الا اسمائ سمیتموها انتم و ابائکم

در هر جای دیگه که اهل بیت(ع)با فرد مخالف مناظره میکنن هم همین رویه رو دنبال میکنن که اینم یعنی فلسفه. :mrgreen:
باز هم ادعای بدون دلیل
اتفاقا دلیل ما بر رد فلسفه همین روایات احتجاج ائمه با مخالفین است
برای ما یک کتاب فلسفی که متفق باشیم بر فلسفی بودنش که نتیجه ان مطابق است با این احتجاجات ائمه علیهم السلام
اگر تو فیق پیدا کنم احتجاجات امام رضا را با تطبیق بر اعتقادات فلاسفه خواهم اورد
ولی شما که این ادعا کردیید : باید برای ما یک کتاب فلسفی بیاورید که منطبق بر فرمایشات اهل بیت باشد
توجه کنیید که مسلک های فلسفی سه دسته یا چهار دسته اند
1- مشائ
2- اشراق
3 متعالیه یا صدرایی
4 نو صدرایی ها
از یکی از این مکاتب کتابی معرفی کنید مخصوصا از سومی

حامد
پنجشنبه 26 خرداد 90, 02:33 قبل از ظهر
viewtopic.php?f=28&t=191 (http://rayatolmahdi.com/viewtopic.php?f=28&t=191)


مناظره -فلسفه بخوانیم یا عقائد؟؟
این یک مناظره واقعیه که صورت گرفته فکر کنم خیلی کمک کنه

mstmb
پنجشنبه 26 خرداد 90, 08:10 بعد از ظهر
اولا این چیزهایی که من گفتم و باز هم میگم یه تعریفه که هر کس این جور عمل کنه شاملش میشه حتی اهل بیت(ع)،ثانیا این چیزهایی که شما میفرمایید در مورد چیزهاییست که الان به عنوان فلسفه داره ارایه میشه.

mstmb
پنجشنبه 26 خرداد 90, 08:16 بعد از ظهر
منطورم اینه که اگر یه کتابی به عنوان کتاب فلسفی مطرح میشه لزوما این نیست که از رو اون کتاب فلسفه رو تعریف کنیم.یه نمونه ی بارزش دینه،هرکی میاد برداشت خودش رو به عنوان دین مطرح میکنه،این دلیل نمیشه که ما بگیم دین مورد داره.

mstmb
پنجشنبه 26 خرداد 90, 08:19 بعد از ظهر
پس اگر ملاصدرا یا هرکس دیگه ای تعریف نادرست یا برداشت غلطی از فلسفه کرده دلیل نمیشه که اصل فلسفه رو ببریم زیر سوال.

حامد
جمعه 27 خرداد 90, 09:06 قبل از ظهر
اولا این چیزهایی که من گفتم و باز هم میگم یه تعریفه که هر کس این جور عمل کنه شاملش میشه حتی اهل بیت(ع)،ثانیا این چیزهایی که شما میفرمایید در مورد چیزهاییست که الان به عنوان فلسفه داره ارایه میشه.
اولا ایا شما حق تعریف دارید ؟؟؟
مخصوصا در اموری که در مباحث اعتقادی و فقهی اثر مستقیم دارند مثل توحید ؟؟
چه کسی باید تعریف کنه من شما فلاسفه فقها متکلمین یا اهل بیت یا همه برای خودشون می تونن تعریف ارائه بدن و هرکس با تعریف خودش وارد دین بشه --هرکی هرکیه دیگه -
شما خیلی انسان با جرئت و جسارتی هستید که اهل بیت مصداق تعریفی که با عقل کاسر خودتون کردید می دونید
واقعا شما به اهل بیت می توانیید بگویید فیلسوف -اعاذنا الله -
ایا در دعا یا ادعیه ای یا روایتی سراغ دارید که به اهل بیت فیلسوف گفته شده باشه ؟؟؟؟؟؟
بله من سراغ دارم در روایات که زندیقی به پیامبر فیلسوف اطلاق می کند اما نه معصوم
ثانیا
اگر این چیزهایی که من می گم در مورد فلسفه ای که الان داره ارائه می شه پس قبول دارید که فلسفه الان دچار این مشکلات است و نقد های بسیار جدی به این تفلسف ها وارد است
گذشته از ان بحث بر سر یک مساله ذهنی است یا یک واقعیت خارجی
اگر می خواهیید بر سر ذهنیات خودتون بحث کنید که در این مورد بحثی نداریم --ذهنیات شما نه به ما مربوط می شه نه به دین --- اما اگر در مورد واقعیات خارجی بحث می کنید که مصداق فلسفه همین چیزهایی است که در عالم خارج واقع شده است و موجود می باشد نه چیزی که شما می خواهید تعریف کنید در فضای ذهن خودتون بعد اسمش بذارید فلسفه بعد بگید این خیلی خوبه
کما اینکه گذشتگان هم این کار مرتکب شدند هی خواستند اشتباهات قبلی را نداشته با شند هی خراب ترش کردند

حامد
جمعه 27 خرداد 90, 09:23 قبل از ظهر
منطورم اینه که اگر یه کتابی به عنوان کتاب فلسفی مطرح میشه لزوما این نیست که از رو اون کتاب فلسفه رو تعریف کنیم.یه نمونه ی بارزش دینه،هرکی میاد برداشت خودش رو به عنوان دین مطرح میکنه،این دلیل نمیشه که ما بگیم دین مورد داره.
اگر مطلبی با اهل بیت تطبیق نکرد اون باطل است هرچه که می خواهد اسمش باشد فلسفه یا کلام یا فقه یا ..... اگر تطبیق کرد مطلب جدیدی نیست همان کتاب و سنت است اسمی جدید ندارد حالا اون اسم کلام باشد فلسفه باشد یا فقه الا اینکه اون اسم را خود اهل بیت نام گذاری کرده باشند مثل فقه -که در ضمن از ان تعریف هم ارائه دادند
اگر یه کتاب فلسفی ارائه بشه به همین قاعده بالا ارجاعش می دیم
مشکل شما اینه که دور از واقعیت فکر می کنی ---خیلی بده -- نمی توان فلسفه را از ارائ فلسفی فلاسفه جدا کرد حداکثر اگر چیزی بگی که مخالف اهل بیت نباشه همون حرف اهل بیت تکرار کردی چیز جدیدی نیاوردی و حق نام گذاری به اسم دین نداری
بله نمونه بارزی که اوردی به ضرر خود شماست و نمونه بارزی به نفع ماست
دین را هر کس برای خودش تعریف کرده اما به خود اصل دین خلل و خدشه ای وارد نمی کنه چرا ؟؟؟؟؟
چون دین یک حقیقت خارجی و عینی دارد --نه ذهنی --- که اون حقیقت عینی با تعریف های مختلف ما دارای اختلاف نمی شه
عزیزم اینجا دقت کن
اگر یک حقیقت و عینیت واقعی در خارج نداشت اونوقت تمام تعاریف با شدت اختلافی که با هم دارند حتی در حد تناقض همه اون ها بلا استثنائ در ست بودند
و نکته بعدی چرا این تعاریف مختلف حقیقت دین عوض نمی کنه ؟؟؟؟یا به قول شما دلیل نمی شه بگیم دین مورد داره ؟؟؟؟
چون دین صاحب داره خود اهل بیت مرجع و منبع و مدرک و مشرع برای تعریف دین هستند هر تعریفی که ارائه شده با شه نمی تونه از تعریف صاحب دین تخطی کنه مضاف بر اینکه ابدا غیر از امام کسی حق تعریف دین نداره
حالا سئوال :
چه کسی متولی تعریف فلسفه است ؟؟؟؟ مملاک صحت و سقم این تعریف چیست ؟؟؟؟؟ ایا فلسفه علم است ؟؟؟-طبق تعریف اهل بیت -- اگر علم است عالم ان کیست ؟؟؟
و به طور کلی علم چیست ؟؟؟عالم کیست ؟؟؟؟

لذا دین در نهایت اتقان و کمال و تمام موجود است و احتیاج به مکمل یا متمم یا کمکی به اسم فلسفه با تعریف من وشما ندارد

حامد
جمعه 27 خرداد 90, 09:32 قبل از ظهر
پس اگر ملاصدرا یا هرکس دیگه ای تعریف نادرست یا برداشت غلطی از فلسفه کرده دلیل نمیشه که اصل فلسفه رو ببریم زیر سوال.
فلسفه هایی که الان در خارج وجود دارند کلا زیر سئوال هستند و بحث ما هم --همانطور که گذشت --در عالم خارج و عینیت است

و حرف اخر اینکه
تبیین اعتقادات با روش عقلی به طوری که از عقل به اندازه ای که باید استفاده بشود ، شده با شد با مبانی دقیق و واضح به طوری که منطبق بر فطریا ت خدا دادی -نه فطریات ارسطویی- باشد توسط اهل بیت انجام شده است در روایات
و تمام فلسفه های عالم در مقابل این مکتب عرض اندام کردند که همه انها از فهلویون تا یونان باستان و از انجا تا بیت الحکمه مامون ملعون و تا به امروز خس و خاشاکی بیش نبودند

و کلا م اخر مکتبی که ما به اون اعتقاد داریم تنها مکتبی است که مبتنی بر برهان و وحی می باشد
و هیچ فلسفه ای وجود ندارد و نخواهد داشت که بتواند به این جایگاه برسد

در این مکتب انچنان تبیین شده است که پاسخ گوی تمام شبهات از شرق و غرب عالم هستی می با شد و احتیاج به هیچ فلسفه ای نمی باشد
اشکالات کلمات شما خیلی زیاد است اما همین مقدار کافی است هر چند مطمئن نیستم که همه این ها روبا دقت بخونی چون به سئوالات جواب نمی دی
اللهم اهدنا الصراط المستقیم وفقنا الله و ایاکم

mstmb
جمعه 27 خرداد 90, 03:14 بعد از ظهر
اولا این چیزهایی که من گفتم و باز هم میگم یه تعریفه که هر کس این جور عمل کنه شاملش میشه حتی اهل بیت(ع)،ثانیا این چیزهایی که شما میفرمایید در مورد چیزهاییست که الان به عنوان فلسفه داره ارایه میشه.
اولا ایا شما حق تعریف دارید ؟؟؟
مخصوصا در اموری که در مباحث اعتقادی و فقهی اثر مستقیم دارند مثل توحید ؟؟

من در مبانی فقهی تعریف نکردم،پس اشکالتون به من وارد نیست،چون من اعتقاد دارم فلسفه نباید در دین وارد شه،جز فلسفه ی خود اهل بیت(ع).

mstmb
جمعه 27 خرداد 90, 03:19 بعد از ظهر
اولا این چیزهایی که من گفتم و باز هم میگم یه تعریفه که هر کس این جور عمل کنه شاملش میشه حتی اهل بیت(ع)،ثانیا این چیزهایی که شما میفرمایید در مورد چیزهاییست که الان به عنوان فلسفه داره ارایه میشه.
اولا ایا شما حق تعریف دارید ؟؟؟

ثانیا من تعریف نکردم که حالا بخواهم اهل بیت(ع) رو در تعریف بگنجونم،من اسم گذاشتم،در اسم گذاشتن من میگم فلسفه،شما میگید کلام،آقای x میگه فلان.پس این ایرادتون هم محل بحث نداره.

mstmb
جمعه 27 خرداد 90, 03:27 بعد از ظهر
[واقعا شما به اهل بیت می توانیید بگویید فیلسوف -اعاذنا الله -
ایا در دعا یا ادعیه ای یا روایتی سراغ دارید که به اهل بیت فیلسوف گفته شده باشه ؟؟؟؟؟؟

ثالثا من نگفتم اهل بیت(ع) فیلسوفند،بلکه نظرم اینه که فلاسفه میخوان از روش اهل بیت(ع) استفاده کنن برای اثبات حرفاشون نه اینکه بگن اهل بیت(ع) جزء ما اند.

mstmb
جمعه 27 خرداد 90, 03:31 بعد از ظهر
بله من سراغ دارم در روایات که زندیقی به پیامبر فیلسوف اطلاق می کند اما نه معصوم

رابعا خیلی خوشحال میشم که حدیث رو ببینم و بدونم پیامبر(ص) چه جوابی به اون فرد دادند.

mstmb
جمعه 27 خرداد 90, 03:35 بعد از ظهر
گذشته از ان بحث بر سر یک مساله ذهنی است یا یک واقعیت خارجی

خامسا مساله کاملا یک واقعیت خارجیست نه ذهنی،منیدونم از کجا این مفهوم رو برداشت کردید. :idea: :idea: :idea: :?: :?: :?:
اگه میگید این ها برداشت شخص اون وقت میشه همین ایراد رو به قفه وارد کرد که طبق برداشت شخصی ار قرآن و روایات دارن دین رو از بین میبرن.

mstmb
جمعه 27 خرداد 90, 03:43 بعد از ظهر
اگر مطلبی با اهل بیت تطبیق نکرد اون باطل است هرچه که می خواهد اسمش باشد فلسفه یا کلام یا فقه یا .....
سادسا در اون مناظره ای که بنده رو به اون ارجاع داده بودید متکلمین رو به صفت آزاد اندیش خونده بودن،اما این حرفتون کاملا با آزاد اندیشی در تضاده. :P

mstmb
جمعه 27 خرداد 90, 03:51 بعد از ظهر
لذا دین در نهایت اتقان و کمال و تمام موجود است و احتیاج به مکمل یا متمم یا کمکی به اسم فلسفه با تعریف من وشما ندارد
سابعا من بازهم تکرار میکنم که فلسفه در دین هیچ جایی نداره(چون همون طور که فرمودید دین کامل است).
در ضمن قرار بود هم دیگه رو متهم نکنیم،به نظر من این افکار بنده دور از واقعیت نبوده و نیست.با تشکر :mrgreen:

mstmb
جمعه 27 خرداد 90, 04:02 بعد از ظهر
و نکته بعدی چرا این تعاریف مختلف حقیقت دین عوض نمی کنه ؟؟؟؟یا به قول شما دلیل نمی شه بگیم دین مورد داره ؟؟؟؟

ثامنا درسته که حقیقت دین عوض نمیشه ولی میبینیم که چه بلایی سر مردم میاره،اگه حقیقت یکیست(که این طور هم هست)چرا 72 فرقه ی اسلامی داریم؟
من حرفم اینه که فلسفه،کلام یا هر چیز دیگه که اسمشو میذارن به ما کمک میکنه برسیم اول راهی که درسته(اسلام ناب محمدی(ص))،از اونجا به بعد وقتی رفتیم تو راه صاحب راه خودش در مورد راه باید توضیح بده نه فلسفه و... :mrgreen:

mstmb
جمعه 27 خرداد 90, 04:11 بعد از ظهر
و حرف اخر اینکه
تبیین اعتقادات با روش عقلی به طوری که از عقل به اندازه ای که باید استفاده بشود ، شده با شد با مبانی دقیق و واضح به طوری که منطبق بر فطریا ت خدا دادی -نه فطریات ارسطویی- باشد توسط اهل بیت انجام شده است در روایات

تاسعا این حرفتون رو بنده هم قبول دارم ولی این حرف جایی کاربرد داره که طرف مقابلتون کاملا واقف به مقام والای اهل بیت(ع) باشه نه در مورد همه کس.
این حرفتون مثله اینه که برای اثبات وجود خدا دلیلی از فرآن بیارید و بگید چون تو قرآن اومده درسته(قبل از اثبات خدا استناد به قرآن کردن).

mstmb
جمعه 27 خرداد 90, 04:16 بعد از ظهر
اشکالات کلمات شما خیلی زیاد است اما همین مقدار کافی است هر چند مطمئن نیستم که همه این ها روبا دقت بخونی چون به سئوالات جواب نمی دی
اللهم اهدنا الصراط المستقیم وفقنا الله و ایاکم
عاشرا من تمامیه پست هایی که لطف کردید گذاشتید رو خوندم حتی اون مناظره ای که فرمودید اما امان از کمبود وقت در ایام امتحانات و زن و بچه و...
ولی شما هم رود در مورد آدما نتیجه گیری میفرمایید (البته جسارت نباشه ها) :lol:
در آخر هم ممنون از دعای خیرتون.

mstmb
شنبه 28 خرداد 90, 12:16 قبل از ظهر
به نظر بحث نیمه کاره تمام شد،حیف...................... :cry:

حامد
شنبه 28 خرداد 90, 09:59 قبل از ظهر
سابعا من بازهم تکرار میکنم که فلسفه در دین هیچ جایی نداره(چون همون طور که فرمودید دین کامل است).

حرف ما هم همینه که فلسفه در دین هیچ جایی نداره و دین به خودی خود کامل است
همانطور که بودیسم اشو اکنکار و... در دین هیچ جایی نداره
لذا ما روایات را با فلسفه نمی سنجیم چون فلسفه در دین هیچ جایی نداره
ایات را تفسیر فلسفی نمی کنیم چون فلسفه در دین جایی نداره
توحید را تبیین فلسفی نمی کنیم چون فلسفه در دین جایی نداره
معاد را تبیین فلسفی نمی کنیم چون فلسفه در دین جایی نداره
جبر و اختیار را تبیین فلسفی نمی کنیم چون فلسفه در دین جایی نداره

لذا در این جا به توافق رسیدیم و مطلوب ما همین بود
والسلام
و آخر دعوانا و الحمد لله رب العالمین

mstmb
شنبه 28 خرداد 90, 03:59 بعد از ظهر
همانطور که بودیسم اشو اکنکار و... در دین هیچ جایی نداره

قیاستون کاملا اشتباه،فلسفه کجا و بودیسم کجا؟

mstmb
شنبه 28 خرداد 90, 04:07 بعد از ظهر
لذا ما روایات را با فلسفه نمی سنجیم چون فلسفه در دین هیچ جایی نداره
ایات را تفسیر فلسفی نمی کنیم چون فلسفه در دین جایی نداره
توحید را تبیین فلسفی نمی کنیم چون فلسفه در دین جایی نداره
معاد را تبیین فلسفی نمی کنیم چون فلسفه در دین جایی نداره
جبر و اختیار را تبیین فلسفی نمی کنیم چون فلسفه در دین جایی نداره

همه ی اینایی که بالا گفتید رو خود اهل بیت(ع) تفسیر و تبیین عقلی کردن که ذا عقل همه ی آدما جور در میاد(همون کار فلسفی البته توسط عقل انسان کامل).

mstmb
شنبه 28 خرداد 90, 04:11 بعد از ظهر
اگه میشه اون حدیثی که گفتید در اون یه زندیقی به پیامبر(ص) میگه فیلسوف رو بیارید(البته من کسی رو به خاطر جواب ندادن به سوال متهم به کاری نمیکنم). :mrgreen:

فقیه تبریزی
دوشنبه 30 خرداد 90, 01:51 قبل از ظهر
سلام بر دوستان
این حقیر در جوای آقای ms گوید:

اگر مرادتان از فلسفه آن چیزی است که امروزه در کتب فلسفی -چه متاخرین آنها و چه متقدمینشان- یافت می شود بالطبع باید دانست که ادعا می کنند هر آنچه که می گویند برهانی است لکن این یک ادعا است که در عالم واقع نمی توانید برای آن مظهری پیدا کنید. و باید بدانید که اگر مرادتان از فلسفه این باشد بالبداهه در آسمان یا زیر زمین یافت نمی شود بلکه در کتب همین فلاسفه است و معنایی ندارد که بگوییم بین آرای فلاسفه و فلسفه فرق است.

اما اگر مرادتان از فلسفه آن فکر و سبیلی است که مبتنی بر بداهت عقلانی و برهانی باشد این موضع خلاف نیست بلکه متفق علیه است البته در مقام نظر اما در مقام واقعیت بسیلری ادعای عقلانیت دارند که بر ما طلب دلیل از ایشان واجب است.

نکته ای که شایان تذکر است این می باشد که ممکن است در ابتدا تعریف دوم در نظر قدمای از فلاسفه بوده باشد لکن خود فلاسفه آن معنای لغوی فلسفه را منحرف ساخته و به سوی مجموعه ای از عقاید خاص سوق دادند لذا وقتی شما دوست گرامی در مجامع عمومی تکلم می فرمایید معنای اول متبادر است.لذا بهتر است از استعمال این کلمه در معنای دیگر پرهیز شود تا خدای نکرده شبهه پیش نیاید .

و اما در مورد تسمیه ائمه اطهار به فیلسوف باید گفت : بنابر نقل نمی توان ائمه را به غیر از نامی که خودشان با آن خود را معرفی فرموده اند صدا زد. والله العالمیا حد اقل احتیاط اجتناب است.والله العالم
ممکن است بگویی معنی که واحد است .
در جواب گویم مثل این می ماند که نعوذ بالله به ائمه بگویی کثافات عالم و بعد بگویی مرادم گلهای سرسبد خلقت بود و باز بگویی دلالت تابع اراده است!!!!
پس خوب بدان این را نه عرف می پذیرد نه شارع و نه عقل.
و دقیقا تسمیه آن ذوات مطهره مقدسه از همین باب است.

mstmb
سه شنبه 31 خرداد 90, 12:16 قبل از ظهر
اگر مرادتان از فلسفه آن چیزی است که امروزه در کتب فلسفی -چه متاخرین آنها و چه متقدمینشان- یافت می شود بالطبع باید دانست که ادعا می کنند هر آنچه که می گویند برهانی است لکن این یک ادعا است که در عالم واقع نمی توانید برای آن مظهری پیدا کنید. و باید بدانید که اگر مرادتان از فلسفه این باشد بالبداهه در آسمان یا زیر زمین یافت نمی شود بلکه در کتب همین فلاسفه است و معنایی ندارد که بگوییم بین آرای فلاسفه و فلسفه فرق است.
فکر کنم اگه بحث رو از اول بخونید جواب این سوال و بقیه سوالاتونو میتونید بگیرید.

mohhammad$adeq
یکشنبه 05 تیر 90, 06:48 بعد از ظهر
سلام
رفقا لطفا تعریف خودتونو از فلسفه بگید که مباحث درهم نشه
تا اونجایی من اطلاع دارم فلسفه علوم عبارتست از قواعد کلی که با توجه به مطالبی که از پیش بدست آمده جمع میشود
و یا سیر صرفا عقلانی در امور

مثلا در باره علوم تجربی هر عملی را عکس العملی است ..
با استنتاج از امور گذشته سعی در تدوین کلیات دارند.
برخی از فلسفه معنای حکمت و چرایی امور را دارند

zoha
چهارشنبه 15 تیر 90, 01:44 بعد از ظهر
من واقعا خوشحالم که بالاخره یه نفر تو این سایت پیدا شد که سوال داشته باشه (منظورم mstmb هست ) چون ظاهرا تو این سایت همه جواب دارن نه سوال و این از اون امور شگفت انگیزه که مخصوص ما شرقیا و بالاخص مسلموناست ! بگذریم
اقای حامد لطفا اروم تر به نتیجه برسید و اون شاید مطلوب شما بوده فقط نه مطلوب بقیه :D
اول من در مورداون قضیه ی زندیق می خوام از اقای حامد بپرسم که اصلا فرض کنیم که همچین اتفاقی هم افتاده و یه زندیق به پیامبر گفته فیلسوف مگه تو امور دیگه شما به حرف یه زندیق استناد می کنید که تو این مورد دارید این کار رو انجام میدید و ازش برای طرد فلسفه استفاده می کنید؟
من چون از اول بحث نبودم امیدوارم توی بحثتون ایجاد بی نظمی نکنم برای همین چند تا مساله ی کلی ای رو که تو صحبتهاتون خوندم رو مطرح می کنم ممنون میشم اگه جواب بدید
1- چرا احتجاج ائمه با مخالفین می تونه دلیلی برای رد فلسفه باشه؟
2- اگر ائمه می تونن از عقل و دلیل استفاده کنن پس ما هم می تونم و عقل من می تونه من رو وادار به این سوال کنه که چرا فقط چیزی درسته که اونها میگن؟ و هر چیزی که اونها نگفته باشن درست نیست؟ (من امیدوارم الان احساس نکنین که این یه زندیقه و دیگه نباید جوابش رو داد :mrgreen: )
3- این که ما هر چیزی رو که در مورد اهل بیت میگیم باید ازش ردی توی ادعیه و روایات بیاریم خودش نیاز به بحث داره چون ما علاوه بر روایات ، واقعیات تاریخی داریم و علاوه بر روش اخباری گری روشهای علمی دیگه ای داریم ( البته اگر هیچ روش علمی دیگه ای رو هم قبول نداشته باشید باید براش دلیل داشته باشید...)
4- mstmb به درستی گفته که اگه کسی تعریف نادرست یا برداشت غلطی کرده دلیل نمیشه که ما اصل فلسفه رو ببریم زیر سوال اما من نمی دونم چرا اقای حامد اصرار دارن که بگن فلسفه هایی که الان هست زیر سواله پس فلسفه زیر سواله !!!
تازه بالفرض که زیر سوال باشه که چی ؟! همه ی معرفت بشری همیشه قابلیت اصلاح و جرح و تعدیل داره نه فقط تو حوزه ی فلسفه تو هر حوزه ی دیگه ای مثلا همین فقه که شما ازش یه بت ساختین ، چرا همیشه در حال تحقیق و اصلاحه؟ اگه اینقدر اون چیزی که یه فقیه میگه درسته خوب همونجا متوقف بشه و همه ادما الی الابد از همون استفاده کنن!!!
5- مگر اهل بیت هم نعوذ بالله خدا هستند که نشه تعریفشون کرد؟ اصلا من الان از کره ی ماه اومدم هیچی در مورد اهل بیت نمی دونم شما اگه بخواید چیزی در موردشون بگید چی میگید؟ خوب بالاخره یه چیزی میگید دیگه :shock: :shock:
6- هزاران ساله که مردم دارن بحث میکنن که حقیقت یکیه یا بیشتر از یکی شما به همین سادگی میگید یکیه اون هم همونیه که من میگم بعد همه حرفاتونو روی این مبنا می چینید و میرید و فکر می کنید درست میرید(نزن من واقعا بی گناهم) :oops:
7- دین به خودی خود کامل است یه حرف خیلی کلی و مبهمیه . فرض کنیم که کامله خوب که چی؟ اگه به همین سادگیه که دیگه این همه روایت و نایب امام زمان و فقیه و مرجع و دم و دستگاه برای چیه ؟ الان منم و دین کامل شما بگو چیکار کنم اقای حامد؟

mohhammad$adeq
شنبه 18 تیر 90, 10:43 بعد از ظهر
سلام
واقعا خوشحالم که بالاخره یه نفر تو این سایت پیدا شد که سوال داشته باشه
انصافا عیبی نیست و این حاکی از قدرت تحلیل و طرح سواله که جواب در پی اون میاد

(منظورم mstmb هست ) چون ظاهرا تو این سایت همه جواب دارن نه سوال و این از اون امور شگفت انگیزه که مخصوص ما شرقیا و بالاخص مسلموناست ! بگذریم
اقای حامد لطفا اروم تر به نتیجه برسید و اون شاید مطلوب شما بوده فقط نه مطلوب بقیه
اول من در مورداون قضیه ی زندیق می خوام از اقای حامد بپرسم که اصلا فرض کنیم که همچین اتفاقی هم افتاده و یه زندیق به پیامبر گفته فیلسوف مگه تو امور دیگه شما به حرف یه زندیق استناد می کنید که تو این مورد دارید این کار رو انجام میدید و
ازش برای طرد فلسفه استفاده می کنید؟
شاید منظور آقا حامد اینه که ادعای فلاسفه اینه که مطالبشون مطابق اقوال ائمه است
من چون از اول بحث نبودم امیدوارم توی بحثتون ایجاد بی نظمی نکنم برای همین چند


تا مساله ی کلی ای رو که تو صحبتهاتون خوندم رو مطرح می کنم ممنون میشم اگه جواب بدید

1- چرا احتجاج ائمه با مخالفین می تونه دلیلی برای رد فلسفه باشه؟
اگر عقیده ای بین فلاسفه قدیم و جدید مشترک باشد
مثل اشتراک معنوی خالق و مخلوق
و ائمه احتجاج کنند که درین صورت چه فرقی بین خالق و مخلوق هست
خود به خود رد بر معاصرین هم هست

2- اگر ائمه می تونن از عقل و دلیل استفاده کنن پس ما هم می تونم و عقل من می تونه من رو وادار به این سوال کنه که چرا فقط چیزی درسته که اونها میگن؟ و هر چیزی که اونها نگفته باشن درست نیست؟ (من امیدوارم الان احساس نکنین که این یه زندیقه و دیگه نباید جوابش رو داد )
چند بار تو این سایت کسی تخطئه شده که شما دلگیرید؟
بله اما مسائلی هست که اصلا به عقل انسان نمیرسه
و در برخی موارد عقل حکم میکنه که عاجزه
3- این که ما هر چیزی رو که در مورد اهل بیت میگیم باید ازش ردی توی ادعیه و روایات بیاریم خودش نیاز به بحث داره چون ما علاوه بر روایات ، واقعیات تاریخی داریم و علاوه بر روش اخباری گری روشهای علمی دیگه ای داریم ( البته اگر هیچ روش علمی دیگه ای رو هم قبول نداشته باشید باید براش دلیل داشته باشید...)
آیا کسی منکر این شد ؟
اما حجیت ثقلین غیر قابل انکاره.
4- mstmb به درستی گفته که اگه کسی تعریف نادرست یا برداشت غلطی کرده دلیل نمیشه که ما اصل فلسفه رو ببریم زیر سوال اما من نمی دونم چرا اقای حامد اصرار دارن که بگن فلسفه هایی که الان هست زیر سواله پس فلسفه زیر سواله !!!
تازه بالفرض که زیر سوال باشه که چی ؟! همه ی معرفت بشری همیشه قابلیت اصلاح و جرح و تعدیل داره نه فقط تو حوزه ی فلسفه تو هر حوزه ی دیگه ای مثلا همین فقه که شما ازش یه بت ساختین
اگر تا الان براتون محرز نشده
ان شا الله به زودی خواهید فهمید که
user های این سایت
صرفا 1 سری مقلد نیستند

، چرا همیشه در حال تحقیق و اصلاحه؟
دلیلش اینه که فقها در مقام استدلال اشتباه میکنند اما دلیل شرعی عیبی نداره

اگه اینقدر اون چیزی که یه فقیه میگه درسته خوب همونجا متوقف بشه و همه ادما الی الابد از همون استفاده کنن!!!
پیوستگی بین این دو مطلب رو نفهمیدم
5- مگر اهل بیت هم نعوذ بالله خدا هستند که نشه تعریفشون کرد؟ اصلا من الان از کره ی ماه اومدم هیچی در مورد اهل بیت نمی دونم شما اگه بخواید چیزی در موردشون بگید چی میگید؟
اهل بیت مطالب عقلی و فرا عقلی میفرمایند که با گذر زمان برخی از اقوال ایشان عمق یابی میشود
خوب بالاخره یه چیزی میگید دیگه
6- هزاران ساله که مردم دارن بحث میکنن که حقیقت یکیه یا بیشتر از یکی شما به همین سادگی میگید یکیه اون هم همونیه که من میگم بعد همه حرفاتونو روی این مبنا می چینید و میرید و فکر می کنید درست میرید
از نظر عقلی حقیقیت نمیتونه چند تا باشه که در تاپیک
از کجا معلوم روایات صحیح باشن
در نیاز به امام
بحث شده
(نزن من واقعا بی گناهم)
7- دین به خودی خود کامل است یه حرف خیلی کلی و مبهمیه . فرض کنیم که کامله خوب که چی؟ اگه به همین سادگیه که دیگه این همه روایت و نایب امام زمان و فقیه و مرجع و دم و دستگاه برای چیه ؟ الان منم و دین کامل شما بگو چیکار کنم اقای حامد؟

شاید منظورشون اینه که
اسلام به ذات خور ندارد عیبی
هر عیب که هست از مسلمانی ماست

zoha
یکشنبه 19 تیر 90, 06:34 بعد از ظهر
اگر عقیده ای بین فلاسفه قدیم و جدید مشترک باشد
مثل اشتراک معنوی خالق و مخلوق
و ائمه احتجاج کنند که درین صورت چه فرقی بین خالق و مخلوق هست
خود به خود رد بر معاصرین هم هست

مساله قدیم و جدید بودن نیست. اگر کسی در مورد مساله ای حرف زد که ائمه در موردش صحبتی نکردن یا جوابی ندادن باید چیکار کنه ؟ (حالا جدید باشه یا قدیم) و این که اگر کسی شبهه ای به احتجاجات ائمه وارد کنه چی؟



چند بار تو این سایت کسی تخطئه شده که شما دلگیرید؟
من که اصلا دلگیر نیستم مگه بچه بازیه؟ :P



اما حجیت ثقلین غیر قابل انکاره.


اثبات این حرف در ساحت فلسفه ممکنه و نیاز به دلیل عقلی داره

4
اگر تا الان براتون محرز نشده
ان شا الله به زودی خواهید فهمید که
user های این سایت
صرفا 1 سری مقلد نیستند

امیدوارم



فقها در مقام استدلال اشتباه میکنند اما دلیل شرعی عیبی نداره

اینو بیشتر توضیح بدین ممنون میشم


اهل بیت مطالب عقلی و فرا عقلی میفرمایند که با گذر زمان برخی از اقوال ایشان عمق یابی میشود

این رو توضیح و تبیین بفرمایید لطفا


شاید منظورشون اینه که
اسلام به ذات خور ندارد عیبی
هر عیب که هست از مسلمانی ماست

ایشون بهتره خودشون منظورشون رو توضیح بدن و شما بر داشت خودتونو اما اگر واقعا منظورشون اینه خیلی ایراد داره

mohhammad$adeq
پنجشنبه 06 مرداد 90, 05:41 بعد از ظهر
[quote=mohhammad$adeq]

اگر عقیده ای بین فلاسفه قدیم و جدید مشترک باشد
مثل اشتراک معنوی خالق و مخلوق
و ائمه احتجاج کنند که درین صورت چه فرقی بین خالق و مخلوق هست
خود به خود رد بر معاصرین هم هست


مساله قدیم و جدید بودن نیست. اگر کسی در مورد مساله ای حرف زد که ائمه در موردش صحبتی نکردن یا جوابی ندادن باید چیکار کنه ؟ (حالا جدید باشه یا قدیم) و این که اگر کسی شبهه ای به احتجاجات ائمه وارد کنه چی؟

مشکل اینجاست که درین موضوع ازاهل بیت (ع) روایت رسیده که گفتم
شبهه کردن هم با وجود فقها که حصون اسلام اند مشکلی نیست

چند بار تو این سایت کسی تخطئه شده که شما دلگیرید؟
من که اصلا دلگیر نیستم مگه بچه بازیه؟ :P



اما حجیت ثقلین غیر قابل انکاره.


اثبات این حرف در ساحت فلسفه ممکنه و نیاز به دلیل عقلی داره
اولا که ساحت عقل و فلسفه یکی نیست
ثانیا کی گفته که برای اثبات این حجیت نیاز به فلسفه هست؟
مگر سلمانی که رسول الله ص در حقش میفرمایند منا اهل البیت
فلسفه خونده بود یا شاگرد فلاسفه بود؟



4
اگر تا الان براتون محرز نشده
ان شا الله به زودی خواهید فهمید که
user های این سایت
صرفا 1 سری مقلد نیستند

امیدوارم



فقها در مقام استدلال اشتباه میکنند اما دلیل شرعی عیبی نداره

اینو بیشتر توضیح بدین ممنون میشم


سادست یعنی هرچقدر هم عزیز باشند که هستند در مقام برداشت از کتاب الله و عترت
و دلالت احادیث ممکنه اشتیاه کنن


اهل بیت مطالب عقلی و فرا عقلی میفرمایند که با گذر زمان برخی از اقوال ایشان عمق یابی میشود

یعنی بعضی چیزا حکمتش رو میفهمیم بعضی رو ..
این رو توضیح و تبیین بفرمایید لطفا


شاید منظورشون اینه که
اسلام به ذات خور ندارد عیبی
هر عیب که هست از مسلمانی ماست

ایشون بهتره خودشون منظورشون رو توضیح بدن و شما بر داشت خودتونو اما اگر واقعا منظورشون اینه خیلی ایراد داره[/quote:1irv9g3p]

لطفا توضیح بدید.