PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : رد نظریه چارلز داروین



mostafahem
یکشنبه 25 اردیبهشت 90, 11:32 قبل از ظهر
امروزه نظریه تکامل داروین شناخته شده است و بسیاری از دانشمندان و مردم عادی
آن را پذیرفته اند.اما در عصر داروین،این نظریه نو و تکان دهنده بود.این نظریه با افکار و اعتقاداتی که از صدها یا هزاران سال پیش پذیرفته شده بودند تناقض داشت.در قرن نوزدهم جهان تحت تسلط مسیحیت غرب بود.اغلب مسیحیان اعتقاد داشتند که همه جانوران و گیاهان به همین شکل آفریده شده اند و هرگز تغییری در آنها پدید نیامده است.بسیاری از مسیحیان حتی در مورد زمان پیدایش جهان نیز یقین داشتند.دو روحانی مسیحی محاسبه کرده بودند که جهان در 23 اکتبر سال 4004 قبل از میلاد آفریده شده است.نکته مهم تر اینکه اعتقاد داشتند انسان نقش خاصی به عهده دارد و از این لحاظ با جانداران دیگر متفاوت است.
عقاید داروین با این تفکرات متضاد بود.
شما درباره عقاید داروین چه می دانید؟
آیا این عقاید با دین ما هم متضاد است؟یا موید؟

حامد
یکشنبه 25 اردیبهشت 90, 11:01 بعد از ظهر
نظریه داروین صد در صد با دین ما مخالف است :mrgreen:

YE ASHENA
دوشنبه 26 اردیبهشت 90, 12:08 قبل از ظهر
همش مخالف نیست،اونجایی که میگه قبل ما هم آدمای دیگه بودند و ما هم قبول داریم(آیه 30 سوره 2)اما اون جا که میگه ما ادامه ی اوناییم مشکل داره،نسل حضرت آدم(ع) از یه خلق دیگست...

zoha
دوشنبه 26 اردیبهشت 90, 10:36 قبل از ظهر
اقای حامد کاملا درست میگن نظریه داروین کاملا با دین ما و البته با هرنوع تفکر دینی مخالفه. این نظریه یکی قویترین نظریاتی است که در مقابل برهانهای اثبات وجود خدا قرارداره و با اینکه ردیه هایی هم بر اون مطرح شده به خاطر انسجام زیادی که داره هنوز اعتبارش رو از دست نداده. تو محافل علمی امروزه هیچ نظریه ای وجود نداره که بتونه به شکلی بهتر از انچه در این نظریه در این نظریه اومده پیدایش جهان رو تبیین کنه. نظریه تکامل هر گونه خلق از عدم و افرینش به معنایی که در ادیان اومده رو رد میکنه. جالب اینکه تا چند سال پیش اختلاف زیادی در امریکا بر سر تدریس یا عدم تدریس این نظریه در مدارس وجود داشت تا جایی که توی بعضی ایالات دادگاه فدرال وارد عمل شد و رای به تدریس اون داد در حالی که والدین و کلیسا با اون مخالف بودند. پاسخ قانع کننده به این نظریه به زبان علمی فعلا مشکل و بلکه ناممکنه.

bahar
دوشنبه 26 اردیبهشت 90, 04:00 بعد از ظهر
اگه میشه در مورد این نظریه بیشتر توضیح دهید...

YE ASHENA
دوشنبه 26 اردیبهشت 90, 08:56 بعد از ظهر
باید خدمت دوست عزیز zoha بگم که این نظریه کاملا رد شده و اتفاقا این ردیه در حال تدریسه(تو دانشگاه هاروارد).برای اطلاعات بیشتر در مورد هارون یحیی یه serche کنید،کتاب های ایشون در رد این نظریه ست... :ugeek:

حامد
دوشنبه 26 اردیبهشت 90, 11:54 بعد از ظهر
سلام
این نظریه کاملا رد شده است
البته داروین در مورد ابطال پذیری نظریه خودش هم بحث کرده یعنی در چه صورت این نظریه با طل است که متاسفانه کسی این مطلب را نمی گیه
بعد هم قوی ترین نظریه نیست قوی ترین نظریه در مورد جهان خلقتنظریه اسلام است که اعتقاد دارد جهان لا من شیء با اراده خداوند خلق شده است
ایه 30 سوره 2 هیچ ربطی به نظریه داروین ندارد اگر دارد لطفا توضیح دهید

zoha
سه شنبه 27 اردیبهشت 90, 10:52 قبل از ظهر
من گغتم یکی از قویترین نظریاته نه قویترین نظریه. دیگه اینکه من هم گفتم که ردیه هایی برای اون مطرح شده در مورد اقای یحیی هم حتما سرچ می کنم و شما هم در مورد ریچارد داوکینز یه سرچی بکنین. اما اینکه اعتبارش رو حفظ کرده خوب واقعا اینطوریه و منظور من هم اعتبار علمیه و از نظر علمی در برابر ایده های ادیان دوام اورده و اینو میشه در دپارتمانهای زیست شناسی دید همون دپارتمانهایی که براساس مبانی اونا ما دکتر می ریم و خودمونو درمان می کنیم دارن همین رو هم می خونن و درس می دن. راستش من هم از خدامه که جهان اینجوری به وجود نیومده باشه! در مورد ابطال پذیری اون هم اگه چیزی هست شما بگید لطفا.

YE ASHENA
سه شنبه 27 اردیبهشت 90, 06:40 بعد از ظهر
توضیح آیه 30 سوره 2:
همه میدونیم که فرشته ها علم غیب ندارن،پس از کجا میدونستن که این آدما در زمین فساد میکنن و خونریزی؟؟؟...

mostafahem
سه شنبه 27 اردیبهشت 90, 11:04 بعد از ظهر
کسی می تواند در رد نظریه ایشان حدیثی و یا آیه ای بیاورد؟

حامد
سه شنبه 27 اردیبهشت 90, 11:38 بعد از ظهر
همه میدونیم که فرشته ها علم غیب ندارن،پس از کجا میدونستن که این آدما در زمین فساد میکنن و خونریزی؟؟؟...
بر فرض که علم غیب ندارند اما خدا نمی تواند به انها علم دهد ؟؟؟؟؟؟؟

کسی می تواند در رد نظریه ایشان حدیثی و یا آیه ای بیاورد؟
خلق لا من شیء و کلا روایات حدوث عالم رد نظریه داروین است البته می توان به این روایات روایات توحید مفضل و امثال ان را اضافه کرد

Parsa
پنجشنبه 29 اردیبهشت 90, 07:45 بعد از ظهر
سلام دوستان! تا اونجایی که من میدونم خود نظریهٔ داروین خیلی* ضعیفه ولی* یه گروهی از مادیون یه دست کاری*هایی توش کردن و نظریه جهش و تکاملو از توش درآوردن. این نظریه بر پایهٔ تشکیل تصادفی نخستین سلول زیستی* از روی رشته*های عناصر و تکامل اون در طول زمان بنا شده(البته یه عالمه سفسطه هم بهش اضافه می کنن که گیج بشی).

به نظر من اول این نظریه*ها رو کاملا بیان کنید(مرحله شناخت مسئله) بعدش می*شه از ۲ جنبه علمی* و روایی برای ابطالش وارد عمل شد. :D

YE ASHENA
شنبه 31 اردیبهشت 90, 11:32 قبل از ظهر
اگه خدا علمشونو داده که چنین حرفی نمیزدن،انسان که اولش فاسد و خونریز نبود...

mostafahem
سه شنبه 03 خرداد 90, 08:22 قبل از ظهر
چرا نظريه تكامل به لحاظ ديني چنان مشكل ساز بوده است؟

باور به تكامل چنان كه هست ضرورتاً براي افراد ديني مشكل ساز نيست. آگاهي به اينكه اشياء طي گذر زمان تغييرات انباشتي دارند و اينكه حيات به نحوي تطور مي يابد از دوران كهن وجود داشته است. سنت اگوستين گفته است كه موجودات روي زمين مي توانند به صورت تدريجي از بذرهاي اصلي كه توسط خالق در ابتدا كشت شده اند ظهور يابند.

اما روايت چارلز داروين از تكامل بسيار تكان دهنده بوده است. علت چيست؟(1) زيرا داروين روايتي كاملاً جديد از خلقت ارائه مي دهد. روايتي كه به ظاهر با روايات انجيلي در تعارض است؛ (2) به نظر مي رسد اگر نگوييم انتخاب طبيعي داروين نقش خدا را در خلق اشكال متنوع حيات حذف مي كند لااقل آن را كاهش مي دهد؛ (3) نظريه داروين در باب ظهور انسان از اشكال پايين تر حيات ظاهراً باورهاي كهن به منحصر به فرد بودن آدمي و تمايز اخلاقي را زير سؤال مي برد؛ (4) به نظر مي رسد تاكيد او بر نقش بارز شانس در تكامل تخريب كننده مفهوم مشيت الهي است؛ (5) به نظر مي رسد تكامل دارويني جهان را از هدف تهي كرده و زندگي آدمي را از هر اهميت ماندگار خالي مي كند؛ (6) و حداقل براي بسياري از مسيحيان روايت داروين از منشاء انسان با مفهوم گناه اوليه و هبوط ظاهراً در تعارض بوده و نياز به يك ناجي را مرتفع مي دارد.

قابل انكار نيست كه تكامل براي دسته بزرگي از مسيحيان امريكايي تمامي موارد فوق را معني مي دهد. طي يك و نيم قرن گذشته براي بسياري از افراد تكامل دارويني مويد شرارتهاي زيادي بوده است. گاهي صداهايي از جانب متدنيني به گوش مي رسد كه مدعي اند تكامل منشاء نسبي گرايي اخلاقي، نازيسم، كمونيسم، فروپاشي زندگي خانوادگي ، افزايش بي بندوباريهاي جنسي ، ايدز و بسياري از بيماريهاي ديگر بوده است. واضح است كه براي بسياري از مردم پيامدهاي كار داروين نابود كننده است.

چنان كه آندرو ديكسون وايت مي گويد: ورود نظرات داروين به جهان غرب مانند سيخي بود كه به لانه مورچه زده شد. جهان ديني و فكري قرن نوزدهم آماده ورود داروين نبود و بنابراين به تقلا افتاد. در كمال بي طرفي معتقدم كه حتي در حال حاضر و در آغاز هزاره جديد، ما هنوز آشكارا از شوكي كه داروين بر بسياري از باورهاي سنتي وارد كرده است گيج مانده ايم. ما هنوز در صدد يافتن راههايي براي طفره رفتن يا كنار آمدن با تصوير مشكل ساز او از حيات هستيم. اما همچنين ممكن است كه قبول انقلاب دارويني به طور قابل توجهي فهم ما از خدا را عميق تر و گسترده تر سازد.

mostafahem
سه شنبه 03 خرداد 90, 08:26 قبل از ظهر
ظريه داروين به طور خلاصه چه مي گويد؟

نظريه داروين بسيار ساده است. اين نظريه واجد دو وجه اساسي است، اول اين كه تمامي اشكال حيات از راه تغييرات تدريجي و طي زماني طولاني از نيايي مشترك نشاُت گرفته اند؛ و دوم آن كه تبيين اين تغييرات تدريجي كه شامل ظهور گونه هاي جديد نيز هست با انتخاب طبيعي است. انتخاب طبيعي به اين معناست كه موجودات زنده اي كه بيشترين سازگاري را با محيط زيست شان دارند توسط محيط براي بقا و توليد مثل انتخاب خواهند شد در حالي كه موجودات زنده سازگاري نايافته ( و بنابراين به لحاظ توليد مثلي ناموفق) از بين خواهند رفت. داروين در ابتدا نظريه خود را تبارزدائي توام با تغيير ناميد اما بعد اصطلاح تكامل را پذيرفت. قبل از اين كه داروين بتواند تكامل را نظريه اي علمي قلمداد كند مجبور بود سازوكاري را براي تبيين چگونگي ظهور گونه هاي جديد كه طي يك دوره زماني پديد مي آيند ارائه دهد. در 1838( بيش از بيست سال قبل از انتشار كتاب منشاء انواع ) در حالي كه داروين مشغول خواندن رساله در باب اصل جمعيت نوشته توماس مالتوس بود به ناگاه پاسخ سؤال خود را يافت. مالتوس اشاره كرده بود كه رشد جمعيت آدمي همواره به وسيله ميزان غذاي در دسترس محدود مي شود، بنابراين همواره تنازعي در ميان انبوه زادگان بر سر ميزان محدود منابع غذايي وجود خواهد داشت. در چنين رقابتي طبيعت با بيرحمي افراد قوي را انتخاب و افراد ضعيف را حذف خواهد كرد. داروين پس از خواندن مالتوس به اين نتيجه رسيد كه در هر گونه اي از موجودات زنده تنازع براي بقاءتنوع هاي مساعد را ابقاء وتنوع هاي نامساعد (ناسازگار) را حذف خواهد كرد. براي مثال در جمعيتي از سهره ها افرادي كه بصورت تصادفي شكل نوك آنها به گونه اي است كه مي تواند نوعي خاص از دانه هاي در دسترس را بشكند شانس بيشتري براي بقا از ساير سهره هاي فاقد اين خصيصه دارند. بقا پيدا كردن اين دسته به وضوح شانس بهتري براي آنها، نسبت به ساير افراد، براي توليد مثل و انتقال نوك هاي سازگار يافته تر توسط وراثت به نسل بعد فراهم مي آورد. طي يك دوره طولاني تغييرات سازگاري كوچك انباشته شده و نه تنها تغييراتي در يك گونه خاص فراهم مي آورد بلكه منجر به ظهور گونه هاي مجزا نيز مي شود. امروزه تكامل گرايان تغييرات كوچك درون يك گونه را تكامل خرد و تغييرات بزرگتر كه منجر به ظهور گونه هاي جديد مي شود را تكامل كلان گويند. وقتي كه داروين به نظريه انتخاب طبيعي حدود سال 1838 رسيد، با كمال تعجب او بيست سال ديگر نيز صبر كردو نظريه خود را منتشر نساخت؛ تنها وقتي داروين فهميد كه تفسير مشابهي از تكامل توسط آلفرد راسل والاس در شرف چاپ است با عجله خلاصه اي از نظريه خود را آماده چاپ كرد. اين خلاصه به شكل كتاب وزين و مشهور” منشاء انواع” در آمد. شايد يكي از دلايلي كه داروين آنقدر در چاپ افكارش تاًمل كرده اين است كه او مي دانسته به عنوان يك دانشمند بايستي جانب احتياط را از دست ندهد. يك دانشمند قابل تا قبل از اين كه شواهد كافي براي افكار جديد و انقلابيش نيابد آن را در معرض عموم قرار نمي دهد و بي شك داروين نيز دانشمندي مراقب بود. اما دليل ديگري كه براي تاخير انتشار كتابش مي توان ارائه داد اين است كه او انساني متواضع و ملايم بود و مي دانست آراء او تاًثيرات ديني شديدي به جا خواهد گذاشت.

mostafahem
سه شنبه 03 خرداد 90, 08:33 قبل از ظهر
رد نظریه انتخاب طبیعی داروین با فرازی از توحید مفضل:
اختلاف ألوان الطير و علة ذلك‏
قَالَ الْمُفَضَّلُ فَقُلْتُ إِنَّ قَوْماً مِنَ الْمُعَطِّلَةِ يَزْعُمُونَ أَنَّ اخْتِلَافَ الْأَلْوَانِ وَ الْأَشْكَالِ فِي الطَّيْرِ إِنَّمَا يَكُونُ مِنْ قِبَلِ امْتِزَاجِ الْأَخْلَاطِ وَ اخْتِلَافِ مَقَادِيرِهَا المرج [بِالْمَرَجِ وَ الْإِهْمَالِ قَالَ يَا مُفَضَّلُ هَذَا الْوَشْيُ الَّذِي تَرَاهُ فِي الطَّوَاوِيسِ وَ الدُّرَّاجِ وَ التَّدَارِجِ عَلَى اسْتِوَاءٍ وَ مُقَابَلَةٍ كَنَحْوِ مَا يُخَطُّ بِالْأَقْلَامِ كَيْفَ يَأْتِي بِهِ الِامْتِزَاجُ الْمُهْمَلُ عَلَى شَكْلٍ وَاحِدٍ لَا يَخْتَلِفُ وَ لَوْ كَانَ بِالْإِهْمَالِ لَعَدِمَ الِاسْتِوَاءَ وَ لَكَانَ مُخْتَلِفا
[رد بر ملاحده‏]
(1) مفضّل گفت: عرض كردم كه بعضى از ملاحده كه عالم را بى‏مدبّرى مى‏دانند گمان مى‏كنند كه اختلاف الوان و اشكال در پر و بال مرغان از جهت امتزاج اخلاط بدن است و اختلاف مقادير بدون مقدر قدير صورت مى‏گيرد.
[رنگ آميزى پرهاى مرغان‏]
(2) حضرت فرمود: كه اى مفضّل! اين رنگ آميزى‏هاى گوناگون كه در پر و بال طاوس و درّاج ملاحظه مى‏نمائى، با استواى اشكال و تقابل‏ نظاير كه نقّاشان بى‏نظير از كشيدن شبيه آن به قلم تصوير و پرگار تقدير به عجز و تقصير معترفند چگونه از طبع بى‏شعور و امتزاج اخلاط بدون تقدير مقدّر كلّ مقدور به ظهور مى‏آيد؟ تَعالَى اللَّهُ عَمَّا يقول الملحدون علّوا كبيراً.

zoha
سه شنبه 03 خرداد 90, 03:08 بعد از ظهر
ميشه بفرماييد اين حديث چطوري نظريه داروين رو رد كرد ؟ اينكه مصادره به مطلوب بود

mostafahem
چهارشنبه 04 خرداد 90, 12:08 قبل از ظهر
مصادره به مطلوب یعنی چی؟
در ضمن نظریه انتخاب طبیعی داروین با بی شعور بودن طبیعت منافات داره
که در حدیث اشاره شده البته فراز های دیکری هم هست که می آورم.

mohammad.s
جمعه 08 مهر 90, 12:56 بعد از ظهر
مکصادره به مطلوب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :lol: یعنی چی؟؟؟؟

hamid reza
یکشنبه 04 دی 90, 07:15 بعد از ظهر
مکصادره به مطلوب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :lol: یعنی چی؟؟؟؟
mohamad جان دلبندم مکصادره نه مصادره

mohammad.s
دوشنبه 05 دی 90, 07:24 بعد از ظهر
[quote="mohammad.s":3nt28lbh]مکصادره به مطلوب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :lol: یعنی چی؟؟؟؟
mohamad جان دلبندم مکصادره نه مصادره[/quote:3nt28lbh]
دستم خورد . :x

tana
سه شنبه 06 دی 90, 05:16 بعد از ظهر
سمیناری که در دانشگاه شیکاگو در زمینه مورفولوژی تکاملی برگزار شد، دانشمند برجسته*، دکتر پاترسون*، سؤال ساده*ای مطرح کرد: آیا در اینجا کسی هست که بتواند در مورد تکامل*، نکته*ای قطعی و ثابت*شده را عنوان کند؟? سکوتی طولانی بر فضای تالار حکمفرما شد. سرانجام شخصی از گوشه*ای گفت*: ?من یک چیز را با قطع و یقین می*دانم*: اینکه تکامل را نباید در مدارس تدریس کرد !?

با اینکه بسیاری از مردم عادی بر این باورند که تکامل پدیده*ای علمی و اثبات*شده می*باشد، واقعیت این است که بعد از گذشت 150 سال*، تکامل فرضیه*ای است اثبات*نشده و بدون سندیت*. در واقع باید گفت که قرائن و شواهد بسیاری* تکامل را رد می*کنند.

فرضیه تکامل که نخستین بار توسط چارلز داروین در کتابش به*نام "اصل انواع*" مطرح شد، این نظر را پیش می*نهد که موجودات زنده از اَشکال ساده نظیر باکتری*، به اَشکال پیچیده*تر نظیر انسان تکامل یافته*اند. این تحول و تکامل زاییده تصادف بوده است*؛ نخستین مولکول نیز در اثر تصادم اتم*ها در یک ملغمه ابتدایی به*وجود آمده است*. نتیجه این امر پیدایی موجودات زنده بوده است*.

tana
سه شنبه 06 دی 90, 05:17 بعد از ظهر
نابسندگی شواهد و دلایل*

تأثیر و نفود فرضیه تکامل را نمی*توان دست*کم گرفت*؛ این فرضیه طرز تفکر انسان*ها را درباره جهان و وجود خودشان دگرگون کرده است*. اما اکنون بعد از گذشت 150 سال*، تکامل هنوز در سطح یک فرضیه باقی مانده است*، و هنگامی*که شواهد و دلایل مطرح*شده را موشکافانه بررسی می*کنید، پی می*برید که چقدر نابسنده و غیرقطعی هستند.

فسیل*ها تکامل را اثبات نمی*کنند

?فسیل*ها گواه بر تکامل می*باشند!? این ادعایی بوده که دانشمندان با صدایی بلند عنوان می*کردند. اما مشکلی که در مورد فسیل*ها وجود دارد، این است که میان حیواناتی که فسیل*ها گواه بر وجود آنها هستند، و حیوانات همنوعشان در عصر ما، هیچ فسیلِ میانی وجود ندارد، گویی حیوانات اولیه ناگهان به*صورت حیوانات امروزی تحول و تکامل یافته*اند. داروین نیز خود متوجه این نقصان در فرضیه خود بود، اما بر این باور بود که یک روز فسیل*های میانی یافت خواهند شد. هنوز بعد از گذشت 150 سال*، فسیلی دال بر وجود حیوانات میانی و در حال تکامل یافت نشده است*.

دانشمندان معتقد به تکامل برای رفع این نقیصه*، این نظر را مطرح کردند که تحول با چنان سرعتی رخ داد که فسیلی از آنها باقی نمانده است*. طبعاً دلیل و مدرکی علمی در این زمینه وجود ندارد.

tana
سه شنبه 06 دی 90, 05:18 بعد از ظهر
هومولوژی*" تکامل را اثبات نمی*کند

هومولوژی نظریه*ای است که معتقد است* ارگانیزم*های زنده*ای که از ساختاری همسان برخوردارند، از یک اصل واحد ناشی شده*اند و به این ترتیب این نظریه*، تکامل را اثبات می*کند.

مشکل در اینجاست که نمونه*های فراوانی با این نظریه تناقض دارند. به*عنوان مثال*، بافت کلیوی جانداران را در نظر بگیرید. کلیه*های ماهی دارای شکل جنینی کاملاً متفاوتی با خزندگان و پستان*داران می*باشند. ممکن نیست که آنها از یک ساختار ناشی شده باشند.

یا به دستگاه گوارش توجه کنیم*. اگر همه جانداران از یک اصل ناشی شده*اند، تکامل و تحول این دستگاه در جانداران مختلف نیز می*بایست یکسان باشد. اما عکس این صادق است*. کوسه*، قورباغه*، خزندگان*، و پرندگان*، دارای دستگاه گوارشی*ای هستند که به*گونه*ای متفاوت تحول یافته*اند. نمونه*های بسیار دیگری می*توان برای این امر آورد.

tana
سه شنبه 06 دی 90, 05:19 بعد از ظهر
زائده*ها تکامل را اثبات نمی*کنند

تکامل*گرایان بر این نظر پا می*فشردند که بدن جانداران دارای اندام*هایی است که امروز دیگر کاربردی ندارند. اندام*هایی مثل آپاندیس و لایه*های نیمه*کروی در چشم زائده نامید شده*اند زیرا در زمان داروین تصور می*شد که اینها بلامصرف می*باشند. طبق این نظریه*، این اندام*ها در دوره*های اولیه هستی کاربردی داشته*اند، اما به*تدریج که انسان خود را با محیط سازگار ساخت*، کاربرد خود را از دست دادند. به*عقیده این دسته از دانشمندان*، آنها اکنون شاهدی هستند بر آنچه قبلاً بودیم*.

باز در این مورد هم شواهد، علیه این نظریه هستند. تمام آنچه که زائده نامیده شده*، امروز نیز کاربردی مفید دارند. آپاندیس در واقع غده*ای است لنفاوی*، و لایه نیمه*کروی نیز همچون یک قاشقک*، اشیاء خارجی را از داخل چشم جمع*آوری می*کند. بسیاری از ما شنیده*ایم که انسان قبلاً دُم داشته است*. این حرف خنده*دار است*. ستون فقرات انسان دارای 33 مهره است*. هیچ شاهدی بر این مدعا وجود ندارد که او قبلاً 34 مهره داشته است*. فردی به*اسم هِکل بود که نظریه دم انسان را پیش نهاد؛ او بعدها توسط دانشگاه خودش محکوم به تقلب شد!

tana
سه شنبه 06 دی 90, 05:20 بعد از ظهر
زیست*شناسی مولکولی بیش از سایر عوامل*، تکامل را رد می*کند!

چیزی به*نام شکل ساده حیات وجود ندارد

در روزگار داروین این عقیده رواج داشت که حیات از اَشکال ساده*تر به*سوی اشکال پیچیده*تر حرکت می*کند. علم امروزه ثابت کرده است که چیزی به*نام ? شکل ساده حیات* ? وجود ندارد. حتی ساده*ترین سلول باکتری به*گونه*ای باورنکردنی پیچیده است*. آنچه که سلول*های ساده نامیده می*شود، شامل DNA و RNA و پروتئین می*باشد که به یکدیگر وابسته و مرتبط هستند. در واقع*، تمام سیستم*های بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی به یکدیگر وابسته می*باشند. لذا این تصور تکامل*گرایان که اندام*ها به*گونه*ای مستقل تحول می*یابند، پذیرفتنی نیست*.

اَشکال میانی وجود ندارد

نه فقط فسیل*های میانی یافت نشده*، بلکه زیست*شناسی مولکولی نیز با قطعیت ثابت کرده که در سطح بیوشیمی نیز شکل میانی وجود ندارد.

به*این ترتیب*، مثلاً پروتئین*ها هیچگاه از یک مرحله تا مرحله دیگر تحول نمی*یابند، بلکه همیشه از نوع تا نوع دیگر تحول پیدا می*کنند. پروتئین*ها از اسید آمینه درست شده*اند. اگر آنها مانند مهره*های رنگی در یک گردنبند تصور کنیم، طبق نظر تکامل*گرایان*، پروتئین وقتی به انواع پیشرفته*تر تبدیل شود، باید مهره*ای به این "گردنبند" پروتئین اضافه شود. بنابراین*، باید طبعاً انتظار داشت که در جانداران پیشرفته*تر، مهره*های بیشتری بر گردنبند پروتئینی وجود داشته باشد. اما در عمل اینطور نیست*. مثلاً بیایید انسان را با دو نوع ماهی مقایسه کنیم (با توجه به اینکه ماهی در طرح تکاملی*، پیش از انسان به*وجود آمده است*): ماهی بدون آرواره (که در سیر تکامل بسیار قدیمی*تر است*) و ماهی آرواره*دار که جدیدتر است*. با کمال تعجب می*بینیم که پروتئین موجود در هموگلوبین انسان به پروتئین ماهی بدون آرواره بیشتر شبیه است تا به ماهی آرواره*دار، در حالیکه طبق نظر تکامل*گرایان می*بایست عکس این باشد.

tana
سه شنبه 06 دی 90, 05:21 بعد از ظهر
سه میخ واپسین بر تابوت تکامل*

1 - عدم قطعیت در اثبات شواهد

همه شواهدی که مخالفین تکامل در دست دارند، تکامل را رد می*کند. اما هیچیک از شواهدی که طرف*داران تکامل می*کوشند ارائه دهند، قطعیت ندارد زیرا هیچگاه نمی*توان آنها را در سیر طولانی تکامل اثبات کرد. مثلاً نمی*توان یک باکتری و یک ماهی را گرفت و گفت که آنها به مراحل مختلف تکامل تعلق دارند، زیرا طبق نظر تکامل*گرایان*، حیات از 300 میلیون سال پیش آغاز شده*، و در این مدت هم باکتری تحول یافته و هم ماهی*. هیچکس نمی*تواند بگوید که باکتری ساده قبلاً چطور بوده*، چون باکتری هم مانند ماهی تحول یافته است*. این فرض که باکتری موجود ساده*تری است*، بی*اساس است*.

tana
سه شنبه 06 دی 90, 05:22 بعد از ظهر
- نظم هرگز از بی*نظمی ناشی نشده*

طبق نظر تکامل*گرایان*، نظم از بی*نظمی اولیه به*وجود آمده است*. این ادعا کاملاً برخلاف قانون دوم ترمودینامیک است که می*گوید هر سیستمی به*سوی بی*نظمی و اضمحلال فزاینده پیش می*رود. این اصطلاحات بسیار علمی می*باشند، اما ما خودمان در زندگی روزمره شاهد آن هستیم*. هیچ استثنای شناخته*شده*ای در مورد این قانون وجود ندارد. اما تکامل*گرایان می*کوشند تمام نظریه خود را بر یک استثناء استوار سازند.

tana
سه شنبه 06 دی 90, 05:23 بعد از ظهر
3- تصادفی استهزاءآمیز

فرضیه تکامل، پیدایی حیات را یک تصادف می*داند. از نظر آماری پیدایی حیات در اثر تصادف امری محال است*. مثلاً در مورد پروتئینی که در هموگلوبین وجود دارد، این احتمال که اسیدهای آمینه به*طرزی درست ترکیب شوند، 1 در 10 به توان 167 می*باشد، چیزی که از نظر ریاضی غیرممکن است*. تازه این فقط در مورد پروتئین موجود در هموگلوبین است*.

کاهن اعظمِ تکامل*، ریچارد داوکینز، خودش پذیرفته که ?هر سلول شامل اطلاعات کدبندی*شده دیجیتالی است که اطلاعات موجود در آن*، بیشتر از مجموعه سی جلدی دائره*المعارف بریتانیکا است*.? او این را می*پذیرد، با این*حال معتقد است که باید انتظار داشت که افراد هوشمند باور کنند که کتاب پرحجمی چون دائره*المعارف بریتانیکا در اثر یک تصادف به*وجود آمده باشد!

فرضیه تکامل در دادگاه دانش محکوم است*. ما می*توانیم مطمئن باشیم که تعلیم کلام خدا در مورد خلقت بسی متقاعدکننده*تر از فرضیه تکامل است*. معتقدین به خلقت الهی نباید منتظر کشف فسیل*های میانی باشند زیرا مخلوقات هر یک در نوع و جنس خود آفریده شده*اند (پیدایش 1:*21 و 24 و 25). معتقدین به خلقت الهی انتظار دارند که برای هر نوع و هر جنس از جانداران*، ژن خاص خود آنها یافت شود. ایشان به بعضی از اندام*های انسان به*عنوان زائده نگاه نمی*کنند. ایشان از پیچیدگی سلول*ها آشفته*خاطر نمی*شوند بلکه از مهارت و عظمت خالقی که آنها را ساخته است در حیرت می*افتند*. و سرانجام*، معتقدین به خلقت نیازی ندارند که منتظر تصادف و شانس شوند، زیرا می*دانند که ? در ابتدا خدا آسمان*ها و زمین را آفرید . ?.

hamid reza
شنبه 10 دی 90, 04:44 بعد از ظهر
[quote="hamid reza":2ns8rori][quote="mohammad.s":2ns8rori]مکصادره به مطلوب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :lol: یعنی چی؟؟؟؟
mohamad جان دلبندم مکصادره نه مصادره[/quote:2ns8rori]
دستم خورد . :x[/quote:2ns8rori]
سعی کن دیگه دستت نخوره :lol: :lol: :lol: :D

mohammad.s
یکشنبه 09 بهمن 90, 06:43 بعد از ظهر
[quote="mohammad.s":1lxgyrua][quote="hamid reza":1lxgyrua][دستم خورد . :x
سعی کن دیگه دستت نخوره :lol: :lol: :lol: :D[/quote:1lxgyrua][/quote:1lxgyrua]
الان باید اون تیکه رو ... :x لا اله الا الله . امر دیگه ای نداری ؟ :D

حامد
دوشنبه 17 بهمن 90, 04:11 بعد از ظهر
بحث بهحاشيه نكشييد
البته لطفا به حاشيه نكشيد

mohammad.s
سه شنبه 18 بهمن 90, 08:20 بعد از ظهر
بحث بهحاشيه نكشييد
البته لطفا به حاشيه نكشيد
من کی به حاشیه کشیدم ؟؟؟؟
بقیه هستن . به جان یه بنده خدا . حس

hamid reza
جمعه 05 اسفند 90, 08:08 بعد از ظهر
:ugeek: :geek: :twisted: :ugeek:
[quote="حامد":9hw50z2m]بحث بهحاشيه نكشييد
البته لطفا به حاشيه نكشيد
من کی به حاشیه کشیدم ؟؟؟؟
بقیه هستن . به جان یه بنده خدا . حس[/quote:9hw50z2m]
:lol: :lol: :lol: :? 8-) 8-) آقا شما دست ز سر این اقاحسسسسسسسسس برنمیداری

mohammad.s
یکشنبه 07 اسفند 90, 06:53 بعد از ظهر
:ugeek: :geek: :twisted: :ugeek: [quote="mohammad.s":tz1ttwcu][quote="حامد":tz1ttwcu]بحث بهحاشيه نكشييد
البته لطفا به حاشيه نكشيد
من کی به حاشیه کشیدم ؟؟؟؟
بقیه هستن . به جان یه بنده خدا . حس[/quote:tz1ttwcu]
:lol: :lol: :lol: :? 8-) 8-) آقا شما دست ز سر این اقاحسسسسسسسسس برنمیداری[/quote:tz1ttwcu]
چی میگی ؟؟؟؟ :cry: حالت خوبه :D . من اون رو نگفتم . به جان حس . :x

mohammad.s
یکشنبه 07 اسفند 90, 06:54 بعد از ظهر
تهمت نزن . حلال نمیکنما :twisted: :x

hamid reza
پنجشنبه 11 اسفند 90, 01:11 بعد از ظهر
:x :!: :!: تهمت نزدم :twisted: :twisted: :twisted: :twisted: :twisted: :twisted: :oops: :P :P :P :cry:

mohammad.s
شنبه 13 اسفند 90, 05:00 بعد از ظهر
:x :!: :!: تهمت نزدم :twisted: :twisted: :twisted: :twisted: :twisted: :twisted: :oops: :P :P :P :cry:
آره جون حس . پس چرا میگی حسین ؟؟؟ :x

ولیعصر
جمعه 19 اسفند 90, 12:18 بعد از ظهر
بپردازید به بحث اصلی :mrgreen:

mohammad.s
جمعه 19 اسفند 90, 12:35 بعد از ظهر
ای بابا :x ما تا یه کار میکنیم ، همه به ما گیر میدن

حامد
یکشنبه 28 اسفند 90, 04:37 بعد از ظهر
بچه ها دعوای بچه گونه نکنیید بذارین بحث علمی ادامه بدیم
اجازه بدین سئوال ساده تر مطرح کنم :

ما مسلمونا می گیم که :
این که دنیا نظم داره معلومه که یکی دنیا آفریده
اما کافر ها می گن که :
این نظم ممکنه به علت تصادف باشه داروین هم با یک نظریه می گه قطعا تصادفه
نتیجه :
مسلمونا بی خود میگن خدا وجود نداره حق با کافر ها است
حالا اگه می تونید جواب بدین

بقیه دوستان هم سطح پایین جواب بدن تا من هم بفهمم چی می گن یه روایت نیارین برید به امون خدا

hamid reza
دوشنبه 29 اسفند 90, 01:05 بعد از ظهر
اما کافر ها می گن که :
این نظم ممکنه به علت تصادف باشه داروین هم با یک نظریه می گه قطعا تصادفه
نتیجه :
مسلمونا بی خود میگن خدا وجود نداره حق با کافر ها است
حالا اگه می تونید جواب بدین



میشه دلیل اینکه عالم اتفاقیه رو بگید :shock: :shock:

SABA
دوشنبه 29 اسفند 90, 03:04 بعد از ظهر
میشه دلیل اینکه عالم اتفاقیه رو بگید

حالا بر فرض کافره نتونه بگه تو نباید برای اینکه اتفاقی نیست دلیل داشته باشی ؟؟؟؟ :lol: :lol: :lol:

hamid reza
سه شنبه 01 فروردین 91, 11:16 بعد از ظهر
میشه دلیل اینکه عالم اتفاقیه رو بگید

حالا بر فرض کافره نتونه بگه تو نباید برای اینکه اتفاقی نیست دلیل داشته باشی ؟؟؟؟ :lol: :lol: :lol:
با سلام
اولا بدون دلیل نمیشه حرف زد
ثانیا اگه دلیلش بگه میشه آسون تر اونو رد کرد :lol: :lol: :lol: :lol:

hamid reza
سه شنبه 01 فروردین 91, 11:24 بعد از ظهر
[quote="hamid reza":3psendaz]:x :!: :!: تهمت نزدم :twisted: :twisted: :twisted: :twisted: :twisted: :twisted: :oops: :P :P :P :cry:
آره جون حس . پس چرا میگی حسین ؟؟؟ :x[/quote:3psendaz]

منم گفتم حس نگفتم حسین خودت خودتو لو دادی :lol: :lol: :lol: :lol:

حامد
چهارشنبه 02 فروردین 91, 08:56 قبل از ظهر
سلام
اولا شما داری ادعا می کنی خدا وجود داره پس باید دلیل محکم بیاری


بعدش آقای کافر لازم نداره اثبات کنه که خدا وجود نداره همین اندازه که بگه من شک دارم به وجود خدا برای کافر بودنش کافیه

اون میگه :
اولا من قبول ندارم عالم نظم داشته باشه

بر فرض هم که نظم داشته باشه چی می شه که از روی تصادف باشه
نمی شه مثلا باد بیاد به آب یه شکل قشنگ بده یا مثلا غار عل صدر که رفتی دیدی چقدر قشنگه یا لااقل از زیبایش که شنیدی اون همش کار طبیعته -یعنی تصادف-
حالا منتظرم

hamid reza
چهارشنبه 02 فروردین 91, 05:53 بعد از ظهر
:!: :mrgreen: :mrgreen: :| :cry: :cry: :D :D :D 8-) :lol: :lol: :lol: :lol:

اولا شما داری ادعا می کنی خدا وجود داره پس باید دلیل محکم بیاری




دلیل محکم:

امام صادق _صلوات الله وسلام علیه_ به مفضل (ره) میفرمایند:
گروهى از جاهلان و ملحدان‏ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ‏. آفت‏هائى را كه در بعضى از زمان‏ها
حادث مى‏شود مانند: و باء و طاعون و يرقان و انواع بيمارى‏ها و تگرگ و ملخ كه زراعت و ميوه‏ها را ضايع كنند، وسيله كرده‏اند براى انكار خلق و شبهه گردانيده در وجود خالق قدير.
پس در جواب ايشان مى‏گوئيم كه: اگر خالقى و مدبّرى در عالم نمى‏بود مى‏بايست كه زياده
از اين فتنه و فساد و آفات و حوادث در جهان پديد آيد، مثل آن كه آسمان بر زمين بيفتد يا
زمين به آب فرو رود، يا آفتاب از طلوع تخلّف نمايد و هرگز طالع نشود، و نهرها و
چشمه‏ها خشك شوند به نوعى كه يك قطره آب در آنها به هم نرسد، و هوا راكد شود كه
مطلقاً باد حركت نكند تا همه اشياء فاسد گردد، يا آب دريا بر زمين جارى گردد كه عالم را
غرق كند.
و باز اين آفت‏ها كه گاهى مى‏رسد از طاعون و ملخ و امثال اينها،
چرا دايم و ممتدّ نمى‏گردد تا آنچه در عالم هست مستأصل گرداند، بلكه گاهى به هم مى‏رسد
و زود برطرف مى‏شود؟
نمى‏بينى كه عالم از اين احداث جليله كه موجب بوار و هلاك اهل عالم است محفوظ و
مصون است و گاهى ايشان را به آفات قليلى مى‏گزد و مى‏ترساند براى تأديب و تقويم ايشان
و باز به زودى از ايشان زايل گرداند تا وقوع آنها پندى و نصيحتى باشد براى ايشان و
ازاله‏اش رحمتى و نعمتى باشد بر ايشان.

:roll: :roll: :roll: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :mrgreen: :o

حامد
پنجشنبه 03 فروردین 91, 05:58 قبل از ظهر
سلام
روایت خیلی قشنگی بود اما من جواب سئوالم نگرفتم

بالاخره به چه دلیل تصادف نیست

چه طوری فهیدی -از روایت -که این دنیا تصادفی نیست ؟ :cry: :cry:

hamid reza
پنجشنبه 03 فروردین 91, 12:53 بعد از ظهر
اگر خالقى و مدبّرى در عالم نمى‏بود مى‏بايست كه زياده
از اين فتنه و فساد و آفات و حوادث در جهان پديد آيد

:roll: :roll: :roll: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :mrgreen


پس حتما این عالم یه مدبری داره ، وقتی هم یه مدبری وجود داشته باشه دیگه اتفاقی بودن وجود نداره :P :P :lol: :lol: :lol: :lol:

حامد
پنجشنبه 03 فروردین 91, 01:50 بعد از ظهر
نه دیگه ببین چطوری اثبات می کنیم که مثلا غار علی صدر از روی اتفاق و تصادف نیست
ربط غار علی صدر به تدبیر چیه ؟؟؟؟ :P :P :P :P :P

hamid reza
پنجشنبه 03 فروردین 91, 02:02 بعد از ظهر
نه دیگه ببین چطوری اثبات می کنیم که مثلا غار علی صدر از روی اتفاق و تصادف نیست
ربط غار علی صدر به تدبیر چیه ؟؟؟؟ :P :P :P :P :P

چرا همه ی غار های دنیا اینطوری نیست؟
پس میفهمیم که یه خالقی (مدبرِی) تعداد وچگونگی این غار ها رو تدبیر (مدیریت) میکنه وباعث میشه که این غار ها باهم فرق کنه

چاکر داداش :mrgreen: :mrgreen:

حامد
پنجشنبه 03 فروردین 91, 02:52 بعد از ظهر
عزیز من تفاوت غار ها نشان از بی تدبیری است اگر تدبیر وجود داشت لااقل طبق یک سبک و سیاق بودند
مخلص داداش :mrgreen: :mrgreen:

hamid reza
دوشنبه 07 فروردین 91, 01:30 بعد از ظهر
چرا انسانها باهم فرق ندارن مثلا دو چشم و دو گوش و یک دهان و..... دارن
پس میفهمیم که یه نظمی وجود داره

حامد
سه شنبه 08 فروردین 91, 03:40 قبل از ظهر
چرا انسانها باهم فرق ندارن مثلا دو چشم و دو گوش و یک دهان و..... دارن
پس میفهمیم که یه نظمی وجود داره
من منظور شما متوجه نشدم

تفاوت و فرق نداشتن چه چیزی را اثبات می کند ؟؟؟؟؟

بعدش هم از گوش وبینی و...چطوری نظم فهمیده می شود

hamid reza
سه شنبه 08 فروردین 91, 12:47 بعد از ظهر
[quote="hamid reza":88i0zg2a]چرا انسانها باهم فرق ندارن مثلا دو چشم و دو گوش و یک دهان و..... دارن
پس میفهمیم که یه نظمی وجود داره
من منظور شما متوجه نشدم

تفاوت و فرق نداشتن چه چیزی را اثبات می کند ؟؟؟؟؟

بعدش هم از گوش وبینی و...چطوری نظم فهمیده می شود[/quote:88i0zg2a]

امام صادق _علیه صلاة وسلام _ خطاب به مفضل میفرمایند : تو اى مفضّل:مى‏بينى كه اصناف حيوانات اكثر ايشان بر يك مثال و بر يك نهج‏ مى‏آيند كه دو دست و دو پا و پنج انگشت مى‏دارند

پس میفهمیم که یه نظمی وجود داره :o :o :o

حامد
چهارشنبه 09 فروردین 91, 06:43 بعد از ظهر
از کجای شباهت انگشتان می فهمیم که نظم داره


تازه بعدش هم بر فرض قبول کردیم که نظم داره
نظم داشتن چه ربطی به خدا داره ؟؟؟؟؟

hamid reza
پنجشنبه 10 فروردین 91, 01:14 قبل از ظهر
از کجای شباهت انگشتان می فهمیم که نظم داره


تازه بعدش هم بر فرض قبول کردیم که نظم داره
نظم داشتن چه ربطی به خدا داره ؟؟؟؟؟
نظم بی ناظم معنی نداره :mrgreen: :mrgreen:

حامد
سه شنبه 12 اردیبهشت 91, 10:10 بعد از ظهر
اولا که ثابت نکردی نظم وجود داره


بعدش برفرض که ثابت کنی که نظم وجود داره
حد اکثر ثابت می شه که ناظم وجود داره

اما تو می خواستی خدا اثبات کنی نه آقای ناظم ؟؟

mohammad.s
چهارشنبه 03 خرداد 91, 04:23 بعد از ظهر
تو جهان هر نظمی یه ناظم داره.پس خدا وجود داره/اگه شما وجود داری یکی باید شمارو آفریده باشه/پس...

حامد
یکشنبه 29 مرداد 91, 02:31 بعد از ظهر
تو جهان هر نظمی یه ناظم داره.پس خدا وجود داره/اگه شما وجود داری یکی باید شمارو آفریده باشه/پس...
اولا که قبول ندارم که نظم وجود داره

بعدش برفرض که قبول کردم نظم وجود داره حد اکثر ناظم وجود داره نه خالق نه خدا

اقا حمید رضا:
نظم بی ناظم معنا نداره ولی ناظم بی خالق معنا نداره
مثلا توی مدرسه یه ناظم به بچه ها نظم می ده اون ها توی یه صف منظم می کنه حالا اون ناظمه خداست ؟ خالق اون بچه هاست
نه خالق نیست بلکه ناظمه
حالا شما حد اکثر ناظم اثبات می کنی در حالی که باید خدا اثبات می کردی

mostafahem
یکشنبه 29 مرداد 91, 02:36 بعد از ظهر
حامد درست میگه حمید جان اولا بر فرض که برای جهان ناظم پیدا کنی لزوما ناظم خالق نخواهد بود.
ولی منظور حمید این بود که وقتی تمام حیوانات از یک صنف هم شکل بدنیا می آیند پس بدین معنی است کسی آنها را در رحم مادر به یک شکل نظم می دهد........
چقدر با کلاس گفتم!!!!!!!!!!!!

hamid reza
یکشنبه 29 مرداد 91, 02:43 بعد از ظهر
حامد درست میگه حمید جان اولا بر فرض که برای جهان ناظم پیدا کنی لزوما ناظم خالق نخواهد بود.
ولی منظور حمید این بود که وقتی تمام حیوانات از یک صنف هم شکل بدنیا می آیند پس بدین معنی است کسی آنها را در رحم مادر به یک شکل نظم می دهد........
چقدر با کلاس گفتم!!!!!!!!!!!!

دمت گرم خودت حرف منو رد میکنی بعد دوباره حرف خودتو رد میکنی
به قول یه داداش نزدیک نزدیک زیاد نزدیک ای ول

mostafahem
یکشنبه 29 مرداد 91, 02:45 بعد از ظهر
به مثال حامد در باره مدرسه و ناظمش یه باره دیگه دقت بکن حمید جان

حامد
یکشنبه 29 مرداد 91, 02:49 بعد از ظهر
اولا یک صنف بودن حیوانات تو رحم چه ربطی به نظم داره ؟؟؟؟
لطفا اقا حمید توضیح بدن

بعد بر فرض که نظم قبول کردیم چه ربطی به خالق داره

بحث خوبی شده اگه خوب هم تموم بشه حال داروین اساسی گرفتیم

hamid reza
یکشنبه 29 مرداد 91, 02:53 بعد از ظهر
اولا که قبول ندارم که نظم وجود داره

بعدش برفرض که قبول کردم نظم وجود داره حد اکثر ناظم وجود داره نه خالق نه خدا

اقا حمید رضا:
نظم بی ناظم معنا نداره ولی ناظم بی خالق معنا نداره
مثلا توی مدرسه یه ناظم به بچه ها نظم می ده اون ها توی یه صف منظم می کنه حالا اون ناظمه خداست ؟ خالق اون بچه هاست
نه خالق نیست بلکه ناظمه
حالا شما حد اکثر ناظم اثبات می کنی در حالی که باید خدا اثبات می کردی

این نظم با اون فرق داره نمیدونم چه جوری بگم ولی خدا بانظم خلق میکنه همون گوش.... ولی ناظم چیزی رو خلق نمیکنهفقط داره مرتب میکنه

حامد
یکشنبه 29 مرداد 91, 02:56 بعد از ظهر
ای ول خیلی خوب اومدی

حالا برو تو کار فرقش
بگو فرقش چیه
عجله نکن یه ذره روش کار کن
معلومه که فرق مهمیه
منتظر فرق این دو تا ناظم هستم
اگه این فرق بتونی بگی بعدش اثبات کنی نظریه داروین رد شده

hamid reza
یکشنبه 29 مرداد 91, 03:03 بعد از ظهر
اولا که قبول ندارم که نظم وجود داره

بعدش برفرض که قبول کردم نظم وجود داره حد اکثر ناظم وجود داره نه خالق نه خدا

اقا حمید رضا:
نظم بی ناظم معنا نداره ولی ناظم بی خالق معنا نداره
مثلا توی مدرسه یه ناظم به بچه ها نظم می ده اون ها توی یه صف منظم می کنه حالا اون ناظمه خداست ؟ خالق اون بچه هاست
نه خالق نیست بلکه ناظمه
حالا شما حد اکثر ناظم اثبات می کنی در حالی که باید خدا اثبات می کردی

اون نظم بااین نظم فرق داره نمیدونم چجوری بگم ولی اون ناظم مرتب میکنه ولی خالق بانظم به وجود میاره و این نظم دلیل اثباط خدا

mostafahem
دوشنبه 30 مرداد 91, 10:55 قبل از ظهر
به نظر من اون نظمی که در حیوانات هست نظم در خلقتشونه در حالیکه در مثال ناظم مدرسه یک چیز موجود نظم داده می شود یعنی بچه ها در حیاط مدرسه موجود هستن
و ناظم اون ها رو مرتب می کنه ولی نظم در حیوانات در خلقتشونه یعنی موجود نبودن و در حالت خلق شدن نظم داده می شوند!!!!! نمی دونم تونستم به حمید کمک کنم یا نه!!!!!!!!!!

hamid reza
سه شنبه 31 مرداد 91, 10:46 قبل از ظهر
به نظر من اون نظمی که در حیوانات هست نظم در خلقتشونه در حالیکه در مثال ناظم مدرسه یک چیز موجود نظم داده می شود یعنی بچه ها در حیاط مدرسه موجود هستن
و ناظم اون ها رو مرتب می کنه ولی نظم در حیوانات در خلقتشونه یعنی موجود نبودن و در حالت خلق شدن نظم داده می شوند!!!!! نمی دونم تونستم به حمید کمک کنم یا نه!!!!!!!!!!

خب بود ولی خودمم یه جورایی اینو گفتم

حامد
سه شنبه 31 مرداد 91, 01:16 بعد از ظهر
خب بقیه دوستان به حمید رضا کمک کنند
بحث تا اینجا خوب اومده حیفه که بحث بمونه

mostafahem
سه شنبه 31 مرداد 91, 01:24 بعد از ظهر
ببخشید آقا حامد شما خودتون نمی خواید تو بحث یه ذره کمک بدین.
فرق ناظم با خالق رو بیشتر راهنمایی کنید؟!!

hamid reza
سه شنبه 31 مرداد 91, 01:33 بعد از ظهر
خب دیگه نمیدونم چی بگم کمک کنید دیگه

حامد
سه شنبه 31 مرداد 91, 01:39 بعد از ظهر
فکر کنم فرقش واضح باشه

حمید رضا هم فرق واضح گفت
حالا باید خالق اثبات کرد اما از طریق مخلوقات یه به قول خودتون برهان نظم

hamid reza
سه شنبه 31 مرداد 91, 02:09 بعد از ظهر
ای ول خیلی خوب اومدی

حالا برو تو کار فرقش
بگو فرقش چیه
عجله نکن یه ذره روش کار کن
معلومه که فرق مهمیه
منتظر فرق این دو تا ناظم هستم
اگه این فرق بتونی بگی بعدش اثبات کنی نظریه داروین رد شده

خب الان فرقش اثبات شد نظریه رد شد دیگه

حامد
سه شنبه 31 مرداد 91, 02:21 بعد از ظهر
خب الان فرقش اثبات شد نظریه رد شد دیگه
جدی اثبات شد ؟؟؟؟
نظریه رد شد؟؟؟؟
به همین راحتی !!!

یه کو چولو توضیح بده چه طوری رد شد؟؟؟؟

hamid reza
سه شنبه 31 مرداد 91, 02:57 بعد از ظهر
جدی اثبات شد ؟؟؟؟
نظریه رد شد؟؟؟؟
به همین راحتی !!!

یه کو چولو توضیح بده چه طوری رد شد؟؟؟؟

خودتون گفتید فرقش اثبات بشه نظریه رد شده دیگه

حامد
سه شنبه 31 مرداد 91, 03:01 بعد از ظهر
خب اثبات نشد که ؟

هنوز با برهان نظم خدا و خالق اثبات نکردید

hamid reza
سه شنبه 31 مرداد 91, 03:06 بعد از ظهر
خب خوب پیشرفت کردیم ولی بچه ها که کمک نمیکنند که

حامد
شنبه 04 شهریور 91, 11:21 قبل از ظهر
آهای بچه ها کمک کنیید دیگه

دعوا جدیه


بهدا خودتون مشکل بر می خوریید با این داروین دست به یخه می شید کتک می خوریید بر می گردید

اینجا کتم بخورید اشکال نداره
ولی بعدا تو محل از برو بچه های داروین کتک بخورید خیلی ضایع می شه
خودتون به جهنم ابروی هیات می ره

hamid reza
شنبه 04 شهریور 91, 01:15 بعد از ظهر
اقا حامد ببخشید میشه شما یه بار دیگه اصلا نظریه داروین رو بگید

mostafahem
شنبه 04 شهریور 91, 11:24 بعد از ظهر
بچه ها دعوای بچه گونه نکنیید بذارین بحث علمی ادامه بدیم
اجازه بدین سئوال ساده تر مطرح کنم :

ما مسلمونا می گیم که :
این که دنیا نظم داره معلومه که یکی دنیا آفریده
اما کافر ها می گن که :
این نظم ممکنه به علت تصادف باشه داروین هم با یک نظریه می گه قطعا تصادفه
نتیجه :
مسلمونا بی خود میگن خدا وجود نداره حق با کافر ها است
حالا اگه می تونید جواب بدین

بقیه دوستان هم سطح پایین جواب بدن تا من هم بفهمم چی می گن یه روایت نیارین برید به امون خدا

ولی اگه پست های اول منو بخونین متوجه میشین که اتفقا داروین نمی گه نظم جهان و موجودات اتفاقی بوجود آمده بلکه به زبان

خیلی واضح اولا به نظم موجود در خلقت جهان اعتراف می کنه منتها این نظم رو مدیریت طبیعت می دونه یعنی ناظم اون رو طبیعت می دونه

که البته این قسمت به بحث قشنگ حمید و حامد مرتبطه که ناظم چگونه خالق رو اثبات می کنه.و هنوز این که وجود ناظم چطور خالق رو اثبات می کنه

هنوز تو این تاپیک مجهوله

mostafahem
شنبه 04 شهریور 91, 11:34 بعد از ظهر
اما یک جمله از کتاب منشا انواع داروین می اورم که در کتاب علوم سوم راهنمایی به اون اشاره شده

((بیایید گرگ را در نظر بگیریم که جانوران مختلف را شکار می کند بعضی از آنها را با حیله گری ، بعضی را با نیروی زیاد و بعضی دیگر را

با سرعت خود به چنگ می آورد، فرض می کنیم که جمعیت سریعترین طعمه گرگ مثلا گوزن در نتیجه تغییری در شرایط محیط افزایش پیدا کند

یا جمعیت طعمه دیگری در فصلی از سال که گرگ بیشتر از همیشه به غذا نیاز دارد کاهش پیدا کند.در چنین شرایطی چابکترین و لاغرترین گرگ ها بیشترین شانس را

برای بقا دارند و بنابراین باقی می مانند یا انتخاب می شوند.))

این جمله از کتاب داروین این مطلب رو بیان میکنه که بوجود آمدن موجودات و حیوانات بدلیل انتخاب طبیعت بوده مثلا زرافه ها قبلا گردنشان دراز نبوده چون غذا روی زمین

کم شده مجبور شدن گردنشون رو بکشن تا دراز بشه و غذا گیرشون بیاد بقیه که نتونستن این کار رو بکنن مردن.

hamid reza
شنبه 04 شهریور 91, 11:35 بعد از ظهر
خیلی واضح اولا به نظم موجود در خلقت جهان اعتراف می کنه منتها این نظم رو مدیریت طبیعت می دونه یعنی ناظم اون رو طبیعت می دونه


امام صادق فرمودند :اینها فقط دارن خدارو طبیعت معرفی میکنن
البته این مضمونه روایته

mostafahem
شنبه 04 شهریور 91, 11:43 بعد از ظهر
اما تعریف نظمی که حامد از توی کتاب توحید مفضل می خواست رو من اینجا میارمش

(امام صادق(ع) می فرمایند:..... اینان در گمراهی و کوری و تحیر خویش به کورانی می مانند که به خانه ای وارد شده اند که آن خانه به محکمترین و نیکوترین صورت ساخته

شده با بهترین و فاخر ترین فرش ها فرش گردیده غذا ها و نوشیدنی ها و لباس های گوناگون همراه با حاجت های دیگری که هرگز از آنها بی نیاز نتوان بود در آن مهیا شده است،

و هر یک از این اشیاء با تقدیری درست و تدبیری حکیمانه در جای خود قرار گرفته اند.آنها در این خانه این طرف و آن طرف می روند و داخل این اتاق و آن اتاق می شوند بی آنکه

خانه و استحکام و استواری ساختمان آن و وسایل و نیاز های مهیا شده را ببینند.

البته عده ای از ایشان گاه به چیزی که در جای خود نهاده و آماده شده برخورد می کنند در حالی که نمی دانند مقصود از آن چیست و برای چه آماده شده اینجاست که بر می آشوبند

و خانه و بنا کننده خانه را نکوهش می کنند......)

حالا شاید بتونید نظم رو تعریف کنید و ارتباط خالق با ناظم رو بگین؟

mostafahem
یکشنبه 05 شهریور 91, 12:05 قبل از ظهر
باز هم کمک به حمید رضا

امام صادق(ع) در توحید مفضل می فرمایند:

ای مفضل!نخستین عبرت و دلیل بر وجود آفریدگار متعال هیئت این دنیا و یکپارچگی اجزای آن و نظم دقیق آن است.هر گاه با فکر خود درباره این عالم تامل کنی

و با عقل خود آن را از هم تمییز دهی دنیا را همچون خانه ای می بینی که در آن تمام نیاز های بندگان مهیا گردیده است.آسمان همچون سقفی بر افراشته و.....

mostafahem
یکشنبه 05 شهریور 91, 12:08 قبل از ظهر
علامه مجلسی در شرح فراز ذکر شده از توحید مفضل می گوید:

این سخن امام(ع) به قوی ترین برهان توحید اشاره دارد که می گوید:هماهنگی اجزای عالم هستی و نیازمندی آنها به یکدیگر وسامان گرفتن بعضی به واسطه بعضی دیگر دلیل است بر

اینکه تدبیر کننده عالم یکی است همچنان که رابطه بین اعضای بدن یک انسان و ترتیب نظام مند آنها نشان می دهد که این بدن یک مدبر بیش ندارد

taha
یکشنبه 05 شهریور 91, 03:39 بعد از ظهر
من هیشی نمیذام

حامد
جمعه 17 شهریور 91, 05:37 قبل از ظهر
اما تعریف نظمی که حامد از توی کتاب توحید مفضل می خواست رو من اینجا میارمش

(امام صادق(ع) می فرمایند:..... اینان در گمراهی و کوری و تحیر خویش به کورانی می مانند که به خانه ای وارد شده اند که آن خانه به محکمترین و نیکوترین صورت ساخته

شده با بهترین و فاخر ترین فرش ها فرش گردیده غذا ها و نوشیدنی ها و لباس های گوناگون همراه با حاجت های دیگری که هرگز از آنها بی نیاز نتوان بود در آن مهیا شده است،

و هر یک از این اشیاء با تقدیری درست و تدبیری حکیمانه در جای خود قرار گرفته اند.آنها در این خانه این طرف و آن طرف می روند و داخل این اتاق و آن اتاق می شوند بی آنکه

خانه و استحکام و استواری ساختمان آن و وسایل و نیاز های مهیا شده را ببینند.

البته عده ای از ایشان گاه به چیزی که در جای خود نهاده و آماده شده برخورد می کنند در حالی که نمی دانند مقصود از آن چیست و برای چه آماده شده اینجاست که بر می آشوبند

و خانه و بنا کننده خانه را نکوهش می کنند......)

حالا شاید بتونید نظم رو تعریف کنید و ارتباط خالق با ناظم رو بگین؟
اجازه بدید یه مقدار بحث جلو ببریم
البته باید تشکر کرد از دوستلنی که توی این بحث کمک می کنند تشکر ویژه
اول ببیتیم از این روایت چطوری تعریف بیرون بکشیم
امام علیه السلام عالم هستی تشبیه کردند به یک خانه همونطوری که مصطفی زحمت کشیدند و روایت اوردند

کسانی که منکر خدا هستند مانند کوری هستند که داخل این خانه شدند
نکته بسیار مهم انسان کوری که وارد خانه می شود چه چیزی را منکر می شود که اگر چشم داشت منکر نمی شد ؟؟؟؟؟؟
انسان کافر از جهان هستی چه چیزی را منکر می شود که اگر چشم داشت منکر نمی شد ؟؟؟؟
حالا اگر دوستان به سئوال ساده اول جواب بدند مشکل خیلی زیاد حل می شه

دوباره سئوال تکرار می کنم :

نکته بسیار مهم انسان کوری که وارد خانه می شود چه چیزی را منکر می شود که اگر چشم داشت منکر نمی شد ؟؟؟؟؟؟
نکته بسیار مهم تر این انسان کور خدا منکر نشده چیز دیگه ای منکر شده

فتامل جیدا وتدبر خذ واغتنم

mostafahem
پنجشنبه 23 شهریور 91, 03:31 بعد از ظهر
اجازه بدید یه مقدار بحث جلو ببریم
البته باید تشکر کرد از دوستلنی که توی این بحث کمک می کنند تشکر ویژه
اول ببیتیم از این روایت چطوری تعریف بیرون بکشیم
امام علیه السلام عالم هستی تشبیه کردند به یک خانه همونطوری که مصطفی زحمت کشیدند و روایت اوردند

کسانی که منکر خدا هستند مانند کوری هستند که داخل این خانه شدند
نکته بسیار مهم انسان کوری که وارد خانه می شود چه چیزی را منکر می شود که اگر چشم داشت منکر نمی شد ؟؟؟؟؟؟
انسان کافر از جهان هستی چه چیزی را منکر می شود که اگر چشم داشت منکر نمی شد ؟؟؟؟
حالا اگر دوستان به سئوال ساده اول جواب بدند مشکل خیلی زیاد حل می شه

دوباره سئوال تکرار می کنم :

نکته بسیار مهم انسان کوری که وارد خانه می شود چه چیزی را منکر می شود که اگر چشم داشت منکر نمی شد ؟؟؟؟؟؟
نکته بسیار مهم تر این انسان کور خدا منکر نشده چیز دیگه ای منکر شده

فتامل جیدا وتدبر خذ واغتنم

به نظرم جواب سوال اولتون اینکه انسان کور منکر هدف از خلقت شده یعنی برای گذاشتن یک پارچ آب وسط سفره دلیلی پیدا نکرده

یا بهتر بگم برای این همه لوازمی که در اتاق فراهم شده دلیلی پیدا نکرده!!!!!!!!!!

خیلی فسفر سوزوندم گفتم!!!!!!

hamid reza
پنجشنبه 23 شهریور 91, 03:36 بعد از ظهر
جواب حامد:
به نظر من جایگاه اون پارچو منکر میشه

mostafahem
پنجشنبه 23 شهریور 91, 04:38 بعد از ظهر
جواب حامد:
به نظر من جایگاه اون پارچو منکر میشه

ببخشید منظورتون را دقیق متوجه نشدم! میشه بیشتر توضیح بدین با توجه به مثالی که در توحید مفضل زده شده

حامد
جمعه 24 شهریور 91, 09:34 بعد از ظهر
جواب حامد:
به نظر من جایگاه اون پارچو منکر میشه
همین ادامه بده جایگاه پارچ منکر می شه جواب خوبیه

اما یک قدم بیاییم عقب تر پارچ آب چگوری این جایگاه پیدا کرده --الیته این پارچ آب یه مثاله ---

hamid reza
جمعه 24 شهریور 91, 09:48 بعد از ظهر
پارچ آب صاحب خونه گذاشته یعنی همون خدا

حامد
جمعه 24 شهریور 91, 10:15 بعد از ظهر
فعلا با خدا کاری نداریم

صاحب خونه به اون پارچ یک موقعیت داده یه نقش داده

دقیقا همون کاری که همه تو خونه هاشون انجام می دن
به این کار چی می گن ؟؟؟؟

hamid reza
جمعه 24 شهریور 91, 10:16 بعد از ظهر
فکر کنم نظم دادن

حامد
جمعه 24 شهریور 91, 10:35 بعد از ظهر
چطوری نظم دادن با یه پارچ به تنهایی نمی شه نظم بدی که

البته جوابت درسته

hamid reza
جمعه 24 شهریور 91, 10:39 بعد از ظهر
خوب یه جایی قرار داده که اگع کسی احتیاج داشت بتونه ازش به راحتی استفاده کنه

حامد
جمعه 24 شهریور 91, 10:44 بعد از ظهر
نه اشتباه رفتی

گفتم نظم درسته اما چطوری ؟؟؟

با یه پارچ تنها نمی شه نظم ایجاد کرد

به این جمله خیلی دقت کن که با یه پارچ خالی نمی شه نظم ایجاد کرد
حالا با توجه به این بگو چطوری می شه نظم ایجاد کرد ؟؟؟؟

hamid reza
جمعه 24 شهریور 91, 10:46 بعد از ظهر
باید چیز های دیگه هم باشه مثل نون و سبزی
و یه طوری این ها رو کنار هم قرار بدیم که نظم ایجاد شه

حامد
جمعه 24 شهریور 91, 10:50 بعد از ظهر
باید چیز های دیگه هم باشه مثل نون و سبزی
و یه طوری این ها رو کنار هم قرار بدیم که نظم ایجاد شه

ای ول داداش جونم
پس رکن اول نظم یک مجموعه است تا مجموعه نباشه نظم معنی نداره
این رکن اولش داشته با ش بریم سراغ قسمت های بعد
یه طوری کنارهم بزاره یعنی چی ؟

این یه طوری تا می تونی توضیح بده ببینیم به رکن بعدیش می رسیم ؟؟

hamid reza
جمعه 24 شهریور 91, 10:54 بعد از ظهر
یه طوری بذارهکه نظم معنی پیدا کنه نه الکی بذاره

حامد
جمعه 24 شهریور 91, 11:04 بعد از ظهر
نو کرتم یه ذره توضیح بده دو خظط سه خط توضیح بده
الکی نذاره یعنی چه ؟؟؟؟

حامد
جمعه 24 شهریور 91, 11:05 بعد از ظهر
نو کرتم یه ذره توضیح بده دو خظط سه خط توضیح بده
الکی نذاره یعنی چه ؟؟؟؟

hamid reza
جمعه 24 شهریور 91, 11:12 بعد از ظهر
یعنی اینکه
برا خودش الکی ور نداره نونو بذاره ته سفره یا...
با یه هدفی باشه
و اون هدفش هم دلیل داشته باشه
مثلا نون هم ته سفره هم وسط هم اولش بذاره
که هر کس احتیاج داشت برداره

حامد
جمعه 24 شهریور 91, 11:23 بعد از ظهر
یعنی اینکه
برا خودش الکی ور نداره نونو بذاره ته سفره یا...
با یه هدفی باشه
و اون هدفش هم دلیل داشته باشه
مثلا نون هم ته سفره هم وسط هم اولش بذاره
که هر کس احتیاج داشت برداره
من هی می گفتم این داداش حمید ما نابغه است
ائنوقت بعضی ها می گن نه
هدف داشتن رکن دوم نظم --یه باریک الله داشت باشه طلبت-
خب ولی هنوز مجمله باید مفصل تر بگی
حالا در باره این نظم داشتنه بیشتر توضیح بده
البته لطفا بیشتر توضیح بده

حامد
جمعه 24 شهریور 91, 11:28 بعد از ظهر
ببخشید اشتباه شد درباره این هدف داشتن یه مقدار خیلی خیلی زیاد توضیح بده

mostafahem
شنبه 25 شهریور 91, 12:01 بعد از ظهر
ای ول داداش جونم
پس رکن اول نظم یک مجموعه است تا مجموعه نباشه نظم معنی نداره
این رکن اولش داشته با ش بریم سراغ قسمت های بعد
یه طوری کنارهم بزاره یعنی چی ؟

این یه طوری تا می تونی توضیح بده ببینیم به رکن بعدیش می رسیم ؟؟

بنظرم بحث به جای خوبی رسیده با توجه به فراز توحید مفضل که ذکر شد و شرحی که از علامه مجلسی آمده

به نظرم حمید رضا و حامد دقیقا به معنای نظم نزدیک شدن.در توحید مفضل نظم اولا در یک مجموعه معرفی میشه

دوما ارتباط و یکپارچگی اعضا مجموعه فکر می کنم رکن دومش باشه.

که البته دانشمندان زیادی به این رکن دوم اشاره کردند و قوانین زیادی را در طبیعت حدس زدن

hamid reza
شنبه 25 شهریور 91, 12:19 بعد از ظهر
ببخشید اشتباه شد درباره این هدف داشتن یه مقدار خیلی خیلی زیاد توضیح بده

خب این هدف است که معنی نظمو میگه
وباید این هدف یکپارچگی اعضا باشه تا نظم داشتن معنی پیدا کنه

mostafahem
شنبه 25 شهریور 91, 11:22 بعد از ظهر
یه چیز خیلی ساده بگم

من از حرفای حمید رضا اینو فهمیدم که هر چیزی که در این دنیا هست یک دلیلی و یا یک حکمتی برای وجودش هست

و این همومن نظمه درست گفتم حمید جان؟

hamid reza
یکشنبه 26 شهریور 91, 12:10 قبل از ظهر
تا حدودی بله
نظم یکپار چگی هست واز این میتونونیم به دلیل حکمت هم برسیم همون سخن شما

حامد
سه شنبه 18 تیر 92, 07:01 بعد از ظهر
بالاخره کسی نیست بیاد درست و حسابی جواب این داروین بده ؟؟؟؟؟؟؟


داره آبروریزی میشه ها یکی بیاد جواب این یارو بده دیگه

J.MOGHADAM
پنجشنبه 20 تیر 92, 12:41 قبل از ظهر
من کل بحثو خوندم شما یه جمع بندی بکن ماجواب میدیم !
تشکر. دم شما گرمممممممم!!!

حامد
شنبه 22 تیر 92, 09:09 قبل از ظهر
خوشم اومد
توپ انداختی تو زمین من

اشکال نداره شما اول اصل شبهه که چند تا پست اول جمع بندی کن
بعد من جواب ها جمع بندی می کنم


یک کار دیگه هم می تونید انجام بدید و اون اینکه همه جواب ها را در یک یا دو پست جمع کنید با توجه به اینکه بعضی از جواب ها یک خطی هستند این کار مفید خواهد بود
ممنون از لطف شما

ehsan_8665
یکشنبه 23 تیر 92, 11:49 بعد از ظهر
آقای J.MOGHADAM (http://rayatolmahdi.com/member.php?u=7067) منتظریم که جوابها رو توی یه پست بیارید

J.MOGHADAM
دوشنبه 24 تیر 92, 11:15 بعد از ظهر
خوشم اومد
توپ انداختی تو زمین من

اشکال نداره شما اول اصل شبهه که چند تا پست اول جمع بندی کن
بعد من جواب ها جمع بندی می کنم


یک کار دیگه هم می تونید انجام بدید و اون اینکه همه جواب ها را در یک یا دو پست جمع کنید با توجه به اینکه بعضی از جواب ها یک خطی هستند این کار مفید خواهد بود
ممنون از لطف شما

منظور من این بوود که شما یا سوال یا همون شبهه رو بگید ما جواب بدیم..
یا جوابی که تا الان دوستان دادنو به طور کلی و خلاصه بگید که ما جوابو کامل تر یا نهایی رو بدیم یا اصلا کلا بهثو ببریم جلو..!!
ممنون.

حامد
سه شنبه 25 تیر 92, 02:38 قبل از ظهر
امروزه نظریه تکامل داروین شناخته شده است و بسیاری از دانشمندان و مردم عادی
آن را پذیرفته اند.اما در عصر داروین،این نظریه نو و تکان دهنده بود.این نظریه با افکار و اعتقاداتی که از صدها یا هزاران سال پیش پذیرفته شده بودند تناقض داشت.در قرن نوزدهم جهان تحت تسلط مسیحیت غرب بود.اغلب مسیحیان اعتقاد داشتند که همه جانوران و گیاهان به همین شکل آفریده شده اند و هرگز تغییری در آنها پدید نیامده است.بسیاری از مسیحیان حتی در مورد زمان پیدایش جهان نیز یقین داشتند.دو روحانی مسیحی محاسبه کرده بودند که جهان در 23 اکتبر سال 4004 قبل از میلاد آفریده شده است.نکته مهم تر اینکه اعتقاد داشتند انسان نقش خاصی به عهده دارد و از این لحاظ با جانداران دیگر متفاوت است.
عقاید داروین با این تفکرات متضاد بود.
شما درباره عقاید داروین چه می دانید؟
آیا این عقاید با دین ما هم متضاد است؟یا موید؟

دوست عزیز این اولین سئوال که مطرح شده جواب به این سئوال باید بدی

hamid reza
چهارشنبه 26 تیر 92, 03:41 قبل از ظهر
دوست عزیز این اولین سئوال که مطرح شده جواب به این سئوال باید بدی

lسلام اقا حامد من این پست خوندم ولی دقیقا متوجه نشدم نظریه داروین چه؟؟؟؟

mahdi11
پنجشنبه 26 آذر 94, 12:05 قبل از ظهر
سلام دوستان.

درجواب tanaکه گفته بودند حد واسط بین فسیل ها پیدا نشده ای حرف رو از کجا میگی؟؟؟؟ درصورتی که الان حد واسط ماهی ها با دوزیستان و خزندگان وپستانداران و خزندگان وپرندگان پیدا شده است.

mahdi11
پنجشنبه 26 آذر 94, 12:13 قبل از ظهر
درضمن اگه در نظریه ی داروین به جای طبیعت بگیم خدا تقریبا خیلی از چیزت برطرف میشه که آقای حمیدرضا اشاره کردند

mahdi11
پنجشنبه 26 آذر 94, 12:17 قبل از ظهر
در روایات متعددی داریم که خداوند بسیاری از موجودات را چگونه و برای چی خلق کردند وحتی روایت داریم که برخی از حیوانات همین الان از مسخ شدن امت هی پیش به وجود آمدند که با در نظر گرفتن این موضوع خیلی راحت میشه نظریه ی داروین را رد کرد.

mahdi11
پنجشنبه 26 آذر 94, 12:18 قبل از ظهر
البته اینم بگم که توی کتاب های درسی ما هم رد نظریه ی داروین هست.

mahdi11
پنجشنبه 26 آذر 94, 12:27 قبل از ظهر
درضمن شما که می خواین نظریه ی داروینو رد کنین بدون استفاده از احادیث رد کنین شاید یکی احادیثو قبول نداشته باشه.
در ضمن مگه رد نظریه ی داروین به همین راحتی دانشمندان الان \ژنتیک جمعیتو که پایه گزارش مندل بودند وژنتیک مندل که پایه گزارش گریگول مندل بودند را باهم قبول دارند درواقع این دو کامل کننده ی هم هستند که کامل شده ی این دو مطلب کلا ضد مذهب تشیع می باشد.

mahdi11
پنجشنبه 26 آذر 94, 12:31 قبل از ظهر
یکی بیاد قشنگ بدون حاشیه بحث کنه من که مطالبو خوندم به نتیجه ای نرسیدم.

mahdi11
پنجشنبه 26 آذر 94, 12:33 قبل از ظهر
درضمن اگه کسی خواست با من بحث کنه یه روایت هم حق نداره بیاره.