PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نشانه هاي ظهور چيست



رسا
پنجشنبه 25 فروردین 90, 05:42 بعد از ظهر
سلام درباره نشانه هاي ظهور هر چه ميدانيد بيان كنيد :idea: :?:

mohammad.s
پنجشنبه 25 فروردین 90, 06:11 بعد از ظهر
درياها پراكنده ميشوند و كوهها به لرزه در مي ايد :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x

حامد
شنبه 27 فروردین 90, 01:14 قبل از ظهر
اول مشخص کنیید نشانه ظهور یعنی چه بعد در مردش صحبت کنیید :D :D

mohammad.s
یکشنبه 28 فروردین 90, 05:39 بعد از ظهر
من فقط بعدش را میدانم :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol:

حامد
یکشنبه 28 فروردین 90, 10:39 بعد از ظهر
دجال و سفیانی از نشانه های ظهور هستند که در حال بحث می باشد

mohhammad$adeq
سه شنبه 30 فروردین 90, 07:42 بعد از ظهر
سلام
چند نشونه هس
تا اونجایی که من میدونم
1
بلاهای مختلف زیاد میشه مخصوصا زمینی
2
حلال کم میشه
3
سنت در دینشان مثه بدعته و بدعت مثه سنه
4
به تعبیره دیگه دین میمیره
5
قرآن تفسیر به رای میشه
و
.
.
.

hamid reza
چهارشنبه 31 فروردین 90, 09:57 بعد از ظهر
سلام خوبی منم خوبم.منم میدونم که به تدریج تا ظهور تقیهزیاد وزیاد تر میشه مثلا کسی که برادرش نماز میخونه میره برادرش رو لومیده برا پول پس میفهمیم که نباید به هیچ کس کس اون موقع کار هامونو بگیم

حامد
چهارشنبه 31 فروردین 90, 10:19 بعد از ظهر
سلام به همه دوستان عزیز رسا mohamad s , hamid reza

اولا که من تا بحال ندیدم کسی در اخر الزمان برای نماز بکشند -منظورم اینه که درروایت ندیدم-
تقیه به خاطر عقاید شیعه ات که به شدت مورد هجمه قرار می گیره و شیعه کشی راه می افته و یکی از کسانی که خیلی شیعه می کشه سفیانیه

اما در مورد علائم ظهور

علائم ظهور دو قسمته
یکی علائمی که ممکنه اتفاق نیافته
دوم علائمی که حتما اتفاق می افته
که به او نها علائم حتمی می گیم
قیام سفیانی از علائم حتمیه قیام سید خراسانی قیام سید یمانی و قتل نفس رکیه و خسف بیدا و خروج دجال و صیحه اسمانی از علائم حتمی ظهوره و این علائم حتما اتفاق خواهد افتاد
و زمانی که این علائم واقع شوند یک سال بعد ظهور رخ خواهد داد

لطفا سوالات خودتون اینقدر کلی مطرح نکنید
فقط سئوال نکنید سعی کنید تو بحث ها شرکت کنید

amir10
پنجشنبه 01 اردیبهشت 90, 09:09 بعد از ظهر
سلام آقا رسا امیدوارم مطالب من به کارت بخورد. :!: :?:

ظهور امام زمان (عج) پنج نشانه حتمی دارد و آن عبارتست از: قیام یمنی، خروج سفیانی، ندای آسمانی، فرورفتن سپاهی در یمن و کشته شدن نفس زکیه.

خروج یمانی:رسول اکرم صلّی الله علیه و آله می فرماید:

"سه پرچم در یک سال و یک ماه و یک روز خروج می کند: سفیانی، خراسانی و یمانی، که در میان آن ها خالص تر از پرچم یمانی نیست. او مردم را به سوی حق فرا می خواند."(الارشاد: شیخ مفید، ص339* بحارالانوار: علّامه مجلسی، ج52: ص210)

امام باقر علیه السّلام می فرماید:

"خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز است که ترتیب آن ها به سان رشته ای از مهره است که پی در پی واقع شده باشد. پریشانی و سختی از هر سو سر بر می دارد. وای بر کسی که با آن ها به مخالفت برخیزد. در میان درفش ها درفشی هدایت کننده تر از درفش یمانی یافت نمی شود؛ چرا که درفش حق است و شما را به سوی صاحبتان هدایت می کند.

آنگاه که یمانی قیام کند فروش اسلحه به مردم حرام است. و آنگاه که خروج کند به سوی او بشتاب که درفش هدایت است و بر هیچ مسلمانی سرپیچی از آن روا نیست. اگر کسی سرپیچی کند از اهل آتش خواهد بود؛ زیرا که او مردم را به راه حق دعوت می کند."(کتاب الغیبه: نعمانی، ص135* کتاب الغیبه: شیخ طوسی، ص271* الزام الناصب: حائری، ص184* بشاره الاسلام: کاظمی، ص93* بحارالانوار: علّامه مجلسی، ج52: ص210 و 232* منتخب الاثر: صافی، ص456.)



و خاستگاه خروج یمانی سرزمین یمن است. امام باقر علیه السّلام می فرمایند:

"سفیانی از شام و یمانی از یمن خروج می کند."(الزام الناصب: حائری، ص67* بشاره الاسلام: کاظمی، ص100)



که خروج این دو خیلی سریع و به دنبال هم می باشد، یعنی در ماه رجب المرجّب. امام صادق علیه السّلام می فرمایند:

"خروج یمانی و سفیانی همانند دو اسب مسابقه است که همزمان با هم و به دنبال یکدیگر است."(کتاب الغیبه: نعمانی، ص305* کتاب الامالی: شیخ طوسی، ج2: ص275* بحارالانوار: ج52: ص253)

قیام یمنی:خروج یمانی از روشن ترین علایم است که بیش از چهارده ماه فاصله با ظهور آن حضرت نخواهد داشت. ابو عبد الله، جعفر بن محمّد علیه السّلام می فرماید:

"زود است که آتشی از یمن خارج شود و مردم را به سوی شام سوق دهد."(الملاحم و الفتن: سیّد بن طاوس، ص71)



"این آتش، شعله های جنگ و لبه های تیز شمشیر است که مردم را برای نبرد با سفیانی به سوی شام سوق می دهد و در مدخل شام با سپاه خراسانی ملاقات می کند که او نیز برای نبرد با سفیانی برای یاری یمانی بیرون آمده است. آنگاه هر دو سپاه با سپاه سفیانی رو به رو می شوند. و این است جنگ حسّاس و سرنوشت ساز تاریخ، که از شش هزار سال پیش کتب آسمانی از آن خبر داده اند."(روزگار رهایی: کامل سلیمانی/ ترجمه: مهدی پور، ج2: ص1023)

از بررسی مجموع احادیث چنین بر می آید که این برخورد پس از خرابی مصر و بغداد و شام و بعد از شکست سپاه سفیانی از سپاه خراسان در عراق و بیعت حضرت بقیه الله(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در حجاز است؛ زیرا در هردو سپاه یاران خاص حضرت بقیه الله(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تشریف خواهند داشت.



روایات می گویند: یمانی در پی نبرد سفیانی با وی وارد عراق می شود. یمنی با مدد از نیروی خراسانی وارد صحنه کارزار با لشگریان سفیانی می شود. لسان روایات دلالت بر این مطلب دارد که در این نبرد سپاه یمنی پشتیبانی سپاه خراسانی را بر عهده دارد. رسول اکرم صلّی الله علیه و آله در وصف سپاه خراسانی می فرماید:

"پرچم هدایت از کوفه خارج می شود آن سپاه را دنبال می کنند و همه آن ها را نا بود می سازند و حتّی گزارشگری را از آن ها باقی نمی گزارند و آن چه دردست آن هاست، غنیمت می گیرند و اسیر می سازند."(مجمع البیان: امین الاسلام طبرسی، ج8: ص398* بحار الانوار: علامه مجلسی، ج52: ص186)



منظور از پرچم هدایت - با توجه به قرائن موجود در دیگر فرازهای روایت – پرچم جناب سید خراسانی است و منظور از سپاه، سپاه سفیانی است که سپاه جناب سید خراسانی آن را تعقیب می کند و نابود می سازد.

نفس زکیه:در پیرامون ذبح نفس زکیه و به دار آوختن پسر عمویش احادیث فراوانی از خاندان نبوّت به ما رسیده است، که عمدتا این روایات مستخرج از مصادر شیعی می باشند و ردّ آن ها در صحا اهل سنّت نمی توان یافت؛ هر چند که برخی از این احادیث در دیگر کتب روایی اهل سنّت یافت می شود.

ابو جعفر، محمّد بن علی علیه السّلام می فرماید:

"گر هرچیزی که به شما مشتبه شود پیمان، پرچم و شمشیر پیامبر صلّی الله علیه و آله و نفس زکیه از تبار سالار شهیدان بر شما پوشیده نخواهد بود."(تفسیر العیّاشی: ج1، ص64-66* کتاب الغیبه: نعمانی، ص149* بحارالانوار: مجلسی، ج52: ص223.)

نفس زکیه کیست؟

نفس زکیه همان کسی است که میان رکن و مقام کشته می شود. در روایتی آمده است:

"چون روز بیست و پنجم ذیحجه فرا رسد نفس زکیه در میان رکن و مقام به ستم کشته می شود و در روز دهم محرّم حضرت حجت عج قیام می کند."(الزام الناصب: حائری، ص190* روزگار رهایی: کامل سلیمان، ج2: ص1075)



نام نفس زکیه که در بین رکن و مقام، آنهم پانزده روز پیش از ظهور کشته می شود؛ محمّد و نام پدرش حسن است. او از تبار سالار شهیدان است.

نفس زکیّه در مدینه و پسرعمویش در مکّه، حرم امن الهی، کشته می شوند، پسرعمویش و جنازه خواهرش که فاطمه نام دارد بر درب مسجد پیامبر خدا به دار آویخته می شود.

قتل نفس زکیه بعد از وقوع صیحه اتّفاق می افتد که صیحه مسلّماً در نزدیک به زمان ظهور اتّفاق می افتد. از امیرالمؤمنین، علی علیه السّلام روایت شده است که حضرت فرمودند:

"آیا نمی خواهید شما را از آخرین فرمانروای حکومت بنی فلان آگاه سازم؟ عرض کردیم: آری، ای امیرالمؤمنین! فرمود: کشته شدن نفسی بی گناه در سرزمین حرم بدست گروهی از قریش. سوگند به خدایی که دانه را می شکافد و جان ها را می آفریند بعد از این واقعه جز پانزده شب برای آنان حکومتی باقی نمی ماند. پرسیدم: آیا پیش از این حادثه یا بعد از آن واقعه ای رخ می دهد؟ فرمود: در ماه رمضان صیحه آسمانی که شخص بیدار را به وحشت و ترس می افکند و خوابیده را بیدار می سازد و دختران را از پس پرده بدر می آورد."(بحار الانوار: علامه مجلسی، ج52: ص234.)



نفس زکیه به عنوان پیغامبر حضرت مهدی به مکّه می رود تا پیام حضرت را به گوش مکّیان برساند که در بین رکن و مقام به شهادت می رسد. در روایتی مرفوع، ابو بصیر از امام صادق علیه السّلام نقل می کند.



گروهی دیگر نیز می گویند که نفس زکیّه در بین رکن و مقام به قتل نمی رسد؛ بلکه بر دروازه کوفه به اتّفاق هفتاد نفر از صالحین به شهادت می رسد. شیخ مفید در کتاب الارشاد خود(ص336) می کوید:

"از جمله علائمی که روایت و اخبار گویای آن هست، کشته شدن نفس زکیه در پشت دروازه کوفه به همراه هفتاد نفر از صالحین است و کشته شدن مردی بین رکن و مقام."

صيحه آسماني:سومين علامت محتوم پيش از ظهور بزرگ منجي عالم بشريّت، صيحه (نداي) آسماني است. اين نشانه از نشانه*هاي محتوم است و در نامه حضرت ولي عصر(عج) به آخرين نايب خود به نام سمري تصريح شده كه هر كس پيش از وقوع صيحه و خروج سفياني ارّعاي مشاهده كند، دروغگو است و اين خود دليلي محكم است كه پيش از ظهور، خروج سفياني و نداي آسماني اتّفاق خواهد افتاد.



نداي آسماني، مقارن ظهور و تفسير آيه شريفه «و استمع يوم يناد...»

چنان كه «علي بن ابراهيم» در تفسير آيه شريفه «گوش فرا دار روزي كه منادي ندا كند از مكاني نزديك.»(سوره ق: آيه41) از حضرت صارق عليه السلام روايت كرده كه فرمود:

"منادي ندا مي*كند به اسم قائم عليه السلام واسم پدرش«روزي كه مي*شنوند فرياد را به راستي اين است روز خروج»( سوره ق: آيه42)، صيحه قائم عليه السلام است."



در كمال الدّين روايت شده از امام باقر عليه السلام كه فرمود:

"ندا مي*كند منادي از آسمان كه فلان بن فلان اوست امام و نام او را مي*برد."



و نيز در آنجا روايت است از زراره از امام صارق عليه السلام كه فرمود:

"ندا مي*كند منادي به اسم قائم عليه السلام"

گفت:"پرسيدم خاص است يا عام؟"

فرمود:"عام است، مي*شنوند هر قومي به زبان خود."



روايت شده از اميرالمؤمنين عليه السلام كه فرمود:

"منادي ندا مي*كند از آسمان كه: اي گروه مردم! امير شما فلان است و اين،*آن مهدي است كه پر مي كند زمين را از عدل و داد ، چنانچه پر شده از ظلم و ستم."



چه هنگام بايد انتظار وقوع صيحه را كشيد

در روايات ما شيعيان از ائمه معصومين نقل گرديده كه چه هنگام بايد انتظار وقوع صيحه را كشيد كه ما به برخي از آن*ها اشاراتي خواهيم داشت.



امام باقر عليه السلام مي*فرمايند:

"مردم شرق و غرب به اختلاف مي گرايند. اهل قبله(مسلمانان) نيز دچار اختلاف مي*شوند. مردم از ناامني به شدّت رنج مي*برند و اين چنين روزگار سپري مي*شود تا منادي آسماني ندا سردهد. چون بانگ آسماني را شنيديد بشتابيد."(كتاب الغيبه: نعماني، ص139* الارشاد: شيخ مفيد، ص237* الملاحم و الفتن: سيد بن طاوس، ص 114* بحار الانوار: علّامه مجلسي، ج52:ص235.)



در روايات ما آمده است كه دو ندا مردم را به خود جلب مي*كند كه نشانه*اي از قيام مظهر عدل خدا بر بسيط خاك است. يكي ندايي از آسمان كه جبرائيل آن را سر مي*دهد و ديگري ندايي از زمين كه شيطان صاحب آن ندا مي*باشد، كه گويا اين نداي دوم همان خروج سفياني شيطان صفت است. امام باقر عليه السلام در فرازي از يك روايت بلند بالا در بيان علائم و كيفيت ظهور چنين مي فرمايند:

"به ناچار اين دو صيحه پيش از قيام قائم(عج) شنيده خواهد شد؛ يكي از آسمان كه صداي جبرئيل امين است و ديگري از زمين كه صداي شيطان لعين است."





علائمي كه پيش از وقوع صيحه تحقّق مي*يابد

در اخبار رسيده از ائمه معصومين اشاره گرديده است كه پيش از ظهور يوسف كنعاني، قائم منتظر(عج) نشانه*هايي به وقوع مي پيوندد كه خود دلالت بر قريب الوقوع بودن صيحه مي*كند. در اين باب، رسول گرامي مطلب را به اجمال برگزار كرده مي فرمايند كه شب دوم از ماه رمضان نشانه*اي در آسمان پديد مي*آيد:

"يَظهَرُ فيِ السَّماءِ آيَةٌ لِلَيلَتَينِ تَخلوُانِ مِن شَهرِ رَمَضانَ."

"دو شب گذشته از ماه رمضان نشانه اي در آسمان ظاهر مي*شود."(الملاحم و الفتن: سيّد بن طاوس، ص35.)



اما شايد بتوان به بفضيل اين سخن پيامبر خدا را در كلام امام صادق عليه السلام جست و جو نمود كه فرمودند:

"سالي كه صيحه آسماني شنيده مي*شود،*قبل از آن در ماه رجب نشانه*اي ديده خواهد شد. سؤال شد آن نشانه چيست؟ فرمود: سيمايي در قرص ماه ديده مي شود و كف دست روشني در فضا ظاهر مي شود."(كتاب الغيبه : نعماني، ص134 * بحار الانوار : مجلسي، ج52: ص233* منتخب الاثر: صافي، 441.)



امام صادق عليه السلام مي*فرمايند:

"و وجه و صدر يظهران للناس في عين الشمس."

"صورت و سينه*اي در قرص خورشيد براي همگان ظاهر مي*شود."





واكنش مردم

وقوع صيحه آن زمان است كه اختلاف و تشتّت دامنگير جوامع شده باشد و تفرقه و جدايي سايه گستر. در آغاز سروشي آسماني گوش نواز مي*شود و سپس كف دستي پديد مي*آيد و بعد از اين وقايع صيحه آسماني طنين افكن مي*گردد.

امير المؤمنين علي عليه السلام در فرازي از يك روايت كه در باب احوال آخر الزّمان ايراد فرموده*اند مي*فرمايند:

"...آنگاه امور مردم هرگز اصلاح نمي*شود و هرگز نمي*توانند در اطراف يك محور گرد آيند، تا هنگامي كه منادي از آسمان بانگ بر مي*آورد: به سوي فلاني بشتابيد و از او دور نشويد. سپس كف دستي در آسمان ظاهر مي*شود و به سوي او اشاره مي*كند."(الملاحم و الفتن: سيّد بن طاوس؛48* بشارة الاسلام: كاظمي، ص79* روز گار رهايي: كامل سليمان، ج2: ص867.)



حالت و واكنش مردم در قبال صيحه را از زبان به حق ناطق امام صادق عليه السلام بشنويد:

"هنگامي كه بانگ آسماني را بشنوند، مانند كسي كه بر سرش مرغ نشسته باشد، خشكشان مي*زند. تمامي دشمان خدا در برابر صيحه آسماني خاضع و منفقاد مي*شوند. اگر در خبري هم دچار شكّ و ترديد باشند در مورد صيحه آسماني هيچ ترديدي هخواهند داشت، كه با نام پدر و نام اجداد طاهرين او (عج) ندا خواهند شد."( كتاب الغيبه : نعماني، ص136 و ص150* الزام الناصب: حائري، ص226 و ص176* روزگار رهايي: كامل سليمان، ج2:ص887.)








مفاد اين صيحه

حال که به وجود صیحه با مدد از روایت به اثبات رسید باید دید که مفاد این صیحه چیست؟ آیا فریادی بی مناسبت؟ یا نه ، ندایی است که پیام و فرمانی در بر دارد.

رسول اکرم صلّی الله علیه و آله می فرمایند:

"به هنگام خروج قائم عج منادی آسمان یانگ می زند: هان ای مردمان! خداوند مهلت ستمگران را پایان بخشید و بهترین امّت محمد صلّی الله علیه و آله را به پیشوایی و سرپرستی شما برگزید، خود را در مکّه به او برسانید"(کتاب الاختصاص: شیخ مفید* بحار الانوار: علّامه مجلسی، ج 52: ص304.)



امام باقر علیه السّلام در این باره می فرمایند"

"منادی آسمانی در اوّل صبح بانگ بر می آورد: ای مردمان! آگاه باشید که حق با علی و شیعیان اوست. شیطان که نفرین خدا بر او باد، در آخر همان روز بانگ بر می آورد: حق با سفیانی و پیروان اوست."(کمال الدّین: شیخ صدوق، ج2: ص652* الارشاد: شیخ مفید، ص 38* کتاب الغیبه: شیخ طوسی، ص266-267* اثبات الهداه: حرّعاملی، ج729* بحار الانوار: علّامه مجلسی، ج52: ص206* منتخب الاثر: صافی، ص457.)



که در صفهات پیشین گفتیم که این ندا همان صیحه می باشد.

طبع تبریز از ابی حمزه ثمالی روایت کرده گفت: گفتم به ابی عبد الله(حضرت صادق) علیه السّلام که ابی جعفر( حضرت باقر) علیه السّلام می فرمود خروج سفیانی حتمی است و طلوع آفتاب از مغرب نیز حتمی است و چیزهای دیگری بود که می فرمود از حتمیّّات است. که ما قسمت کوتاهی از آن را آورده ایم:

"در اوّل روز ندا کننده ای از آسمان ندا می کند که آن را هر گروهی به زبان های خودشان می شنوند که آگاه باشید، به درستی که حق با علی و شیعیان او است. پس از آن ندا می کند شیطان در آخر روز از زمین که حق با عثمان و شیعیان او است. پس در این هنگام در شک افتند داخل شوندگان باطل."(غیبت طوسی: ص282* نوائب الدّهور فی علائم الظّهور: ص4-5.)





زمان وقوع صیحه

به شهادت روایات موجود زمان وقوع این صیحه در شب جمعه بعد از نماز صبح، بیست و سوم از ماه مبارک رمضان است، که در لحظات آخر روز بیست و سوم صدای گریه ابلیس بلند می شود و مردم را به پیوستن به لشکریان سفیانی فرا می خواند.



در روایت بلند بالایی که ابن عقده از امام باقر علیه السّلام نقل می کند:

"...ندای آسمانی جز در ماه رمضان نخواهد بود که ماه رمضان ماه خدا است و آن بانگ جبرئیل است که به سوی حق فرا می خواند... ندای آسمانی در ماه رمضان، در شب جمعه، شب بیست و سوم رمضان است. هرگز در مورد آن دچار شکّ و تردید نشوید و گوش فرا دهید، و اطاعت کنید. و در پایان روز صدای ابلیس لعین بلند می شود که می گوید: فلانی مظلوم کشته شد. این بانگ نا بهنگام گروهی را به شک می اندازد و گروه کثیری با شکّ و تردید وارد آتش می شوند. نشانه بانگ جبرئیل این است که به نام قائم عج و نام پدرش ندا می کند. دختران پرده نشین نیز با شنیدن آن خوشحال می شوند و پدران و برادرانشان را تشویق می کنند که خروج کنند."(کتاب الغیبه: نعمانی، ص253* کتاب الغیبه: شیخ طوسی، ص274* بحار الانوار: علامه مجلسی، ج52: ص230و 234و 290و 348و 354* منتخب الاثر: صافی، ص434و 448و 449.)

خروج سفياني:پديد آمدن سفياني از علايم ظهور است كه در برخي از احاديث بر محتوم بودن آن صحّه گذارده شده است. في المثل ، امام باقر عليه السلام در تفسير آيه شريفه "...ثُمَّ اَجَلاً و قَضي اَجَلٌ مُسَمّي عِنْدَهُ"(سوره انعام6، آيه2 =...و عمري مقرّر كرد و مدّتي در نزد او معيّن. همه، ترديد مي*ورزيد.) فرمودند:

"اينجا دو اجل است : يكي اجل حتمي ؛ كه انجام مي*شود و هرگز غير آن اتفاق نمي*افتد.وديگري اجل منوط به مشيت . به خدا سوگند كه خروج سفياني از قِسم حتمي است"(كتاب الغيبة : نعماني، ص161 * كتاب الغيبة: شيخ طوسي، ص 266-267.)



و يا در روايتي مروي از امام صادق عليه السلام كه مي فرمايد:

"اين وقايع يا محتومند و از وقايع محتوم خروج سفياني در ماه رجب است."(كتاب الغيبة : نعماني، ص300 * كمال الدين: شيخ صدوق ، ج2: ص65 * اثبات الهداة: حرّ عاملي، ج3: ص721 * بحار الانوار:علّامه مجلسي، ج52: ص204و249 * منتخب الاثر: صافي، ص457.)



بحث از سفياني را فقط در مصادر شيعي مي*توان رديابي نمود و در كتب اهل سنت اثري از آن يافت نمي*شود. آن چه كه در كتب حديثي اهل سنت از آن به تفصيل سخن رفته است "دجال" مي باشد كه مقدار رواياتش خيلي بيشتر از روايات سفياني در مصادر شيعي مي*باشد. امّا دجّال در روايات شيعيان كم و بيش يافت مي شود؛ هرچند كه بيشترين آن*ها از ديدگاه سند احاديثي قابل اعتماد نمي*باشند. با اين وجود، به سبب به تواتر رسيدن احاديث دجال بايد بدان معتقد بود.

نام و نشان سفياني

سفياني از شخصيّت*هاي بارز در زمان ظهور حضرت مهدي (عج) مي*باشد. او در رأس گروهي جرّار و خون*آشام نشانه بارزي است از مخالفت با حق و حقّانيّت كه خداوند وعده آن را در قرآن كريم به آدم داده است.

همانگونه كه امام علي"ع" فرموده*اند او از فرزندان ابوسفيان است و نامش عثمان و نام پدرش عقبه مي باشد. نيز در حديثي ديگر ايشان مي فرمايند كه او از فرزندان معاويه (پسر ابو سفيان) است.

امام صادق عليه السلام در توصيف سفياني مي فرمايند:

"او سرخ روي و زاغ چشم و زردموي است. مردي است بزرگ سر و چهار*شانه كه سيمايي خشن دارد و در رويش آثار آبله است. چو او را ببيني كورش پنداري ؛ ولي او كور نيست،بلكه وجودنقطه سفيد در چشمش او را اينگونه نشان مي دهد.او پليدترين مخلوق روي زمين است كه لحظه*اي خدا را نپرستيده و مكّه و مدينه را نديده است."(كتاب الغيبة: معماني، ص 164 * اعلام الوري: طبرسي، ص428 * بحار الانوار: علّامه مجلسي، ج52: ص206 * بشارة الاسلام: كاظمي، ص106 * الزام لناصب: حائري، ص179 * اسعاف الرغبين: صبّان، ص138 * منتخب الاثر: صافي، ص458.)





علائمي كه دلالت بر خروج سفياني دارد

پيامبر اكرم "ص" پس از بيان فتنه*اي كه در مشرق و مغرب واقع خواهد شد فرمودند:

"وقتي كه آنان در اين حالت مي*باشند، ناگاه سفياني از سمت وادي يابس (در فلسطين) برايشان خروج مي كند و در دمشق فرود مي*آيد. از آن*جا لشكري به سمت مشرق و لشكري به سوي مدينه مي*فرستد تا اين كه لشكر اول در ارض بابل كه از جمله نواحي بلده ملعونه و جايگاه خبيثه (بغداد) است؛ فرود مي*آيد و بيشتر از سه هزار نفر را مي*كشد و بيشتر از سيصد زن را رسوا مي*كند و سيصد جوان از بني*عباس را به قتل مي*رسانند. بعد از آن متوجّه كوفه مي شوند و حوالي آن را خراب مي*كنند. آنگاه از آن*جا بيرون شده به سمت شام مي*روند. در آن اثنا لشكري از كوفه عَلم هدايت برافراشته مي*آيد و به اين لشكر سفياني مي*رسند و ايشان را يكجا به قتل مي*رسانند."(جامع البيان: طبري، ج22: ص72 * الكشّاف: زمخشري، ج3: ص467-468 * بحار الانوار: مجلسي، ج52: ص186 * تفسير نور الثقلين: حويزي، ج4: ص343 * منتخب الاثر: صافي، ص456.)



جابر جُعفي آنگاه كه از امام باقر عليه*السّلام در باره سفياني مي*پرسيد، حضرت در پاسخش مي*فرمايند:

"چگونه ممكن است سفياني بدون شيصباني خروج كند، شيصباني از سرزمين كوفه خروج مي*كند و مانند آب حركت ميكند و كسان شما را مي*كشد. چون او خروج كند ،منتظر خروج سفياني باشيد و به دنبال آن منتظر ظهور مهدي (عج) باشيد."(كتاب الغيبة: نعماني، ص302 * بحار الانوار: مجلسي، چ52: ص250/حديث 136.)





زمان خروج سفياني

"اهل مغرب به سمت مصر خروج مي*كنند. ورودشان به مصر علامت خروج سفياني است و ظاهراً خروج مغربي متعقب خروج سفياني است."(العبقريُّ الحسان في احوال مولانا صاحب الزمان، ج2: ص51.



امام صادق عليه*السلام مي*فرمايند:

"سفياني از نشانه*هاي حتمي ظهور است. خروجش در ماه رجب است و مدّت زمانش از آغاز تا به انجام پانزده ماه به طول مي*انجامد. وي شش ماه كارزار مي*كند. همين كه بر پنج شهر دست يافت، نه ماه فرمانروايي مي*كند؛ بي آنكه روزي بر او افزوده شود."(كتاب الغيبة: نعماني، ص299-300 * كمال الدين: شيخ صدوق، ج2: ص651-652 * اثبات الهداة: حرّ عملي، ج3: ص721-722 * بحار الانوار: علّامه مجلسي، ج52: 206 * منتخب الاثر: صافي، 457.)





حوادث خروج سفياني

نعيم با سند خود از اميرالمؤمنين علي عليه*السّلام روايت كرده كه حضرت فرمودند:

"سفياني به آن كسي كه با لشكرش داخل كوفه شده، بعد از آنكه آنجا را مانند پوست برّه بر هم ماليده فرمان مي*دهد رفتن به سمت حجاز را، پس او مي*رود به جانب مدينه و شمشير در قريش مي*گذارد و از آن*ها و انصار چهارصد نفر را مي*كشد شكم پاره مي*كند. برادر و خواهري از قريش به نام*هاي محمّد و فاطمه، كه پس از كشتن، آن دو را بر در مسجد مي*آويزند."(الملاحم و الفتن: سيد بن طاوس، ص56.)



مولا اميرالمؤمنين علي عليه*السّلام در بيان كارهايي كه سپاهيان سفياني انجام ميدهند؛ مي*فرمايند:

"اي مردم؛ از من سؤال كنيد پيش از آن كه فتنه و فساد سرزمين شما را پس از مرگ و حياتش پايمال كند و سايه شوم را بر آن بگستراند و يا آتش از مغرب زمين شك و اندوه افتد و با فرياد بلند بانگ برآورد: واي بر او از انتقام جويي و خونخواهي و مانند آن. وقتي گردش چرخ و روزگار طولاني گردد شما مي*گوييد او مرده است يا هلاك شده(اگر زنده است پس در كجا بسر مي*برد). در اين هنگام معناي اين آيه مصداق پيدا مي*كند [سپس پيروزي را براي شما باز گردانديم و شما را با دارايي و فرزندان پسر ياري رسانديم و بر شمارتان افزوديم](سوره اسراء 17، آيه6) ظهور آن حضرت نشانه*ها و علامت*هايي دارد: نخست محاصره كوفه با كمين كردن و پرتاب سنگ و ايجاد شكاف و رخنه در زواياي كوچه*هاي كوفه، تعطيل مساجد به مدّت چهل شب، كشف معبد و به اهتزاز در آمدن درفش*هايي گرداگرد مسجد بزرگ كه شباهت به درفش*هاي هدايت دارند، كشنده و كشته شده هر دو در آتش خواهند بود. كشتار زياد، مرگ سريع، و كشته شدن نفس زكيّه در نجف به همراه هفتاد تن از خوبان كه ميان ركن و مقام ذبح ميشوند. كشته شدن اسبع مظفّر در بتخانه با گروه زيادي از انسان*هاي شيطان صفت و خروج سفياني با درفش سبز(سرخ) و صليبي زرّين. فرمانده آن مردي از قبيله كلب است و دوازده هزار سوار، سفياني را به سوي مكّه و مدينه همراهي مي*كنند. فرمانده آن گروه فردي از بني اميّه است كه به او خزيمه گويند. چشم چپ او نابينا است و در چشم ديگرش نقطه*اي خون وجود دارد، تمايل به دنيا دارد، هيچ پرچمداري از او بر نمي*گردد تا اينكه در مدينه فرود مي*آيد، مردان و زناني از آل پيامبر (صلّي الله عليه و آله و سلّم) را گرد هم مي*آورد و آن*ها را در خانه*اي در مدينه كه به آن خانه ابوالحسن اموي مي*گويند زنداني مي*كند، او سواراني را در جستجوي مردي از خاندان پيامبر (صلّي الله عليه و آله و سلّم) مي*فرستد كه مرداني مستضعف در مكّه گرد او جمع شده*اند كه رئيس آن*ها مردي از غطفان است. تا اينكه در ميان سنگ*هاي پهن و سفيد در بيابان در مي*آيند و در زمين فرو ميروند، هيچيك از آن*ها نجات پيدا نمي*كند مگر يك مرد كه خداوند صورت او را به پشت مي*گرداند تا آن*ها را بترساند و نشانه عبرتي براي آيندگان باشد. در آن روز تأويل اين آيه [و اگر ببيني، آنگاه كه سخت بترسند و رهاييشان نباشد و از مكاني نزديك گرفتارشان سازند.](سوره سبا 34، آيه 51) آشكار مي*شود. سفياني صد و سي هزار تن به كوفه مي*فرستد و آن*ها در روحاء و فاروق و جايگاه مريم و عيسي عليهما *السّلام در قادسيه فرود مي*آيند و هشتاد هزار تن از ايشان رهسپار كوفه شده در مكان قبر هود عليه*السّلام در نُخيله فرود مي*آيند و در روز عيد و چراغاني به او هجوم مي*آورند. رهبر مردم، جبّاري ستم پيشه است كه او را كاهن ساحر ميگويند.او از شهري كه به آن زوراء (بغداد) مي*گويند به اتّفاق پنج هزار كاهن ديگر خروج مي*كند و بر سر پل آن شهر هفتاد هزار تن را به قتل مي*رساند، آنگونه كه مردم به جهت خون*هاي ريخته شده و تعفّن جسد*ها از نزديك شدن به فرات خودداري مي*كنند. دوشيزگاني كه دست و صورت آن*ها بي*حجاب ديده نشده از كوفه به اسارت مي*گيرند و بر محمل*ها سوار نموده به جايگاهي در نجف مي*برند.

آنگاه صدهزار مشرك و منافق از كوفه خروج مي*كنند و بي*آنكه كسي مانع آن*ها شود وارد دمشق مي*شوند و آن ارَم*داري بناهاي رفيع مي*باشد.

درفش*هايي از مشرق زمين كه از پنبه و كتان و حرير نيست روي مي*آورد در حالي كه بالاي چوب*هاي آن*ها عالمت*هايي دارد و مردي از خاندان پيامبر خدا آن*ها را پيش مي*راند؛ روزي كه در مشرق ظاهر مي*شود، بوي خوش او همچون مشك عنبر در مغرب به شام مي*رسد، ترس و هراس، يك ماه پيشاپيش آن*ها به دل دشمنان راه مي*يابد.

پسران سعد، در كوفه به خون خواهي پدران خود بر مي*خيزند و آن*ها فرزندان فاسقان هستند. تا اينكه سواران حسين به سان اسبان مسابقه كه ژوليده مو و غبار آلود و پيشاني*هايي سفيد و ديدگاني اشكبار دارند بر آنان هجوم مي*آورند؛ ناگاه يكي از آن*ها در حالي كه اشك مي*ريزد پاي خود را به زمين مي*زند و مي*گويد بعد از امروز ديگر خير و سعادتي در نشستن نيست. پروردگارا، ما توبه كنندگان و دل شكستگان هستيم و در پيشگاه ربوبي تو سر فرود مي*آوريم و جبهه بر خاك مي*ساييم. آن*ها بزرگاني هستند كه خداوند بزرگ در قرآن مجيد آن*ها را چنين توصيف نموده است:"خداوند توبه كنندگان و پاكيزگان را دوست دارد"(قرآن كريم: سورة بقره، 222) و ديگر پاك سيرتان كه از دودمان پيامبرند.

مردي از نجران خروج مي*كند و دعوت امام را اجابت مي*نمايد و او نخستين فرد نصراني است كه پاسخ مثبت مي*دهد، معبد خود را ويران مي*كند و صليب آن را مي*شكند و با بردگان و مردمان ضعيف و گروهي از سواران خروج مي*كند و با درفش*هاي هدايت رهسپار نخيله مي*شود.

محل گرد آمدن تمامي اهل زمين در فاروق است و آن جايگاه مسير حج گزاردن اميرالمؤمنان است كه ميان بُرس و فرات قرار دارد؛ پس در آن روز ميان مشرق و مغرب، سه هزار يهودي و نصراني به قتل مي*رسند. در آن روز تأويل اين آيه مصداق پيدا مي*كند :"و همواره سخنشان اين بود تا همه را چون كشته در ديده و آتش خاموش گشته گردانيديم"(قرآن كريم : سورة انبياء، 15)."(بحار الانوار: مجلسي، ج52: ص272-274)

اين حديث روشنگر اين است كه سپاه خون آشام سفياني به حريم تمامي قوانين مذهبي و احكام ديني تجاوز مي*كند و همه طبقات را گريان مي*سازد، گروهي براي دين و گروهي ديگر براي وضع ناهنجار زندگي خود.





عقيده سفياني

در روايات ما تصريح شده است كه سفياني مسلماني منحرف از دين است كه كينه*اي بس شديد به حضرت علي عليه السلام و آل او و دوست دارانش دارد. او با هرچه كه نيك است در نبرد مي*باشد و بارزترين امر نيك، محبّت علي و آلش عليهم السلام است كه سفياني با آن در تضادّ و دشمني است.

از امام محمّد باقر عليه السلام نقل شده است كه فرمودند:

"گويا من سفياني را مي*بينم كه در سرزمين سرسبز شما كوفه اقامت گزيده، منادي او ندا ميدهد: هر كس سر يك تن از پيروان علي را بياورد، جايزه*اي معادل هزار درهم مي*ستاند. در اين هنگام، همسايه بر همسايه يورش برده و مي*گويد كه همسايه*اش از زمره ياران علي است، گردن او را مي*زند و هزار درهم جايزه ميگيرد. آگاه باشيد، در آن روز حكومت شما در دست حرامزادگان خواهد بود."(بحار الانوار: علّامه مجلسي، ج52: ص215 به نقل از كتاب الغيبه شيخ طوسي)

سفياني براي پيشبرد امر خود و همرزم طلبيدن در قبال مبارزه با مسلمانان تظاهر به مسيحيّت مي*كند. او در حالي كه صليب بر گردن آويخته از سرزمين روميان به جانب اهل مشرق روي مي*آورد.

hamid reza
سه شنبه 10 خرداد 90, 03:45 بعد از ظهر
امام علی (ع) : روزگاری بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانی ( قرآن خوانده میشود ولی به آن و دستوراتش عمل نمیشود ) ، و از اسلام جز نامی باقی نخواهد ماند . ((مردم خود را مسلمان می نامند در صورتی که دورتر از همه کس به اسلام هستند )) .مسجدهای آنان در آن روزگار آبادان ، اما از هدایت ویران است.مسجد نشینان و سازندگان بناهای شکوهمند مساجد ، بدترین مردم زمین می باشند ، که کانون هر فتنه ، و جایگاه هرگونه خطاکاری اند ، هرکس از فتنه بر کنار است او را به فتنه بازگردانند ، و هرکس که از فتنه عقب مانده او را به فتنه ها کشانند ، که خدای بزرگ می فرماید : به خودم سوگند ! بر آنان فتنه ای بگمارم که انسان شکیبا در آن سرگردان ماند!. و چنین کرده است ، و ما از خدا می خواهیم که از لغزش غفلت ها در گذرد. نهج البلاغه حکمت 369





حضرت محمد (ص) : روزگاری بر مردم بیاید که از قرآن جز نشان بجای نماند ، و از اسلام جز نامی نماند ، مردم خود را مسلمان می نامند در صورتی که دورتر از همه کس به اسلام هستند ، مسجد های آنان ( در ظاهر ) آباد است ولی ( در باطن ) از هدایت ( و حقیقت ) ویران ، فقهای آنان بدترین فقهای زیر آسمان هستند ، فتنه از نزد آنها بیرون آید و به همان ها نیز باز می گردد. روضة الکافی جلد 2 صفحه 138





امام کاظم (ع) : به درستی که برای حضرت مهدی (عج) غیبتی باشد و کسی که در آن دوران غیبت ، دینداری کند چون کسی باشد که شاخه درخت خار را به دست بکشد تا برگ و خار آنرا بگیرد ( کنایه از نهایت سختی و آزردگی است ) ، سپس فرمود : برای حضرت مهدی (عج) غیبتی باشد که هر بنده باید از گناه کردن بپرهیزد. کمال الدین و تمام النعمة جلد 2 صفحه 16







علامات قیامت :





روزى رسول خدا خطبه ‏اى خواند و سپس فرمود : كه همانا راست‏ ترين سخنان كتاب خداست و بهترين راهنمائيها راهنمائى خدا است و بدترين كارها بدعت هائيست كه در دين خدا بوجود می ‏آورند و هر بدعتى گمراهى است سپس مردى بپاى خاست و عرض كرد اى رسول خدا قيامت چه زمانى خواهد بود فرمود من از تو داناتر در اين امر نيستم قيامت نخواهد آمد مگر ناگهانى سپس آن مرد عرض كرد ما را از علامات قيامت آگاه كن. بعد فرمود : قيامت نيايد تا اينكه دانش مردم زياد شود ، زلزله فراوان گردد ، فتنه و آشوب و خونريزى بسيار گردد ، هرج و مرج آشكار شود، و هواپرستى در ميان شما فراوان گردد، آباديها ويران، ويرانه‏ ها آباد، و در آن وقت در مشرق و مغرب و جزيرة العرب زمين فرو رود، آفتاب از مغرب بتابد، جنبندگان بيرون آيند، دجال آشكار شود، يأجوج و مأجوج پراكنده ‏ى در زمين شوند ، عيسى بن مريم از آسمان فرود آيد.اينجاست كه باد فتنه و آشوب از طرف يمن می ‏وزد كه نرم‏تر از حرير است براى هيچ كسى ذره‏ اى از ايمان بجا نگذارد مگر اينكه بگيرد و همانا ساعت برپا نميشود مگر براى بدان سپس آتشى از طرف عدن بيايد و بكشاند بقيه‏ ى كسانى كه بر فراز زمين باشند و برانگيزاند آنان را.عرض كردند يا رسول اللَّه كى اين حوادث واقع می ‏شود فرمود :هر گاه قاريان با زمامداران سازش كنند، ثروتمندان را بزرگ بشمارند فقيران را اهانت و جسارت كنند، آوازه‏ خوانى آشكار شود، زنا شيوع پيدا كند، كاخ‏ها سر بفلك بكشد و بلند شود، قرآن با آواز و غنا بخوانند، اهل باطل بر اهل حق پيروز شوند.امر به معروف و نهى از منكر كم شود، نمازها ضايع و تباه شوند مردم از خواسته ‏هاى خود پيروى كنند و ميل به هواى نفس كنند، زمامداران ستمگر پيش افتند، پس آن زمامداران خيانت كنند وزيران مردمان فاسق باشند، حرص و آز در قاريان آشكار شود، نفاق و دوئيت در ميان دانشمندان ظاهر گردد.پس در اين هنگام بر مردم بلا نازل می ‏شود زورمندان ناتوانان را يارى نكنند مسجدها را زينت و آرايش نمايند، قرآنها را طلا كارى كنند بيسوادان بر فراز منبرها بالا روند، صفهاى نماز فراوان، صداى گريه و مناجات در مسجدها بلند شود، و بدنهاى متحد فراوان با زبانهاى مختلف گرد هم جمع شوند، و دينشان لقلقه ‏ى زبان باشد اگر چيزى بآنها داده شود ستايش كنند و اگر منع شوند بدگوئى و نكوهش نمايند.به خردسالان رحم نكنند، پيرمردان را احترام نكنند، خود را بر ديگران مقدم دارند، حرمت و احترام يك ديگر را پامال كنند، در قضاوت ها ستم كنند، بندگان بر آنان فرمانروا شوند، بچه‏ ها زمامدار شوند، تدبير كارها بدست زنان باشد، مردان با طلا و نقره خويش را زينت كنند، لباس ابريشم بپوشند، زنان لباسهاى بدن نما بپوشند، پيوند خويشاوندى را قطع كنند.راهها نا امن می ‏شود، باجگيران را براى باج گرفتن نصب كنند تا با مسلمانان نبرد كنند و آنان را در اختيار كافران قرار دهند در اين‏ وقت باران فراوان ببارد ولى گياه كم برويد، نادان زياد و دانايان كم شوند، زمامداران ظالم زياد. مردمان امين كم.پس در اين هنگام در نزديكى فرات كوهى است كه در آن معدن طلا پيدا می ‏شود مردم بر سر آن می جنگند و يك ديگر را ميكشند بطورى كه از صد نفر نود و نه نفر كشته ميشوند فقط يكنفر سالم می ‏ماند. مردى گفت با رسول خدا شبى نماز خوانديم مردى فرياد زد كه اى رسول خدا قيامت چه زمانى است سپس او را از پرسش منع كرد تا اينكه صورتش نورانى شد و نگاهى بطرف آسمان كرد و فرمود:منزه است آفريدگار و گستراننده ‏ى آن ساعت بعد فرمود: اى پرسش‏ كننده ‏ى از روز رستاخيز قيامت هنگام بدسرشتى زمامداران، سازش كارى قاريان دوئيت دانشمندان، و هنگامى كه امت من علم نجوم را تصديق كنند و قضا و قدر را تكذيب نمايند در اين وقت است كه امانت بازيافت شمرده شود، صدقه و انفاق با اكراه داده شود، زشتكاريها آزاد، عبادت خدا را براى خاطر مردم طولانى كنند. و فرمود: به خدائى كه جان من در دست اوست قيامت بپا نخواهد شد تا وقتى كه بر شما اميران فاجر و وزيران خائن حكومت كنند، عارفان ستمگران، قاريان فاسقان، و عابدان نادانان، خدا درهاى فتنه ‏هائى كه روزگارشان را تاريك می ‏كند برويشان بگشايد.پس در آن تاريكى حيران و سرگردان بمانند همان طورى كه يهود حيران و سرگردان بودند و در اين هنگام نقص در اسلام پيدا شود و مسلمانان دسته دسته شوند بطورى كه فرياد زنند خدا خدا. ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 164.







احادیث درباره آخرالزمان :







1. امير مومنان(ع): پشتها سنگين شود و حوادث پياپي واقع شود.



2. امير مومنان(ع) : او (حضرت قائم( عج)) هنگامي ظاهر مي شود كه حقيقتها كم اجر و دنباله روها از نابخردان پيروي كنند.



3. امير مومنان(ع): عربها دچار اختلاف شوند اشتياق به ظهور افزون شود.



4. امير مومنان(ع): عفاف و خويشتن داري از جامعه رخت بربندد و ... و شيطان بر همگان چيره شود.



5. امير مومنان(ع): زنها فرمانروايي كنند، حوادث جانكاه و كمرشكني روي مي دهد.



6. امير مومنان(ع): شكافنده ها بشكافند و پيش بتازند ،تيز پروازان حمله كنند.



7. امير مومنان(ع): عراق را فتح كنند و هر نوع اختلافي را با خونريزي پاسخ دهند.



8. پيامبر(ص): براي مردم روزگاري ميرسد كه تنها همّ وغمّشان شكم آنها و شرف آنها تجمّلات زندگي و قبله ي آنها زنهايشان مي گردد.



9. پيامبر(ص): دين و آئين آنها درهم ودينارشان مي باشد، آنها بدترين خلايق هستند براي آنها نزد خدا ارج و مقامي نيست.



10. پيامبر(ص): هنگامي كه روابط نامشروع شيوع پيدا مي كند زلزله زياد مي شود.



11. پيامبر(ص): هنگامي كه براي كارهاي ناشايست تعاون وهمكاري كنند و در احكام دين از يكديگر دوري كنند.



12. پيامبر(ص): انسان به پدر ومادرش جفا مي كند ولي با دوستانش از راه وفا وصفا وارد مي شود.



13. پيامبر(ص): هنگامي كه تكبّر و خودپرستي در اعماق دلها نفوذ كرد آنطور كه سمها در بدنها نفوذ ميكند.



14. پيامبر(ص): گناهان علني شوند و محرّمات الهي سبك شمرده شوند.



15. پيـامبر(ص): زمـاني مي آيد كه مـردم گـرگ درنده مي شونـد، هر كس گرگ نباشد او را مي خورند.



16. پيامبر(ص): مردم به انجام منكرات تظاهر مي كنند ... و اموال فراوان براي غنا و موسيقي خرج مي شود.



17. امير مومنان(ع): كسي كه امر به معروف كند، خوار شود و كسي كه مرتكب گناه شود، مورد ستايش قرار گيرد.



18. امير مومنان(ع): هنگامي كه نيازها وگرفتاريها فراوان شود مردم همديگر را نشناسند.



19. امير مومنان(ع): انسان براي استمداد به نزد برادرش برود، او را در قيافه اي ديگر غير آنچه بود مي بيند.



20. امير مومنان(ع): هنگامي كه مرد ها با مردها در مي آميزند و زنها با يكديگر.



21. پيامبر(ص): هنگامي كه امت من نماز را ضايع كنند و از شهوات پيروي كنند.



22. امير مومنان(ع): مرد را براي پوشيده نگه داشتن همسرش سرزنش مي كنند.



23. پيامبر(ص): مرد ها خود را شبيه زنها و زنها خود را شبيه مرد ها مي كنند.



24. پيامبر(ص): هنگامي كه زنها جامه مردان را بپوشند و پوشش حياء از آنها گرفته شود.



25. پيامبر(ص): سپس زماني مي آيد كه قاريان قرآن را مي خوانند ولي از حلقومشان تجاوز نمي كند (عمل نمي شود...).



26. پيامبر(ص): قرآن را طبق خواسته هاي خود توجيه مي كنند و آئين خدا را آراء خود تفسير و تحليل مي كنند.



27. پيامبر(ص): ثروتمندان امت براي سياحت به مكه مي روند ومتوسطين آنها براي تجارتو فقرا براي رياء و تظاهر (افراد خالص كم اند).



28. پيامبر(ص): قرآن با ني و لحن غنا خوانده مي شود، بدون آينكه به هنگام تلاوت با خوف وخشيت از پروردگار همراه باشد.



29. پيامبر(ص): پس مي بيني كه گوش دادن به قرآن براي مردم بسيار سنگين است و گوش دادن به صداهاي باطل آسسان و فرح بخش شده است.



30. امير مومنان(ع): آلات لهو و لعب در رهگذر مردم آشكارا به كار گرفته مي شود ،

مردم عبور مي كنند و كسي جرئت نمي كند از آن جلوگيري كند.



31. پيامبر(ص): (در آخر الزمان يعني نزديكي ظهور ) زمين لرزه بسيار مي شود.



32. پيامبر(ص): انتظارميرودكه حتي يك قفيزگندم ويك درهم پول به مردم عراق نرسد.



33. امام صادق(ع): رودخانه ها خشك مي شود و قحطي و گراني پيش مي آيد.

نشانه هاي ظهور :



1. پيامبر(ص): سه پرچم در يك سال و يك ماه و يك روزخروج مي كنند (1ـ سفياني 2ـ خراساني 3ـ يماني )



2. امام صادق(ع): مردي از اولاد عمويم زيد در يمن خروج مي كند.



3. پيامبر(ص): يماني ازشيعيان اميرمومنان (ع) است خروج يماني و سفياني مانند دو اسب مسابقه همزمان به دنبال ييكديگر است.



4. امام صادق(ع): در آن ميان پرچم هاي هدايت از خراسان بيرون آمده با شتابي هر چه تمام تر منازل ررا طي كرده و پيش مي تازند و تعداديي از ياران قائم (عج) در ميان آنها خواهند بود.



5. امام صادق(ع): هنگامي كه پرچم هاي سياه از خراسان به راه افتاد به سويش بشتابيد ولو با سينه خيز رفتن از روي برفها باشد.



6. امام صادق(ع): آگاه باشيد كه آنها (سپاه خراساني) ياران حضرت مهدي (عج) هستند و زمينه ي سلطنت جهاني او را فراهم مي سازند.



7. امام باقر(ع): (سپاه خراساني) پرچمها را جز به دست حضرت صاحب مهدي (عج) نمي دهند،كشته هايشان شهيد است.



8. امام صادق(ع): قتل نفس زكيّه از نشانه هاي قطعي ظهور است.



9. پيامبر(ص): اگر سفياني را ببيني او را پليد ترين مردم مي يابي.



10. امام رضا(ع): سفياني ويك تن از بني كلب در بيت المقدس كشته مي شوند.



11. امام حسين(ع): تحقيقاً منادي آسماني به نام حضرت مهدي (عج) ندا مي كند ، هر كس كه در شرق و غرب جهان باشد آن ندا را مي شنود.



12. امام صادق(ع): منادي آسماني اول صبح از آ سمان ندا مي كند آگاه باشيدكه حق با علي(ع) و شيعيان اوست اين ندا را هر قومي به زبان خود مي شنود.



13. امام صادق(ع): پناهنده اي به خانه خدا پنا هنده شود آنگاه لشگر سفياني به سوي او فرستاده مي شود چون به سرزمين بيداء مي رسند زمين آنها را در كام خود فرو مي برد.



14. امام باقر(ع): سپاه سفياني در سرزمين بيداء فرو مي آيند پس منادي آسماني بانگ مي زند : اي سرزمين بيداء اين جمعيت را نابود كن آنگاه همگي در كام زمين فرو مي روند.





ياران امام عصر(عج) :





1. امير مومنان(ع): در نزد حضرت قائم (عج) صحيفه اي مهر شده است كه اسامي ياران او همراه با ويژگيها و شهرهايشان و ... وكنيه ايشان در آن نوشته شده است.



2. امير مومنان(ع): پدر ومادرم فداي گروهي باد كه اسامي آنها (ياران حضرت قائم (عج))در آسمان معروف و در زمين ناشناخته اند.



3. امير مومنان(ع): آنها در رختخوابهايشان ناپديد مي شوند (جهت ياري حضرت (عج))كه خداي تبارك و تعالي درباره ي آنها فرموده: هر جا كه باشيد همه ي شما را جمع مي كنند.

حامد
سه شنبه 10 خرداد 90, 11:42 بعد از ظهر
بابا جون ایه نیومده که همه اینها با هم بذارین کم کم مطالب بیارین که بشه بخونی

رسا
جمعه 20 خرداد 90, 01:04 بعد از ظهر
فضیل بن یسار از امام باقر (ع) روایت كرده كه فرمودند: «نشانه*های ظهور دو دسته است: یكی نشانه*های غیرحتمی و دیگر نشانه*های حتمی؛ خروج سفیانی از نشانه*های حتمی است كه راهی جز آن نیست.» (غیبت نعمانی، با ترجمه غفاری، باب18، ص429)

منظور از علائم حتمی آن است كه تقدیر قطعی خدا به وقوع آن تعلق گرفته، و مشروط به هیچ قید و شرطی نیست؛ و مقصود از علائم غیر حتمی آن است كه وقوع آن ممكن است مشمول بداء گردد، چرا كه فی الجمله مشروط به شروطی است كه اگر آن شروط تحقق یابد آن علائم واقع می شوند، و اگر آن شروط مفقود باشد، آن علائم نیز تحقق نمی*یابند.

علائمی در مورد حتمی بودن آنها نصی نداشته باشیم، تنها احتمال وقوع آن می رود، و قطعی نیستند.

علائم غیر حتمی بسیارند. ما در اینجا روایت مفصلی از امام امام صادق(ع) را برای شما می آوریم كه ...

تعداد بسیاری از آن را برشمرده است. این روایت مشهوری است، ولی برای آن كه حق زحمات مؤلفین ادا شده باشد، می گوییم كه این روایت را با تغییرات عبارتی اندكی از كتاب "یكصد پرسش و پاسخ پیرامون امام رمان(عج)" نوشته علیرضا رجالی تهرانی نقل می كنیم.

قیلا لازم است تذكر دهیم كه گرچه هر یك از این علائم حتمی الوقوع نیست، ولی به طور كلی احوال آخرالزمان را به ما معرفی می كند. با مطالعه آن شباهتهای زیاد آن را با شرائط زمان خودمان می یابیم.

در این روایت، امام صادق(ع) به یكی از یاران خود فرمودند:

هر گاه دیدی كه حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند؛ و ظلم و ستم فراگیر شده است؛ و قرآن فرسوده و بدعت*هایی از روی هوا و هوس در مفاهیم آن بوجود آمده است؛ و دیدی دین خدا، عملاً، توخالی شده، همانند ظرفی كه آن را واژگون سازند!

و همچنین هر گاه دیدی كه اهل باطن بر اهل حق پیشی گرفته*اند؛ و كارهای بد آشكار شده و از آن نهی نمی*شود، و بد كاران باز خواست نمی*شوند؛ و مردان به مردان و زنان به زنان اكتفا می*كنند.

و هنگامی كه دیدی *افراد باایمان سكوت كرده، و سخنشان را نمی*پذیرند؛ و دیدی كه شخص بدكار دروغ گوید، و كسی دروغ و نسبت ناروای او را رد نمی*كند؛ و دیدی كه بچه*ها به بزرگان احترام نمی*گذارند؛ و قطع رحم می شود.

و وقتی دیدی كه بد كار را ستایش كنند و او شاد شود، و سخن بدش به او برنگردد؛ و دیدی كه نوجوانان پسر همان كنند كه زنان كنند [یعنی به مانند آنان خود را زینت می كنند]؛ و زنان با زنان ازدواج كنند.

و هنگامی كه دیدی انسانها اموال خود را در غیراطاعت خدا مصرف می*كنند و كسی مانع آنها نمی*شود؛ و دیدی كه افراد با دیدن كار و تلاش مؤمنانه [از آن تعجب می كنند] و به خدا پناه می*برند.

و دیدی كه مداحی دروغین از اشخاص زیاد شود؛ و همسایه همسایه خود را اذیت می*كند و از آن جلو گیری نشود؛ و دیدی كه : كافران از صعوبت زندگی مؤمن، شاد می شوند؛ و دیدی مردم شراب را آشكار می *آشامند، و برای نوشیدن آن كنار هم می*نشینند و از خداوند متعال نمی*ترسند؛ و* كسی كه امر به معروف می*كند خوار و ذلیل است.

و همچنین هنگامی كه دیدی آدم بدكار در چیزی مورد ستایش ست كه خداوند آن را دوست ندارد؛ و دیدی كه اهل قرآن و دوستان آنها خوارند؛ و راه نیك بسته و راه بد باز است؛ و دیدی كه انسان ها به زبان می*گویند، ولی عمل نمی*كنند.

و وقتی دیدی خانه كعبه تعطیل شده، و به تعطیلی آن دستور داده می*شود؛ و مؤمن، خوار و ذلیل شمرده شود؛ بدعت و زنا آشكار شود؛ و مردم به شهادت و گواهی ناحق اعتماد كنند.

و دیدی كه حلال حرام، و حرام حلال می شود؛ و دین بر اساس میل اشخاص معنی می شود، و كتاب خدا و احكام آن تعطیل می گردد؛ و جرأت بر گناه آشكار شود، و دیگر كسی برای انجام آن منتظر تاریكی شب نگردد.

و آنگاه كه دیدی مؤمن نتواند نهی از منكر كند مگر در قلبش؛ و ثروت بسیار زیاد در راه خشم خدا خرج گردد؛ و سردمداران به كافران نزدیك شوند و از نیكوكاران دور شوند؛ و والیان در قضاوت رشوه بگیرند؛ و پستهای مهم والیان بر اساس مزایده است، نه بر اساس شایستگی.

و آن زمان كه دیدی مردم را به تهمت و یا سوء ظن بكشند؛ و دیدی كه مرد به خاطر همبستری با همسران خود مورد سرزنش قرار گیرد. و هنگامی كه زن بر شوهر خود مسلط شود و كارهایی كه مورد خشنودی شوهر نیست انجام می*دهد و به شوهرش خرجی می*دهد.

و همچنین آنگاه كه دیدی سوگند های دروغ به خدا بسیار گردد؛ و آشكارا قماربازی *شود؛ و مشروبات الكلی به طور آشكار بدون مانع خرید و فروش می*شود.

و وقتی دیدی كه مردم محترم توسط حاكمان قلدر خوار شوند؛ و نزدیك ترین مردم به فرمانداران آنانی هستند كه به ناسزاگویی به ما، خانواده عصمت(ع)، ستایش شوند؛ و هر كس ما را دوست دارد او را دروغگو خوانده، و گواهی اش را قبول نمی*كنند.

و آنگاه كه دیدی مردم در گفتن سخن باطل و دروغ با هم رقابت می كنند؛ و شنیدن سخن حق بر مردم سنگین، ولی شنیدن باطل برایشان آسان است؛ و دیدی كه همسایه از ترس زبان همسایه به او احترام می*كند.

و وقتی دیدی حدود الهی تعطیل شود، و طبق هوی و هوس عمل گردد؛ و دیدی كه مسجدها طلا كاری (زینت داده) شود؛ و دیدی كه* راستگوترین مردم نزد آنها مفتری و دروغگو است.

هنگامی كه دیدی بدكاری آشكار شده، و برای سخن چینی كوشش می*شود؛ و* ستم و تجاوز شایع شده است؛ و غیبت، سخن خوش آنها شود و بعضی بعض دیگر را به آن بشارت دهند.

وقتی دیدی حج و جهاد برای خدا نیست؛ و* سلطان به خاطر كافر، شخص مؤمن را خوار كند؛ و خرابی بیشتر از آبادی است؛ و معاش انسان از كم فروشی به دست می*آید؛ و خون ریزی آسان گردد؛ و مرد به خاطر دنیایش ریاست می*كند.

و هنگامی كه دیدی مردم نماز را سبك شمارند؛ و* انسان ثروت زیادی جمع كرده، ولی از آغاز آن تا آخر، زكاتش را نداده است؛ و* قبر مرده*ها را بشكافند و آنها را اذیت كنند؛ و هرج و مرج بسیار شود؛ و* مرد روز خود را با مستی به شب می*رساند، و شب خود را نیز به همین منوال صبح می كند، و هیچ اهمیتی به آیین مردم ندهد.

آنگاه كه با حیوانات آمیزش *شود؛ و مرد به مسجد (محل نماز) می*رود و وقتی برمی*گردد لباس در بدن ندارد؛ [ یعنی لباسش را دزدیده اند].

هنگامی كه دیدی حیوانات هم دیگر را بدرند؛ و دلهای مردم سخت، و دیدگانشان خشك، و یاد خدا برایشان گران است؛ و بر سر كسبهای حرام آشكارا رقابت می*كنند؛ و دیدی كه نمازخوان برای خودنمایی نماز می*خواند؛ و فقیه برای دین خدا فقه نمی*آموزد، و طالب حرام ستایش و احترام می*گردد؛ و* مردم در اطراف قدرتمندان هستند؛ و طالب حلال، مذمت و سرزنش می*شود، و طالب حرام ، ستایش و احترام می*گردد.

آنگاه كه در مكه و مدینه كارهایی می*كنند كه خدا دوست ندارد، و كسی از آن جلو گیری نمی*كند، و هیچ كس بین آنها و كارهای بدشان مانع نمی*شود؛ و آلات موسیقی و لهو و لعب در مدینه و مكه آشكار گردد؛ و مرد سخن حق گوید و امر به معروف و نهی از منكر كند، ولی دیگران او را از این كار برحذر می*دارند.

هنگامی كه دیدی مردم به همدیگر نگاه می*كنند [یعنی چشم همچشمی می كنند، یا معیارشان بر خوب و بد اعمال خدا نیست] ، و از مردم بدكار پیروی نمایند؛ و راه نیك پیرو ندارد؛ و مرده را مسخره كنند و كسی برای او اندوهگین نشود؛ و دیدی كه : سال به سال بدعت و بدیها بیشتر شود؛ و مردم جز از سرمایه داران پیروی نكنند؛ و* به فقیر چیزی را دهند كه برایش بخندند، ولی در راه غیرخدا ترحم می كنند.

وقتی كه دیدی علائم آسمانی آشكار شود، و كسی از آن نگران نشود؛ و مردم مانند حیوانات در انظار یكدیگر عمل جنسی انجام می دهند و كسی از ترس مردم از آن جلو گیری نمی*كند؛ و انسان در راه غیر خدا بسیار خرج كند، ولی در راه خدا از اندك هم مضایقه دارد.

و آنگاه كه دیدی عقوق پدر و مادر رواج دارد، و فرزندان هیچ احترامی برای آنها قائل نیستند، بلكه نزد فرزند از همه بدترند.

هنگامی كه دیدی زنها بر مسند حكومت بنشینند و هیچ كاری جز خواسته آنها پیش نرود، و دیدی پسر به پدرش نسبت دروغ بدهد، پدر و مادر را نفرین كند و از مرگشان شاد شود؛ و دیدی كه اگر روزی بر مردی بگذرد، و او در آن روز گناه بزرگی مانند بدكاری* ، كم فروشی، و زشتی انجام نداده ناراحت است.

و وقتی دیدی قدرتمندان، غذای عمومی مردم را احتكار می كنند؛ و* اموال خمس در راه باطل تقسیم گردد، و با آن قماربازی و شراب خواری شود، و به وسیله شراب بیمار را مداوا، و برای بهبودی، آن را تجویز كنند؛ و دیدی كه مردم در امر به معروف و نهی از منكر و ترك دین بی تفاوت و یكسانند؛ و دیدی كه سر و صدای منافقان برپا، اما صدای حق طلبان خاموش است؛ و دیدی كه برای اذان و نماز مزد می*گیرند؛ و مسجدها پر است از كسانی كه از خدا نمی ترسند و غیبت هم می نمایند.

هنگامی كه دیدی خورندگان اموال یتیمان ستوده شوند؛ و قاضیان بر خلاف دستور خداوند قضاوت كنند؛ و استانداران از روی طمع، خائنان را امین خود قرار دهند؛ و فرمانروایان میراث مستضعفان را در اختیار بدكاران از خدا بی خبر قرار دهند؛ و دیدی كه بر روی منبرها از پرهیزكاری سخن می*گویند، ولی گویندگان آن پرهیزكار نیستند.

و بالخره هنگامی كه دیدی صدقه را با وساطت دیگران، بدون رضای خداوند، و به خاطر درخواست مردم بدهند؛ و دیدی وقت نمازها را سبك بشمارند؛ و همّت وهدف مردم شكم و شهوتشان است؛ و دنیا به آنها روی كرده است؛ و دیدی نشانه*های برجسته حق ویران شده است؛ [این آخرالزمان است] در این وقت خود را حفظ كن و از خدا بخواه كه از خطرات گناه نجاتت بدهد. (بحارالانوار، علامه مجلسی، ج52، ص260 ـ 256 ـ با تصرف اندك در متن)

این بود روایت امام صادق ( ع ) كه به ذكر گوشه*ای از مفاسد جهان در آستانه قیام وانقلاب بزرگ حضرت مهدی (عج) فرا گیر خواهد شد.

و اما "علائم حتمی الوقوع" ظهور با استفاده از روایات معصومین علیه السلام، اندك است.

در روایتی امام صادق(ع) می فرمایند: «پیش از ظهور قائم(عج) پنج نشانه حتمی است: قیام یمانی، فتنه سفیانی، صیحه آسمانی،* قتل نفس زكیه و شكافتن زمین و فرو رفتن عده ای در بیابان» (كمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق ، ص650)

همچنین امام صادق فرموده است: «وقوع ندا[ی آسمانی] از امور حتمی است؛ و سفیانی از امور حتمی است و یمانی از امور حتمی است و كشته شدن نفس زكیه از امور حتمی است و كف دستی كه از افق آسمان برون آید از امور حتمی است. و سپس اضافه فرمودند: «و نیز وحشتی در ماه رمضان است كه خفته را بیدار كند و شخص بیدار را به وحشت انداخته و دوشیزگان پرده نشین را از پشت پرده بیرون می*آورد.» (غیبت نعمانی،* با ترجمه غفاری، باب14، ص365)

امیرالمؤمنین(ع) از رسول خدا(ص) روایت نموده كه فرمودند: «ده چیز است كه پیش از قیامت حتماً به وقوع خواهد پیوست : فتنه سفیانی و دجال ، واقعه دخان [دود]، ظهور دابه، خروج قائم، طلوع خورشید از مغرب، نزول عیسی، خسوف در مشرق، خسوف در جزیرة العرب، و آتشی كه از مركز عدن شعله می*كشد و مردم را به سوی بیابان محشر هدایت می*كند»(بحارالانوار، علامه مجلسی، ج52، ص209 و غیبت شیخ طوسی، ص 267)

امام محمد باقر(ع) فرموده است: « در كوفه، پرچمهای سیاهی كه از خراسان بیرون آمده است، فرود می*آید و وقتی مهدی(ع) ظاهر شد، برای بیعت گرفتن به سوی آن می*فرستد.» (غیبت شیخ طوسی، ص274)

برای اطلاع كامل از علائم و نشانه ها و اوضاع و احوال آخرالزمان شما را توصیه می كنیم به كتاب "نوائب الدهور فی علائم الظهور" نوشته مرحوم میرجهانی كه در 3 جلد نگاشته شده، و همچنین كتاب عصر ظهور نوشته علی كورانی مراجعه كنید.

mohammad.s
دوشنبه 28 شهریور 90, 04:44 بعد از ظهر
مطالب رو خودت بنویس ! نه از اینترنت :lol:

arm.ami
دوشنبه 28 شهریور 90, 07:32 بعد از ظهر
مطالب رو خودت بنویس ! نه از اینترنت :lol:

از اینترنت ننوشته ...از اینترنت تحقیق کرده!!!!

mohammad.s
چهارشنبه 30 شهریور 90, 04:18 بعد از ظهر
[quote="mohammad.s":3jzum41d]مطالب رو خودت بنویس ! نه از اینترنت :lol:

از اینترنت ننوشته ...از اینترنت تحقیق کرده!!!![/quote:3jzum41d]
تو میخوای تعداده پستهات زیاد شه اینارو مینویسی :| این حرفی که زدی - همون حرفه منه

arm.ami
پنجشنبه 31 شهریور 90, 01:33 قبل از ظهر
[quote="arm.ami":1kzi5l3q][quote="mohammad.s":1kzi5l3q]مطالب رو خودت بنویس ! نه از اینترنت :lol:

از اینترنت ننوشته ...از اینترنت تحقیق کرده!!!![/quote:1kzi5l3q]
تو میخوای تعداده پستهات زیاد شه اینارو مینویسی :| این حرفی که زدی - همون حرفه منه[/quote:1kzi5l3q]
کاربران عزیز شما بگید !!!! از اینترنت نوشته یا از اینترنت تحقیق کرده با هم فرق نداره!!!؟؟؟؟؟ :mrgreen: :mrgreen:

mohammad.s
شنبه 02 مهر 90, 01:14 بعد از ظهر
کاربران عزیز شما بگید !!!! از اینترنت نوشته یا از اینترنت تحقیق کرده با هم فرق نداره!!!؟؟؟؟؟ :mrgreen: :mrgreen:[/quote]
خب معلومه که فرق نداره.حالا ببین بقیه چی میگن

ولیعصر
شنبه 02 مهر 90, 01:17 بعد از ظهر
راست میگه :) فرقی نداره

mostafahem
یکشنبه 12 شهریور 91, 01:34 بعد از ظهر
یکی از نشانه های ظهور را امام صادق(ع) چنین می فرمایند(که بسیار هم قابل تامل است!!!!!)

امر قیام مهدی ما محقق نخواهد شد مگر اینکه تمام گروه های مردم به حکومت برسند تا نتوانند بگویند اگر حکومت به دست ما داده

می شد عدالت و حق را اجرا می کردیم.بعد از رسیدن همه طبقات به حکومت آنگاه مهدی ما ظاهر خواهد شد و حق و عدالت را

اجرا می کند.(غیبت نعمانی)

hamid reza
دوشنبه 13 شهریور 91, 03:25 بعد از ظهر
یعنی باید صبر کنیم حکومت دست همه بیافته تا اون موقع کی زنده کی مرده؟

asemane sokhan
چهارشنبه 15 شهریور 91, 02:03 قبل از ظهر
دوستان لطفا از این به بعد مطالب رو جدا جدا بزنید.من مطلب آقا حمید رضا و amir10 رو خوندم ولی وقتی دیدم اینقدر طولانیه خسته شدم از خوندن و دست کشیدم.ما باید کاری کنیم تا روایات را راحت بخوانیم نه کاری کنیم که نشود آنها را خواند.حالا من هیچی ولی اگه یک درصد یک مهمان بخواد این مطالب رو بخونه خسته میشه و میره سراغ یه جای دیگه.وممکنه تو اون سایت دیگه بهش اطلاعات غلط داده بشه.و حتی ممکنه بیفته تقصیر شما که چرا کاری کردید که ... بخاطر زیادی احادیث در یک پست از خوندن و ثواب بردن دست کشیدند.

hamid reza
چهارشنبه 15 شهریور 91, 09:10 قبل از ظهر
این پستا مال خیلی وقت پیش

حامد
چهارشنبه 15 شهریور 91, 11:16 بعد از ظهر
دوستان لطفا از این به بعد مطالب رو جدا جدا بزنید.من مطلب آقا حمید رضا و amir10 رو خوندم ولی وقتی دیدم اینقدر طولانیه خسته شدم از خوندن و دست کشیدم.ما باید کاری کنیم تا روایات را راحت بخوانیم نه کاری کنیم که نشود آنها را خواند.حالا من هیچی ولی اگه یک درصد یک مهمان بخواد این مطالب رو بخونه خسته میشه و میره سراغ یه جای دیگه.وممکنه تو اون سایت دیگه بهش اطلاعات غلط داده بشه.و حتی ممکنه بیفته تقصیر شما که چرا کاری کردید که ... بخاطر زیادی احادیث در یک پست از خوندن و ثواب بردن دست کشیدند.

هرچند این مطالب برای قبل هست
ولی کلا من با آسمون موافقم

hamid reza
چهارشنبه 15 شهریور 91, 11:23 بعد از ظهر
من منظورم این بود که قبلا این بحث مطرح نبود به خاطر همین هم اینطوری میشد

ahmadreza
یکشنبه 26 شهریور 91, 10:37 قبل از ظهر
یکی دیگر از نشانه های ظهور اما زمان (عج) بیداری اسلام در سراسر جهان است

ahmadreza
یکشنبه 26 شهریور 91, 10:38 قبل از ظهر
یکی دیگر از نشانه های ظهور امام زمان (عج) جنگ ایران با قوم بنی اسرائیل است که ایران تا هند پیشروی می کند

hamid reza
یکشنبه 26 شهریور 91, 02:52 بعد از ظهر
میشه روایت و سندشو بیارید

mostafahem
یکشنبه 26 شهریور 91, 03:12 بعد از ظهر
یکی دیگر از نشانه های ظهور اما زمان (عج) بیداری اسلام در سراسر جهان است

اصلا یه همچین چیزی تو روایات نیست اتفاقا بر عکس هست که اسلام غریب خواهد شد در قبل از ظهور

روایتشم از پیغمبر(ص) در کتاب مکارم الاخلاق ابن مسعود هست که پیغمبر می فرمایند اسلام در روز اول غریب به این دنیا آمد

و بزودی به غربت اول باز می گردد

ahmadreza
جمعه 31 شهریور 91, 12:23 بعد از ظهر
من در کتاب او می آید خوانده ام