PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معنای زندگی و مهدویت



حامد
جمعه 05 فروردین 90, 06:05 قبل از ظهر
مهدى موعود معناى حيات شيعه

مسأله مهدويت و ظهور امام زمان، از ابعاد مختلفى مورد بررسى قرار گرفته و يا قابل بررسى است. يكى از ابعادى كه در اين موضوع قابل طرح است و شايد كمتر به آن توجه شده باشد، مسأله معناى حيات و بررسى ظهور و انتظار امام زمان از اين دريچه است. در اين مجال برآنيم تا با طرح اين موضوع، باب بحث، تحقيق و گفتگو را در اين زمينه بگشاييم.

مراد از «معنا« چيست؟

معناى زندگى يعنى اين‏كه من چرا زنده‏ام؟ و زنده بودنم چه فايده‏اى مى‏تواند داشته باشد؟ معناى زندگى يعنى آن چيزى كه انسان به خاطر آن زندگى مى‏كند. معناى زندگى يعنى آن چيزى كه انسان به خاطر آن تلاش و كوشش مى‏كند. معناى زندگى آن چيزى است كه انسان به خاطر آن سختى‏ها را تحمل مى‏كند. معناى زندگى آن چيزى است كه حتى انسان حاضر است به خاطر آن بميرد و جانفشانى مى‏كند. »معناجويى« يعنى جستجو جهت يافتن پاسخ براى موارد ياد شده و »معنادارى« يعنى برخوردارى از پاسخ‏هايى روشن و صريح براى موارد ياد شده. يافتن معناى زندگى به انسان جهت مى‏دهد و مايه پويايى و تحرك مى‏شود و به انسان انرژى براى تلاش و زندگى كردن مى‏دهد و توان بردبارى و مقاومت را افزايش مى‏دهد.

ضرورت معنا

خداوند متعال انسان را آفريده و آفرينش او عبث و بيهوده نبوده است. قرآن كريم در اين باره مى‏فرمايد:
»أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَاتُرْجَعُونَ»1
آيا گمان مى‏كنيد كه شما را بيهوده آفريديم و شما به سوى ما باز نمى‏گرديد«.
چون «آفرينش» انسان بيهوده نيست، »آفريده خدا« نيز بيهوده‏گرا نيست. انسان موجودى است كمال‏گرا و هدفمند است كه از بيهودگى، بى‏معنايى و بى هدفى سخت گريزان است و لذا بيهودگى و پوچى چنين موجودى را ارضاء نمى‏كند. براى چنين موجودى اگر زندگى معنا و هدفى نداشته باشد، زنده ماندن هم ارزشى نخواهد داشت؛ هر چند تمام امكانات زندگى براى او فراهم باشد.
به بيان ديگر آنچه موجب شكست و نا اميدى مى‏شود، »ناكامى در معنا يابى« است نه ناكامى در رفاه و جاه. همان‏گونه كه انسان جسمى دارد و جانى دارد، زندگى نيز داراى دو بخش است: «مواد زندگى» و »معناى زندگى« همان اندازه كه جان بر جسم برترى دارد، معناى زندگى نيز بر مواد زندگى برترى دارد. يك نويسنده آمريكايى در شرح حال خود مى‏گويد در مسيرى حركت مى‏كردم كه جامعه آن را خوشبختى مى‏داند و همه اجزاى خوشبختى را به دست آوردم: تحصيلات بالا، شغل خوب، در آمد بالا، مسكن، وسيله نقليه و... هر چند تمام كارهايى را كه جامعه براى خوشبخت شدن ديكته مى‏كند، انجام داده بودم اما هيچ دليلى براى ادامه زندگى نمى‏يافتم. نمى‏دانستم چرا زنده‏ام و چرا زنده بودنم مى‏تواند مهم باشد. زندگى هيچ معنايى براى نداشت.2 اين نويسنده تا مرز خودكشى پيش مى‏رود ولى به‏ناگاه براى زندگى خود معناييى مى‏يابد و دوباره به زندگى بر مى‏گردد. معنادارى زندگى يكى از نيازهاى اساسى بشر است كه بدون آن حتى تأمين بودن همه نيازهاى ديگر نيز گره‏گشا نخواهد بود. چند سال پيش يك نظرخواهى عمومى در فرانسه صورت گرفت كه نتيجه آن نشان داد 89% از شركت كنندگان در اين نظرخواهى اظهار داشتند كه انسان »چيزى« لازم دارد كه به خاطر آن زندگى كند و 61% اذعان داشتند كه كسى يا چيزى در زندگى آنان هست كه حاضرند به خاطرش بميرند.3
اين مطالعات نشان مى‏دهد كه »معنا جويى« در اغلب انسان‏ها يك حقيقت و يك نياز اساسى است. هر انسانى و در هر جامعه‏اى اگر معنايى براى حيات خود نيابد، به بن‏بست و نااميدى كشيده مى‏شود. آنچه به افراد و جوامع، پويايى، حركت و اميد مى‏دهد و آنان را به قله‏هاى موفقيت و سربلندى مى‏رساند، معنادارى حيات است.

ضرورت ارزشمندى معنا

این مبحث به امید خدا ادامه خواهد داشت

zoha
چهارشنبه 04 خرداد 90, 03:14 بعد از ظهر
اگر شما بخواین با کسی که به قران و مطالب اون اعتقاد نداره صحبت کنین معنای زندگی رو چطوری تبین می کنین؟ (یا نه اصلا با همچین کسی صحبت نمی کنین ؟)به عبارت دیگه چطوری میشه از طریق معنای زندگی دین و اعتقاد دینی رو توجیه کرد؟

حامد
پنجشنبه 05 خرداد 90, 05:58 قبل از ظهر
سلام دوست خیلی عزیز
راستش خیلی متوجه سئوالت نشدم اما به اون اندازه ای که متوجه شدم می گم
وقتی ما برای زندگی ما ابتدایی هست پس انتهایی هم وجود داره خوب باید ببینیم اون انتها کجاست ؟ بی معنی پوچه یا نه جهت و یا هدفی داره ؟؟؟؟
وقتی در جهانی زندکی می کنیم که سراسر حکمته نمی شه انتهای اون جهان بی حکمت باشه
مثل اینکه کسی یه کشتی سا خته باشه که که تمام ظرائف در اون روی دقیق ترین حکمت ها ساخته شده باشه اما کشتی در دریا بی هدف حرکت کنه و سازنده هدفی و دنبال نکنه از حرکت کشتی این خنده داره :lol:

zoha
شنبه 07 خرداد 90, 11:40 قبل از ظهر
سلام استاد بسيار محترم
براي زندگي ما ابتدايي هست رو لطفا با تفصيل توضيح بفرماييد
تازه اگه اين ابتدا و انتها رو هم فرض بگيريم ابتدا و انتهاي جهان هم در معناداري زندگي ما و به عبارت ديگه در نگاه ما به زندگي تاثير اساسي داره و اين مساله ارتباط تنگاتنگي با مساله ازليت و ابديت (بي ابتدايي و بي انتهايي) داره. اينو هم روشن كنين (جسارتا البته!!!)
كي گفته جهان سراسر حكمته؟ (نزني ها اين خيلي شبهه مهميه :roll: )
بقيه سوالام براي بعد فقط توجه بفرماييد كه من گفتم از طريق معناي زندگي يه توجيه براي دين بيار (اين كه سوال رو اينطوري مطرح كردم دليل داره به قول خودتون در ادامه بحث روشن ميشه)
راستي معنا فقط به معناي هدف و غايت نيست به معاني ديگه اي هم هست

mohhammad$adeq
سه شنبه 10 خرداد 90, 02:38 بعد از ظهر
سلام
مثال درستش اینه
کسی وارد خونه ای میشه که در نهایت نظمه اما ازون جا
که نمیبینه
پاش به وسائل برخورد میکنه
به زمین و زمان بد و بیراه که..
تو روایت داستانی در باره پیرزنی هس که
پیامبر ازش میپرسه الله رو چگونه شناختی
دست از چرخنخ ریسیش ور میداره
وایمیسته
میگه نسبته این چرخ رو با این جهان حساب کنید..
شما عقلا وقتی میبینید 1 بنا در نهایت اتقانه
آیا میگید فتبارک الله احسن الخالقین
یا میگید نه فرقی بین این قصر و 1 خرابه نیس.
مثال دیگه
تو راه میبینید جنایتی شده
آیا بجز جانی فاعل اینه؟
اکثر این ها روایات آقا رسول الله صلی الله علیه واله است.

zoha
چهارشنبه 11 خرداد 90, 12:50 بعد از ظهر
جناب mohamad$adeq اگه به سوال من خوب دقت کنید متوجه می شید که بحث سر اینه که کی میگه این بنا یه قصره و یه خرابه نیست؟ اصلا من هر چی چشمم رو بیشتر باز می کنم به هم ریختگی وسایل این خونه رو بیشتر می بینم.
اقای حامد به سوالای قبلی من جواب بدید لطفا

حامد
پنجشنبه 12 خرداد 90, 08:58 بعد از ظهر
سلام


براي زندگي ما ابتدايي هست رو لطفا با تفصيل توضيح بفرماييد
خب اینکه واضحه که هر کسی یه روزی به دنیا اومده هرکی هم یه سنی داره من که کسی سراغ ندارم که سنش بی نهایت باشه شما چطور ؟؟؟


تازه اگه اين ابتدا و انتها رو هم فرض بگيريم ابتدا و انتهاي جهان هم در معناداري زندگي ما و به عبارت ديگه در نگاه ما به زندگي تاثير اساسي داره و اين مساله ارتباط تنگاتنگي با مساله ازليت و ابديت (بي ابتدايي و بي انتهايي) داره. اينو هم روشن كنين (جسارتا البته!!!)
شما می گیید ارتباط داره خب شما هم مشخص کنید نقشش چیه در معنا داری ؟
اما انقدر می دونم که کسی که قائل به توحید است عالم ازلی نمی دونه

كي گفته جهان سراسر حكمته؟ (نزني ها اين خيلي شبهه مهميه :roll: )

این شبهه معروفیه اما حکمت تو جهان خیلی واضحه این شبهه برای زمانی که علم مثل الان پیشرفت نکرده بود ولی هرچه به جزئیات عالم نگاه می کنیم و دقت بیشتر می کنیم این حکمت نمایان تره
کسانی که منکر حکمت می شن باید دلیل بیارن


از طريق معناي زندگي يه توجيه براي دين بيار
بازم نفهمیدم منظورت چیه به جون خودم

راستي معنا فقط به معناي هدف و غايت نيست به معاني ديگه اي هم هست
خب اینجا منظور ما هدف غایت است

zoha
چهارشنبه 15 تیر 90, 02:26 بعد از ظهر
اصلا به نفع دین نیست که فهم وجود حکمت در جهان رو به پیشرفتهای علمی ارجاع بدید اتفاقا از موقعی که علم قادر شد هر چیزی رو کشف ، دریافت و پیش بینی کنه شکوه و عظمت عالم در نظر انسان فروریخت (یه نگاه به تاریخ 200 سال اخیر اروپا بندازید اینو می بینید) الان یه مفهومی هست با عنوان god of gaps . در موردش یه سرچی بکنید می بینید که دیگه هیچ چیزی برای انسان امروز که مجهز به علم هست عجیب و ستودنی نیست - البته این خیلی واقعیت تاسف باریه اما هست - و اتفاقا یکی از علت های مطرح شدن مساله ای به نام معنای زندگی در ذهن انسان امروزی همینه
به قول خودتون : ادامه دارد :!:

حامد
دوشنبه 20 تیر 90, 06:53 بعد از ظهر
اصلا به نفع دین نیست که فهم وجود حکمت در جهان رو به پیشرفتهای علمی ارجاع بدید اتفاقا از موقعی که علم قادر شد هر چیزی رو کشف ، دریافت و پیش بینی کنه شکوه و عظمت عالم در نظر انسان فروریخت (یه نگاه به تاریخ 200 سال اخیر اروپا بندازید اینو می بینید) الان یه مفهومی هست با عنوان god of gaps . در موردش یه سرچی بکنید می بینید که دیگه هیچ چیزی برای انسان امروز که مجهز به علم هست عجیب و ستودنی نیست - البته این خیلی واقعیت تاسف باریه اما هست - و اتفاقا یکی از علت های مطرح شدن مساله ای به نام معنای زندگی در ذهن انسان امروزی همینه
به قول خودتون : ادامه دارد :!:
دقت کن منظورم این بودکه با پیشرفت علم می توان نظم این عالم را بهتر فهمید حالا مردم اقبال داشته باشند یا نداشته باشند

zoha
سه شنبه 21 تیر 90, 12:24 بعد از ظهر
اولا که اصلا تلازمی بین پیشرفت علم و یافتن نظم عالم وجود نداره. اصلا مساله اینه که خود علم از مهمترین علتهاییه که باعث میشه ماورالطبیعه در عالم بیکار بمونه :!: :!: :!:
و یکی از ریشه های بی معنایی امروز همینه حالا با این وضعیت شما یک انسان پوچ رو هر چه بیشتر از طریق علم متوجه ماورالطبیعه بکنین کمتر موفق میشین که اونو از بی معنایی در بیارین

حامد
جمعه 24 تیر 90, 01:50 قبل از ظهر
اولا که اصلا تلازمی بین پیشرفت علم و یافتن نظم عالم وجود نداره. اصلا مساله اینه که خود علم از مهمترین علتهاییه که باعث میشه ماورالطبیعه در عالم بیکار بمونه
اگه من از پیشرفت علم متوجه کارکرد سلول یا کبد در بدن انسان بشم و از اون متوجه نظم در این دستگاه ها بشم اشتباه کردم
حالا بعضی ها ماوراد الطبیعه تعطیل کردند تقصیر ما چیه

zoha
جمعه 24 تیر 90, 01:39 بعد از ظهر
اگه با همون علم متوجه بشین که این سلول رو خدا نیافریده چی؟
من اینجا نمی خوام در مورد علم و توانای های علم حرف بزنم. اما شما که در مورد معنای زندگی صحبت کردین باید بدونین در زمان سلطه ی علم چطور باید در مورد این موضوع صحبت کرد.
شما می گید زندگی ابتدا و انتهایی داره (واین مساله وقتی در مورد معنای زندگی حرف می زنیم خیلی مهمه) اما هیچ دلیلی برای این حرف وجود نداره !!!
البته که من هم می دونم زندگی شخص من و شما ابتدا و انتها داره و فقط یک دیوانه می تونه منکر همچین چیزی بشه و من نمی دونم شما چرا فکر کردین که منظور من از ابتدا و انتها داشتن زندگی یعنی این :!:
اما مساله ابتدا و انتهای زندگی به معنای کلی اونه...

حامد
سه شنبه 28 تیر 90, 11:00 بعد از ظهر
اگه با همون علم متوجه بشین که این سلول رو خدا نیافریده چی؟
من اینجا نمی خوام در مورد علم و توانای های علم حرف بزنم

من ابدا علم را به عنوان وحی منزل و یک مطلب صد در صد درست فرض نکردم فقط گفتم برای مقدمات استدلال نه برای اصل مقدمه برای جا انداختن ان یا بیان بهتر ان از علم استفاده کرد

اما شما که در مورد معنای زندگی صحبت کردین باید بدونین در زمان سلطه ی علم چطور باید در مورد این موضوع صحبت کرد.
ان شا ئ الله یاد می گیریم به کمک شما

مهاجر 202
شنبه 12 شهریور 90, 03:39 بعد از ظهر
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
فکر کنم پستها از یه جایی به بعد به مبحث مربوط نیست و وارد مباحث کلامی و توحیدی شده .
پیشنهاد میکنم انهایی که نظام عالم را ربوبی میدانند و به غایتمند بودن ان اعتقاد دارند و شیعه دوازده امامی هستند وارد بحث شوند و جاری بودن امامت در جای جای قران و کائنات را محل بحث بدانند و حقیقت امامت را در شیعه مورد کند و کاو قرار دهند .

mohammad.s
پنجشنبه 17 شهریور 90, 10:35 قبل از ظهر
ما چیزی از بحث نفهمیدیم :lol: :lol:

حامد
سه شنبه 22 شهریور 90, 08:00 بعد از ظهر
کجاش نفهمیدی
بگو توضیح بدم