🟡 چرا مردگان خود را کنار قبور اهل بیت دفن می کنیم؟

🔴 البرسي في المشارق عن ابن نباتة أن أمير المؤمنين*كان يوما جالسا في نجف الكوفة فقال لمن حوله : من يرى ما أرى؟فقالوا : وما ترى يا عين الله الناظرة في عباده؟ فقال : أرى بعيرا يحمل جنازة* ورجلا* يسوقه* ورجلا*يقوده ، وسيأتيكم بعد ثلاث فلما كان اليوم الثالث قدم البعير والجنازة مشدودة عليه*ورجلان*معه ، فسلما على الجماعة ، فقال لهما أمير المؤمنين*بعد أن حياهم : من أنتم ومن أين أقبلتم و من هذه الجنازة ولماذا قدمتم؟ فقالوا : نحن من اليمن ، وأما الميت فأبونا وإنه عند الموت أوصى إلينا فقال : إذا غسلتموني وكفنتموني وصليتم علي فاحملوني على بعيري هذا إلى العراق فادفنوني*هناك*بنجف الكوفة ، فقال لهما أمير المؤمنين: هل سألتماه لماذا؟ فقالا : أجل قد سألناه فقال :*يدفن*هناك*رجل*لو*شفع يوم القيامة لاهل الموقف*لشفع ، فقام أمير المؤمنين**وقال : صدق ، أنا والله ذلك*الرجل.»

🟠 برسیّ در المشارق از ابن نباته روایت کرده است که امیرالمؤمنین روزی در نجف کوفه نشسته بود و به کسانی که در کنارش بودند گفت: چه کسی آن چه من می*بینم را می*بیند؟ گفتند: چه می*بینی ای چشم بینای خدا بر بندگانش؟ گفت: شتری را می*بینم که جنازه ای را حمل می*کند، مردی سوار بر آن است و مردی افسارش را در دست دارد. بعد از سه روز نزد شما می*رسند. وقتی روز سوم شد شتر آمد و جنازه به آن بسته شده بود و دو مرد همراه آن بودند. آن دو بر جماعت سلام دادند. امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از سلام به آن*ها فرمود: شما که هستید، از کجا آمدید، این جنازه همراه شما کیست و برای چه آمدید؟ گفتند: ما از یمن آمدیم. میّت پدرمان است که زمان مرگش به ما وصیّت کرد و گفت: وقتی مرا غسل دادید و در کفن پیچیدید و بر من نماز خواندید، مرا با این شترم به عراق ببرید و در آن جا در نجف کوفه دفنم کنید. امیرالمؤمنین علیه السلام به آن*ها فرمود: آیا از او پرسید چرا؟ گفتند: از او پرسیدیم، گفت: در آن جا مردی دفن می*شود که اگر روز قیامت برای اهل آن جا شفاعت کند، پذیرفته می*شود. امیرالمؤمنین علیه السلام برخاست و فرمود: درست گفته است. به خدا قسم من همان مرد هستم.

📚بحار الأنوار جلد*41*صفحه 357