کسی که پشت سر امیرالمومنین بدگویی کند منافق است
بعد از غلبه بر قبیله معدی کرب که مرتد شده بودند؛ اميرالمؤمنين (ع) از ميان زنان اسير، كنيزكى را به خود اختصاص داد. خالد بن وليد (كه از بركنارى خود از فرماندهى لشكر ناراحت بود و از سرزنش و دستور نگهدارى آن حضرت گرفته خاطر شده بود و در پى فرصتى مي*گشت كه خرده بر كارهاى أمير المؤمنين عليه السّلام بگيرد) بريده را به نزد پيغمبر (ص) فرستاد و به او گفت: جلوتر از سپاهيان به مدينه برو و آن حضرت را از كردار على آگاه كن و بگو كه على از خمس كنيزكى را براى خود اختيار كرده و هر چه توانى پشت سر او بدگوئى كن.

بريده تا به در خانه رسول خدا (ص) رسيد، عمر او را ديدار كرد از جريان جنگ پرسيد و سبب اينكه او چرا جلوتر از ديگران به شهر مدينه آمده است، پس بريده عمر را آگاه ساخت كه آمده تا درباره على نزد پيغمبر (ص) بدگوئى كند و جريان انتخاب آن كنيزك را از خمس براى خودش بگوش عمر رسانيد، عمر گفت: به دنبال آن برو؛ زيرا پيغمبر (ص) از اين كارى كه على كرده است به*خاطر دخترش (فاطمه) خشمگين خواهد شد (و با اين سخنان عمرنيز او را تحريك كرد.)

پس بريده بر پيغمبر (ص) وارد شده و نامه خالد را به آن حضرت داد، پس رسول خدا (ص) شروع به خواندن كرد و هر چه مي خواند رنگ رخساره آن حضرت دگرگون مي*شد. بريده (براى اينكه مأموريت خود را كه از طرف خالد بن وليد و عمر داشت، انجام دهد) گفت: اى رسول خدا اگر شما در چنين كارى (كه على كرده است) رخصت دهيد (و آن را ناديده بگيريد) غنيمت و بهره مسلمانان دستخوش هوى و هوس شود (و هر كس بخواهد پيش از آنكه سهم ديگران داده شود براى خود چيزى بردارد.)

پيغمبر (ص) فرمود: «واى بر تو اى بريده منافق شدى و در دين خودت نفاق ورزيدى، همانا براى على بن ابى طالب از غنيمت حلال است، آنچه براى من حلال است (يعنى همچنان كه من اختيار دارم غنيمت*ها را به هركه خواهم دهم و به هر مصرفى بخواهم برسانم على نيز اين گونه است)، على بن ابى طالب بهترين مردمان است از براى تو و قوم تو و بهترين كسى است كه پس از خود براى همه امت به جانشينى مي*گذارم، اى بريدة بپرهيز و بترس از اينكه على را دشمن بدارى كه خدايت دشمن بدارد.»

بريدة گويد: در آن حال آرزو كردم كه زمين دهان باز كند و مرا در خود فرو برد، عرض كردم: پناه به خدا مي*برم از خشم و قهر خدا و خشم رسول خدا، اى رسول خدا براى من از خدا آمرزش بخواه و من از اين پس هرگز على را دشمن نخواهم داشت و در باره او جز نيكى سخنى نخواهم گفت. پس پيغمبر (ص) براى او از خدا آمرزش خواست(7)