ب) قداست زدایى از سیماى امیر مؤمنان(علیه*السلام)
اقدام دوم معاویه این بود كه از سیماى امام قداست زدایى كند و با این ترفند جایگاه او را از دل‏ها بزداید.
شهید مطهرى(ره) مى‏نویسد: «على(علیه*السلام) از دنیا رفت و معاویه خلیفه شد، بر خلاف انتظار معاویه، على(علیه*السلام) به صورت نیرویى باقى ماند و معاویه آن طورى كه اعمال بیرون از تعادل و متانتش نشان مى‏دهد، از این موضوع خیلى ناراحت‏ بود لهذا تجهیز ستون تبلیغاتى علیه على(علیه*السلام) كرد.»(25)
بخشى از تلاش‏هاى معاویه در این عرصه چنین است:
دستور داد در منابر رسما على(علیه*السلام) را سب كنند و آن را در خطبه‏هاى نماز و منابر رواج داد و با تهدید و ارعاب مردم را وادار به این كار مى‏كرد.
در موردى از احنف بن قیس خواست كه به على(علیه*السلام) لعن كند و او چون با اصرار معاویه رو به‏رو شد، بر منبر رفت و گفت:

«معاویه مرا به لعن على امر كرده است، معاویه و على اختلاف داشتند. به هر كدام ظلم شده است، او را دعا مى‏كنم. لعنت ‏خدا و ملائكه و خلق تو اى خدا بر كسى باد كه ظلم كرده است و لعنت تو بر فئه باغیه از اینها باد.» مردم هم گفتند: آمین.
صحابه منافق را وادار به جعل حدیث علیه امام مى‏كرد. از جمله سمرة بن جندب را با 400 هزار درهم وادار كرد بگوید آیه «من الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضات الله ...» (26) كه درباره على(علیه*السلام) در لیلة*المبیت است درباره ابن ملجم نازل شده است.
در این زمینه كار به جایى رسید كه دست‏ به بدعت در احكام هم زدند. مثلا چون در خطبه‏هاى نماز عید على(علیه*السلام) را سب مى‏كردند و مردم به خاطر این كه نشنوند از محل نماز خارج مى‏شدند، خطبه‏ها را مقدم بر نماز كردند. (27)
امام باقر(علیه*السلام) در مورد این اقدام بنى‏امیه مى‏فرمود: «و یروون عن على علیه*السلام اشیاء قبیحة و على الحسن و الحسین علیهماالسلام ما یعلم الله انهم قد رووا فى ذلك الباطل و الكذب و الزور(28)؛ مطالب زشتى را درباره على علیه*السلام و حسن و حسین علیه*السلام نقل مى‏كردند كه خدا مى‏داند همه‏اش باطل و دروغ و بهتان بود.»