براي پاسخ به سئوال*هاي بالا و يافتن دين ايرانيان باستان مي*توان نظريه جديدي را مطرح كرد كه با متون و آثار تاريخي به جا مانده، تناسب و سنخيت بيشتري دارد و مي*تواند به عنوان نظريه*اي جديد مورد نقد و نظر قرار گيرد و انحصار نظريه قبلي را از بين ببرد.
بر اساس نظريه جديد دين عمومي ايرانيان كهن و به تعبير ديگر دين مادر در فلات ايران، «آيين مجوس»* بوده است كه در طول تاريخ تغيير و تحولات و شاخه*هاي متعددي پيدا كرده است. يكي از اين شاخه*ها «آيين زرتشت» بوده كه توسط زرتشت تبليغ مي*شده، ولي همين شاخه هم بعدها تغيير و تحولات فراواني به خود ديده و با به قدرت رسيدن دولت ساساني تنها قرائتي خاص از آيين زرتشت رسميت يافته و مورد حمايت اين دولت قرار گرفته است و زرتشتيان امروزي با كمي تغيير و تحول ادامه*دهندگان سنت زرتشتي* همان قرائت خاص هستند و نمي*توان آنها را نماينده آيين زرتشت كه از سوي زرتشت تبليغ مي*شده يا آيين مجوس كه دين عمومي و اصلي ساكنين فلات ايران بوده است به حساب آورد.
ادله اين نظريه را مي*توان در موارد ذيل، چنين خلاصه كرد:
1ـ* روايات اسلامي بين آيين مجوس و آيين زرتشت فرق مي*گذارند. به عنوان مثال امام صادق(ع) در پاسخ فردي كه سئوال مي*كند آيا «زرتشت»*پيامبر مجوس بوده، مي*فرمايد: «زرتشت در ميان مجوس با زمزمه آمد و ادعاي نبوت كرد و عده*اي از آنان به او ايمان آورده و عده*اي او را انكار كرده و بيرونش كردند تا اينكه در بيابان طعمه درندگان شد.»
در حالي كه در روايتي ديگر امام(ع) كشته شدن پيامبر مجوس و سوخته شدن كتابش را توسط مردم دانسته و نام او را جاماسب معرفي مي*كند و مي*فرمايد: «مجوس پيامبري داشت كه او را كشتند و كتابش را سوزاندند. او كتابي كه در پوست دوازده هزار گاو نوشته بود را به ميان آنان آورد و به او جاماسب گفته مي*شد. » بنابر مفاد اين حديث، مي*توان گفت كه نام مجوس از جاماست اخذ شده و اين كتاب ربطي به اوستاي فعلي نداشته و تطبيق اين روايت و احاديث همگون بر كتاب اوستايي كه ادعا شده در دوره هخامنشي، بوده و در حمله اسكندر سوخته ادعايي بي*دليل است.
3ـ از ميان نويسندگان اسلامي مؤلف «تاج العروس» به خوبي بين آيين مجوس و آيين زرتشت فرق گذاشته و مي*نويسد: «مجوس بر وزن صبور مردي بود كه گوش*هاي كوچك كه براي ملت مجوس ديني وضع كرد و مردم را به آن فرا خواند، به طوري كه بعضي*ها گمان كرده*اند آن «زردشت» فارسي نيست؛ زيرا زردشت بعد از ابراهيم بوده در صورتي كه مجوس دين قديم است و زردشت بعدها آن را تجديد كرده و تغييراتي داده است كلمه مجوس معرب «منج گوش» است»
از ميان مستشرقين هم برخي معتقد به دوگانگي بين آيين زرتشت با آيين اصلي ايرانيان كهن بوده*اند و معتقدند «تا اندازه*اي قطعي است كه يك دين مزدايي نه تنها پيش از زرتشت وجود داشته، بلكه دير زماني پس از او هم بي*آنكه برخوردي با ساختمان دين او داشته باشند، وجود داشته است من ميان دين مزدايي و دين زرتشت كه تنها پرداخت ويژه*اي از دين مزدايي است، جدايي مي*نهم.»