پولس و شيوۀ تبليغي وي:

پولس در اولين قدم و براي از ميان برداشتن حواريون و جلوگيري از مخالفتهاي حواريون مأموريت ايشان را به تبليغ در ميان يهوديان محدود كرد:

« و چون ديدند كه بشارت نامختونان به من سپرده شد چنانكه بشارت مختونان به پطرس زيرا او كه براي رسالت مختونان در پطرس عمل كرد در من هم براي امت*ها عمل كرد» (غلاطيان 2 :7 ـ8 )

اين ادعاي پولس در حالي است كه پطرس خود را مأمور به تبليغ در ميان غير يهوديان مي*داند:
« آنگاه بعضي از فرقۀ فريسيان كه ايمان آورده بودند برخاسته گفتند: اينها را بايد ختنه نمايند... پطرس برخاسته بديشان گفت: اي براداران عزيز شما آگاهيد كه از ايام اول خدا از ميان شما اختيار كرد كه امتها از زبان من كلام بشارت را بشنوند و ايمان آورند» (اعمال رسولان 15 :5 ـ7 )
در اعمال رسولان باب 10 و 11 نيز آمده است كه پطرس، تبليغ بين يهوديان را از قبل آغاز كرده بود.

پولس پس از كنار نهادن حواريون به صراحت اعلام داشت كه انديشه*هايش را از حواريون نگرفته است: « اما اي برادران شما را اعلام مي*كنم از انجيلي كه من بدان بشارت دادم كه به طريق انسان نيست زيرا كه من آن را از انسان نيافتم و نياموختم مگر به كشف عيسي مسيح»

اين ادعاي پولس راه را براي إعمال نظرات شخصيش باز كرد. بدون شك پولس مبدع و مبتكر بسياري از اصول عقيدتي و عملي مسيحيت است.

جوان گريدي مي*نويسد: پولس به خاطر توسعه يافتن افكارش متهم شده است كه آن قدر مسيحيت را تغيير داد كه گويي مؤسسس دوم آن است. (مسيحيت و بدعتها/ ص47 )