????در صورتی که در سایت فاقد اکانت هستید می توانید - از این طریق عضو شوید
نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4






  1. Top | #1


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1

    جریان هارون و سامری

    بر همه عایشه های امروز لعنت

  2. 2 کاربر زیر بابت این پست از حامد، تشکر کرده اند:

    mahdi11 (جمعه 19 اردیبهشت 93),Yaser.76 (چهارشنبه 17 اردیبهشت 93)

  3. Top | #2


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    بسم الله الرحمن الرحیم

    قرآن کریم کتاب هدایت ،آخرین بشیر و نذیر الهی است . کتابی که سر گذشت هدایت گران و رهبران گمراهی را حکایت نموده است . حکایاتی که دانستن آنها برای ورود به صراط مستقیم ضروری است . چگونه انسان هایی از صراط مستقیم خدوند منحرف گشته و مفتون ابلیس گشتهاند .
    در این میان حکایت «گوساله سامری» حکایت غریبی است و گوساله پرستان سر گذشت عجیبی دارند .
    امتی که توسط حضرت موسی از اسارت فرعون خارج شدند و با موسی همراه گشتند و به خاطر ایشان دریا شکافته شد و «صحابیان » موسی علیه السلام به همراه پیامبرانشان از دریا به سلامت گذشتند . خداوند موسی علیه السلام و «صحابیان » اورا گرامی داشت و دشمن ایشان فرعون را همراه سپاهیانش در دریا هلاک نمود . الطاف خداوند متعال بر «اصحاب » موسی علیه السلام منحصر به شکافتن دریا و گذر از آن نبود .....
    موسی علیه السلام به امر پروردگار خویش بنی اسرائیل را تر ک نمود و دعوت حق را لبیک گفته و به کوه طور برای مناجات با پروردگار خویش رفت . از آنجایی که هیچ پیامبرب نبود که هنگام ترک امت خویش در میان قوم خود جانشین نگذارد و امت را سرگردان رها نماید . چرا که اراده خداوند بر این قرار گرفته بود که هیچ پیامبری نباید بدون و صی و جانشین باشد از این جهت بود که حضرت موسی علیه السلام به امر الهی هارون را به جانشینی خویش بر گزید و اورا بر مردم امیر قرار داد .
    ابلیس سوگند خورده بود که بر صراط مستقیم بنشیند و بندگان را از صراط مستقیم منحرف سازد و ابلیس چه بلای بزرگی بر سر قوم بنی اسرائیل و «اصحاب » موسی علیه السلام آورد ؟
    شاید اگر قرآن کریم حکایت «اصحاب » موسی علیه السلام را نقل نکرده بود باور نمودن آن بسیار دشوار بود . اما قرآن به صراحت بیان می دارد که مردم به خلیفه رسول خدا صلی الله علیه و آله پشت کردند و «صحابیان » پیامبر خدا دستور موسی علیه السلام را زیر پاگذاشتند و به کسی که خداوند اورا به خلافت و جانشینی بر گزدید، پشت کردند . عجیب تر آنکه یکی از« صحابیان »به نام سامری ،گوساله ای ساخت و « اصحاب » موسی علیه السلام رابه پرستش گوساله دعوت نمود .
    مگر می شود «اصحاب» رسول خدا و یاران پیامبر خدا که با او از دریا عبور کردند عادل نباشند ؟آیا می شود کسی رسول خدا و پیامبر بر حقش حضرت موسی علیه السلام راملاقات کرده باشد و فیض «مصاحبت » با او را داشته باشد؛ اما گوساله پرست شود ؟
    قرآن کریم که باطل در آن راه ندارد به صراحت این پرسش ها را پاسخ می دهد .آری ! «اصحاب » موسی علیه السلام گوساله پرست شدند و «صحابی » بودنشان ایشان را سودی نبخشید . ایشان مغضوب خداوند قرار گرفتند و «اجتهاد » ایشان در پرستش گوساله نتوانست غضب و عذاب الهی را از ایشان دور سازد .
    بسم الله الرحمن الرحیم

    قرآن کریم کتاب هدایت ،آخرین بشیر و نذیر الهی است . کتابی که سر گذشت هدایت گران و رهبران گمراهی را حکایت نموده است . حکایاتی که دانستن آنها برای ورود به صراط مستقیم ضروری است . چگونه انسان هایی از صراط مستقیم خدوند منحرف گشته و مفتون ابلیس گشتهاند .
    در این میان حکایت «گوساله سامری» حکایت غریبی است و گوساله پرستان سر گذشت عجیبی دارند .
    امتی که توسط حضرت موسی از اسارت فرعون خارج شدند و با موسی همراه گشتند و به خاطر ایشان دریا شکافته شد و «صحابیان » موسی علیه السلام به همراه پیامبرانشان از دریا به سلامت گذشتند . خداوند موسی علیه السلام و «صحابیان » اورا گرامی داشت و دشمن ایشان فرعون را همراه سپاهیانش در دریا هلاک نمود . الطاف خداوند متعال بر «اصحاب » موسی علیه السلام منحصر به شکافتن دریا و گذر از آن نبود .....
    موسی علیه السلام به امر پروردگار خویش بنی اسرائیل را تر ک نمود و دعوت حق را لبیک گفته و به کوه طور برای مناجات با پروردگار خویش رفت . از آنجایی که هیچ پیامبرب نبود که هنگام ترک امت خویش در میان قوم خود جانشین نگذارد و امت را سرگردان رها نماید . چرا که اراده خداوند بر این قرار گرفته بود که هیچ پیامبری نباید بدون و صی و جانشین باشد از این جهت بود که حضرت موسی علیه السلام به امر الهی هارون را به جانشینی خویش بر گزید و اورا بر مردم امیر قرار داد .
    ابلیس سوگند خورده بود که بر صراط مستقیم بنشیند و بندگان را از صراط مستقیم منحرف سازد و ابلیس چه بلای بزرگی بر سر قوم بنی اسرائیل و «اصحاب » موسی علیه السلام آورد ؟
    شاید اگر قرآن کریم حکایت «اصحاب » موسی علیه السلام را نقل نکرده بود باور نمودن آن بسیار دشوار بود . اما قرآن به صراحت بیان می دارد که مردم به خلیفه رسول خدا صلی الله علیه و آله پشت کردند و «صحابیان » پیامبر خدا دستور موسی علیه السلام را زیر پاگذاشتند و به کسی که خداوند اورا به خلافت و جانشینی بر گزدید، پشت کردند . عجیب تر آنکه یکی از« صحابیان »به نام سامری ،گوساله ای ساخت و « اصحاب » موسی علیه السلام رابه پرستش گوساله دعوت نمود .
    مگر می شود «اصحاب» رسول خدا و یاران پیامبر خدا که با او از دریا عبور کردند عادل نباشند ؟آیا می شود کسی رسول خدا و پیامبر بر حقش حضرت موسی علیه السلام راملاقات کرده باشد و فیض «مصاحبت » با او را داشته باشد؛ اما گوساله پرست شود ؟
    قرآن کریم که باطل در آن راه ندارد به صراحت این پرسش ها را پاسخ می دهد .آری ! «اصحاب » موسی علیه السلام گوساله پرست شدند و «صحابی » بودنشان ایشان را سودی نبخشید . ایشان مغضوب خداوند قرار گرفتند و «اجتهاد » ایشان در پرستش گوساله نتوانست غضب و عذاب الهی را از ایشان دور سازد .
    بر همه عایشه های امروز لعنت

  4. تشکر شده توسط :

    Yaser.76 (چهارشنبه 17 اردیبهشت 93)

  5. Top | #3


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    قرآن کریم کتابی برای سرگرمی نیست . قصه های قرآن حق است و حقیقت . قصصی که راه را برای حق پویان و حق جویان روشن می سازد . بی شک باید قصه گوساله و سامری تکرار شدنی باشد که این کتاب هدایت آن را بازگو می نماید . و نسبت به آن هشدار می دهد . هشدار که باید هارون زمان را یافت و در پناه او قرار گرفت تا از شر مکر شیطان در امان بود . مکری که در نتیجه آن دنباله رو سامری ها و عابد گوساله خواهی شد . چه زیبا قرآن، روشن ساخته است که ارزش انسان ها در هر زمان به پیروی از هارون های زمان و حجت های خداوند است نه به «صحابی » بودن . چه بسیار از «صحابیان » پیامبر خدا حضرت موسی که گوساله پرست شدند !
    قرآن کریم معجزه پیامبر رحمت است . و نبی مکرم اسلام پیامبر خدایی است که هدایت کننده اهل آسمان ها و زمین می باشد . خداوند متعال برای در امان ماندن از فتنه «گوساله پرستی» فقط به ذکر داستان گوساله وسامری اکتفا ننموده است بلکه برای اینکه «گوساله پرستان » از حق پرستان تمییز داده شوند میزانی در میان امت معرفی نموده است که اگر آن میزان شناخته نشود مومن از منافق (گوساله پرست) شناخته نخواهد شد . از این رو در غدیر خم دستور الهی بر پیامبر رحمت آمد که ای رسول ما ابلاغ کن آنچه را که در باره ولایت علی بن ابیطالب بر تو نازل گشته است که اگر ابلاغ نکنی رسالت خداوند به پایان نرساندی و خداوند تو را از شر« گوساله پرستان » و « سامری » های ای امت خفظ خواهد کرد .
    پیامبر خدا این مهم را ابلاغ نمود و دین الهی کامل گشت و «گوساله پرستان » مایوس شدند از اینکه بتوانند دین شیطان را بر روی زمین حاکم کنند . چرا که راه هدایت همواره با وجود غدیر روشن خواهد ماند . هر آنکس که غدیر شناس شد ،گوساله پرست نخواهد شد الا اینکه پا بر روی عقل و انصاف خویش بگذارد . و تا غدیر در این عالم موجود است شیطان نمی تواند بر راه راست غلبه پیدا کند هرچند که شبهاتی شیطانی بسازد و عده ای را به بهانه «عدالت تمام صحابی !» تابع «گوساله » نماید .
    آری ! در غدیر خلافت الهی حضرت امیر المومنین صلوات الله علیه و ولایت الهی او بر مردم ابلاغ شد و از همه گان بر این خلافت و ولایت و امارت بیعت گرفته شد . پیامبر اعظم بنا بر سنت الهی که جاری در تمام انبیا الهی بود وصی و خلیفه خویش را از جانب پروردگار تعیین فرمود. پس از این تعیین و معرفی وظیفه مردم بود که بر اطاعت او همت گمارند و ولایت او را بپذیرند .
    اما ابلیس و سامری های این امت کجا می توانند تحمل کنند که همه مردم دست به دست یکدیگر به ریسمان الهی چنگ زده و امیر المومنین را دوست داشته باشند و ولایت او را گردن نهند که در این صورت خداوند جهنم را خلق نمی نمود .
    سامری های امت باید کاری می کردند . «گوسااله » سامری زمان موسی به آتش کشیده شده بود . و خاکسترش را به باد داده بودند از این رو باید گوساله ای دیگر برای انحراف می تراشیدند .
    سقیفه محل تجمع سامری های امت شد . تجمعی برای فراموش کردن غدیر و تکاپویی برای فراموشاندن غدیر . به ظاهر امر استدلال به خویشاوندی و یاری پیامبر است و تمسک به سبقت داشتن در ایمان آوردن . درنتیجه خر فروشی و گورکنی نقش سامری را بازی می کنند و با فرزند مرد مگس خوار بیعت می کنند و به زور شمشیر بنی اسلم مخالفان را ساکت می کنند .
    آری ! اینگونه بود که خفاشان از سقیفه پر کشیدند و خوشحال از اینکه خورشید غدیر را خاموش کردند اما غافل از اینکه خداوند نور خویش را تمام خواهد کرد .
    هر چند پیامبر خدا از دنیا رفته بود و به گمان سقیفه اییان دیگر نمی توانست خورشید غدیر را طالع نماید . اما خورشید غدیر توسط تنها یادگار پیامبر و ریحانه او طالع شد اما اینبار خورشید غدیر چه طلوع سرخی داشت ؟!
    طلوع سرخ غدیر در پشت در بود ، در میان آتش نمرود و زیر تازیانه «گوساله پرستان» اما به تحمل همه مصیبت ها خورشید غدیر در میان خون هایی که از سینه ایی زخمی می چکید طلوع کرد مصیبتی مانند سقط شدن جنینی شش ماه توسط ضربه ای لگد توسط سامری این امت و.....
    این گونه بود که خورشید خونین غدیر فروزان باقی ماند و هر چند که حزب شیطان آتشی مانند آتش نمرود مهیا کرد اما در نابود نمودن غدیر ناتوان و ناکام ماند . چرا که حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها به همه آموخت که غدیر تا قیام قیامت باقی ماندنی است .
    از این جهت است که همیشه خفاشان شب پرست از بزرگداشت فاطمیه می هراسند و حق پرستانی که زیر بار «گوساله پرستی»نمی روند فریاد غربت مادر مظلومه امام زمان را سر می دهند . چرا که نیک یافته اند که نمی توان غدیر را درک نمود و فهمید الا اینکه مصائب فاطمه زهرا سلام الله علیها را در ک نمود . مگر می شود اسلام حقیقی را شناخت بدون شناخت فاطمه زهرا سلام الله علیها ؟
    آری ! فاطمه زهرا سلام الله علیها فدایی راه غدیر بود . غدیری که برای هر زمانی، امام زمانی تعیین نموده است .
    بازگویی شهادت ان مظلومه یعنی هشدار که امام زمانت را فراموش نکنی هشدار که غیر امام زمانت را مطیع نباشی
    چگونه می توان اجر رسالت که محبت به فاطمه زهرا سلام الله علیها است را ادا کرد بدون بازگو نمودن زندگی و سیره حق خواهی آن مظلومه شهیده ؟
    به راستی چه وظیفه ای در مقابل ایثار و گذشت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خواهی داشت ؟ بی شک اولین وظیفه در مقابل آن بانوی مکرمه اقرار به کوتاهی و قصور است باید به خود نهیب زد آیا در مقابل آن همه رنج ها و مصائب زنده نگاه داشتن یاد او و حق جویی های او کاری زیادی در برابر مصائب او خواهد بود ؟ آیا نباید با تمام توان خویش یاد و ذکر امام زمان خویش آخرین فرزند او و منتقم خون آن مظلومه را زنده نگاه داشت ؟
    بی شک قصور در حق او و عدم انجام وظایف نسبت به آن بانوی عظیم الشان حسرتی ابدی و پشیمانی دائمی به همراه خواهد داشت .
    زنده کردن نام او یعنی زنده کردن حق و میراندن باطل باطلی که به نام «عدالت صحابی»جرعه جرعه به خورد مستضعفان داده می شود
    زنده نگاه داشتن نام او یعنی نمی توان هم فاطمی بود و هم آتش زننده خانه او را عادل دانست فاطمی بودن یعنی هر آنکس که با فاطمه است برادر ما است فاطمی بودن یعنی آزار دهنده اورا اذیت کننده خدا ورسول او بدانیم اگرچه از بزرگان و سابقین صحابی پیامبر باشند .
    بر همه عایشه های امروز لعنت

  6. تشکر شده توسط :

    Yaser.76 (چهارشنبه 17 اردیبهشت 93)

  7. Top | #4


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    بر همه عایشه های امروز لعنت

  8. 2 کاربر زیر بابت این پست از حامد، تشکر کرده اند:

    mahdi11 (جمعه 19 اردیبهشت 93),Yaser.76 (چهارشنبه 17 اردیبهشت 93)


کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •