مفهوم واژه ظهر و بطن
براي آشنايان به لغت عربي و فارسي، واژه ظهر و بطن و ظاهر و باطن بدان حدّ روشن مي*نمايد كه چه بسا احساس نياز به فهم معناي لغوي آن نداشته باشند، ولي اين روشني بدان معنا نيست كه دقايق و ريشه*هاي بيان شده در كتابهاي لغت عرب و لغات قرآني، ره*آوردي براي ايشان نداشته باشد.
راغب اصفهاني در پژوهش لغوي ـ قرآني خود، ذيل واژه «بطن» مي*نويسد:
«ظهر، اصلش آن است كه چيزي بر روي زمين باشد و ناپيدا نباشد، و بطن وقتي به كار مي*رود كه چيزي در عمق زمين باشد و پنهان شود، سپس [اين استعمال گسترش يافته و به معناي] هر چيز آشكاري به كار رفته كه با چشم قابل ديدن باشد، يا با بصيرت ... و گاهي از ظاهر و باطن، امور دنيوي و امور اخروي قصد مي*شود، و گاهي نيز معارف آشكار و معارف پنهان (جليه و خفيه) و گاهي نيز مراد علوم مربوط به دنيا و آخرت است.» 4
وي در معناي «بطن» مي*نويسد:
«اصل بطن «عضو»ي از بدن است كه جمع آن بطون است. خداوند متعال مي*فرمايد:
«وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ» نجم / 32
... و در آن موقع كه به صورت جنينهايي در شكم مادرانتان بوديد
و قد بطنته؛ يعني به بطن (و ژرفاي) آن رسيدم. بطن ضد ظهر است، در هر چيز، به سمت پايين، بطن گفته مي*شود و به سمت بالا ظهر و «بطن الامر» و «بطن البوادي» و «بطن من العرب» به اين معني تشبيه شده است ... هر موضوع پيچيده نيز داراي بطن است و هر موضوع ظاهر (روشني) ظهر است و آنچه با حس درخور احساس باشد، ظاهر و هر چيزي كه با حسّ درك نشود، باطن ناميده مي*شود.
خداوند مي*فرمايد:
«وَذَرُوا ظَاهِرَ الإثْمِ وَبَاطِنَهُ ...» انعام / 120
گناهان آشكار و پنهان را رها كنيد.»