????در صورتی که در سایت فاقد اکانت هستید می توانید - از این طریق عضو شوید
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 21






  1. Top | #1


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1

    Angry پرچم*دار سامري*هاي امت پيامبر (ص) كيست؟

    گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»، حامد صارم؛ پیامبر گرامی اسلام فرمودند: «هر آنچه که در امت*های گذشته اتفاق افتاده است در این امت نیز مو به مو واقع خواهد شد» (1). در قرآن کریم بسیار درباره اتفاقات امت*های گذشته آیه نازل شده است و این آیات شرح افعال و کردار ایشان را برای ما شرح داده است.

    گذشته از نکات ارزنده*ای که این قصص قرآنی برای تدبر کنندگان در قرآن دارد، نکته بسیار مهمی که وجود دارد تکرار این اتفاقات در این امت است. خداوند داستان امت*های گذشته را بیان می*کند و عاقبت ظالمین را به خواننده نشان می*دهد و سرنوشت صالحین نیز روشن می*گردد.

    قصص قرآني در همه زمان*ها تكرار مي*شود

    از آنجا که تمام داستان*های قرآن واقعیت می*باشد و هیچ یک از قصص قرآنی زاییده وهم و خیال نیست، تمام این سرگذشت*ها، اتفاقاتی است که رخ داده است و بنابر احادیث نبوی این اتفاقات عینا در این امت تکرار خواهد شد.

    این نکته بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا در هر زمانی که ما قصص قرآن را مطالعه می*کنیم در همان زمان آیات شریفه جاری و ساری است. در واقع، ما صرفا شرح حالی از گذشتگان را مطالعه نمی*کنیم بلکه اتفاقاتی که خودمان در آن قرار داریم را مرور می*نماییم.

  2. Top | #2


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    گوساله پرستی مردم پس از ديدن نشانه*هاي خدا

    یکی از وقایع مهمی که قرآن برای ما نقل می*کند واقعه گوساله پرستی مردم بنی اسرائیل می*باشد. خداوند متعال شدیدا گوساله پرستی این قوم را مورد مذمت و نکوهش قرار داده و برای گوساله پرستان در صورت عدم توبه عذابی سخت مقرر فرموده است.

    واضح است که گوساله پرستی نفی و انکار خداوند است لذا مورد غضب خدا قرار می*گیرد. در زشت و قبیح بودن این کار سخنی نیست بلکه سخن در این است که مردم چگونه بعد از اینکه نشانه*های خدا را به آشکار می*بینند به سمت گوساله پرستی می*روند.

    در كنار هر گوساله*اي كه پرستش مي*شود يك سامري وجود دارد

    تا وقتی کسی نباشد که گوساله را تزیین کرده و به آن لباسی از حق بپوشاند و طوری آن را جلوه دهد که مردم فریب آن را بخورند هیچ کس گوساله پرست نمی*شود. در حقیقت، هر گوساله*ای که مورد پرستش قرار می*گیرد یک سامری در کنار آن قرار دارد که با فتانت و تیزهوشی مردم را فریب داده و وادار به گوساله پرستی می*کند.

    اگر در قوم بنی اسرائیل سامری برای ساختن گوساله تلاش نمی*کرد و به این فتنه دامن نمی*زد کسی گوساله پرست نمی*شد. با فتنه سامری بود که مردم دست از حجت خداوند یعنی هارون برادر حضرت موسی برداشتند و تحت ولایت گوساله قرار گرفتند.

  3. Top | #3


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    سامري*هايي كه بعد از شهادت پيامبر (ص) در امت او پديد آمدند

    در میان بنی اسرائیل، هنگامی که حضرت موسی غایب شد و به کوه طور رفت مردم دست از خلیفه تعیین شده توسط حضرت موسی برداشتند و گوساله پرست شدند و در امت اسلام نیز بعد از شهادت پیامبر این اتفاق افتاد.

    هر گاه در منصبی، فرعونی حکومت کند و مردم ولایت آن فرعون را بپذیرند همان طور که ولایت گوساله را پذیرفتند باید به دنبال سامری بود و دید که سامری آن فرعون کیست که مردم را با تزویر وادار به قبول ولایت گوساله زمانشان کرده است.

    در روایات عده*ای به عنوان سامری این امت نام برده شده*اند. وقتی به این افراد نگاه می*کنیم می*بینیم که اینان همواره برای شکل*گیری یا استمرار و تثبیت حکومت*های جور جاده صاف*کن بوده*اند. سامری*های این امت انسان*های خبیثی هستند با ظاهری فریبنده.

  4. Top | #4


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    پرچم*دار سامري*هاي امت پيامبر (ص) كيست؟

    یکی از کسانی که به عنوان سامری این امت معرفی شده است عمروعاص می*باشد، اما روایتی که او را به عنوان سامری معرفی کرده با بقیه روایات تفاوت دارد از این جهت که در آخرت پرچم سامری*ها در دست او می*باشد و سامری*ها تحت لوای او وارد صحرای محشر می*شوند (2).

    بعضی از مردم در زمان رسول خدا (ص) به آن حضرت ایمان آوردند ولی بعد از شهادت ایشان دچار فتنه شدند، اما عمروعاص هیچ گاه ایمان نیاورد. او هم زمانی که کافر بود دشمنی سختی با رسول خدا داشت و هم زمانی که اسلام آورد در زیر نقاب نفاق به دشمنی با حضرتش پرداخت و بعد از شهادت آن بزرگوار این دشمنی را با وصی پیامبر در آخرین حد توان خویش ادامه داد.

  5. Top | #5


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    رشوه*اي كه عمروعاص براي تحريف سوره كوثر داد

    عمروعاص بود که بعد از مرگ ابراهیم فرزند پیامبر به حضرتش دشنام داد و ایشان را ابتر خواند و آیه شریفه «ان شانئک هو الابتر» (3)در شان او نازل شد و تا ابد مهر ننگ بر پیشانی او باقی ماند. وی در مصر بالای منبر رفت و گفت: دویست هزار درهم دادم تا این آیه شریفه سوره مبارکه کوثر را از قرآن حذف کنند اما گفتند نمی*شود (4).

    وی که با بی شرمی تمام حاضر بود برای تحریف قرآن پول بیت المال را هزینه کند در زمان رسول خدا به آن حضرت دشنام می*داد و بعد از رسول خدا اراده حذف آیات قرآن را داشت.

  6. Top | #6


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    تلاش عمروعاص براي بازگرداندن مسلماناني كه به حبشه مهاجرت كرده بودند

    پس از اینکه به خاطر ستم*های قریش عده*ای به حبشه مهاجرت کردند تا بتوانند از شر قریش راحت*تر زندگی کنند؛ قریش از رفاه و آسایش مهاجرین به حبشه آگاه شد و این مطلب بر ایشان گران آمد لذا تصمیم گرفتند که دو نفر با تدبیر را به حبشه بفرستند تا ایشان را به حجاز بر گردانند تا دستشان در آزار و اذیت مهاجرین باز باشد.

    به اين منظور عبدالله بن ابى ربيعه و عمرو بن عاص بن وائل را با هدايايى براى نجاشى و وزراى او به حبشه اعزام كردند. ابوطالب با خبر يافتن از توطئه قريش، اشعارى براى نجاشى فرستاد و او را برای نگهدارى و پذيرايى و حمايت از مهاجران، ترغيب و تشويق نمود(5).

  7. Top | #7


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    عمرو عاص هفتاد بيت شعر در هجو پيامبر (ص) سرود

    عمرو عاص در زمان کفر همراه و هم آوا با قریش به اذیت و آزار پیامبر پرداخت و از جمله کسانی بود که با نیش زبانش دل پیامبر را آزرد. او هفتاد بیت شعر در هجو رسول خدا سرود که پیامبر از شنیدن این شعر*ها بسیار غمگین گشته و فرمودند: «خداوندا! من شعر را به خوبى بلد نيستم و سزاوار نيست كه شعر بگويم، پس عمرو بن عاص را در مقابل هر بيت هزار لعنت بفرست.» (6)

    تلاش عمرو عاص براي ترور پيامبر (ص)

    قتل پیامبران بالاترین گناهی است که بشر بر روی کره خاکی مرتکب می*شود. شاید هیچ گناهی به زشتی و پلیدی این عمل نباشد که حجت خدا و کسی که خداوند متعال برای هدایت بشر و به جهت نجات انسان از تاریکی*ها بر روی کره خاکی مبعوث کرده است به قتل برسد.

    عمرو عاص از این گناه هم صرف نظر نکرد و طرح ترور پیامبر را ریخت و به همراه هم دستانش در عقبه به پیامبر حمله کرد که البته این ترور با معجزه الهی نافرجام ماند (7).

  8. Top | #8


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    حسادتي كه عمروعاص را رو در روي علي (ع) قرار داد

    شخصیت عمروعاص مالامال از شیطنت، حسادت و کینه*ورزی به حضرت علی (ع) بود. او به خاطر این حسادت شدید حاضر بود لشکر اسلام در مقابل کفار و مشرکین شکست بخورد و عده*ای از مسلمانان به شهادت برسند تا اندکی از آتش حسادت درونش آرام گیرد.

    در جنگ ذات السلاسل بار اول پرچم به دست ابوبکر، بار دوم به دست عمر و بار سوم به دست عمروعاص بود که در هر سه بار سپاه اسلام هزیمت شد و شکست سختی خورد. پیامبر از این شکست*ها و فرار فرماندهان جنگی بسیار ناراحت شدند و پرچم را به دست حیدر کرار امیرالمومنین (ع) سپردند.

    ایشان با استفاده از تاکتیک خاصی سپاه اسلام را به طور مخفیانه تا نزدیکی اردوگاه دشمن رسانده و در پشت کوهی مخفی کردند. عمرو عاص یقین کرد که با این تاکتیک حتما مسلمانان به فرماندهی حضرت علی (ع) پیروز می*شوند، لذا به دلیل حسادت به حضرت علی (ع) تلاش کرد نتیجه جنگ را به نفع کفار تغییر دهد.

    تلاش عمرو عاص برای مانع تراشی در تدبیر امیرالمومنین (ع)

    وقتی عمرو عاص كردار و تدبير آن حضرت را ديد يقين پيدا كرد كه پيروزى جنگ به دست على (ع) است، پس رو به ابوبكر كرده و گفت: من به اين بيابان*ها داناتر از على هستم، در اين بيابان جانوران درنده هستند كه براى ما سخت‏تر از قبيله بنى سليم است و آنها كفتارها و گرگانند كه اگر بيرون آيند مي*ترسم ما را پاره پاره كنند، پس برو با على در اين باره گفت*وگو كن كه رخصت دهد ما بالاى دره برويم.

    ابوبكر نزد آن حضرت آمده و در اين باره با آن حضرت گفت*وگو كرد و سخن را به درازا كشاند، ولى امير المؤمنين (ع) يك حرف هم پاسخش را نداد، پس ابوبكر بازگشت و گفت: نه به خدا سوگند كه يك حرف هم پاسخم نداد.

    عمرو بن عاص به عمر بن خطاب گفت: تو نيروى سخنت بر على بيش از ابوبكر است تو برو. عمر رفت و با آن حضرت در اين باره سخن گفت، حضرت همچنان كه با ابى بكر رفتار كرده بود با عمر نيز رفتار كرد و پاسخ او را نداد، عمر نيز بازگشت و آنها را آگاه ساخت كه حضرت به او نیز پاسخی نداده است.

    عمروعاص از آن دو نتيجه نگرفت و از آن طرف مي*ديد که تدبير على (ع) بطور مسلم دشمن را شكست خواهد داد و تحمل اين جريان براى او گران است، زيرا خود پيش از او بدين جنگ آمده و شكست خورده و سرافكنده بازگشته بود و اكنون مى‏خواست به هر نيرنگى شده نقشه اميرالمؤمنين (ع) را به هم بزند و لشكر را بالاى دره ببرد و دشمن بى‏خبر كه اطلاعى از آمدن لشكر اسلام به پشت دره نداشت را با اين عمل حسودانه خود آگاه كند.

    از اين رو به مسلمانان گفت: سزاوار نيست كه ما به خاطر دستور على خود را تلف كنيم و طعمه گرگان اين بيابان سازيم. بيایيد بالاى اين دره برويم تا از گزند درندگان اين بيابان آسوده خاطر شويم.

    هوشیاری مسلمین در مقابل حیله عمروعاص

    مسلمين گفتند: نه به خدا سوگند ما اين كار را نخواهيم كرد، زيرا رسول خدا (ص) بما دستور داده كه گوش به فرمان على (ع) باشيم و از دستورات او پيروى نمایيم، آيا دستور او را رها كرده و گوش به حرف تو داده و از تو پيروى كنيم؟

    پس همان جا ماندند تا نزديك سپيده صبح شد و آن حضرت با همراهان از چهار سو بر آن گروه حمله‏ور شدند و آنها هم بى‏خبر از همه جا نتوانستند دفاع كنند و در نتيجه شكست خورده و مسلمانان پيروز شدند (8).

    علم عمروعاص به ناحق بودن معاویه و حق بودن علی (ع)

    عمروعاص کسی است که با علم کامل به ناحق بودن معاویه و بر حق بودن حضرت امیرالمومنین (ع) وارد صحنه سیاست *شد و با علم به این مطلب که قطعا وارد دوزخ می*شود به یاری معاویه، فرعون این امت پرداخت و کمک کرد تا وی به خلافت برسد و حکومت او را از نابودی نجات داد و برای ضربه زدن به حکومت عدل علوی از هیچ امری کوتاهی نکرد.

    روايت شده كه عمروعاص به عایشه گفت: آرزو داشتم كه تو در جنگ جمل مرده بودى! عایشه گفت: اى بى‏پدر براى چه؟! گفت: خب، تو به خاطر هدف خود كشته شده و به بهشت مى‏رفتى و من مرگ تو را بزرگترين رسوایى و سرزنش عليه على قرار مى‏دادم (9). این نقل تاریخی نشان دهنده شعله*ور بودن آتش حسادت و بغض او نسبت به حضرت علی (ع) است.

  9. Top | #9


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    تثبیت حکومت معاویه توسط سامری امت

    عمروعاص سامری بود که با تلاش وی حکومت فرعونی معاویه تثبیت شد. در مواقف مختلف از جمله در جنگ صفین در لیله الهریر وقتی می*رفت قتل معاویه قطعی شود این توطئه ننگین او بود که مالک اشتر سردار بزرگ سپاه علی بن ابیطالب را مجبور به عقب نشینی کرد و معاویه را از مرگ و نابودی حتمی نجات داد.

    این واقعه یکی از تلخ*ترین و سیاه*ترین صفحات تاریخ است؛ زیرا این نیرنگ باعث تشکیل خوارج شد و سبب گردید امام حسن (ع) هم با این گروه دست به گریبان باشد. در نهایت مکر عمروعاص و دسیسه*های بعدی او یزید را به حکومت نشاند و تلخ*ترین واقعه عالم هستی یعنی واقعه کربلا رخ داد.

    کتب تاریخی واقعه جنگ صفین را این گونه نقل کرده*اند: «در اين جنگ شبى است بنام ليلة الهرير كه جنگ سختى در آن شب در گرفت و سى و شش هزار نفر از هر دو طرف كشته شدند. تنها على (ع) در آن شب پانصد و بيست و سه سرباز را كشت.

  10. Top | #10


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    تکبیر علی (ع) پس از کشتن هر سرباز سپاه معاویه

    زيرا آن حضرت هر سربازى را كه مي*كشت تكبير مى‏گفت و تكبيرهاى آن حضرت را در آن شب شمردند پانصد و بيست و سه تكبير بود. روز آن شب كشته‏شدگانى كه به دست على (ع) كشته شده بودند را بوسيله‏ ضربت*هاى آن حضرت كه هر سربازى را به يك ضربت كشته بود شناختند كه اگر از طرف سر زده بود شمشير از طول آن سرباز را دو نيم كرده و اگر از طرف پهنا زده بود از كمر بدو نيم شده بود.

    روايت شده كه على (ع) در آن شب دست از جنگ كشيد و زرهش را بس كه خون داشت و سنگين شده بود بيرون آورد. در بامداد اين شب كار سربازان على (ع) مرتب شد و پيروزى جنگ براى آنان درخشيد و نشانه‏هاى فتح آشكار شد.

    قاریان قرآنی که علی (ع) را تهدید به قتل کردند!

    مالك اشتر سربازان دشمن را دنبال كرد تا به لشگرگاهشان برگرداند. سربازى به جا نماند مگر اينكه او را گرفتند، معاويه هم به سرعت روى به فرار گذاشت تا عمروعاص وضع را چنين ديد و به معاويه گفت قرآن*ها را بر فراز نيزه قرار دهيد و آنان را بسوى كتاب خدا بخوانيد، معاويه راى او را پسنديد.

    قرآن*ها را بر فراز نيزه‏ها بلند كردند و قاريان قرآن كه در سپاه على (ع) بودند دست از جنگ كشيدند و برگشتند. جمعيت آنان چهار هزار نفر سواره بود، گويا آنان كوهى از آهن بودند. به حضرت اميرالمؤمنين عرض كردند پى مالك اشتر بفرست كه برگردد از جنگ اين گروه.

    حضرت به آنان فرمود اين كار نيرنگ عمروعاص و شيطنت او است، اينان مرد قرآن نيستند و قرآن را قبول ندارند. گفتند ناچار بايد مالك اشتر را برگردانى و گر نه ترا خواهيم كشت يا ترا تسليم دشمن مى‏كنيم.


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •