بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم و اهلک عدوهم من الجن و الانس من الاولین و الاخرین

اگر دلایل دیگری هم هست از Amirhosein میخوایم که بیاره تا استفاده کنیم.
اما تا اینجا اختلاف احادیث به طور خلاصه به شرح زیر است:
1-تقیه 2-کتمان 3- تفاوت عقول افراد 4-ناسخ ومنسوخ 5-عام وخاص 6- محکم و متشابه
خیلی ممنون از آقا احسان، که سوال من رو به زیبایی جواب دادند. راستش من یک مورد دیگر به عنوان دلیل اختلاف احادیث تو ذهنم بود که با توجه به جوابی که آقا احسان دادن، فهمیدم که اشتباه می کردم.
تا اینجا همین 6 دلیل رو برای اختلاف احادیث پیدا کردیم. اگر باز هم کسی دلیلی رو می شناسه، خوشحال می شیم که مطرح کنه.
اما، از اینجا به بعد نکته اینجاست که وقتی با اختلاف حدیث مواجه شدیم، از کجا بفهمیم دلیلش کدوم یک از این 6 مورده و به کدام یک از احادیث باید عمل بشه.
برای جواب به این سوال باید مرجحات رو خوب بشناسیم. (و در ادامه بحث اگه شد، إن شاء الله یک ترتیب از مرجحات رو ارائه بدیم)
در این مضمون، آقا احسان، لطف کردن و حدیثی رو قرار دادند. قسمتی از حدیث که فعلا مورد حاجت هست رو ذکر می کنم:
... گفتم: اگر هر كدام از آن دو يكى از اصحابمان را (از شيعيان) انتخاب كرده، به نظارت او در حق خويش راضى شدند و آن دو در حكم اختلاف كردند و منشأ اختلافشان، اختلاف حديث شما بود، فرمودند: حكم درست آنست كه عادلتر و فقيه ‏تر و راستگوتر در حديث و پرهيزكارتر آنها صادر كند و به حكم آن ديگر اعتنا نشود. ...
این قسمت حدیث باید به خوبی مورد بررسی قرار گیرد، إن شاء الله.
به دو صورت می توان در مورد دلالت این قسمت از حدیث اظهار نظر کرد:
1. می توان بررسی عادل تر بودن، فقیه تر بودن، راستگوتر بودن و با وَرَع تر بودن که در حدیث آمده را به راویان احادیث نسبت دهیم. که در این صورت، در هنگام اختلاف احادیث، یکی از راههای فهمیدن حکم، علم رجال و بررسی رجالی حدیث می باشد.
2. می توان بررسی صفات ذکر شده (عادل تر و فقیه تر و...) را به کسی که دارد حکم را می دهد، نسبت دهیم. که در این صورت، دیگر این حدیث، را نمی توان از دلائل نیاز به علم رجال به شمار آورد.

حال، سوال من در اینجا این است که دلالت حدیث فوق، مر بوط به کدامیک از موارد فوق می باشد؟