تو این ایه شریفه که عباس اورده معنی اولیا سرپرست نه دوست که شان نزول ان ابوبکر و عمر لعنه الله علیهما است که به یهود پناه بردن فکر کنم جنگ احزاب
تو این ایه شریفه که عباس اورده معنی اولیا سرپرست نه دوست که شان نزول ان ابوبکر و عمر لعنه الله علیهما است که به یهود پناه بردن فکر کنم جنگ احزاب
بر همه عایشه های امروز لعنت
پس دوستی با کفار مشکلی نداره؟...
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست/هرکجا هست خدایا به سلامت دارش...
قرآن مجيد
1- آل عمران (آيه- 28) نگيرند مؤمنان كافران را دوست خود در برابر مؤمنان و هر كه چنين كند بدرگاه خدا اعتبارى ندارد جز كه از آنها بنحوى تقيه كنيد و خدا شما را از خود بر حذر ميدارد و بسوى خداست انجام كار- 118 ايا كسانى كه گرويديد جز از خود همرازى نگيريد كوتاه نيايند از دغلى دوست دارند تا هر چه رنج بريد دشمنى از دهانشان مىبرد و آنچه در سينه دارند گرانتر است ما براتان نشانهها را روشن كرديم اگر باشيد كه بفهميد 119 شما آنها باشيد كه دوستشان داريد و دوستتان ندارند شما بهمه كتاب خدا ايمان داريد و چون بشما بر خورند گويند ايمان آورديم و چون با هم تنها شوند بر شما از خشم انگشتها بگزند بگو از خشم خود بميريد راستى خدا داناست بدان چه در دل است- 120 اگر بشما خوبى رسد بد دارند و اگر بشما بدى رسد شاد شوند و اگر شكيبا باشيد و پرهيزكار شويد كيد آنها بشما زيانى نكند راستى خدا بدان چه كنيد آگاه است 149- ايا كسانى كه گرويديد اگر فرمانبريد از آنان كه كافرند شما را بدنبالتان برگردانند و بگرديد زيانكار. 2- النساء (آيه- 139) آنان كه كفار را در برابر مؤمن بدوستى گيرند آيا از آنها عزت طلبند راستى همه عزت از آن خداست.
140- و البته در كتاب بشما نازل شده كه چون شنويد بآيات خدا كفر ورزند و آنها را مسخره كنند با آنها ننشينيد تا در حديث ديگر اندر شوند زيرا شما در اين صورت مانندشان باشيد راستش خدا فراهم كند منافقان و كافران را با هم در دوزخ.
علی زیباترین نام جهان است علی ذکر لب صاحب زمان است
به کوری دو چشم اهل انکار فقط حیدر امیرالمومنین است
این آیه در قیاس با مومنین گفته؟؟؟...
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست/هرکجا هست خدایا به سلامت دارش...
بسم الله
علاوه بر مطلب فوق به تفسیر این از معصوم صلوات الله و سلامه علیه توجه کنید که اولیا فقط به معنای سرپرست در این آیه قصد نشده اند:نوشته اصلی توسط حامد
[سوره النساء (4): آيه 144]
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً مُبِيناً (144)
بعد از بيان حال منافقان، مؤمنان را از موالات با كافران، چنانچه عادت منافقان است، نهى مىفرمايد:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ: اتخاذ مكنيد كفار را دوستان خود از غير مؤمنان، چه اين عمل منافقان است كه با دشمنان خدا دوستى مىنمايند. پس به ايشان تنبيه مىشود تا مثل ايشان نباشيد.
در وسايل «1» از حضرت صادق عليه السّلام: خداوند وحى فرمود به پيغمبرى از پيغمبرانش كه بگو به مؤمنين: لا تلبسوا لباس اعدائى و لا تطعموا مطاعم اعدائى و لا تسلكوا مسالك اعدائى فتكونوا اعدائى كماهم اعدائى. يعنى مپوشيد لباس دشمنان مرا، و طعام مخوريد به طرز آنها، و به مسلك آنها سلوك مكنيد، كه شما نيز دشمنان من خواهيد بود، همچنانكه آنها دشمنان من مىباشند.
أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً مُبِيناً: هر آينه مىخواهيد آنكه بگردانيد و قرار دهيد مر خداى را بر عذاب خود، حجتى روشن كه آن موالات با
__________________________________________________
(1) وسايل الشيعه، جلد 3، صفحه 279، حديث 8. (اين روايت را مؤلف محترم به نحو ديگرى نقل كرده است).
تفسير اثنا عشري، ج2، ص: 621
كفار مىباشد و اين معقول نيست مگر بعد از قيام حجت بر او. پس اطفال به جهت ذنوب پدران معاقب نگردند. حاصل آنكه موالات با كفار ننمائيد تا آن حجتى نگردد بر نفاق شما، و بدان سبب شما معذب نگرديد به عذاب اهل نفاق و كفر.
تبصره: آيه شريفه دليل است بر عدم جواز موالات با كفار مطلقا، و تبرّى از آنها و تولّى با مؤمنان.
در جامع الاخبار مروى است كه: اوحى اللّه تعالى الى موسى عليه السّلام هل عملت لى عملا قطّ؟ قال: الهى صلّيت لك و صمت و تصدّقت و ذكرت لك، فقال انّ الصّلوة لك برهان و الصّوم جنّة و الصّدقة ظلّ و الذّكر نور، فاىّ عمل عملت لى؟
فقال موسى عليه السّلام دلّنى على عمل هو لك. فقال: يا موسى هل و اليت لى وليّا و هل عاديت لى عدوّا قطّ فعلم موسى انّ احبّ الاعمال الحبّ فى اللّه و البغض فى اللّه «1».
يعنى: وحى فرمود خداى تعالى به موسى: آيا عملى براى من هرگز بجا آوردى؟ موسى عرض كرد: خداى من نماز گزاردم براى تو و روزه گرفتم و صدقه دادم و ذكر تو نمودم. پس خطاب شد: بدرستى كه نماز براى تو برهانى است به بهشت، و روزه سپرى است از آتش، و صدقه سايبان، و ذكر نورى است، پس چه عملى براى من نمودى؟ موسى عليه السّلام عرض كرد: دلالت كن مرا بر عملى كه براى تو باشد. پس فرمود خداى تعالى: اى موسى، آيا دوست داشتى براى من، دوستى را، و آيا دشمن داشتى براى من، دشمنى را؟
پس دانست موسى محبوبترين اعمال، دوستى در راه خدا و دشمنى در راه خداست.
يَا رَبَّنَا سَلِّمْ لَنَا عَلِيّاً (مَهدیّاً) ----- سَلِّـمْ لَنَـا الْمُهَذَّبَ النَّقِيَّـــــا
الْمُؤْمِنَ الْمُسْتَرْشِدَ الْمَرْضِيَّا ----- وَ اجْعَلْهُ هَادِي أُمَّةٍ مَهْدِيّـــاً
لَا أَخْـطَلَ الرَّأْيِ وَ لَا غَبِيّـــــاً ----- وَ احْفَظْهُ رَبِّي حِفْظَكَ النَّبِـيَّا
فَـــإِنَّـــهُ كَانَ لَــهُ وَلِــيّــــــــاً ----- ثُــمَّ ارْتَضَـــاهُ بَعْـدَهُ وَصِـيّـــا
یک سوال دیگه از حامد:
مطلبی که در شأن نزول آیه مذکور فرمودید رو میتونید منبع بدید، چون من گشتم و ذیل این آیه در کتب تفسیر این مطلبی که شما فرمودید را اصلا ندیدم.
از طرف دیگه در مورد جنگ احزاب (یا خندق) اون دوتا ملعون که مث سگ ترسیده بودند و پیش رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بودند و آقا امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه رفتند و سران آنها (از جمله عمرو بن عبد ود) به درک واصل کردن.
در همین رابطه:
بحارالأنوار ج : 20 ص : 206
و روى عمرو بن عبيد عن الحسن البصري قال إن عليا عليه السلام لما قتل عمرو بن عبد ود حمل رأسه فألقاه بين يدي رسول الله ص فقام أبو بكر و عمر فقبلا رأس علي عليه السلام.
وَ رُوِيَ عَنْ أَبِي بَكْرِ بْنِ عَيَّاشٍ أَنَّهُ قَالَ ضَرَبَ عَلِيٌّ ضَرْبَةً مَا كَانَ فِي الْإِسْلَامِ أَعَزُّ مِنْهَا يَعْنِي ضَرْبَةَ عَمْرِو بْنِ عَبْدِ وُدٍّ وَ ضُرِبَ عَلِيٌّ ضَرْبَةً مَا كَانَ فِي الْإِسْلَامِ أَشْأَمُ مِنْهَا يَعْنِي ضَرْبَةَ ابْنِ مُلْجَمٍ عَلَيْهِ لَعَائِنُ اللَّهِ.
يَا رَبَّنَا سَلِّمْ لَنَا عَلِيّاً (مَهدیّاً) ----- سَلِّـمْ لَنَـا الْمُهَذَّبَ النَّقِيَّـــــا
الْمُؤْمِنَ الْمُسْتَرْشِدَ الْمَرْضِيَّا ----- وَ اجْعَلْهُ هَادِي أُمَّةٍ مَهْدِيّـــاً
لَا أَخْـطَلَ الرَّأْيِ وَ لَا غَبِيّـــــاً ----- وَ احْفَظْهُ رَبِّي حِفْظَكَ النَّبِـيَّا
فَـــإِنَّـــهُ كَانَ لَــهُ وَلِــيّــــــــاً ----- ثُــمَّ ارْتَضَـــاهُ بَعْـدَهُ وَصِـيّـــا
این ها که نوشتی یعنی چه ؟؟؟روى عمرو بن عبيد عن الحسن البصري قال إن عليا عليه السلام لما قتل عمرو بن عبد ود حمل رأسه فألقاه بين يدي رسول الله ص فقام أبو بكر و عمر فقبلا رأس علي عليه السلام.
وَ رُوِيَ عَنْ أَبِي بَكْرِ بْنِ عَيَّاشٍ أَنَّهُ قَالَ ضَرَبَ عَلِيٌّ ضَرْبَةً مَا كَانَ فِي الْإِسْلَامِ أَعَزُّ مِنْهَا يَعْنِي ضَرْبَةَ عَمْرِو بْنِ عَبْدِ وُدٍّ وَ ضُرِبَ عَلِيٌّ ضَرْبَةً مَا كَانَ فِي الْإِسْلَامِ أَشْأَمُ مِنْهَا يَعْنِي ضَرْبَةَ ابْنِ مُلْجَمٍ عَلَيْهِ لَعَائِنُ اللَّهِ.
بازم می گم این روایات از کجا مطمئنید که درسته ؟؟؟
لطفا یه انجمن اموزش زبان عربی هم بذاریید همش شما ها عربی حرف می زنید