Re: سفياني
قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (يقع خروجه (أي المهدي عليه السلام) بعد تدابر واختلاف بين أمراء العرب والعجم إلى أن يصير الأمر إلى رجل من ولد أبي سفيان).
رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: خروج مهدي عليه السلام واقع مي شود پس از نزاع واختلاف در ميان فرمانروايان عرب وعجم تا آنکه کار به مردي از فرزندان ابوسفيان مي رسد.
(يوم الخلاص ص 67):
قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (ثمّ يقع التدابر والاختلاف بين أمراء العرب والعجم، فلا يزالون يختلفون إلى أن يصير الأمر إلى رجل من ولد أبي سفيان).
رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: سپس نزاع واختلاف در ميان اميران عرب وعجم پديد مي آيد وپيوسته اين اختلاف باقي مي ماند تا کار به مردي از فرزندان ابي سفيان مي رسد.
(يوم الخلاص ص 670):
وکتب أمير المؤمنين عليه السلام إلى معاوية رسالة قبيل وقعة صفين: (... وإنَّ رجلاً، من ولدک، مشوم ملعون، جلف جاف، منکوس القلب، فظّ غليظ، قد نزع الله من قلبه الرحمة والرأفة، أخواله من کلب. کأنّي أنظر إليه، ولو شئت لسمَّيته ووصفته وابن کم هو. فيبعث جيشاً إلى المدينة فيدخلونها فيسرفون فيها في القتل والفواحش ويهرب منهم رجل من ولدي زکي نقي الذي يملأ الأرض قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً وجوراً وإنّي لأعرف وابن کم هو يومئذٍ وعلامته وهو من ولد ابني الحسين ويقتل صاحب ذلک الجيش رجلاً من ولدي زکياً بريئاً عند أحجار الزيت).
امير المؤمنين عليه السلام اندکي قبل از واقعه صفين نامه اي به معاويه نوشت: ... وهمانا مردي از فرزندانت که شوم ونفرين شده جفاکار وسبک مغز صاحب قلب نگونسار وبدخو وسختگير که خدا ترحم را از قلبش بر کنده ومهر را از او بدور داشته.
دائي هاي او از قبيله کلب باشند.
گوئي او را مي بينم اگر بخواهي نام واو وصف او را بگويم که در چه سني باشد.
سپاهي را بسوي مدينه مکرمه گسيل دارد آنها پس از هجوم به آنجا زياده روي در کشتار وفحشاء کنند.
مردي از فرزندان من که پاک وپاکدامن است وزمين را پر از عدل وداد کند چنانکه پر از ظلم وجور شده باشد بگريزد ومن اسم وسن او را در همانروز وهمچنين نشاني او را مي دانم واو از فرزندان فرزندم امام حسين عليه السلام باشد وفرمانده آن سپاه مردي از فرزندان مرا که پاک وبي گناه است در محل احجاز زيت بقتل مي رساند.
(يوم الخلاص ص 675):
قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (يخرج رجل يقال له: السفياني في عمق دمشق، وعامّة من يتبعه من کلب فيقتل حتَّى يبقر بطون النساء، ويقتل الصبيان. فيجتمع لهم قيس (أي المصريون والمغاربة الذين يعارضون بيعته بحسب هذا النصّ) فيقتلها حتَّى لا يمنع ذئب قلعة ويخرج رجل من أهل بيتي في الحرام، فيبلغ ذلک السفياني فيبعث إليهم جنداً من جنده فيسير حتَّى إذا جاء ببيداء من الأرض خسف بهم فلا ينجو منهم إلاَّ المخبر).
رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: مردي که او را سفياني گويند در داخل دمشق خروج کند وعموم تابعانش از قبيله کلب باشند کشتار بسيار کند حتَّى شکمهاي زنان را بشکافد وکودکان را بکشد پس قيس گرد هم آيند (مقصود از قيس مصريان ومردم مغرب زمين مي باشند که اعراض از بيعت سفياني کنند بموجب همين نص) پس آنها را مي کشد تا آنجا که از حمايت خود عاجز گردد.
ومردي از اهل بيت من عليه السلام در حرم (مکه مشرفه) خروج کند چون اين خبر به سفياني رسد گروهي از سپاهيان خود را بدانسو فرستد وآنها حرکت کنند چون به بياباني رسند زمين همه ي آنها را فرو برد وتنها خبرگزار آنها نجات يابد.
(يوم الخلاص ص 670):
قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (إذا حاد السفياني عن الحقّ، ومال عن جادة الدين، تقوم له قيس من مصر فينتصر على جيشها الذي ترسله لقتاله).
رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: چون سفياني از طريق حق منحرف واز جاده دين برکنار گردد. بني قيس از مصر قيام کنند وسفياني با سپاهي که براي قتال وکارزار با آنها فرستاده از آنها انتقام گيرد.
(يوم الخلاص ص 671):
قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: يخرج السفياني في ستّين وثلاثمائة راکب حتَّى يأتي دمشق فلا يأتي عليهم شهر رمضان حتَّى يبايعه من کلب ثلاثون ألفاً فيبعث جيشاً إلى العراق فيقتل بالزوراء مئة ألف ويخرجون إلى الکوفة فينهبونها).
رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: سفياني با سيصد وسيزده سوار خروج مي کند تا به دمشق رسد وهنوز ماه مبارک رمضان نرسيده سي هزار نفر از قبيله کلب با او بيعت کنند او سپاهي به سوي عراق فرستد ودر بغداد صد هزار نفر بکشد وبسوي کوفه روند وآنجا را خاک کنند.
(يوم الخلاص ص 671):
قال أمير المؤمنين عليه السلام: (هو من ولد أبي سفيان حتَّى يأتي أرض قرار ومعين فيستوي على منبرها).
امير المؤمنين عليه السلام فرمود: او (سفياني) از فرزندان ابو سفيان است به سرزمين نجف اشرف يا کوفه که قرارگاه وجاي کمک است برس وبر منبرش بنشيند.
(يوم الخلاص ص 674)
قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (أشد خلق الله شرّاً وأکثر خلق الله ظلماً شرس، قاسي القلوب يجمع له ولجيشه من کافّة الأقطار الإسلاميّة فيهزمهم ويقتلهم وينادي بشعار له في حروبه هو: يا رب ثاري ثمّ النار!! (وقيل: بل هو يا ربّ، النار ولا العار!!
رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: سخت ترين وبدترين وستمکارترين خلق خدا. بدخوي. سنگدل که از همه اقطار اسلام جمعيت براي جنگ با او گرد آيند او همه را درهم شکند وبکشد اينگونه در همه جنگها شعار دهد: پروردگارا انتقام من است وسپس آتش (وگويند: بکله شعار او اين است) پروردگار آتش مي پذيرم وعار نمي پذيرم!!
(يوم الخلاص ص 672)
عن الصادق عليه السلام: (لو رأيت السفياني رأيت أخبث الناس، أشقر أحمر أزرق يقول: ثاري ثمّ النار ولقد بلغ من خبثه أنَّه يدفن اُمّ ولد له حيّة مخافة أن تدلّ عليه).
امام صادق عليه السلام فرمود: اگر سفياني را ببيني ناپاک ترين مردم. سرخ رنگ که به زردي وسياهي زند. سرخ رنگ کبود چشم مي گويد: انتقام من است وسپس آتش وخباثت وناپاکي او بدان درجه باشد که ام ولد خود را (کنيزي که با او همبستر شده واز او فرزند آورده) زنده در گور کند بترس آنکه جاسوسي او کند.
(بحار ج 52 ص 206؛ ويوم الخلاص ص 672)
کوچه های غربت و قحطی یک مرد بود.......
خانه مان در غارتِ،بی غیرتی نامرد بود.......
اشک ما نذر روضه ی زهراست (سلام الله علیها).......
چادر خاکی شروع کربلاست .......
یا علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلام علیهما)