????در صورتی که در سایت فاقد اکانت هستید می توانید - از این طریق عضو شوید
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از 11 به 19 از 19






موضوع: عشق و تصوف

  1. Top | #11

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.05
    نوشته ها
    228
    تشکر کرده
    189

    Re: عشق و تصوف

    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    اولا که ربط داره چون اون اقای قبلی (الحمدلله همه هم اقان!) حافظ رو شاعر "عامه مذهب " خونده بود خواستم بگم شاعری که فهم اشعارش کار عوام نیست نمی تونه عامه مذهب باشه
    اتفاقا ربطش همین جاست ،معنی اهل عامه در روایات به معنی خاصی به کار برده شده که بعدا انشا الله به اون میپردازیم.
    شعر و شاعری یک فضل محسوب میشه که اگر کسی به فن اون فضل واقف باشه مطلبش رو میفهمه اگر هم نه نمیفهمه.پس سخت بودن فهم اشعار شعرا نشان از عوام بودن (به معنی روایی عوام بودن) شخص نمیده ،با یک مثال قضیه رو جا بندازم مثلا فرض کنید من مهندس مکانیک باشم اگر من یک قضیه رو در مکانیک مطرح کنم که شما یا یک مرجع تقلید یا یک آیه الله اونو نفهمه دلیل بر عوام بودن اون مرجع یا آیه الله نمیشه بلکه چون اون فن رو بلد نیست اونو نمیفهمه.اگه غیر اینه بگو؟
    حالا شعر و شاعری هم همینه.
    پس دلیل نمیشه که اگر فهم اشعار حافظ کار سختی باشه چون مثلا از یک سری لغات خاص و تشبیهها و استعاره ها و مجازها و... استفاده کرده پس اون عامه مذهب نیست بلکه اعتقادات آقای حافظ یا هر شاعر دیگه ای عامه مذهب بودن او رو مشخص میکنه.
    ای مهجت قلب مصطفی ادرکنا محبوبه ی ذات کبریا ادرکنا

    با آنکه علیست رکن ما کان و یکون ای رکن علی مرتضی ادرکنا

  2. تشکر شده توسط :

    حسین (چهارشنبه 14 فروردین 92)

  3. Top | #12

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.05
    نوشته ها
    228
    تشکر کرده
    189

    Re: عشق و تصوف

    البته من در اینجا نمیخوام بگم که حافظ عامه مذهب بوده بلکه بحث کلیی ررو مطرح کردم.
    حالا آقای mohammad$adeq که میگه حافظ عامه مذهب بوده باید دلایلش رو بیاره.
    ای مهجت قلب مصطفی ادرکنا محبوبه ی ذات کبریا ادرکنا

    با آنکه علیست رکن ما کان و یکون ای رکن علی مرتضی ادرکنا

  4. تشکر شده توسط :

    حسین (چهارشنبه 14 فروردین 92)

  5. Top | #13

    تاریخ عضویت
    اردیبهشت 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.02
    نوشته ها
    111
    تشکر کرده
    0

    Re: عشق و تصوف

    اقای ehsan_ 8665 خیلی ممنون که معنی عامه مذهب رو گفتین
    اما خوب دوستان قبلی در مورد اشعار حافظ نظر داده بودن یعنی ادعا کرده بودن فهمیدن مثل کسی که در مورد یه قانون مکانیک نظر اشتباه بده.حرف من اینه که اگه یه هنری با سلیقه ی شخصی ما نمی خونه نباید بکوبیمش.
    معنی عامه رو هم اگه بگین خیلی ممنون تر میشم.

  6. Top | #14


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1

    Re: عشق و تصوف

    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    حرف من اینه که اگه یه هنری با سلیقه ی شخصی ما نمی خونه نباید بکوبیمش.
    اشکالاتی که من مطرح کرده بودم سلیقه ای نبود

    مخالفت اونها با ایات و روایات تمایل انها به صوفیه دلیل اشکالات بود نه سلائق

    بعدش هم این نظر شماست که ما منظور حافظ نفهمیدیم ای بسا که کسی که این اشکال می کنه اشکال به خودش برگرده که از حافظ دفاع می کنه

    به هر حال شعر یک قالب بسیار زیباست بلا شک
    اما قالب زیبا ملازمه ای با محتوای زیبا ندارد
    بر همه عایشه های امروز لعنت

  7. تشکر شده توسط :

    حسین (چهارشنبه 14 فروردین 92)

  8. Top | #15

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    میانگین پست در روز
    0.01
    نوشته ها
    68
    تشکر کرده
    0

    Re: عشق و تصوف

    بسم الله الرحمن الرحیم
    اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم و اهلک عدوهم من الجن و الانس من الاولین و الاخرین

    من هم با اجازه دیگران یه نظری می دهم:
    حرف من اینه که اگه یه هنری با سلیقه ی شخصی ما نمی خونه نباید بکوبیمش
    حرف شما، حرف درستیه. ما نباید هنری رو که مشکلی توش نیست رو بکوبیم. ما با حافظ و مولوی به خاطر شاعر بودنشان مخالف نیستیم، بلکه به خاطر عقائد باطلی که در اشعارشان مطرح کردند و متأسفانه خیلی ها رو هم به خودش جذب کرده، مخالفیم.
    ما در کل با شعر مخالف نیستیم، حتی بعضی جاها ائمه اطهار (صلوات الله علیهم اجمعین) بعضی از اشعار رو هم تحسین کردند. (می توانید به مقدمه کتاب شریف "عیون اخبار الرضا(ع)" مراجعه کنید و یا مثلا اون شعری که شاعری به نام "دِعبل" برای امام رضا(ع) خواندند و امام(ع) هم آن را تحسین کردند)
    در ضمن فهمیدن مضمون بعضی از شعرها خیلی راحته، مثل شعر زیر:

    هر كه او بی مرشدی در راه شد
    او ز غولان گمره و در چاه شد
    پس به هر دوری وليّی قائم است
    تا قيامت آزمايش دائم است
    پس امام حی قائم آن ولی است
    خواه از نسل عمر خواه از علی است!
    (مثنوی،دفتر دوم،صفحه 214 )

    اشتباه بودن مطالب این شعر به قدری واضحه که من دیگه توضیح اضافه ای نمی دم.

  9. تشکر شده توسط :

    حسین (چهارشنبه 14 فروردین 92)

  10. Top | #16

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.05
    نوشته ها
    228
    تشکر کرده
    189

    Re: عشق و تصوف

    بحارالأنوار ج : 1 ص : 196

    17- ما، [الأمالي للشيخ الطوسي‏] جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ يَاسِينَ قَالَ سَمِعْتُ سَيِّدِي أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدِ بْنِ الرِّضَا ع بِسُرَّمَنْ‏رَأَى يَقُولُ الْغَوْغَاءُ
    قَتَلَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْعَامَّةُ اسْمٌ مُشْتَقٌّ مِنَ الْعَمَى مَا رَضِيَ اللَّهُ لَهُمْ أَنْ شَبَّهَهُمْ بِالْأَنْعَامِ حَتَّى قَالَ بَلْ أَضَلُّ سَبِيلًا
    مرحوم مجلسی روایت رو از کتاب شریف امالی صدوق آورده اند که ترجمش به شرح زیر:
    امام هادی علیه السلام میفرمایند:غوغاء قاتل انبیاء است و عامه اسمی است مشتق از عمی(کوری=کور بودن)؛خداوند راضی نشده است که سنی ها را به حیوانات تشبیه کند تا اینکه خداوند در قران میفرماید بلکه آنها از نظر گمراهی از حیوانات هم گمراه ترند.
    پس واضح است که اصطلاح اهل عامه را خود اهل بیت علیهم السلام به کار برده اند و به کسانی گفته میشود که ولایت علی صلوات الله علیه را قبول نمیکنند که این از کوری باطنی آنهاست.
    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    حرف من اینه که اگه یه هنری با سلیقه ی شخصی ما نمی خونه نباید بکوبیمش
    در مورد این فرمایش شما هم باید بگم که وقتی م معارفمون رو از منبع اصلی که قران و حدیث اهل بیت علیهم السلام است میگیریم نظرات و اعتقادات و کلا همه چیز رو با آن میسنجیم اگر مطابقت کنه که هیچ اگر هم نه قبول نمیکنیم.
    صوفیه یک فرقه ضاله با اعتقادات مشخص است که گمراهی آنها را اهل بیت علیهم السلام برای شیعیان مشخص کرده اند حالا اگر شخصی بیاد حرفهای صوفیه رو در قالب شعر و.... به خورد مردم بده وظیفه عالم اینه که گمراهی اون فرد رو مشخص کنند و کسانی که در معرض گمراهی هستند رو از گمراهی نجات بدهند و این با افشاگری درباره ی حقیقت صوفیه و گمراهی آنها از صراط مستقیم انجام میشه.
    حالا اگر ما بیایم و برای مثال اشعار حافظ رو که تناقض و مخالفت با مکتب واعتقاد صحیح گرفته شده از ائمه علیهم السلام دارد نقد کنیم و گمراهی او یا هر کس دیگری رو بیان کنیم کوبیدن اون شخص نیست.
    ای مهجت قلب مصطفی ادرکنا محبوبه ی ذات کبریا ادرکنا

    با آنکه علیست رکن ما کان و یکون ای رکن علی مرتضی ادرکنا

  11. تشکر شده توسط :

    حسین (چهارشنبه 14 فروردین 92)

  12. Top | #17

    تاریخ عضویت
    اردیبهشت 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.02
    نوشته ها
    111
    تشکر کرده
    0

    Re: عشق و تصوف

    سلام به همه ی دوستان
    اول لطفا از اینکه به خاطر وجود همچین تاپیکی یه دشمن مشترک پیدا کردین احساستونو بیان کنید لطفا
    خوبه من یه جمله نوشتم که همه تون بتونین به همون یه جمله استناد کنین اما گدشته از اینا من که خیلی لذت می برم از اینکه ببینم ماها می تونیم در مورد اعتقادات واقعی مون با هم حرف بزنیم
    صوفیه یک فرقه ضاله با اعتقادات مشخص است که گمراهی آنها را اهل بیت علیهم السلام برای شیعیان مشخص کرده اند
    اقای ehsan لطفا روایات صریح از ائمه که در مورد "صوفیه" باشه بفرمایید.
    اگر ما بیایم و برای مثال اشعار حافظ رو که تناقض و مخالفت با مکتب واعتقاد صحیح گرفته شده از ائمه علیهم السلام دارد نقد کنیم و گمراهی او یا هر کس دیگری رو بیان کنیم کوبیدن اون شخص نیست.
    اخه موضوع اینه که به کاری که شما می کنین نمیگن نقد میگین کینه توزی. جالبه خودتون هم میگید "اشعار حافظ" پس در این صورت برای "نقد" اشعار حافظ دیوان رو میگذاریم جلومون و یکی یکی حرفها رو می سنجیم اصلا هم کاری نداریم گوینده ی اون چه مذهبی داره. حتما خودتون می دونید که امام علی (ع) در مورد سنجش یه سخن فرمودن که به حرف نگاه کنید نه به گوینده ی ان (البته حتما خودتون این روایت رو به عینه بلدین من فقط مضمونش رو در ذهن داشتم)و اگه با ابزار صحیح نقد (که اتفاقا از لوازم اصلی تفکر در دنیای مدرنه) به نقد این شعرها و خیلی اشعار و افکار دیگه بپردازیم به نتایجی غیر از اون چیزی که شما و بقیه ی همفکرانتون رسیدن، می رسیم.

    به خاطر عقائد باطلی که در اشعارشان مطرح کردند و متأسفانه خیلی ها رو هم به خودش جذب کرده، مخالفیم.
    و اما اقای amirhossein من خوشبختانه این عقیده رو ندارم که یا همه ی حرفای یه نفر درسته یا همه اش غلط. خوب همه می دونن که مثلا مولوی سنی بوده و این حرفا هم اصلا ازش عجیب نیست اما اینطوری نیست که حرف به درد بخور نداشته باشه. به هر حال مسائل حکمی زیادی رو هم مطرح کرده همین اقای سنی مذهب

    بعدش هم این نظر شماست که ما منظور حافظ نفهمیدیم ای بسا که کسی که این اشکال می کنه اشکال به خودش برگرده که از حافظ دفاع می کنه
    اقای حامد من اصلا همچین جسارتی به شما نمی کنم
    اما شما یه اصطلاح صوفیه رو گرفتین و دیگه به حرف هیچ کسی گوش نمی دین. همون حرفی که در مورد مولوی زدم در مورد حافظ یا هرکس دیگه ای از هرفرقه ی دیگه ای صدق می کنه. مردم که عاشق چشم و ابروی اونا نیستن (ببخشید حرف بد زدم ) به حرفهایی که با سرشت انسانی ادمها سازگار ه توجه می کنن. فکر نمی کنین شما از دریچه ی خیلی تنگی دارین به دنیا نگاه می کنین؟

  13. Top | #18

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    میانگین پست در روز
    0.01
    نوشته ها
    68
    تشکر کرده
    0

    Re: عشق و تصوف

    بسم الله الرحمن الرحیم
    اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم و اهلک عدوهم من الجن و الانس من الاولین و الاخرین

    سلام به Zoha و بقیه دوستان
    اما گدشته از اینا من که خیلی لذت می برم از اینکه ببینم ماها می تونیم در مورد اعتقادات واقعی مون با هم حرف بزنیم
    ما هم خیلی لذت می بریم.
    در این صورت برای "نقد" اشعار حافظ، دیوان رو میگذاریم جلومون و یکی یکی حرفها رو می سنجیم اصلا هم کاری نداریم گوینده ی اون چه مذهبی داره.
    با عرض معذرت، باید بگم که دقیقا یکی از اشتباهات بزرگ شما و خیلی های دیگه در همین جاست.
    اگر ما بخواهیم اشعار (یا سخنان یا عقائد و...) یک شخص رو بررسی یا نقد کنیم نه تنها به اشعارش نگاه می کنیم و بلکه برای اینکه بررسی صحیح تری داشته باشیم، باید خود شخصیت اون فرد و مذهبش و اساتیدش و خیلی ملاک های دیگه رو هم در نظر بگیریم.
    از اون گذشته، اگر ما یقین کنیم که مثلا مولوی شیعه نیست، همین یه مطلب کافیه برای این که کل اشعارش از اعتبار ساقط بشه (به این معنا که ما دیگه حق نداریم معارف دینمون رو از اشعار مولوی یاد بگیریم). دلیل این حرف رو با چند تا روایت بیان می کنم:
    * در نامه امام کاظم (علیه السلام) به "علی بن سوید" آمده است:
    اما اینکه پرسیده ای: معالم دینم را از چه کسی بیاموزم،
    معالم دین خویش را از غیر شیعیان ما اخذ مکن، و گرنه دین خود را از خیانتکارانی گرفته ای که به خدا و پیامبر و امانات خویش خیانت نموده اند. (1)

    * راوی محضر امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: ما نزد مخالفان می رویم تا احادیثی که حجت ماست بر علیه آنها از آنها بشنویم. حضرت فرمودند: نه این کار را نکن، نزد آنها نرو و از آنها اخذ حدیث مکن. (2)

    به حدیث فوق، توجه نمایید. حتی ما را از اخذ حدیث از اهل عامه، هم منع کرده اند، دیگر چه برسد به شعر و ...
    * و در قسمتی از یک روایت، امام رضا (علیه السلام) می فرمایند: کسی که به گوینده ای گوش دهد او را پرستیده، اگر او از جانب خدا مطالب را بیان کند، شنونده عبادت خدا، و اگر از جانب شیطان بگوید، او عبادت ابلیس کرده است. (3)

    همچنین محدث خبیر شیخ حر عاملی (ره) فرموده است: روایات متواتر از امامان معصوم (ع) به ما رسیده که ما را از نقل احادیث عامه نهی کرده اند، حتی اگر در مدح اهل بیت (ع) باشد! و عمل به آن روایات را تحریم کرده، بلکه فرموده اند اگر آنها روایتی نقل کردند که مطابق روایات شیعه نبود شما بر خلاف آن روایت رفتار نمایید. (4)

    از مجموع روایات فوق متوجه می شویم که یکی از مطالبی که در مذهب تشیع خیلی به آن توجه شده و ائمه اطهار (صلوات الله علیهم اجمعین) نسبت به آن حساس بوده اند، طریق کسب معارف دین می باشد. به عبارت دیگر، طریق در مذهب ما موضوعیت دارد.
    من نمی گم که همه اشعار مولوی یا ... غلطه، حتی برای بسیاری از اشعار مولوی می توان روایت نیز پیدا کرد. ولی نکته ای که مهم است این است که ما اصلا اجازه نداریم معارف دینمان را از مولوی یا هر غیر شیعه ای دریافت کنیم.

    پاورقی:
    1. رجال کشی 3، وسائل جلد 27، صفحه 150، بحار جلد2، صفحه 82 (به نقل از کتاب "روش صحیح تفسیر قرآن"، نویسنده: آقای عبد النبی مهدی، صفحه 199)
    2. کافی جلد دوم صفحه 410، وسائل جلد 21 صفحه 477، بحار جلد2 صفحه 216، (به نقل از کتاب فوق)
    3. عیون اخبار الرضا (علیه السلام) جلد اول صفحه 303، بحار جلد 26 صفحه 239 ،به نقل از کتاب فوق
    4. الفوائد الطوسیه 365، به نقل از همان کتاب صفحه 197

  14. تشکر شده توسط :

    حسین (چهارشنبه 14 فروردین 92)

  15. Top | #19

    تاریخ عضویت
    فروردین 1391
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.05
    نوشته ها
    220
    تشکر کرده
    369
    خیییلی بحث قشنگی بود.
    تا نيايي گره از کار جهان وا نشود...

    اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آخر تابع له علي ذالک

  16. تشکر شده توسط :

    حامد (جمعه 16 فروردین 92)


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •