با سلام
سوال:
شنیده ام که معنای امیر المومنین به همان معنای ساده نیست و معنای فراتری دارد.
با اجازه از آقای ehsan و دیگر دوستان خواهشمندم راهنمایی کنند.
نمایش نسخه قابل چاپ
با سلام
سوال:
شنیده ام که معنای امیر المومنین به همان معنای ساده نیست و معنای فراتری دارد.
با اجازه از آقای ehsan و دیگر دوستان خواهشمندم راهنمایی کنند.
بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم / ج1 / 512 / 18 باب النوادر في الأئمة ع و أعاجيبهم ..... ص : 505
24- وَ وَجَدْتُ فِي بَعْضِ رِوَايَةِ أَصْحَابِنَا فِي كِتَابٍ رَوَاهُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ عَبَّادِ النَّضْرِيِّ عَنْ تَمِيمٍ عَنْ عَبْدِ الْمُؤْمِنِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ لِمَ سُمِّيَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ لِي لِأَنَّ مِيرَةَ الْمُؤْمِنِينَ هُوَ مِنْهُ كَانَ يَمِيرُهُمُ الْعِلْمَ.
ترجمه:
از امام باقر علیه السلام سوال میشود که چرا امیرالمومنین به این نام (امیرالمومنین)نامیده شد،حضرت فرمودند:برای اینکه طعام مومنین از آن حضرت میباشد.که آن حضرت به آنها(مومنین)طعام علمی میدهند.
عالی بووووووووود
یه سوال: مگه مومنین از سایر ائمه طعام علمی نمیگیرن؟! پس این موضوع با این حدیث که شما آوردین و اون حدیثی که امام صادق علیه السلام میفرمایند این لقب فقط مختص حضرت علی علیه السلام است (این سه موضوع) چگونه با هم جمع میشن؟!
سه حرف اصلی کلمه امیر می تواند امر و یا میر (نکته کل حروف این کلمات دارای فتحه می باشند ) باشد. در حالت اول معنای کلمه سرپرست مومنین و در حالت دوم یعنی سیراب کننده به معنای سیراب کننده مومنین ترجمه می گردد ، این سیرابی می تواند از حوض کوثر و یا از سر چشمه های معنوی علم صورت گیرد . همانطور که پیامبر فرمودند (( انا مدینة العلم و علی بابها ))
شخصی نزد امام باقر (علیه السلام) آمد وسوال کرد : را به جد شما امیر المومنین می گویند ؟ حضرت فرمودند : لانه یمیرهم العلم (1)
چون مومنین را از علم سیراب می کند .
پی نوشت :
1-علل الشرایع ، ج1 ، ص 532 و بحار الانوار ،ج32 ،ص 293
در کتاب لغت مجمع البحرین میر به این صورت ترجمه شده:
مجمع البحرين ج3 486
(مير)
قوله تعالى: وَ نَمِيرُ أَهْلَنا [12/ 65] يقال فلان يَمِيرُ أهله: إذا حمل إليهم أقواتهم من غير بلدهم، من الْمِيرَةِ بالكسر فالسكون طعام يَمْتَارُهُ الإنسان أي يجلبه من بلد إلى بلد
اون قسمت قرمز رنگ ترجمش اینه: هنگامی شخص از شهر دیگری قوت (غذا) اهلش را به سوی آنها میبرد.
با سلام و تشکر از همه دوستان.
یه سوال دیگه که امیدواریم اقا احسان و اقا حسین راهنماییمون کنن.
اینکه میگویند نام حضرت علی ایلیا هم هست درست است یا خیر؟
با تشکر از آقا احسان و آقای ذاکری و اشرفی به خاطر مطالب قشنگشون.
میخواستم خواهش کنم از آقا احسان اون سوالی که من پرسیدم رو اگر ممکنه یه بحث کوچیکی روش داشته باشیم.
در کتب آسمانی که الان حضور ذهن ندارم کدوم یکی از اون کتب هست نام مبارک علی علیه السالسلام ایلیا خوانده شده است
یعنی روایت در موردش نیست؟
روایتی از جابر جعفی از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است که امیرالمؤمنین (علیه السلام) وقتی از جنگ نهروان برگشت، در کوفه، خطبه*ای ایراد فرمود که در ضمن آن، نام خود را در تورات، «الیا» و در انجیل، «بریا» و در زبور، «اریا» معرفی نمود.[۱]
۲٫ در روایتی طولانی از امام حسن مجتبی (علیه السلام) نقل شده است که یک نفر یهودی خدمت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: «ای محمد (صلی الله علیه و آله)، … به من خبر ده از پنج چیز که در تورات نوشته شده است و خدا به بنى اسرائیل دستور داد در مورد آنها از موسى (علیه السلام)، پس از او پیروى کنند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: تو را به خدا سوگند می*دهم که اگر از آنها تو را با خبر نمایم، به (رسالت من) اقرار می نمایی؟ یهودى گفت: آرى، اى محمد (صلی الله علیه و آله). پیامبر فرمود: اولین چیزی که در تورات نوشته شده است، این است: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ» که به زبان عبرانى «طاب» می باشد. آن گاه حضرت این آیات را تلاوت فرمود: «یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ؛[۲] (نام) او را نزد خود، در تورات و انجیل نوشته مىیابند»، «وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ؛[۳] و به فرستادهاى که پس از من مىآید و نام او «احمد» است بشارت دهنده ام»، و در سطر دوم نام وصیم، على بن ابى طالب (علیهما السلام) و در سطر سوم و چهارم نام دو نوه*ام، حسن و حسین (علیهما السلام) و در سطر پنجم نام مادرشان فاطمه بانوى زنان جهانیان (صلوات الله علیها) نوشته شده است. در تورات، نام وصیم «الیا» و نام دو نوه*ام شَبَّر و شَبیر می باشد که این دو، دو نور فاطمه (علیهم السلام) هستند. یهودى گفت: راست گفتى، اى محمد (صلی الله علیه و آله)… پس یهودى ایمان آورد و اسلامش نیکو گردید».[۴]
۳٫ در روایتی آمده است که علی (علیه السلام) در برگشت از صفین با پیرمردی نصرانی از نسل شمعون؛ وصی حضرت عیسی (علیه السلام)، برخورد کرد که کتابی در دست داشت و در آن کتاب که به املاء حضرت عیسی (علیه السلام) و خط جناب شمعون بود، حوادث بعد از عیسی (علیه السلام) بیان شده تا این که به نام مبارک رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و نام علی بن ابی*طالب و امام حسن و امام حسین و اوصاف سایر امامان از نسل امام حسین (علیهم السلام) می رسد و این که آخرینشان کسی است که حضرت عیسی (علیه السلام) به او اقتدا می کند. سپس با امیرالمؤمنین (علیه السلام) به عنوان حجت خدا و جانشین بر حق رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیعت می نماید … .[۵]
[۱]. ر.ک: طبرى، عماد الدین، بشارة المصطفى لشیعة المرتضى، ص ۱۲، «…أَنَا اسْمِی فِی الْإِنْجِیلِ إِلْیَا وَ فِی التَّوْرَاةِ بریا وَ فِی الزَّبُورِ اریا…».
.[۲]اعراف،
۱۵۷٫
[۳]. صف،
۶٫
[۴]. صدوق، محمد بن على، الأمالی، ص
۱۹۲٫
[۵]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (علیهم السلام)، محقق: جمعى از محققان، ج ۱۵، ص ۲۳۶ – ۲۳۹، ح