-
اى پسر رسول خدا! به سوى ما بيا
پس از اين گفتگوها، سليمان بن صرد و مسيب بن نجبه و رفاعه بن شداد بجلى و حبيب بن مظاهر و ديگر شيعيان نامه اى براى امام حسين عليه السلام فرستادند و در آن نامه پس از حمد و ثناى الهى و گفتن خبر هلاكت معاويه اين چنين بيان كردند كه :
اى پسر رسول خدا! به سوى ما بيا؛ زيرا ما امام و مقتدايى نداريم و به شهر ما قدم رنجه كن ، شايد كه از بركت وجود شما خداوند حق را بر ما آشكار گرداند.
نعمان بن بشير والى كوفه در قصر حكومتى خود ذليل است ، او خودش را امير ما مى داند، اما ما او را به عنوان امير و حاكم بر خود نمى شناسيم و به اميرى نمى خوانيم و در نماز جمعه او حاضر نمى گرديم و در اعياد براى برگزارى نماز همراه او خارج نمى گرديم ، اگر بدانيم كه آن حضرت به سوى شهر ما تشريف مى آورد، نعمان را از كوفه بيرون مى كنيم تا به شاميان ملحق شود. والسلام (142).
-
پوشاك از بهشت
خداوند حسن و حسين عليه السلام را در مورد لباس و پوشاك نيز مورد عنايت خاص خويش قرار داد و بارها از لباس هاى زيباى بهشت در رنگ هاى ويژه ، به آنان هديه داد، كه سر تفاوت رنگ لباس آنان نيز مشهور است (19).
همسر پيامبر صلى الله عليه و آله ، ام سلمه مى گويد:
پيامبر را ديدم كه لباس مخصوصى كه در دنيا نظيرش را نديدم ، بر اندام حسين عليه السلام مى پوشاند، در مورد آن سوال كردم كه فرمود:
((اين هديه خدا به حسين است و من آن را بر اندامش مى پوشانم ، از ويژگى هاى آن اين است كه تار و پودش از كرك بال جبرئيل است ))(20).
و نيز خداوند به دست فرشتگان بر بدن به خون خفته و عريانش كه بر خاك افتاده بود از لباس هاى بهشتى پوشانيد.(
-
بوسه پيامبر بر امام حسين (ع)
پيامبر صلى الله عليه و آله امام حسين عليه السلام را به هنگام بازى با كودكان در ميدانگاه مدينه نگريست در برابر ديدگاه انبوه مردم به سوى او رفت و دستان مقدسش را گشود و كودك محبوبش شروع به دويدن در ميدانگاه كرد و پيامبر نيز در پى او، پس او را گرفت يك دست در زير چانه و دست ديگرش را به پشت سرش نهاد و دهان بر دهان او نهاد و بوسه بارانش * ساخت و فرمود:
انا من حسين منى احب الله من احب حسينا، حسين سبط من الاسباط.
((مردم ! بدانيد من از حسين هستم و حسين از من ، خدا، هر آن كس كه حسين عليه السلام را دوست بدارد دوست مى دارد...)).
-
نه حسين بر پشتم بود!
امام حسين عليه السلام در كودكى اش بر پشت آن حضرت كه در حال سجده و نيايش با خدا و نماز جماعت بود، مى نشست و او آنقدر سجده را طول مى داد تا كودك محبوب خود فرود آيد، كسانى كه با آن حضرت نماز را به جماعت مى خواندند، مى پرسيدند: ((آيا در حال سجده ، وحى الهى فرود آمده است ؟)) مى فرمود: ((نه ! بلكه فرزند گراميم حسين ، بر پشتم نشسته بود.))
-
تفسير لؤ لؤ و مرجان
در تفسير مجمع البيان از امين الاسلام طبرسى به نقل از سلمان فارسى و سعيد بن جبير و سفيان ثورى چنين آمده است : ((دو درياى مزبور در آيه شريفه مرج البحرين يلتقيان ، بينهما برزخ لا يبغيان ، فباى آلا ربكما تكذبان ، يخرج منهما اللؤ لو و المرجان ، على و فاطمه اند و برزخ محمد صلى الله عليه و آله و لؤ لو و مرجان حسن و حسين اند))(
-
تكبير پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) بخاطر تكبير حسين (عليه السلام)
1 - 1- صدوق (رحمه الله عليه )، از امام باقر (عليه السلام) نقل كرده كه فرمود:... حسين (عليه السلام) دير به سخن آمد تا آنجا كه بيم مى رفت نكند حرف نزند و بى سخن باشد. روزى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) براى نماز بيرون آمد در حالى كه حسين (عليه السلام) را بر شانه خود نهاده بود، مردم (براى نماز) پشت سر حضرت (صلى الله عليه و آله و سلم) صف بستند و حضرت (صلى الله عليه و آله و سلم) او را در طرف راست خود بر زمين گذارد و تكبير نماز گفت ، پس حسين (عليه السلام) (نيز) تكبير گفت ، چون رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) تكبير حسين (عليه السلام) را شنيد تكبير را دوباره فرمود و حسين (عليه السلام) نيز دوباره تكبير گفت ، تا اينكه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) هفت بار تكبير فرمود، و حسين (عليه السلام) نيز (به پيروى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم)) هفت بار تكبير گفت . بدينگونه سنت هفت بار تكبير گفتن (در ابتداى نماز) آغاز شد.
-
لطفا سئوالات را به صورت کلی مطرح نکنیید
چرا که فایده اون کم خواهد بود
مطالبی که در انجمن امام حسین می باشد در حقیقت پاسخی به سئوال شماست
-
-
حسين عليه السلام بزرگ مردى است كه سر و دست و پا را در راه خدا نثار كرد و انگشتانش را براى بردن انگشترش بريدند و بردند.:cry:
-
باز هم تذکر به همه دوستان مطالبی که نقل می کنید تا وقتی سند و آدرس ندهید از ارزش مطالب خودتون کم کرده اید
حیف است این همه مطالب زیبا اما بدون سند
ضمنا آوردن سند از کتب روایی شیعه باعث زنده شدن این کتب خواهد بود