:o :shock: :o مگه خدا نمیدونه که کیا بهشت میرن و کیا جهنم پس چرا ما رو به این دنیا آورد اصلا چرا جهنمی ها رو آفرید که اونارو ببره جهنم وعذاب کنه؟ :evil: :o :shock: :twisted: :geek: :?:
نمایش نسخه قابل چاپ
:o :shock: :o مگه خدا نمیدونه که کیا بهشت میرن و کیا جهنم پس چرا ما رو به این دنیا آورد اصلا چرا جهنمی ها رو آفرید که اونارو ببره جهنم وعذاب کنه؟ :evil: :o :shock: :twisted: :geek: :?:
براي اينكه انسان ها مورد ترحم قرار بگيرند :o :D :D :D :D :D
دوست عزیز اگه ممکنه منظورتون رو دقیق تر بگید.
یعنی میخای بگی چون خدا میدونه ما مجبوریم یا مسئله دیگه ای مد نظرته لطفا سوال رو دقیق تر بیان کنید :mrgreen: :D :mrgreen:
براي آنكه انسان ها مورد ترحم قرارگيرند :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D
باسلام خدمت دوستان و با تشکر از این دقت نظر آقا مهدی پس به دو صورت سوال را بیان میکنیم :shock: :D :lol: 1-اگه خداوند عالم به عاقبت ما هست چرا ما را آفرید و چرا اهل جهنم را آفرید؟ :o :shock: :twisted: 2-حال که ما به این دنیا آمدیم وخداوند عالم به اعمال ما هست پس تقدیر ما مشخص شده است پس ما مجبور به انجام یکسری اعمال هستیم ؟! :evil: :twisted: :evil:
این که همون بحث خیلی قدیمی ی جبر و اختیار،فقط خواهش میکنم نخواید توضیح بدم چون اولا طولانی ی.ثانیا اینقدر مطلب در موردش هست که نگو...
البته همه میدونن طبق روایت به این مضمون "لا جبر و لا اختیار بل شیء بین شیء"...
سلام
لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین
که تفویض با اختیار خیلی فرق می کنه
یا علی
چه فرقی میکنه؟...
لطفا دقت کنید :shock: :o سوال دو قسمت داره قسمت اول در مورد حکمت خلقت ودر ثانی حکمت خلقت اهل جهنم است به طور مثال یک فرد در روز قیامت محکوم به جهنم می شود تا ابد آیا حق دارد این سوال را از خدا بپرسد که آخه خدا شما که میدونستی اگه من بیام به این دنیا با اعمالم اهل جهنم میشوم پس چرا مرا آفریدی که حالا مرا عذاب کنی؟ وقسمت دوم سوال در مورد جبر واختیار میباشد که ممنون میشویم اگه اطلاعاتی دارید به ما بگویید؟! :D :P :lol: :mrgreen: :geek:
سلام
این دو تا سئوال در حقیقت به هم برمی گرده اگه ما اختیار داشته باشیم سئوال اول موضوع نخواهد داشت
جواب سئوال دوم :
ما در این دنیا کاملا اختیار داریم
علت
این را به وجدان خودمان درک میکنیم :D
اقای حامد میشه اینو که با وجدانمون درک می کنیم که اختیار داریم رو توضیح بدید؟
و اینکه اختیار داشتن ما چه ویژگی ای داره؟ یعنی اختیار داریم که چه کار کنیم؟
دوت عزیز ما بالوجدان می فهمیم ودرک می کنیم که بین تپش قلب و مثلا تایپ کردن ما ---یا حرکت ئست--- تفاوت مهمی وجود دارد و ان اینکه اولی به دست ما نیست و لی دومی به دست ما هست یا یه مثال دیگه ما بین حرکت دستی که نا خود اگاه ارتعاش دارد و می لرزد با دستی که خ.دمان از روی اختیار حرکت می دهیم فرق قائلیم لذا اولی را بیماری می دانیم چون در اختیار ما نیست [code]پس بالوجدان دومی را اختیاری می دانیمنقل قول:
میشه اینو که با وجدانمون درک می کنیم که اختیار داریم رو توضیح بدید؟
هر چیزی که در حوزه فعل باشد یعنی از افعال ما به حساب اید در ان مختاریم چیزی گه فعل ما محسوب نشود مثل تپش قلب از موضوع خارج است و مورد بحث جبر و اختیار نیست تنها مورد بحث در اینجا فعل ما است و اختیار داریم هر کاری که بخواهیم و بتوانیم انجام دهیمنقل قول:
یعنی اختیار داریم که چه کار کنیم؟
یا علی صلوات الله علیه
کی گفته ما کاملا اختیار داریم؟مثلا شما تو انتخاب پدر و مادرت چه اختباری داشتی؟یا اینکه مرد باشی با زن؟...
با سلام من این سوال راتکمیل تر کنم ما در انتخاب جایی که بدنیا میآییم هم اختیار نداریم واگر عوامل مختلفی را در انتخاب دین تاثیر گذار بدانیم (خانواده ,جامعه و...)یک نفر که در اسراییل بدنیا میاید ویک نفر که در ایران بدنیا میاید با هم فرق دارند یعنی اگر دین اسلام(البته شیعه دوازده امامی)دین بر حق باشد پس آن فرد ایرانی راحت تر میتواند به آن برسد و آنکی سخت تر (پس عدالت چه میشود) :?: :!: :geek:نقل قول:
نوشته اصلی توسط YE ASHENA
اشتباه بزرگ دوستان :
موضوع جبر یا عدم جبر یا بین الامرین فعل ما است
پدر مادر مرد و زن محل تولد فعل ما نیست که از اختیار یا جبر ان بحث کنیم لذا سئوال اشتباه است
ما در افعالمون کاملا مختاریم
یا علی صلوات الله علیه
اقای حامد این چه جوابیه؟ شما برای چه iq ای دارید صحبت می کنید :roll:
خوب چه چیزایی تعیین کننده افعال ما هستن؟همین پدر و مادر و مکان و زمان و هزارچیز دیگه. مطمئنا نمی خواید بگید اگر همین شما دویست سال پیش تو اسکاندیناوی به دنیا می اومدید باز هم یک شیعه اثنی عشری دو اتیشه بودید که همه قله های هدایت و سعادت رو فتح کرده :!:
سلام دوست عزیز
لطفا با عصبا نیت بحث نکنید اتفاق مهمی نیافتاده حد اکثر شما حرف من قبول نمی کنید این که عصبانیا نداره دوست عزیزنقل قول:
اقای حامد این چه جوابیه؟ شما برای چه iq ای دارید صحبت می کنید
ببین دوست عزیز بحث را توجه کن که خلط نشه این که چه چیزهایی موثر در تصمیم گیری ما است بحث قابل قبولیه علاوه بر چیزهایی که شما نام بردید خیلی از عوامل تاثیر گذار دیگه ای هست که در تصمیمات ما تا ثیر گذارهنقل قول:
خوب چه چیزایی تعیین کننده افعال ما هستن؟
اما سخن در این جاست که ایا اون لحظه ای که ما در حال تصمیم و انتخاب یک موضوع هستیم این اراده ما است که حاکم است و تعیین کننده یا اراده ای در کنار اراده ما -عرضی یا طولی -وجود دارد که اون اراده در فعل ما شریک است -چه شریک اقوی چه شریک اضعف -ویا نه اراده دوم همه کاره است و اراده ما هیچ کاره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :?: :shock:
در این سه فرض بالا عرض بنده این است که فقط و فقط اراده ماست که حاکم است لا غیر
بله ما اختیار می کنیم مصالح و مفاسد را در نظر می گیریم و انتخاب می کنیم ممکن است کسی که مثلا ترک باشد لباس قرمز را انتخاب کند کسی که اهل مالزی باشد لباس زرد کسی که اهل شمال با شد ابی ویا هر فرهنگی یک رنگی با توجه به علایق خودش انتخاب کند اما سخن در این این است که در انتخاب خود مجبور نیست
این که من و شما شیعه هستیم هم به انتخاب خود من شماست اگر در جای دور افتاده ای بودیم و سخنی از شیعه به ما نرسیده بود شیعه نبودیم اما این مهم نیست -در این بحث - اینجا مهم این است که ما ان اعتقاد غیرشیعه -طبق فرض شما-را خودمان انتخاب می کردیم و اراده ما حاکم بود
باز هم به وجدانیات -بدیهیات - خود برگردیم شما کسی را که مجبور به گفتن کلمه کفر شده کافر می دانید ؟؟؟ خیر چون اختیار نداشته مذموم نیست
لذا شما تماما جایی مدح یا ذم می کنید که اختیار در فاعل موجود باشد و الا مدح و ذم بی معنی است
لذا شما باالوجدان کسی را به خاطر ایرانی بودن ذم نمی کنید و کسی را به خاطر اروپایی بودن مدح نمی کنید چرا که از روی اختیار نبوده و مستحق مدح و ذم نیست
پس اینکه شما افراد را به خاطر افعالشان مدح یا ذم می کنید و در ان لحظه که مدح یا ذم می کنید توجه به ملیت پدر پدر بزرگ و مادر جد و دایی خاله طرف ندارید چون فامیل او هرکه با شد فعل او از روی اختیار است و قابل مدح و ذم
یا علی صلوات الله علیه
چشم عصبانی نمیشم :lol:
بیانتون هم مثل حوزویاست ادم جونش در میاد تا بفهمه :roll: اقوی و اضعف و لاغیرو...
من هم قبول دارم که اون لحظه ای که ما عملی رو انجام می دیم اراده ما حاکمه اما من میگم ما زمانمندیم و همه شرایط و صورتهای پیشین و حتی اکنون تعیین می کنن که ما چه انتخابی بکنیم و اصلا بین چه چیزایی انتخاب بکنیم و چه بسا بین اون چیزایی که میخوایم تو یه لحظه انتخاب کنیم هیچ موردی یافت نشه که سعادت ابدی -به اون معنا که مثلا مد نظر یه دین هستش -در اون انتخاب موجود باشه
این برای اینکه مطمئن باشین عصبانی نیستم :P
سلام
جدا شرمنده هستم از این بیان درب داغون :oops: :oops: :oops: :oops: :oops:نقل قول:
بیانتون هم مثل حوزویاست ادم جونش در میاد تا بفهمه :roll: اقوی و اضعف و لاغیرو...
ما به همین می گیم اختیار و کسانی که جبر ی هستند این قبول ندارن مثل فلاسفه که قائل به جبرند و ضرورت را بر افعال انسان حاکم می دونننقل قول:
من هم قبول دارم که اون لحظه ای که ما عملی رو انجام می دیم اراده ما حاکمه
دوست عزیز تعیین نمی کنند به نحوی که اراده ما مضمحل بشه اولانقل قول:
حتی اکنون تعیین می کنن که ما چه انتخابی بکنیم
ثانیا برفرض که فرموده شما قبول کنیم این تاثیر در همه انتخاب ها نیست چرا که خیلی چیز هایی است اکه دستخوش محیط نمی شود و در همه اقوام بشر ثابت است و این ها اصول کلی هستند همه دروغ و دزدی و کلا ظلم بد می دونن همه تبعیت کردن از اشتباه مسلم را زشت می دونن
لذا در امری که مستحق ثواب یا عقاب است اراده ما کاملا مستقل عمل می کنن
ممنون از اشکا ل های خوب شما
خوب,اختیار قبول ولی سوال این است که عوامل مختلفی روی این اختیار تاثیر گذارند پس میشود به عدالت خدا خورده گرفت که چرا برای بعضی ها همه شرایط برای پذیرش دین فراهم است (خانواده وجامعه و...)وبرای بعضی ها خیلی کم :?: :!: :!:
خواهش می کنم بیان شما بسیار شیواست اما متاسفانه فهم من اونقدر بالا نیست شماکنار بیاید لطفا :)
اگه شما به همون می گین اختیار من میگم سر خودتون کلاه میگذارین چون اگه قرار باشه انسان با اختیار خودش به راهی بره که سعادت ابدیش در گرو اونه این میزان اختیار برای همچین انتخاب بزرگی خیلی ناچیزه به ویژه وقتی شما انحصار گرا باشید یعنی همه حقیقت و سعادت رو در رفتن به همون یک راه بدونید و به قول خودتون ولاغیر :P
خوب مشکل من هم با همین تناقضه یعنی اصول کلی ای که همیشه ثابتن و شرایطی که همیشه تغییر می کنن
خواهش می کنم ممنون از شما که با حوصله به من بی حوصله جواب میدین :P
فعلا اینو بگم
دوست عزیز zoha
ما -شيعه - انحصار گرا نیستیم البته قائل به پلورالیسم هم نیستیم
ما پلورالیسم معرفتی را قائل نیستم و منکر هستیم شدیدا
اما پلورالیسم نجات را قائلیم
تا اونجا که من می دونم تنها دینی هستیم که قائل به پلورالیسم نجات هستیم
اما اگر انحصار گرا هم باشیم اختیار کاملا درسته
یا علی
با سلام خدمت آقا حامد
اگه میشه وقتی از کلماتی همچون(پلورالیسم)استفاده میکنید معنی آن را هم بگویید تا آنهایی که با این کلمات آشنا نیستند هم متوجه بشوند ممنون :D :mrgreen: :lol:
سلام
کسانی که تو بحث شرکت می کنن فکر کنم که باید معانی این کلمات را بدونن
افرادی هم که نمی دونن می تونن در یک پست جدید سئوال کنند تا در مورد اون بحث بشه
اگه قرار باشه در همین جا توضیح بدبیم در یک زمان دو یا بیشتر بحث جریان می افته که هیچ کدوم به نتیجه نمی رسه و معلوم نمی شه دعوا سر چیه
اما اینجا بحث اختیار انجام شد و برای دوستان مسجل شد که ما اختیار داریم
قائل به پلورالیزم نجات هستید یعنی چی ؟ مثلا از نظر شما یه سنی (حالا مسیحی و زرتشتی پیشکش یهودی هم که اصلا هیچی) می تونه بره بهشت؟ منظورتون رو از پلورالیزم نجات بفرمایید.
کو مسجل بشه که ما اختیار داریم؟ اینکه اصول کلی ای هست که همیشه ثابته (اگه باشه البته) چه ربطی به اختیار داشتن ماداره؟
یعنی اینکه این گونه نیست که فقط شیعیان از اتش جهنم نجات پیدا می کنند غیر شیعه هم امکان نجات انها از اتش جهنم هست به شرط اینکه حجت بر انها تمام نشده باشدنقل قول:
نوشته اصلی توسط zoha
به اصطلاح روایات مستضعف در دین
فکر می کنم توی مباحث گذشته ثابت شد اگه نشد محل اشکال را بفرماییدنقل قول:
نوشته اصلی توسط zoha
خود شما بحث را به پلورالیزم کشاندید الته به نظر من ربطی به بحث نداشت
من بحث رو به پلورالیزم "نکشاندم" بحث "کشیده شد" اون به خاطر این بود که صحبت از اصول جاویدان و شرایط متغیر بود. من حرفم سر اینه که وقتی ما در شرایط متفاوت و متغیر متولد می شیم و بزرگ و تربیت می شیم و ... چطور ممکنه بتونیم به اصول یکسانی پایبند باشیم و چطور میشه که سعادت ما در گرو چنین اصولی باشه
حالا اگه شما باز هم فکر می کنید ربط نداره خوب هر آنچه میل شماست...
سلام دوست عزیزنقل قول:
نوشته اصلی توسط zoha
ربطی به میل من نداره این دو تا دو موضوع کاملا متفاوت است بحث قبلی ما در این بود که ایا فاعل افعال انسان خود انسان است یا قدرتی یا عاملی خارج از انسان و خارج از اختیار انسان
بنده عرض کردم که فاعل انسان خود انسان است و ااین اراده انسان مختار است که تعیین کننده است
لذا ان لحظه ای که انسان تصمییم می گرد و عمل می کند اراده کننده و فاعل فعل خودش است و خودش مسئول کار خودش
اما بحثی که شما مطرح کردیید در مورد عواملی است که بر روی این اراده و تصمیم تاثیر گذار است
این که عوامل مختلف تاثیر گذار است منکر نیستم
مثلا علم اگاهی احساسات ذهنیت ها فقر و یا غنی محل زندگی پدر و مادر و .... بر روی نحوه تصمیم گیری انسان موثر است
اما با تمام این تاثیرات و تاثیر پذیری ها در ان لحظه ای که فعل تحقق می یابد و انسان اراده می کند اختیار انسان حاکم است جبر و ضرورت حاکم نیست
این مطلب هم بحث سومی است که سعادت ما در گرو چیست ؟؟؟؟؟؟؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط zoha
تا سعادت را چه تعریف کنیم ؟؟؟؟؟ و چه بدانیم ؟؟
از نظر ما سعادت عمل به ان چیزی است که خداوند می فرماید
اگر این را قبول داشته باشیید پس این اصول را هم او مشخص می کند
اگر قبول نداشته باشیید که با ید سر این هم مباحثه کنیم
موفق و موید باشید
چند وقته دیر به دیر سر می زنی ;)
بیشتر اینجا ببینیمت 8-)
وقتی عوامل مختلفی بر روی اختیار انسان تاثیر در دارد پس میتوان به عدالت خدا خرده گرفت که چرا همه در یک شرایط یکسانی نیستند تا در اون شرایط بشه گفت کی راه درست را انتخاب میکنه کی راه غلط... :!: :!: :?:
دقیقا عوامل مختلف بر اختیار انسان تاثیر نمی گذارند انسان ان لحظه که انتخاب می کند ازاد ازاد است و اختیار او تحت تاثیر نیستنقل قول:
نوشته اصلی توسط ABASS
تفکیک کنیید با
این مطلب که علایق هر شخص با توجه به شرایط فرق می کند
دقت کنید ::
لذا انتخاب قبیح را مستحق عقاب می دانیم و انتخاب جسن را مستحق پاداشنقل قول:
نوشته اصلی توسط حامد
ممکن است --خیلی دقت کنید ---برای کسی انتخاب مسیحیت حسن باشد و مستحق پاداش و برای شخص دیگر همان انتخاب قبیح باشد و مستحق عقاب
لذا انتخاب قبیح را مستحق عقاب می دانیم و انتخاب جسن را مستحق پاداش
ممکن است --خیلی دقت کنید ---برای کسی انتخاب مسیحیت حسن باشد و مستحق پاداش و برای شخص دیگر همان انتخاب قبیح باشد و مستحق عقاب[/quote]
اگه میشه در مورد این مطلب بیشتر توضیح بدید :!: :!: :!: :!:
به طور مثال :
دروغ گفتن خوب است یا بد خودش به تنهایی نه خوب است نه بد --نمی توان برای ان ارزش گذاری کرد
اگر کسی شما را اسیر کرده باشد بگوید مکان اامام را بگو تا امام را ایذائ کند در اینجا دروغ و کذب خوب است یعنی حسن است
و راست گفتن بسیار زشت و قبیح است
ایا لحظه های ما مسبوق به لحظات قبل از خودش هست یا نه ؟ ما موجودات زمانمند هستیم و اتفاقاتی که در زمان می افتن روی افکار و افعال ما تاثیر دارن که خوب خودتون هم اینو قبول دارین. پس زندگی من در یک لحظه خاص به زندگی من در زمان قبلی بستگی داره و در زمان بعدی هم تاثیر داره. ما محدودیم و از بین چیزای خیلی محدودی می تونیم انتخاب کنیم و فقط می تونیم نامحدود تخیل و ارزو کنیم . تو لحظه تحقق فعل هم همینطور ه همه ی این چیزا تاثیر دارننقل قول:
نوشته اصلی توسط حامد
فرض کن من تعریف شما از سعادت رو قبول کردم اما این تعریف به اندازه خود لفظ سعادت مبهم و کلیهنقل قول:
این مطلب هم بحث سومی است که سعادت ما در گرو چیست ؟؟؟؟؟؟؟
تا سعادت را چه تعریف کنیم ؟؟؟؟؟ و چه بدانیم ؟؟
از نظر ما سعادت عمل به ان چیزی است که خداوند می فرماید
اگر این را قبول داشته باشیید پس این اصول را هم او مشخص می کند
اگر قبول نداشته باشیید که با ید سر این هم مباحثه کنیم
بالاخره نمردیم و یکی مارو تحویل گرفت :!: چشم بیشتر میام اما احتمالا بیشتر دعوا شهنقل قول:
چند وقته دیر به دیر سر می زنی ;)
بیشتر اینجا ببینیمت
من که خیلی وقته تحویل گرفتمنقل قول:
نوشته اصلی توسط zoha
کاری نمی شه کرد این دست نمک نداره :mrgreen: :mrgreen:
اما تمام چیزهایی که گفتی درست
ولی هیچ کدوم اختیار نفی نمی کنه
من فکر میکنم که دوستان از موضوع مورد بحث خارج شده اند.اگر اجازه دهید من یکبار دیگه بحث رو اینطور مطرح کنم که خداوند وقتی که اراده کرد تا مخلوقات رو بیافرینه آیا علم به فرجام آنها نداشت؟خب ما معتقدیم که خداوند، عالم مطلق است و همه چیز را میداند.آیا برای اینکه فرجام یک مخلوق معلوم شود، خداوند نیاز دارد تا زمان آن مخلوق طی شود تا بفهمد مثلا بهشتی است یا جهنمی؟اصلا آیا زمان برای خداوند مطرح است(زمان نیز مخلوق خود خداوند است.)
آیا خداوند زمانی که تصمیم به خلقت گرفت ، آیا در همان موقع پایان کار را نمیدانست؟ :?: :|
خیلی بحث خوبیه! به نظر بنده، تا اینجا اثبات شد که انسان در هنگام تصمیمات خود اختیار داره و عوامل مختلفی* روی تصمیمش اثر میذارن مثل شرایط محیط، جهان بینی* و غیره. باید توجه داشت که تمامی این عوامل در حقیقت اطلاعات انسان هستند که از طریقه حواس تحصیل شده اند یا به صورت ذاتی حضور داشته اند(مثل درک انسان از اینکه هست و وجود دارد). حال نکته اینجاست که آیا انسان به علم خداوند در مورد فرجام کارش دسترسی* دارد؟ واضحه که پاسخ منفیه؛ بنابرین علم خداوند تاثیری در تصمیم گیری ما نمیذاره پس نمیتوان از نتایج کار*ها و عمل*های خود فرار کرد و این خود ما هستیم که با اختیار و بدون علم به آینده تصمیم میگیریم.
در مورد اینکه شرایط محیطی* چه قدر تاثیر داره، جای بحث هست ولی* به نظر میاد با وجود اینکه ممکنه پیدا کردن و پیمودن راه درست سخت بشه ولی* باز هم امکان رسیدن به سعادت وجود داره. شاید چون کار سخت تر شده، پاداش بیشتری هم نصیب فرد بشه.
لطفا بحث رو ادامه بدید. موفّق باشید. :mrgreen:
شما خیلی عالی نتیجه گیری کردید اما برای ادامه بحث باید سئوال ها تکرار شوند
اما یک نکته ما به علم خدا علم داشته باشیم یا نباشیم تاثیری در سرنوشت ما ندارد
من فکر کنم سوال عباس جواب داده نشد به نظرم باید مدام سوال ها تکرار شوند.اگر عوامل محیطی بر تصمیم گیری انسان موثر باشند پس عدالت برای هدایت شدن برای همه برقرار نیست!چون هرکسی در یک
شرایط خاصی از زندگی قرار داره
به نظرتون نبايد بحث عالم ذر رو مطرح کنيم؟