Re: رد نظریه چارلز داروین
نقل قول:
همه میدونیم که فرشته ها علم غیب ندارن،پس از کجا میدونستن که این آدما در زمین فساد میکنن و خونریزی؟؟؟...
بر فرض که علم غیب ندارند اما خدا نمی تواند به انها علم دهد ؟؟؟؟؟؟؟
نقل قول:
کسی می تواند در رد نظریه ایشان حدیثی و یا آیه ای بیاورد؟
خلق لا من شیء و کلا روایات حدوث عالم رد نظریه داروین است البته می توان به این روایات روایات توحید مفضل و امثال ان را اضافه کرد
Re: رد نظریه چارلز داروین
سلام دوستان! تا اونجایی که من میدونم خود نظریهٔ داروین خیلی* ضعیفه ولی* یه گروهی از مادیون یه دست کاری*هایی توش کردن و نظریه جهش و تکاملو از توش درآوردن. این نظریه بر پایهٔ تشکیل تصادفی نخستین سلول زیستی* از روی رشته*های عناصر و تکامل اون در طول زمان بنا شده(البته یه عالمه سفسطه هم بهش اضافه می کنن که گیج بشی).
به نظر من اول این نظریه*ها رو کاملا بیان کنید(مرحله شناخت مسئله) بعدش می*شه از ۲ جنبه علمی* و روایی برای ابطالش وارد عمل شد. :D
Re: رد نظریه چارلز داروین
اگه خدا علمشونو داده که چنین حرفی نمیزدن،انسان که اولش فاسد و خونریز نبود...
Re: رد نظریه چارلز داروین
چرا نظريه تكامل به لحاظ ديني چنان مشكل ساز بوده است؟
باور به تكامل چنان كه هست ضرورتاً براي افراد ديني مشكل ساز نيست. آگاهي به اينكه اشياء طي گذر زمان تغييرات انباشتي دارند و اينكه حيات به نحوي تطور مي يابد از دوران كهن وجود داشته است. سنت اگوستين گفته است كه موجودات روي زمين مي توانند به صورت تدريجي از بذرهاي اصلي كه توسط خالق در ابتدا كشت شده اند ظهور يابند.
اما روايت چارلز داروين از تكامل بسيار تكان دهنده بوده است. علت چيست؟(1) زيرا داروين روايتي كاملاً جديد از خلقت ارائه مي دهد. روايتي كه به ظاهر با روايات انجيلي در تعارض است؛ (2) به نظر مي رسد اگر نگوييم انتخاب طبيعي داروين نقش خدا را در خلق اشكال متنوع حيات حذف مي كند لااقل آن را كاهش مي دهد؛ (3) نظريه داروين در باب ظهور انسان از اشكال پايين تر حيات ظاهراً باورهاي كهن به منحصر به فرد بودن آدمي و تمايز اخلاقي را زير سؤال مي برد؛ (4) به نظر مي رسد تاكيد او بر نقش بارز شانس در تكامل تخريب كننده مفهوم مشيت الهي است؛ (5) به نظر مي رسد تكامل دارويني جهان را از هدف تهي كرده و زندگي آدمي را از هر اهميت ماندگار خالي مي كند؛ (6) و حداقل براي بسياري از مسيحيان روايت داروين از منشاء انسان با مفهوم گناه اوليه و هبوط ظاهراً در تعارض بوده و نياز به يك ناجي را مرتفع مي دارد.
قابل انكار نيست كه تكامل براي دسته بزرگي از مسيحيان امريكايي تمامي موارد فوق را معني مي دهد. طي يك و نيم قرن گذشته براي بسياري از افراد تكامل دارويني مويد شرارتهاي زيادي بوده است. گاهي صداهايي از جانب متدنيني به گوش مي رسد كه مدعي اند تكامل منشاء نسبي گرايي اخلاقي، نازيسم، كمونيسم، فروپاشي زندگي خانوادگي ، افزايش بي بندوباريهاي جنسي ، ايدز و بسياري از بيماريهاي ديگر بوده است. واضح است كه براي بسياري از مردم پيامدهاي كار داروين نابود كننده است.
چنان كه آندرو ديكسون وايت مي گويد: ورود نظرات داروين به جهان غرب مانند سيخي بود كه به لانه مورچه زده شد. جهان ديني و فكري قرن نوزدهم آماده ورود داروين نبود و بنابراين به تقلا افتاد. در كمال بي طرفي معتقدم كه حتي در حال حاضر و در آغاز هزاره جديد، ما هنوز آشكارا از شوكي كه داروين بر بسياري از باورهاي سنتي وارد كرده است گيج مانده ايم. ما هنوز در صدد يافتن راههايي براي طفره رفتن يا كنار آمدن با تصوير مشكل ساز او از حيات هستيم. اما همچنين ممكن است كه قبول انقلاب دارويني به طور قابل توجهي فهم ما از خدا را عميق تر و گسترده تر سازد.
Re: رد نظریه چارلز داروین
ظريه داروين به طور خلاصه چه مي گويد؟
نظريه داروين بسيار ساده است. اين نظريه واجد دو وجه اساسي است، اول اين كه تمامي اشكال حيات از راه تغييرات تدريجي و طي زماني طولاني از نيايي مشترك نشاُت گرفته اند؛ و دوم آن كه تبيين اين تغييرات تدريجي كه شامل ظهور گونه هاي جديد نيز هست با انتخاب طبيعي است. انتخاب طبيعي به اين معناست كه موجودات زنده اي كه بيشترين سازگاري را با محيط زيست شان دارند توسط محيط براي بقا و توليد مثل انتخاب خواهند شد در حالي كه موجودات زنده سازگاري نايافته ( و بنابراين به لحاظ توليد مثلي ناموفق) از بين خواهند رفت. داروين در ابتدا نظريه خود را تبارزدائي توام با تغيير ناميد اما بعد اصطلاح تكامل را پذيرفت. قبل از اين كه داروين بتواند تكامل را نظريه اي علمي قلمداد كند مجبور بود سازوكاري را براي تبيين چگونگي ظهور گونه هاي جديد كه طي يك دوره زماني پديد مي آيند ارائه دهد. در 1838( بيش از بيست سال قبل از انتشار كتاب منشاء انواع ) در حالي كه داروين مشغول خواندن رساله در باب اصل جمعيت نوشته توماس مالتوس بود به ناگاه پاسخ سؤال خود را يافت. مالتوس اشاره كرده بود كه رشد جمعيت آدمي همواره به وسيله ميزان غذاي در دسترس محدود مي شود، بنابراين همواره تنازعي در ميان انبوه زادگان بر سر ميزان محدود منابع غذايي وجود خواهد داشت. در چنين رقابتي طبيعت با بيرحمي افراد قوي را انتخاب و افراد ضعيف را حذف خواهد كرد. داروين پس از خواندن مالتوس به اين نتيجه رسيد كه در هر گونه اي از موجودات زنده تنازع براي بقاءتنوع هاي مساعد را ابقاء وتنوع هاي نامساعد (ناسازگار) را حذف خواهد كرد. براي مثال در جمعيتي از سهره ها افرادي كه بصورت تصادفي شكل نوك آنها به گونه اي است كه مي تواند نوعي خاص از دانه هاي در دسترس را بشكند شانس بيشتري براي بقا از ساير سهره هاي فاقد اين خصيصه دارند. بقا پيدا كردن اين دسته به وضوح شانس بهتري براي آنها، نسبت به ساير افراد، براي توليد مثل و انتقال نوك هاي سازگار يافته تر توسط وراثت به نسل بعد فراهم مي آورد. طي يك دوره طولاني تغييرات سازگاري كوچك انباشته شده و نه تنها تغييراتي در يك گونه خاص فراهم مي آورد بلكه منجر به ظهور گونه هاي مجزا نيز مي شود. امروزه تكامل گرايان تغييرات كوچك درون يك گونه را تكامل خرد و تغييرات بزرگتر كه منجر به ظهور گونه هاي جديد مي شود را تكامل كلان گويند. وقتي كه داروين به نظريه انتخاب طبيعي حدود سال 1838 رسيد، با كمال تعجب او بيست سال ديگر نيز صبر كردو نظريه خود را منتشر نساخت؛ تنها وقتي داروين فهميد كه تفسير مشابهي از تكامل توسط آلفرد راسل والاس در شرف چاپ است با عجله خلاصه اي از نظريه خود را آماده چاپ كرد. اين خلاصه به شكل كتاب وزين و مشهور” منشاء انواع” در آمد. شايد يكي از دلايلي كه داروين آنقدر در چاپ افكارش تاًمل كرده اين است كه او مي دانسته به عنوان يك دانشمند بايستي جانب احتياط را از دست ندهد. يك دانشمند قابل تا قبل از اين كه شواهد كافي براي افكار جديد و انقلابيش نيابد آن را در معرض عموم قرار نمي دهد و بي شك داروين نيز دانشمندي مراقب بود. اما دليل ديگري كه براي تاخير انتشار كتابش مي توان ارائه داد اين است كه او انساني متواضع و ملايم بود و مي دانست آراء او تاًثيرات ديني شديدي به جا خواهد گذاشت.
Re: رد نظریه چارلز داروین
رد نظریه انتخاب طبیعی داروین با فرازی از توحید مفضل:
اختلاف ألوان الطير و علة ذلك
قَالَ الْمُفَضَّلُ فَقُلْتُ إِنَّ قَوْماً مِنَ الْمُعَطِّلَةِ يَزْعُمُونَ أَنَّ اخْتِلَافَ الْأَلْوَانِ وَ الْأَشْكَالِ فِي الطَّيْرِ إِنَّمَا يَكُونُ مِنْ قِبَلِ امْتِزَاجِ الْأَخْلَاطِ وَ اخْتِلَافِ مَقَادِيرِهَا المرج [بِالْمَرَجِ وَ الْإِهْمَالِ قَالَ يَا مُفَضَّلُ هَذَا الْوَشْيُ الَّذِي تَرَاهُ فِي الطَّوَاوِيسِ وَ الدُّرَّاجِ وَ التَّدَارِجِ عَلَى اسْتِوَاءٍ وَ مُقَابَلَةٍ كَنَحْوِ مَا يُخَطُّ بِالْأَقْلَامِ كَيْفَ يَأْتِي بِهِ الِامْتِزَاجُ الْمُهْمَلُ عَلَى شَكْلٍ وَاحِدٍ لَا يَخْتَلِفُ وَ لَوْ كَانَ بِالْإِهْمَالِ لَعَدِمَ الِاسْتِوَاءَ وَ لَكَانَ مُخْتَلِفا
[رد بر ملاحده]
(1) مفضّل گفت: عرض كردم كه بعضى از ملاحده كه عالم را بىمدبّرى مىدانند گمان مىكنند كه اختلاف الوان و اشكال در پر و بال مرغان از جهت امتزاج اخلاط بدن است و اختلاف مقادير بدون مقدر قدير صورت مىگيرد.
[رنگ آميزى پرهاى مرغان]
(2) حضرت فرمود: كه اى مفضّل! اين رنگ آميزىهاى گوناگون كه در پر و بال طاوس و درّاج ملاحظه مىنمائى، با استواى اشكال و تقابل نظاير كه نقّاشان بىنظير از كشيدن شبيه آن به قلم تصوير و پرگار تقدير به عجز و تقصير معترفند چگونه از طبع بىشعور و امتزاج اخلاط بدون تقدير مقدّر كلّ مقدور به ظهور مىآيد؟ تَعالَى اللَّهُ عَمَّا يقول الملحدون علّوا كبيراً.
Re: رد نظریه چارلز داروین
ميشه بفرماييد اين حديث چطوري نظريه داروين رو رد كرد ؟ اينكه مصادره به مطلوب بود
Re: رد نظریه چارلز داروین
مصادره به مطلوب یعنی چی؟
در ضمن نظریه انتخاب طبیعی داروین با بی شعور بودن طبیعت منافات داره
که در حدیث اشاره شده البته فراز های دیکری هم هست که می آورم.
Re: رد نظریه چارلز داروین
مکصادره به مطلوب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :lol: یعنی چی؟؟؟؟
Re: رد نظریه چارلز داروین
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mohammad.s
مکصادره به مطلوب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :lol: یعنی چی؟؟؟؟
mohamad جان دلبندم مکصادره نه مصادره