معجزه ای بعداز شهادت امام حسین (ع)
هنگامی که امام به شهادت رسیدن مردی ازسپاهیان پس ازآنکه همه چیز امام رابرده بودندآمد تا دست بردکمربندحضرت راکه قیمتی بود ببردآن ملعون میگوید:هنگامی که میخواستم آن رابازکنم امام دست راست خودرابرآنگذاشت وازبازکردن ان مانع شد چون بامانعت ان نتوانستم آن راباز کنم دستش راقطع کردم پس از آن که خواستم بازکنم دست چپش رابرروی آن گذاشت وبخاطراین که نتوانستم آن رابردارم آن دست راهم قطع کردم ودرهمان حال صدای ترس اوری شنیدم که ازآن به وحشت افتادم ودرهمان جابیهوش شدم.... :!: ودرحال بیهوشی پیغمبر(ص)وحضرت علی (ع)وحضرت فاطمه (س)وامام حسن (ع)رادیدم که حضرت فاطمه(س) رابابدن بی سر وپاره پاره فرزندش صحبت مینمود ومی فرمود: ای فرزندمادر((قتلوک.قتلهم الله))توراکشتند؟خداآن هارا بکشد امام حسین در جواب مادر فرمود:((یا ام:قطع بدی هذاالناعم
))مادرجان این مردکه این جاخوابیده دست مرا قطع کرده حضرت فاطمه(س) پس ازشنیدن این سخن برمن نفرین کرد وفرمود:((قطع الله یدک ورجلیک واعمی وادخلک النار)).خداون دست ها وپاهایت راقطع نماید واز هردو چشم نابینایت کند وجزء دوزخیا ن قرارت دهد از ان روز که حضرت فاطمه(س) این نفرین رابه من فرمود تا کونون نابینا شده ودست وپا هایم ازبدنم جداگردیده وازدعایش جزاتش دوزخ دیگر چیزی باقی نمانده:!: لعنت بر اولی ودومی
