-
حضرت صادق عليه السلام ميفرمود: سه كس سلام نكنند: كسى كه همراه جنازه رود، و كسى كه به نماز جمعه ميرود، و در حمام. شرح : - فيض (ره) گويد: زيرا كه اين اشخاص خاطرشان مشغول و به خود سرگرم هستند پس باكى بر آنها نيست اگر سلام نكنند.
اصول كافى-ترجمه مصطفوى، جلد 4 صفحه 461
-
امام صادق عليه السلام فرمود: از فروتنى و تواضع اين است كه به هر كه برخورد كردى سلام كنى.
اصول كافى-ترجمه مصطفوى، جلد 4 صفحه 461
-
امام باقر عليه السلام فرمود: اميرالمؤمنين عليه السلام به مردمى گذر كرد و بر آنها سلام كرد آنها در جواب گفتند:«عليك السلام و رحمة اللَّه و بركاته و مغفرته و رضوانه» پس اميرالمؤمنين عليه السلام بدانها فرمود: در باره ما از آنچه فرشتگان به پدرمان ابراهيم عليه السلام گفتند نگذريد، آنها گفتند:«رحمة اللَّه و بركاته عليكم أهل البيت»
اصول كافى-ترجمه مصطفوى، جلد 4 صفحه 461
-
امام صادق عليه السلام فرمود : تكميل تحيت (سلام گفتن و خوش آمد) براى شخصى كه به سفر نرفته مصافحه (و دست دادن به او) است، و تكميل آن در باره آنكه از سفر آمده معانقه (و در آغوش گرفتن و دست به گردن همديگر انداختن) است.
اصول كافى-ترجمه مصطفوى، ج4، ص: 462
-
حضرت امام صادق عليه السلام فرموده : هر گاه مردمى در انجمنى باشند و مردم ديگرى وارد شوند آنها كه تازه وارد شده اند بايد سلام كنند.
اصول كافى-ترجمه مصطفوى، جلد 4 صفحه 463
-
عبد الرحمن بن حجاج گويد : كه (امام عليه السّلام) فرمود : چون يك تن از ميان گروهى سلام كرد از ديگران كافى است.
اصول كافى-ترجمه مصطفوى، جلد 4 صفحه 463
-
حضرت صادق عليه السلام فرمود : كه رسول خدا (ص) به زنها سلام ميكرد و آنها نيز جواب ميدادند، و اميرالمؤمنين عليه السلام نيز سلام ميكرد و خوش نداشت كه به جوانهاى از زنها سلام كند، و ميفرمود: می ترسم آوازش مرا خوش آيد، و زيادتر از آن اجرى كه ميجويم (گناه) بمن رسد.
اصول كافى-ترجمه مصطفوى، جلد 4 صفحه 464 ، حلیة المتقین صفحه 238 { علامه مجلسی (ره) در شرح فرموده مولا علی (ع) { می ترسم آوازش مرا خوش آيد، و زيادتر از آن اجرى كه ميجويم (گناه) بمن رسد } فرموده اند : امثال اینها را برای تعلیم دیگران می فرموده اند و خود از امثال اینها معصوم و منزه بوده اند }
-
حضرت باقر عليه السلام فرمود : مردى يهودى وارد شد بر رسول خدا (ص) و عايشه (ل)هم در حضور آن حضرت صلى اللَّه عليه و آله بود و گفت:«السام عليكم»
(يعنى مرگ بر شما، رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله در پاسخ فرمود:«عليكم» (يعنى بر شما) سپس ديگرى (از يهود) آمد و مانند همان گفت و
رسول خدا (ص) نيز مانند رفيقش به او پاسخ داد، پس سومى وارد شد و مانند آن گفت و رسول خدا (ص) همان طور كه بدو نفر رفقايش جواب داده بود جواب او را گفت، پس عايشه خشمگين شد و گفت:«سام»و خشم و لعنت بر شما باد اى گروه يهود و اى برادران ميمونها و خوكها، پس رسول خدا (ص) به عايشه (ل)فرمود:
اى عايشه(ل) اگر فحش به صورتى مجسم ميشد هر آينه بد صورتى داشت، نرمش و مدارا بر هيچ چيز نهاده نشده جز اينكه آن چيز را آراسته است، و از هيچ چيز برداشته نشده جز اينكه آن را زشت ساخته عرضكرد: اى رسول خدا آيا نشنيدى كه اينها گفتند:«السام عليكم»؟ فرمود: چرا، مگر تو نشنيدى آنچه من پاسخشان را دادم و گفتم:
«عليكم»؟ پس هر گاه مسلمانى به شما سلام كرد به او بگوئيد:«سلام عليكم»و هر گاه كافرى بر شما سلام كرد در پاسخش بگوئيد:«عليك»
اصول كافى-ترجمه مصطفوى، جلد 4 صفحه 464
-
حضرت صادق عليه السلام فرمود: اميرالمؤمنين عليه السلام فرموده : به أهل كتاب آغاز به سلام نكنيد، و هر گاه به شما سلام كردند شما در جواب بگوئيد:
«و عليكم»
اصول كافى-ترجمه مصطفوى، جلد 4 صفحه 465
-
جابر از حضرت باقر عليه السلام حديث كند كه فرمود : ابوجهل بن هشام با گروهى از قريش نزد ابوطالب رفتند و گفتند: اين برادرزاده ات ما را آزار دهد و معبودهاى ما را هم بيازارد او را بخواه و دستورش بده از نكوهش معبودان ما خوددارى كند تا ما هم از نكوهش معبود او خوددارى كنيم، فرمود:پس ابوطالب نزد رسول خدا (ص) فرستاد و او را فرا خواند، همين كه رسول خدا (ص) وارد شد در خانه جز مشرك كسى نديد پس فرمود:السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى(يعنى سلام بر هر كسی که پيروى از حق كند) و نشست، ابو طالب، از آنچه مشركين گفته بودند آگاهش ساخت، حضرت فرمود: آيا بجاى اين پيشنهاد كلمه اى نخواهند كه بدان وسيله بر عرب آقائى كنند و بر گردن همه آنها سوار شوند؟ (كنايه از اين است كه همه را زير فرمان خويش در آورند) ابوجهل گفت: چرا آن كلمه چيست؟ فرمود: بگوئيد:«لا اله الا اللَّه» (همين كه اين كلام را شنيدند) انگشتهاى خود را در گوش نهاده و پا به فرار گذاردند و ميگفتند: «ما در ملت پسين اين را نشنيده ايم و اين نيست جز آورده تازه و نوين» پس خداى تعالى در باره گفتار ايشان از اول سوره: ص، وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ تا آيه (8) (يعنى تا آخر آيه): إِلَّا اخْتِلاقٌ نازل فرمود.
اصول كافى-ترجمه مصطفوى، جلد 4 صفحه 466