PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تفسیر القاب حضرت بقیة الله الاعظم (عج)



حسین
شنبه 14 اردیبهشت 92, 10:50 قبل از ظهر
سلام

میخواستم در مورد بعضی از القاب حضرت صاحب الامر (عج) بحث کنیم انشاءلله

یکی از این القاب: «المهذب الخائف» و «المرتقب الخائف» هستش.

اولاً که معنیش چیه؟ بعدشم دلیلش چیه؟

حامد
شنبه 14 اردیبهشت 92, 09:51 بعد از ظهر
خب منتظریم
بحث شروع کنید

J.MOGHADAM
شنبه 14 اردیبهشت 92, 11:52 بعد از ظهر
خب بقیه اش؟؟؟
بگو بگیم..

حسین
یکشنبه 15 اردیبهشت 92, 08:12 قبل از ظهر
فک کنم یه کم بد مطرح کردم موضوع رو!

در واقع سؤال من در این باره بود...

اگر کمک کنید ممنون میشم

(حالا ما خواستیم آبروداری کنیم زیاد ضایع نشیم.. نذاشتید که!!) :???: :-d

J.MOGHADAM
یکشنبه 15 اردیبهشت 92, 01:57 بعد از ظهر
فک کنم یه کم بد مطرح کردم موضوع رو!

در واقع سؤال من در این باره بود...

اگر کمک کنید ممنون میشم

(حالا ما خواستیم آبروداری کنیم زیاد ضایع نشیم.. نذاشتید که!!) :???: :-d

:-Dخب حالا ما الان چی باید بگیم یا جواب بدیم بگو دیگه..!!!:ugeek:

حسین
دوشنبه 16 اردیبهشت 92, 11:12 قبل از ظهر
بابا چرا انقدر قضیه رو میپیچونید؟!!! این دو تا لقب که توی اولین پست گفتم معنیش و تفسیر و دلیلش چیه!؟ همین؟! من نمیدونم. پرسیدم که اگر کسی میدونه توضیح بده. ممنون.

hamed
دوشنبه 16 اردیبهشت 92, 05:25 بعد از ظهر
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته
با تشکر از آقا "حسین" که دلم لک زده براش، مخصوصا شوخی ها و خنده هاش.

«المهذّب الخائف» بیانگر پاکی و ترس آن حضرت از خدا است. (ریشه المهذب ذهب، و مصدر آن تهذیب است. خائف هم که از خوف می آید)

روز جمعه در زیارت عزیز زهرا (علیها السّلام)، مهدی منتظر (علیه السّلام) با این عنوان سلام می کنیم:

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللَّهِ في‏ اَرْضِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللَّهِ في‏ خَلْقِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللَّهِ الَّذي‏ يَهْتَدي‏ بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي‏اللَّهُ عَلَيْكَ وَعَلي‏ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطَّاهِرينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الْأَمْرِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلايَ اَنَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ اَتَقَرَّبُ اِلَي اللَّهِ تَعالي‏ بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي‏ يَدَيْكَ وَاَسْئَلُ اللَّهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ يَجْعَلَني‏ مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ وَالتَّابِعينَ وَالنَّاصِرينَ لَكَ عَلي‏ اَعْدآئِكَ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في‏ جُمْلَةِ اَوْلِيآئِكَ يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَعَلي‏ آلِ بَيْتِكَ هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ وَالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي‏ يَدَيْكَ وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ وَاَنَا يا مَوْلايَ فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ وَاَنْتَ يا مَوْلايَ كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالْإِجارَةِ فَاَضِفْني‏ وَ اَجِرْني‏ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَعَلي‏ اَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرينَ!

درود بر تو اي حجّت خدا در زمينش! درود بر تو اي ديده خدا بر خلقش! درود بر تو اي نور خدا كه ره يابند بدان، رهجويان، و گشايش شود بدان بر مؤمنان! درود بر تو اي خوش نهادِ هراسان! درود بر تو اي دوستِ خيرخواه! درود بر تو اي كشتي نجات! درود بر تو اي چشمه حيات! درود بر تو، رحمت خدا بر تو و خاندان پاك و پاكيزه‏ات! درود بر تو، بشتابد خدا برايت آنچه را به تو وعده كرده از ياري و ظهور امام امر امامت. درود بر تو اي مولاي من! من وابسته به توام. عارف به آغاز و انجامت. تقرّب جويم به خداي تعالي‏ به تو و خاندان تو و انتظار ظهورت و ظهور حق را به دستت دارم، و از خدا خواهم كه رحمت فرستد بر محمّد و خاندانش، و مرا از منتظران تو مقرّر دارد، و از پيروان و ياران تو عليه دشمنانت، و از دوستاني كه در ركاب تو به شهادت مي‏رسند، اي مولايم، صاحب الزّمان! صلوات خدا بر تو و بر خاندانت! اين روز جمعه، روز توست كه در آن، توقّع ظهورت مي‏رود و فَرَج براي مؤمنان به دست تو و كشتار كافران به شمشيرت، اي سرورم! من در روز جمعه، مهمان توام و پناهنده به تو و تو اي سرورم، كريم و كريم زاده‏اي و مأمور و مهمان‏نوازي و پناه دادني (نگهداري). مرا مهمان كن و پناه دِه. صلوات خدا بر تو و بر خاندان پاكت!

حسین
سه شنبه 17 اردیبهشت 92, 08:34 قبل از ظهر
سلام حامد جان
آقا دل به دل راه داره
نمدونی حامد ما چقد یادت و یاد هیات کرده بود کربلا
چون میگه هر روز صبح و شب توی صحن ایوان طلای حضرت امیر (علیه السلام) بساط «اشهد ان علیا ولی الله» و «هستم غلام قنبر و از عالمی سرم» و ... به راه بوده
خدا قسمت هممون بکنه انشاءلله دسته جمعی عرفه امسال

اما در مورد سوالم
منظور از خوف حضرت (عج) خوف از خداست یا از حکومت باطل و ترس جان؟

در عبارت المرتقب الخائف چطور؟

حسین
چهارشنبه 18 اردیبهشت 92, 01:36 بعد از ظهر
لطفا جواب بدید به جای تشکر.

با تشکر :)

hamed
چهارشنبه 18 اردیبهشت 92, 04:10 بعد از ظهر
حدس می زدم این حرف رو بزنی حسین جان :)) :-d
اومدم تشکر کردم بعد رفتم پیدام هم نشده

اما دلیلش این بود که می خواستم سر یه فرصتی دقیق تر پاسخ بدم. اینکه بگیم روایات در این مورد فراوان است و... خیلی به نظرم جالب نیست. سر همین بود که جواب نمی دادم

در مورد مرتقب الخائف:
ریشه مرتقب از رقب همون مراقب بودن منظور است. بر طبق ترجمه هایی که من دیدم مراقب از نافرمانی خدا ترجمه شده است(نمی دانم چقدر درسته).شاید مراقب بودن در مقابل دشمنان است. (بنابر اون روایتی که امام معصوم می فرمایند ما لحظه ای شمارو از یاد نمی بریم و به حال خود نمی گذاریم که اگر اینطور بود دشمنان شمارو هلاک می کردن.) هیچ دلیل خاصی برای رد یا تایید این دو معنی ندارم ولی به نظر خودم معنی اول نزدیک تره.

اما در مورد ترس:

1- خوف بمعنی حذر ودوری نمودن از چیزی که قدرت برآن دارد.
(مجمع البحرین ج 3 ص 363)
2- جبن بمعنی ترس است ضد شجاعت. (لسان العرب ج 13 ص 84)
بنابراین :
آن چه که برای یک انسان مومن نارواست جبن وترسو بودن است.
اما خوف بمعنی ترسو نیست بلکه دوری جستن از کاری که قادر برآن هست. ولی بخاطر ضرر ترکش میکند. مثلا درقرآن خوف از خدا داریم یا خوف از گناه زیرا انسان قادر بر انجام گناه و درک دستور خدا هست ولی بخاطر ضررش آن گناه وتخلف را انجام نمیدهد. مثلا در داستان حضرا عابیل به قابیل داریم که فرمود:
انی اخاف الله رب العالمین.(سوره مائده آه 28 )
اما جبن از خدا درقرآن نداریم.


مقصود از ترس اونطور که من از روایات دیگه می فهمم ترس از خداست. شما اگر به کتاب صفات الشیعه شیخ صدوق مراجعه کنید جای جایش از ترس مومنین و متقین و کلا شیعیان واقعی صحبت شده است. ترسی که منجر به کم خوابیدن آنها و برخواستن برای نماز شب و مناجات و گریه و زاری در شب و اعمال صالح و کم خوردن و کم صحبت کردن در روز می شود...
اما در چندین روایت و در سیره اهل بیت بارها برخوردم با روایاتی که نشان از عدم ترس معصوم علیه السلام از سلاطین داره.

hamed
چهارشنبه 18 اردیبهشت 92, 04:41 بعد از ظهر
در مناجات شعبانیه درخواستی که ما از خدا داریم این است که :إِلَهِي وَ أَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ الْأَبْهَجِ فَأَكُونَلَكَ عَارِفا وَ عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفا وَ مِنْكَ خَائِفا مُرَاقِبا



الهى... و به نور عز «مناعتبخش» خود كه از هر چيز مسرت انگيزتر است، مرا ملحق فرما تا معرفتم فقط از آن تو باشد و از غير تو روى گردان شوم و فقط از تو خائف و مراقب باشم،
که در این عبارت هم که شبیه عبارات زیات آل یاسین است ،خوف از خدا و مراقبت از او مطرح است نه از غیر خدا.

بنابرین حس می کنم که با توجه به این دعا این مساله روشن تر است.

حامد
چهارشنبه 18 اردیبهشت 92, 10:07 بعد از ظهر
فکر کنم خائفا یترقب نشه با این عبارت تفسیر کرد باید در روایات مربوط به حضرت مهدی پیدا کنیم معنای این لقب

hamed
چهارشنبه 18 اردیبهشت 92, 11:02 بعد از ظهر
حق با شماست.
ممکن است هر معنایی بدهد(ممکن است چیزی که من گفتم درست باشد، ممکن هم هست نباشد). باید در اون روایات جستجو کرد. شما اگر خودتون چیزی مدنظر دارید(روایت خاصی) بفرمایید.

من گشتم اینایی که زدم رو پیدا کردم.
دوستان کمک کنن.

hamed
چهارشنبه 18 اردیبهشت 92, 11:09 بعد از ظهر
من بعد از اینکه یه سری از روایات کتاب معانی الاخبار رو مطالعه کردم، کاملا آمادم که با روایتی مواجه شوم که این لقب رو بسیار متفاوت از آنچه که فکر می کنم معنا کرده باشد. :-d

حسین
پنجشنبه 19 اردیبهشت 92, 10:16 قبل از ظهر
معرفی کتاب در همین زمینه: (نمیدونم کتاب خوبیه یا نه)

ترسيم آفتاب (2): پژوهشي نو در القاب امام عصر (عج)
ناشر: خلق، دارالهدي
نویسنده: رسول عربان محمدرضا مجيري
توضیحات: شرح القاب امام مهدي (عج) است. نويسنده در اين كتاب القابي را كه به حضرت مهدي نسبت داده‎اند را مورد بررسي قرار داده و در بحث از هر يك از القاب، با استفاده از آيات و روايات برخي از مسايل مطرح درباره مهدي و اهل‎بيت را بيان كرده است.

اینو توی رادیو شنیده بودم که معرفی کرده بودم. کتاب الکترونیکیشو پیدا نکردم. نمیدونم چجور کتابیه. اگه کسی خونده بگه لطفا.

حسین
پنجشنبه 19 اردیبهشت 92, 10:36 قبل از ظهر
به نقل از کتاب شریف معنی الاخبار:

(کلمات المرتقب و المهذب رو به این صورت نداشت، شاید توی سایر مشتقاتش باشه، ولی خائف رو فقط یه روایت داشت)

باب معنى الخائف‏

1- أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِيِ‏ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِيِّ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ الْجُعْفِيِ‏[1] (http://rayatolmahdi.com/#_ftn1) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏

الْخَائِفُ مَنْ لَمْ يَدَعْ لَهُ الرَّهْبَةُ لِسَاناً يَنْطِقُ بِهِ.

[1] (http://rayatolmahdi.com/#_ftnref1) ( 1). في بعض النسخ‏[ عبد اللّه بن القاسم الجعفرى‏].


معاني الأخبار / ترجمه محمدى ؛ ج‏2 ؛ ص91

باب 255- معنى خائف‏

1- عبد اللَّه جعفىّ گويد: شنيدم كه امام صادق عليه السّلام فرمود: «خائف» كسى است كه ترس و پارسائى، زبانى برايش نگذاشته كه با آن سخن بگويد.[1] (http://rayatolmahdi.com/#_ftn1)

[1] (http://rayatolmahdi.com/#_ftnref1) ابن بابويه، محمد بن على، معاني الأخبار / ترجمه محمدى، 2جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: دوم، 1377ش.

hamed
شنبه 21 اردیبهشت 92, 10:30 بعد از ظهر
در مورد این کلام شما:

فکر کنم خائفا یترقب نشه با این عبارت تفسیر کرد باید در روایات مربوط به حضرت مهدی پیدا کنیم معنای این لقب

هدف بنده از آوردن قسمتی از مناجات شعبانیه تفسیر مراقبت در صفت مطرح شده نبود، بلکه صرفا این مساله بود که خوف از خداست و نه از غیر خدا (با توجه به کلمه مِنْكَ در اون عبارت). در سایر موارد عبارتی که زدم کمکی نمی کند. معنای مراقب رو هنوز کسی تفسیر نکرده (در روایتی که آقا حسین هم زدن تفسیر خوف بود،البته هدف بحث حول خوف از خدا یا غیر خدا بودن بود که حس می کنم حل شد.)

حالا تفسیر مراقب رو یکی بفرماید! :d

آقا حسین، شما از رو همون کتابه بگو دیگه! طولش میدی چرا :))

حسین
یکشنبه 22 اردیبهشت 92, 10:02 قبل از ظهر
خیلی ممنون. چشم. نگاه میکنم. ولی قبلا که دیدم نبود. بازم میبینم. به شرط توفیق.

حمید
یکشنبه 22 اردیبهشت 92, 12:05 بعد از ظهر
سلام

برای امام زمان عج برخی از سنت های پیامبران نعل بالنعل و حذو بالحذو (مو به مو) جاری است مانند لقب خائف مرتقب که همان لقب حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام هستش که قرآن به ایشان می دهد زمانیکه بعد از کشتن قبطی دارن از ترس جانشان از دست فرعون و یارانش فرار می کردند:

(28) القصص : 18 فَأَصْبَحَ فِي الْمَدينَةِ خائِفاً يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنْصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ قالَ لَهُ مُوسى‏ إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُبينٌ‏

(28) القصص : 21 فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً يَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّني‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمين‏


قاموس قران، ج‏3، ص: 113

تَرَقَّبَ‏ بمعنى انتظار است (مجمع- صحاح) راغب آنرا احتراز گفته‏ «فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خائِفاً يَتَرَقَّبُ‏» قصص: 18. يعنى موسى صبح كرد در حاليكه ترسان بود و انتظار ميكشيد كه قتل قبطى چه سر و صدائى ايجاد خواهد كرد و آيا خواهند دانست كه او كشته است يا نه؟ «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً يَتَرَقَّبُ‏» قصص: 21. از شهر خارج شد و بيمناك بود و انتظار داشت كه تعقيبش كنند. و بقول راغب از روشن شدن قضيّه احتراز داشت و نيز احتراز داشت كه شناخته شود.


مجمع البحرين، ج‏2، ص: 72
(رقب)
قوله تعالى: ارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ‏ [11/ 93] منتظر، و مثله قوله‏ فَارْتَقِبْ‏ يَوْمَ تَأْتِي السَّماءُ بِدُخانٍ مُبِينٍ‏ [44/ 10] و أصل‏ الرَّقِيبِ‏ من‏ التَّرَقُّبِ‏ و هو الانتظار.



دلایل روایی در پست بعدی ...

حمید
یکشنبه 22 اردیبهشت 92, 12:06 بعد از ظهر
دلایل:

كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج‏1 ؛ ص152

16- حَدَّثَنَا أَبِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالا حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُد (يعني المنقريّ.) عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ:

فِي صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ أَرْبَعُ سُنَنٍ مِنْ أَرْبَعَةِ أَنْبِيَاءَ سُنَّةٌ مِنْ مُوسَى وَ سُنَّةٌ مِنْ عِيسَى وَ سُنَّةٌ مِنْ يُوسُفَ وَ سُنَّةٌ مِنْ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ‏ أَجْمَعِينَ فَأَمَّا مِنْ‏ مُوسَى‏ فَخَائِفٌ‏ يَتَرَقَّبُ‏ وَ أَمَّا مِنْ يُوسُفَ فَالسِّجْنُ وَ أَمَّا مِنْ عِيسَى فَيُقَالُ لَهُ إِنَّهُ مَاتَ وَ لَمْ يَمُتْ وَ أَمَّا مِنْ مُحَمَّدٍ ص فَالسَّيْفُ.

ابو بصير از امام باقر عليه السّلام روايت كند كه فرمود: در صاحب الأمر چهارسنّت از چهار پيامبر وجود دارد، سنّتى از موسى و سنّتى از عيسى و سنّتى از يوسف و سنّتى از محمّد صلوات اللَّه عليهم اجمعين، امّا از موسى ترس و انتظار است، و امّا از يوسف زندان است، و امّا از عيسى آن است كه در باره او مى‏گويند مرده است ولى او نمرده، و امّا از محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم شمشير است.

كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج‏1 ؛ ص327

7- وَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِصَامٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ الْعَلَاءِ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ عَلِيٍّ الْقَزْوِينِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ الْحَنَّاطِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ الثَّقَفِيِّ الطَّحَّانِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ ع وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص فَقَالَ لِي مُبْتَدِئاً يَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ إِنَّ فِي الْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص شَبَهاً مِنْ خَمْسَةٍ مِنَ الرُّسُلِ يُونُسَ بْنِ مَتَّى وَ يُوسُفَ بْنِ يَعْقُوبَ وَ مُوسَى وَ عِيسَى وَ مُحَمَّدٍ ص فَأَمَّا شَبَهُهُ مِنْ يُونُسَ بْنِ مَتَّى فَرُجُوعُهُ مِنْ غَيْبَتِهِ وَ هُوَ شَابٌّ بَعْدَ كِبَرِ السِّنِّ وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ يُوسُفَ بْنِ يَعْقُوبَ ع فَالْغَيْبَةُ مِنْ خَاصَّتِهِ وَ عَامَّتِهِ وَ اخْتِفَاؤُهُ مِنْ إِخْوَتِهِ وَ إِشْكَالُ أَمْرِهِ عَلَى أَبِيهِ يَعْقُوبَ ع مَعَ قُرْبِ الْمَسَافَةِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَبِيهِ وَ أَهْلِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ مُوسَى ع فَدَوَامُ خَوْفِهِ وَ طُولُ غَيْبَتِهِ وَ خَفَاءُ وِلَادَتِهِ وَ تَعَبُ شِيعَتِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِمَّا لَقُوا مِنَ الْأَذَى وَ الْهَوَانِ إِلَى أَنْ أَذِنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي ظُهُورِهِ وَ نَصْرِهِ وَ أَيَّدَهُ عَلَى عَدُوِّهِ وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ عِيسَى ع فَاخْتِلَافُ مَنِ اخْتَلَفَ فِيهِ حَتَّى قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ مَا وُلِدَ وَ قَالَتْ طَائِفَةٌ مَاتَ وَ قَالَتْ طَائِفَةٌ قُتِلَ وَ صُلِبَ وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ جَدِّهِ الْمُصْطَفَى ص فَخُرُوجُهُ بِالسَّيْفِ وَ قَتْلُهُ أَعْدَاءَ اللَّهِ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِهِ ص وَ الْجَبَّارِينَ وَ الطَّوَاغِيتَ وَ أَنَّهُ يُنْصَرُ بِالسَّيْفِ وَ الرُّعْبِ وَ أَنَّهُ لَا تُرَدُّ لَهُ رَايَةٌ وَ إِنَّ مِنْ عَلَامَاتِ خُرُوجِهِ خُرُوجَ السُّفْيَانِيِّ مِنَ الشَّامِ وَ خُرُوجَ الْيَمَانِيِّ مِنَ الْيَمَنِ وَ صَيْحَةً مِنَ السَّمَاءِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ مُنَادٍ يُنَادِي مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ.


كمال الدين / ترجمه پهلوان، ج‏1، ص: 597
7- محمّد بن مسلم گويد: بر امام باقر عليه السّلام وارد شدم و مى‏خواستم از قائم آل محمّد پرسش كنم، امام باقر عليه السّلام پيش از آنكه من سؤال كنم فرمود: اى محمّد بن مسلم! در قائم آل محمّد شباهتى با پنج تن از انبياء وجود دارد: يونس بن متى و يوسف بن يعقوب و موسى و عيسى و محمّد صلوات اللَّه عليهم. امّا شباهت او با يونس بن متى آن است كه وقتى پس از غيبت خود در كبرسن باز مى‏گردد جوان است، امّا شباهت او با يوسف بن يعقوب آن است كه ازخاصّ و عامّ غايب مى‏شود و از برادرانش نيز مختفى است، و امر او بر پدرش هم پوشيده است با وجود آنكه مسافت بين او و بين پدرش و خاندان و شيعيانش كم بود، امّا شباهت او با موسى دوام خوف و طول غيبت و خفاء ولادت و رنج شيعيانش پس از وى است كه آزار و اذيّت و خوارى مى‏بينند تا آنكه خداى تعالى اذن ظهور دهد و او را بر دشمنانش نصرت و تأييد فرمايد، امّا شباهت او با عيسى عليه السّلام اختلافى است كه در باره وى صورت مى‏بندد تا به غايتى كه گروهى گويند متولّد نشده است و گروهى گويند فوت كرده است و گروهى گويند كشته شده و به صليب آويخته شده است، و امّا شباهت او با جدّش محمّد مصطفى صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم خروج او با شمشير است و اينكه او دشمنان خدا و رسولش و جبارين و طواغيت را خواهد كشت و او با شمشير و رعب يارى مى‏شود و هيچ پرچمى از او باز نگردد.

و از علامات قيام او: خروج سفيانى از شام و خروج يمانى از يمن و صيحه آسمانى در ماه رمضان و نداى آسمانى است كه منادى او را به نام خودش و نام پدرش مى‏خواند.



كمال الدين و تمام النعمة، ج‏1، ص: 328

9- حَدَّثَنَا أَبِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالا حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع‏ مَا أَجَابَ رَسُولَ اللَّهِ ص أَحَدٌ قَبْلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ خَدِيجَةَ ع وَ لَقَدْ مَكَثَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِمَكَّةَ ثَلَاثَ سِنِينَ مُخْتَفِياً خائِفاً يَتَرَقَّبُ‏ وَ يَخَافُ قَوْمَهُ وَ النَّاسَ‏[1] (http://rayatolmahdi.com/#_ftn1).

و الحديث طويل أخذنا منه موضع الحاجة إليه‏

10- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَارِثِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ: إِذَا قَامَ الْقَائِمُ ع قَالَ‏ َ فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْماً وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِين (الشّعرا، 26)


11- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ النَّخَعِيُّ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ النَّوْفَلِيِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ‏ فِي صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ سُنَّةٌ مِنْ مُوسَى وَ سُنَّةٌ مِنْ عِيسَى وَ سُنَّةٌ مِنْ يُوسُفَ وَ سُنَّةٌ مِنْ مُحَمَّدٍ ص فَأَمَّا مِنْ مُوسَى فَخَائِفٌ يَتَرَقَّبُ وَ أَمَّا مِنْ عِيسَى فَيُقَالُ فِيهِ مَا قَدْ قِيلَ فِي عِيسَى وَ أَمَّا مِنْ يُوسُفَ فَالسِّجْنُ وَ الْغَيْبَةُ وَ أَمَّا مِنْ مُحَمَّدٍ ص فَالْقِيَامُ بِسِيرَتِهِ وَ تَبْيِينُ آثَارِهِ‏[2] (http://rayatolmahdi.com/#_ftn2) ثُمَّ يَضَعُ سَيْفَهُ عَلَى عَاتِقِهِ ثَمَانِيَةَ أَشْهُرٍ فَلَا يَزَالُ يَقْتُلُ أَعْدَاءَ اللَّهِ حَتَّى يَرْضَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قُلْتُ وَ كَيْفَ يَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ رَضِيَ قَالَ يُلْقِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي قَلْبِهِ الرَّحْمَةَ.

[1] (http://rayatolmahdi.com/#_ftnref1) ( 1). في مناسبة الحديث بالباب تأمل. الا أن يقال: ذكر بمناسبة ما ذكر في ذيل الحديث السابق« و انظروا السنة التي كنتم عليها» و هذا أيضا غير وجيه.

[2] (http://rayatolmahdi.com/#_ftnref2) ( 1). في بعض النسخ« فالقيام بالسيف و تبيين آثاره».


9- محمّد بن مسلم از امام باقر عليه السّلام روايت كند كه فرمود: هيچ كس قبل از عليّ بن أبى طالب و خديجه رسول اكرم را اجابت نكرد، و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم در مكّه سه سال پنهان و خائف و منتظر بود و از قومش و مردمان مى‏ترسيد
- و اين‏حديث طولانى است و ما موضع حاجت خود را از آن نقل كرديم.


10- مفضّل بن عمر از امام صادق و او از امام باقر عليهما السّلام روايت كند كه فرمود: چون قائم عليه السّلام قيام كند، گويد: چون از شما ترسيدم از نزد شما گريختم و پروردگارم مرا حكومت بخشيد و مرا از پيامبران قرار داد.


11- ابو بصير گويد از امام باقر عليه السّلام شنيدم كه مى‏فرمود: در صاحب اين امر سنّتى از عيسى و سنّتى از يوسف و سنّتى از محمّد صلوات اللَّه عليهم است.

امّا از موسى آن است كه او خائف و منتظر است، امّا از عيسى آن است كه آنچه در باره عيسى گفتند در باره او نيز مى‏گويند، امّا از يوسف زندان و غيبت است، و امّا از محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم قيام به سيره او و تبيين آثار اوست، پس هشت ماه‏ شمشيرش را بر شانه خود مى‏گذارد و پيوسته دشمنان خدا را بكشد تا به غايتى كه خداى تعالى خشنود گردد، گفتم: چگونه مى‏داند كه خداى تعالى خشنود شده است؟ فرمود: خداى تعالى در قلبش رحمت را القا كند.

حمید
یکشنبه 22 اردیبهشت 92, 12:20 بعد از ظهر
و اما یک حدیث دیگر از کتاب بسیار ارزشمند «الهدایة الکبری» (اگرچه در مذهب نویسنده اش -الخصیبی- تشکیک کرده اند و ... الآن وقت ندارم در موردش توضیح بدم اما اصحاب باتوجه به احادیث گرانقدری که آورده اعتماد کرده اند) که تا خیلی جاها گره از کارم گشوده است:

الهداية الكبرى 364 الباب الرابع عشر باب الإمام المهدي المنتظر(عليه السلام)

وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى، عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ الْبَاقِرَ، يَقُولُ:

فِي مَهْدِيِّنَا الْمُنْتَظَرِ بِسَبْعِ سِنِينَ:

1. مِنْ آدَمَ إِنَّهُ كَانَ فِي الْجَنَّةِ لَا يَرَاهُ أَحَدٌ إِلَّا حَوَّاءُ حَتَّى ظَهَرَ مِنْهَا
2. وَ بِهِ نَجَا نُوحٌ فِي السَّفِينَةِ
3. وَ فِيهِ إِبْرَاهِيمُ نَجَا مِنَ النَّارِ
4. وَ فِيهِ يُوسُفُ نَجَا مِنَ السِّجْنِ إِلَى أَنْ مَلَّكَهُ اللَّهُ خَزَائِنَ الْأَرْضَِ
5. فِيهِ مُوسَى خَرَجَ‏ خائِفاً يَتَرَقَّبُ* وَ قَوْلُهُ‏ فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْماً وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ‏
6. وَ مِنْ عِيسَى اتُّهِمَ لِعِيسَى قَالُوا: قَتَلْنَاهُ وَ صَلَبْنَاهُ فَكَذَّبَهُمْ اللَّهُ بِقَوْلِهِ‏ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ‏
7. وَ مِنْ مُحَمَّدٍ وَ ظُهُورِهِ بِالسَّيْفِ.

ترجمه اش که هم که کم و بیش در دو پست قبلی آمده است.

حسین
سه شنبه 24 اردیبهشت 92, 09:50 قبل از ظهر
حمید جان عالییی بوووووووووووووووووود..... شما سایت بیشتر سر بزن.
واقعا استفاده کردیم. خیلی خیلی ممنون.

دو تا خواهش دیگه: اولا که در مورد کلمه مهذب در عبارت المهذب الخائف هم اگر میتونی کمک کن.
ثانیا اینکه به پست های: «قرآن بدون روایت؟؟» و «قابلیت جستجو در مطالب سایت» هم یه سری بزن. شدیدا کارت دارن. یعنی اصلا باید پاسخگو باشی برادر من.

بازم از مطالب کاملت خیلی خیلی تشکر میکنم.
امام زمان عج توفیق روز افزونت بده انشاءلله.

mahdi11
سه شنبه 27 اردیبهشت 01, 08:28 بعد از ظهر
🟡 جمع بین نام و کنیه پیامبر صلی الله علیه و آله

🔴 و قد أخبر النبيّ (صلّى اللّه عليه و آله) عليا عليه السّلام بانّه سيولد له مولود من امرأة من بني الحنفية و قد اهديت إليه اسمي و كنيتي و لا يحلان لأحد بعده إلّا للمهديّ من ولد فاطمة عليهم السّلام الخليفة و الامام الثاني عشر الذي يملأ الأرض عدلا و قسطا بعد ما ملأت ظلما و جورا، فلذا سمّاه عليّ عليه السّلام محمدا و كنّاه بأبي القاسم.

🟠 رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وصی خود را خبر داد که بعد از من تو را پسری خواهد شد از دختری از بنی حنفیة و من اسم و کنیت خود را به او بخشیدم و به غیر او اسم و کنیت من به دیگری حلال نیست که میان کنیت و نام من جمع کند مگر قائم آل من (عجل الله فرجه و صلوات الله علیه) که خلیفه دوازدهمین من است و عالم را پر از عدل و داد خواهد کرد بعد از آنکه پر شده از جور و ظلم لهذا حضرت امیرالمومنین (صلوات الله علیه) او را محمد نام نهاده و کنیتش ابوالقاسم کرده

📚منتهى الآمال جلد 2 صفحه 36