PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اشعاری در مدح علی (ع)



mohammad ashrafi
چهارشنبه 28 فروردین 92, 11:28 بعد از ظهر
به جز از علي نباشد به جهان گره*گشايي **** طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلايي
چو به کار خويش ماني در رحمت علي زن **** به جز او به زخم دل*ها ننهد کسي دوايي
ز ولاي او بزن دم که رها شوي ز هر غم **** سر کوي او مکان کن بنگر که در کجايي
بشناختم خدا را چو شناختم علي را **** به خدا نبرده*اي پي اگر از علي جدايي
علي اي حقيقت حق علي اي ولي مطلق **** تو جمال کبريايي تو حقيقت خدايي
نظري ز لطف و رحمت به من شکسته دل کن **** تو که يار دردمندي تو که يار بينوايي
همه عمر همچو "شهري" طلب مدد از او کن **** که به جز علي نباشد به جهان گره*گشايي

mohammad ashrafi
چهارشنبه 28 فروردین 92, 11:33 بعد از ظهر
نظر به بندگان اگر، ز مرحمت خدا كند **** قسم به ذات كبریا، ز یُمن مرتضى كند
خدا چو هست رهنمون، مگر دگر چرا و چون **** كه او كند هر آنچه را كه حكمت، اقتضا كند
ز قدرت یداللّهى، كسى ندارد آگهى **** وسیله‎اش بود علىّ، خدا هر آنچه را كند
به جنگ بدر و نهروان، علىّ است یكّه قهرمان **** نِگر كه دست حقّ عیان، قتال اشقیا كند
به روى دوش مصطفى، نهد چو پاى مرتضى **** نگر به بت شكستنش، كه در جهان صدا كند
به رزم خندق و اُحد، به قتل عمرو و عبدود **** خدا بدستِ دست خود، لواى حقّ به پا كند
چو افضل از عبادت خلایق است ضربتش **** علىّ تواند این عمل، شفیع ما سوى كند
به پیشگاه كردگار، ز بس كه دارد اعتبار **** دیون جمله بندگان، تواند او ادا كند
نماز بى ولاى او عبادتى است بى وضو **** به منكر على بگو، نماز خود قضا كند
هر آن كه نیست مایلش، جفا نموده با دلش **** بگو دل مریض خود، به عشق او شفا كند
على است آن كه تا سحر، سرشك ریزد از بصر **** پى سعادت بشر، ز سوز دل دعا كند
على انیس عاشقان، على پناه بى كسان **** على امیرمؤمنان، كه مدح او خدا كند
پس از شهادت نبىّ، كه را سزد به جز على **** كه تا به حشر آدمى، به كارش اقتداء كند
قسیم نار و جنّتش، ترازوى محبّتش **** كه مؤمنان خویش را، ز كافران جدا كند
گهى به مَسند قضا، گهى به صحنه غزا **** گهى به جاى مصطفى، كه جان خود فدا كند
على است فرد و بى نظیر، على مجیر و دستگیر **** كه نام دلگشاى او، گره ز كار وا كند
ز كار قهرمانیش، پر است زندگانیش **** نگین پادشاهیش، به سائلى عطا كند
امیر كشور عرب، ثناكنان، دعا به لب **** برد طعام نیمه شب، عطا به بینوا كند
ز كوى شاه اولیاء، كه مهر اوست كیمیا **** كجا روى بیا بیا، كه دردها دوا كند

hamid reza
پنجشنبه 29 فروردین 92, 09:05 قبل از ظهر
علي آن شير خدا شاه عرب **** الفتي داشت با اين دل شب
شب ز اسرار علي، آگاه است **** دل شب محرم سرّ الله است
شب علي ديد به نزديکي ديد **** گر چه او نيز به تاريکي ديد
شاه را ديد به نوشيني خواب **** روي بر سينه ديوار خراب
قلعه*باني که به قصر افلاک **** سر دهد ناله زنداني خاک
اشكباري که چو شمع بيزار **** مي*فشاند زر و مي*گريد زار
دردمندي که چو لب بگشايد **** در و ديوار به زنهار آيد
کلماتش چو در آويزه گوش **** مسجد کوفه هنوزش مدهوش
فجر تا سينه آفاق شکافت **** چشم بيدار علي خفته نيافت
روزه*داري که به مُهر اسحار **** بشکند نان جوين افطار
ناشناسي که به تاريکي شب **** مي*برد نان يتيمان عرب
تا نشد پردگي آن سرّ جلي **** نشد افشا که علي بود علي
شاهبازي که به بال پر راز **** مي*کند در ابديت پرواز
شهسواري که به برق شمشير **** در دل شب بشکافد دل شير
عشقبازي که هم آغوش خطر **** خفت در خوابگه پيغمبر
آن دم صبح قيامت تأثير **** حلقه در شد از او دامنگير
دست در دامن مولا زد در **** که علي بگذرد از ما مگذر
شال مي*بست و ندايي مبهم **** که کمربند شهادت را محکم
پيشوايي که ز شوق ديدار **** مي*کند قاتل خود را بيدار
ماه محراب عبوديت حق **** سر به محراب عبادت منشق
مي*زند پس*، لب او کاسه شير **** مي*کند چشم اشارت به اسير
چه اسيري که همان قاتل اوست **** تو خدايي مگر اي دشمن دوست
در جهان اين همه شر و همه شر **** ها علي بشر کيف بشر
کفن از گريه غسال خجل **** پيرهن از رخ وصال خجل

hamid reza
پنجشنبه 29 فروردین 92, 09:09 قبل از ظهر
منم بنده ی اهلبیت نبی/ستاینده ی خاک پای وصی
خدا آن روز نامم به گیتی مباد/که من نام حیدر نیارم به یاد
بر این زادم و هم بر این بگذرم/یقین دان که خاک پی حیدرم
نباشد جز از بی پدر دشمنش/که یزدان به آتش بسوزد تنش…
فردوسی

hamid reza
پنجشنبه 29 فروردین 92, 09:13 قبل از ظهر
مرا در تن بود تا جان علی گویم علی جویم

بجنبد تا رگم در جان علی گویم علی جویم
ز پیدا و ز پنهانم همین یک حرف را دانم
که در پیدا و در پنهان علی گویم علی جویم
اگر اهل خراباتم وگر شیخ مناجاتم
به هر آئین ، به هر دستان علی گویم علی جویم
علی دین است و ایمانم ،علی درد است و درمانم
چه با درد و چه با درمان علی گویم علی جویم
علی حلال مشکل ها ،علی آرامش دلها
کند تا مشکلم آسان علی گویم علی جویم
اگر در خانقه افتم وگر در میکده خفتم
به هر معموره و ویران علی گویم علی جویم
ز مهر او سرشت من ، جمال او بهشت من
هم اندر روضه ی رضوان علی گویم علی جویم
علی باب الله عرفان ،علی سرالله سبحان
به نور دانش و عرفان علی گویم علی جویم
اگر درویش و مسکینم وگر دیندار و بی دینم
چه با کفر و چه با ایمان علی گویم علی جویم
اگر تسبیح می گویم وگر زنار می جویم
به هر اسم و به هر عنوان علی گویم علی جوی
ز سوره سوره ی قرآن ، ز یاسین و ز الرحمان
به هر آیه ز هر تبیان علی گویم علی جویم
اگر از وصل خوشحالم وگر از هجر نالانم
چه با وصل و چه با هجران علی گویم علی جویم
به محشر چون برآرم سر ، به نزد خالق اکبر
به گاه پرسش و میزان علی گویم علی جویم

mohammad ashrafi
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:25 بعد از ظهر
از عشق و مرام و معرفت آگاه است

هرکس که پناهنده به این درگاه است

هر کس که شود سائل سلطان نجف

از یُمن گدایی به در او شـــــاه است

زهراست اگر محور منظومه ی نور

خورشید پیمبر است و حیدر ماه است

هر کس ز علی و آل او گشته جدا

بیراهه گرفته پیش رو گمراه است

هر کس بِکَند چاه برای شـــــــــیعه

تا روز ابد خودش تَهِ آن چاه است

تا کور شود هر آنکه نتواند دید

در مذهب حق علی ولی الله است

mohammad ashrafi
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:36 بعد از ظهر
از عشق و مرام و معرفت آگاه است

هرکس که پناهنده به این درگاه است

هر کس که شود سائل سلطان نجف

از یُمن گدایی به در او شـــــاه است

زهراست اگر محور منظومه ی نور

خورشید پیمبر است و حیدر ماه است

هر کس ز علی و آل او گشته جدا

بیراهه گرفته پیش رو گمراه است

هر کس بِکَند چاه برای شـــــــــیعه

تا روز ابد خودش تَهِ آن چاه است

تا کور شود هر آنکه نتواند دید

در مذهب حق علی ولی الله است

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:43 بعد از ظهر
دو تا مثل هم گذاشتی mohammad


لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:45 بعد از ظهر
وقتی تو آمدی دل ما پیش چاه بود
از فاطمه بزادی و زهرا گواه بود
وقتی تو آمدی همه نخل‎های تو
از پیش آمدند به بزمی که آه بود
وقتی تو آمدی همه آسمان شنید
فریاد دیو را که سرا پا سیاه بود
یک کعبه در شکاف تمنای دوست بود
یک قبله در سکوت سجود اله بود
وقتی تو آمدی همه کودکان شهر
دیدند ماه بهر یتیمان پناه بود
فرقت شکافت تا که دل کعبه نشکند
آری که سجده‎گاه تو چون قبله‎گاه بود

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:49 بعد از ظهر
باعطـــــای توچه کم در روزگار
باولای توچه غـــــم در روز زار
تاکه می بستی به پهلوذوالفقـــــــار
می گسست از دشمنان تو فـــــــقار

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:50 بعد از ظهر
هر کس بِکَند چاه برای شـــــــــیعه

تا روز ابد خودش تَهِ آن چاه است


تا کور شود هر آنکه نتواند دید

در مذهب حق علی ولی الله است

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:52 بعد از ظهر
وقتی خدا به خلقت هستی اراده کرد
توحید را به صورت یک مرد ساده کرد
از اسم مستعار خودش استفاده کرد
کل صفات را روی اسمش پیاده کرد
انقدر شد شبیه خودش که صداش کرد
آیینه دار ذات خدا مرتضی علی

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:53 بعد از ظهر
ای وجه رب العالمین هو یا امیر المومنین
ای قبله ی اهل یقین هو یا امیر المومنین

راه طلب پویم تو را در هر کجا جویم تو را
در هر نفس گویم چنین هو یا امیر المومنین

خیل ملائک لشکرت ،تاج ولایت بر سرت
مُلک حَقت زیر نگین هو یا امیر المومنین

تو جان پاک مصطفی وصف تو از قول خدا
آیات فرقان مبین هو یا امیر المومنین

اول تویی،آخر تویی، یاور تویی، ناصر تویی
بر اولین و آخرین هو یا امیر المومنین

از بهر خدمت روز و شب، اِستاده با عجز و ادب
بر درگهت روح الامین هو یا امیرالمومنین

سوی محبان کن نظر، محفوظشان دار از خطر
ای حب تو حصن حصین هو یا امیر المومنین

دارد صغیر بی نوا بر آستانت التجاء
مگذارش از محنت غمین هو یا امیر المومنین

mohammad ashrafi
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:53 بعد از ظهر
در روز جزا ولوله ای خواهد شد

باذکر علی هروله ای خواهد شد

ای وای اگر علی غضبناک شود

در عرش خدا زلزله ای خواهدشد

***

جز نبی کس قرار حیدر نیست

بی شرف از تبار حیدر نیست

و تو "عمروبن عبدود" برو گم شو

زدن بچه کار حیدر نیست

***

کور شو اهل ثقیفه که عرب یل دارد

خوش قد و قامت و رعناست و هیکل دارد

وسط معرکه فریاد زند پیغمبر

اسدلله برو کار تو ایول دارد

***

یا علی حب شما شیره ی ایمان من است

سیره و سنت تو معنی قرآن من است

من گدایی ز گدایان تو هستم آقا

خاک نعلین شما سرمه ی چشمان من است

***

به کوری دو چشم شور این قوم اراذل

زدم قابی به روی سر در کاشانه ی دل

نوشته روی آن با خط زیبای خدایی

سگ شیعه شرف دارد به صد سنی بزدل

***

دل محضر شاه لافتی چون عبد است

در دام محبت علی در بند است

"هرکس به ولایت علی شک دارد"

پست فطرت و مشرک و سگی مرتد است

***

به دنیا مرا قرص نانی بده

به محشر مرا سایه بانی بده

نجف روزی من نشد یا علی

بیا لااقل جمکرانی بده

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:53 بعد از ظهر
در روز جزا ولوله ای خواهد شد
باذکر علی هروله ای خواهد شد
ای وای اگر علی غضبناک شود
در عرش خدا زلزله ای خواهدشد

mohammad ashrafi
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:54 بعد از ظهر
راه علی و آل، ره رضوان است

مهرش سبب شفاعت و غفران است

بر هرکه نپیمود رهش را، گوئید

"این ره که تو می روی به ترکستان است"

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:54 بعد از ظهر
کور شود اهل سقیفه که عرب یل دارد

خوش قد و قامت و رعناست و هیکل دارد
وسط معرکه فریاد زند پیغمبر
اسدلله برو کار تو ایول دارد

hamid reza
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:55 بعد از ظهر
آفریده شدم برای علی

تا بیفتم به دست و پای علی



اینکه ما از چه آفریده شدیم



علتش هست خاک پای علی


جان سائل چه ارزشی دارد



جان پیغمبران فدای علی


صد هزار آفتاب میریزد



با تکان خوردن عبای علی


هم علی میشود علی خدا



هم خدا میشود خدای علی


این صدای علی صدای خدا؟

یا صدای خدا صدای علی؟


هم نشسته علی به جای خدا

هم نشسته خدا به جای علی

لطف معراج مصطفی این بود

شد صدای خدا صدای علی

عرش را شرع را شریعت را

همه را آفریده با "یه" علی


ذکر بالا سرش حسین بُوَد

پس نجف هست کربلای علی


انا مشتاق به جوار نجف

انا محتاج به دعای علی


بچه های بزرگ و كوچكمان

همه قربان بچه های علی


دست مولا و چادر بی بی

دست ما و نخ عبای علی


چه مقامیست که هزاران بار

میشود فاطمه فدای علی

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:58 بعد از ظهر
یا علی حب شما شیره ی ایمان من است
سیره و سنت تو معنی قرآن من است
من گدایی ز گدایان تو هستم آقا
خاک نعلین شما سرمه ی چشمان من است

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:59 بعد از ظهر
جز نبی کس قرار حیدر نیست
بی شرف از تبار حیدر نیست
و تو "عمروبن عبدود" برو گم شو
زدن بچه کار حیدر نیست

mohammad ashrafi
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:59 بعد از ظهر
تكفیر دشمنان علی ركن كیش ماست

هر كس محب فاطمه شد، قوم و خویش ماست

لعنت به آن كه پایه گذار سقیفه شد

لعنت به هر كسی كه به ناحق خلیفه شد

لعنت بر آن كه بر تن اسلام خرقه كرد

این قوم متحد شده را، فرقه فرقه كرد

ما بی خیال سیلی زهرا نمی شویم

راضی به ترك و نهی تبرا نمی شویم

قرآن و اهل بیت نبی اصل سنت است

هر كس جدا ز این دو شود، اهل بدعت است

ما هم كلام منكر حیدر نمی شویم

«با قنفذ و مغیره برادر نمی شویم»

ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم

ما بچه های مادر پهلو شكسته ایم

شمشیر خشم شیعه پدیدار می شود

وقتی كه حرف كوچه و دیوار می شود

امروز اگر كه سینه و زنجیر می زنیم

فردا به عشق فاطمه شمشیر می زنیم

ما را نبی «قبیله ی سلمان» خطاب كرد

روی غرور و غیرت ما هم حساب كرد

ما از الست طایفه ای پر اراده ایم

ما مثل كوه پشت علی ایستاده ایم

از اما بترس شیعه ی سرسخت حیدریم

جان بر كفان لشگر سردار خیبریم

از جمعه ای بترس، كه روز سوارهاست

پشت سر امام زمان ذوالفقارهاست

از جمعه ای بترس، كه دنیا به كام ماست

فرخنده روز پر ظفر انتقام ماست

از جمعه ای بترس، كه پولاد می شویم

از هُرم عشق، مالك و مقداد می شویم

mohammad ashrafi
پنجشنبه 29 فروردین 92, 01:59 بعد از ظهر
من یا علی چو ذره به مهر تو زیستم

جز در هوای ماه لقای تو نیستم

فردا ز چشم خویش میفکن مرا که من

تا چشم داشتم به حسینت گریستم
-----------------------------------------

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 02:00 بعد از ظهر
دل محضر شاه لافتی چون عبد است
در دام محبت علی در بند است
"هرکس به ولایت علی شک دارد"
پست فطرت و مشرک و سگی مرتد است

mohammad ashrafi
پنجشنبه 29 فروردین 92, 02:00 بعد از ظهر
علی شاه علی ماه، علی نصر من الله

علی ورد لب هر دل آگاه

علی اصل وجودم، علی بود و نبودم، علی روی سجودم

علی ذکر لب ربّ ودودم

علی حصن حصین است، علی عین یقین است، علی حبل متین است

علی بر همه عالم، امیر مؤمنین است

علی صوم و صلات است، علی حج و زکات است، علی برگ برات است، تجلی صفات است

علی بر همه عالم سفینه النجات است

علی آیت عظما، علی عالی اعلا، علی والی والا

همین مرتبه اش بس، شده شوهر زهرا

علی عصمت داور، علی شافع محشر، علی بر همه رهبر، علی فاتح خیبر، علی عشق پیمبر

همین مرتبه اش بس، علی ساقی کوثر

علی نفس رسول است، درِ شهر علوم است، علی مهر قبول است

و هم کفو بتول است

علی راز و نیاز است، علی سوز و گداز است، علی محرم راز است

علی رمز قبولی نماز است

علی بود و مدینه، پر از نفرت و کینه

علی بود و فراق نبی و امت نامرد
علی بود و دلی لب به لب از رنج و غم و درد

علی بود و دل تنگ، و یک امت صد رنگ، پر از خدعه و نیرنگ، که دارند سر جنگ

و مردی که دلش سنگ تر از سنگ...

خلیفه فدک فاطمه را داده به او پس...

ره فاطمه را بست به کوچه، دل شیعه چو بشکست به کوچه

بگوید به همان مردک ملعون:

فدک ارث پیمبر، که داده ست به دختر...

همه عهد گسستند، به شورا بنشستند، در خانه شکستند...

علی خانه نشین شد، دلش زار و حزین شد، زنش نقش زمین شد

ولی غاصب حقش، امیر مؤمنین شد...

طلب کرد همان برگ فدک را

بپاشید به زخم دل ما ظرف نمک را

زبان قاصر و الکن، از آن واقعه گفتن

همین جمله بگویم که کنی گریهٔ خون بار

یکی ضربه از آن مردک ملعون و یکی پهنۀ دیوار

شده پاره از آن ضربه چرا گوش و گوشوار...

دو چشمش شده کم سو، در آن اوج هیاهو، بگیرد ز همه رو

شده ورد لبش در وسط کوچه، علی کو؟ علی کو؟!

غریب وطنم کو؟

عصایم حسنم کو؟

hamid reza
پنجشنبه 29 فروردین 92, 02:01 بعد از ظهر
ما درب خانه اي به جز اين در نميرويم
ما بي علي كنار پيمبر نميرويم

hamid reza
پنجشنبه 29 فروردین 92, 02:01 بعد از ظهر
جبريل علي ، وحي علي و زبان عليست
قرآن بخوان رسول،كه قرآن همان عليست

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 02:02 بعد از ظهر
هر سرخ و سیاهی که شقایق نشود
هر کس که پِی اش آمده لایق نشود
مولاست ، اگر به سنگ هم زل بزند
آن سنگ محال است که عاشق نشود

hamid reza
پنجشنبه 29 فروردین 92, 02:03 بعد از ظهر
با نام علی حرم صفا می گیرد


در کعبه ی سینه عشق پا می زگیرد


هر کس به ولایت علی دل بدهد

در حصن حصین نور جا می گیرد

hamid reza
پنجشنبه 29 فروردین 92, 02:05 بعد از ظهر
در مدح مولود کعبه :

علی راه سعادت ، روح دین است
علی تفسیر قرآن مبین است

علی تصویر آیات الهی است
و این یعنی که او حبل المتین است

علی تابان ترین روح نماز است
از این رو او به دین رکن رکین است

ولایت بی علی معنا ندارد
علی بر تارک دین چون نگین است

علی روشن ترین راه رسیدن
علی زیباترین زیباترین است

شهادت می دهد چشمان تاریخ
علی مردی حماسه آفرین است

عروجش روی دوش مصطفی گفت
که او خاکی ترین بالانشین است

علی بیدار شب های سجود است
علی نور و سراج العارفین است

دل شب های نخلستان صدای
مناجات علی بس دلنشین است

بنازم رقص شمشیر علی را
که در اوج کشاکش آتشین است

به پایش عَمرها افتاده عُمری
که او فاتح ترین فاتحین است

همین یک حرف بس در وصف مولا
که استاد یل ام البنین است

و از سرچشمه ی فیض نگاهش
هزاران مثل سلمان خوشه چین است

فدای آن امیر شیرمردی
که نامش زینت عرش برین است

علی یار دل آرای رسول است
که در ایمان و اخلاص اولین است

خدا را شکر می گویم امامم
علی اول مسلمان زمین است

ولادت کعبه و مسجد شهادت
در این فیض اولین و آخرین است

به شوق لا فتی لا سیف می خواند
مدیحه خوان او روح الامین است

به کوری دو چشم دشمنانش
"فقط حیدر امیرالمومنین است"
یا علی(ع)

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 02:14 بعد از ظهر
آسمانها دامن تو ابر ها پَر پَر تو
خاک و افلاک همه منّت کشِ قَنبر تو
مثل جبریل امین در صف خیرات توام
تا به ماهم برسد یک رطبی از در تو

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 02:15 بعد از ظهر
به دنیا مرا قرص نانی بده

به محشر مرا سایه بانی بده
نجف روزی من نشد یا علی
بیا لااقل جمکرانی بده

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 02:18 بعد از ظهر
گهی رحمان و گه جبّار می شد






گهی غفار و گه قهّار می شد




عبایش را كه میپوشید حیدر




خودش یك كعبه یِ سیّار می شد

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 02:19 بعد از ظهر
حال خود را خوب می دانم بلی

مستحق دوزخ و نارم ولی

روز محشر پای میزان عمل

اکفیانی یا محمد یا علی

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 02:20 بعد از ظهر
یک عمر در این سرا علی می گویم

هنگام خوش دعا علی می گویم

یک عمر مرا به قدر یک پلک زدن

امداد رسیده تا علی می گویم

J.MOGHADAM
پنجشنبه 29 فروردین 92, 02:21 بعد از ظهر
آفریده شدم برای علی
تا بیفتم به دست و پای علی

اینکه ما از چه آفریده شدیم
علتش هست خاک پای علی

mohammad ashrafi
پنجشنبه 29 فروردین 92, 05:47 بعد از ظهر
ای علی، ای آشنا با کوچه های شب زده
ای علی، ای مایه فخر و مباهات همه
گامهایت پیک شادی بود و نور
دستهایت گرم و مهرانگیز بود در اوج شور
چاه میداند صدای ناله هایت را به شب
می شناسد غربت دیرینه ات با تاب و تب
می شناسد اشکهای گرم حیدری
سینۀ پر درد و نای خسته ای
چاه خوب میداند غم و درد تو را
خوب میداند صدای گریه های بی صدا

hamid reza
پنجشنبه 29 فروردین 92, 10:33 بعد از ظهر
جز نبی کس قرار حیدر نیست
بی شرف از تبار حیدر نیست
و تو "عمروبن عبدود" برو گم شو
زدن بچه کار حیدر نیست

hamid reza
پنجشنبه 29 فروردین 92, 10:34 بعد از ظهر
کور شو اهل ثقیفه که عرب یل دارد
خوش قد و قامت و رعناست و هیکل دارد
وسط معرکه فریاد زند پیغمبر
اسدلله برو کار تو ایول دارد

hamid reza
پنجشنبه 29 فروردین 92, 10:34 بعد از ظهر
یا علی حب شما شیره ی ایمان من است
سیره و سنت تو معنی قرآن من است
من گدایی ز گدایان تو هستم آقا
خاک نعلین شما سرمه ی چشمان من است

hamid reza
پنجشنبه 29 فروردین 92, 10:35 بعد از ظهر
دل محضر شاه لافتی چون عبد است
در دام محبت علی در بند است
"هرکس به ولایت علی شک دارد"
پست فطرت و مشرک و سگی مرتد است

hamid reza
پنجشنبه 29 فروردین 92, 10:36 بعد از ظهر
بر سائل خود زكات بخشد به ركوع

با قاتل خويش مهربان است علي
نيروي ولايتش محك بر همگان
بر جمع خلايق امتحان است علي
در روز نبرد تك سوار عرب است
در عرصه صبر قهرمان است علي

hamid reza
پنجشنبه 29 فروردین 92, 10:38 بعد از ظهر
حق را شب معراج لسان است علي
هستند امامان مبين رهرو او
يعني كه امير كاروان است علي
همتاي امير عشق تنها زهرا (http://tebyan-zn.ir/tags/%d8%b2%d9%87%d8%b1%d8%a7.html) ست
با دخت رسول همزبان است علي
بر هر نبي و ولي ولي الله است
مولاي جميع انس و جان است علي
در نور محبتش پر از جاذبه است
محبوب قلوب شيعيان است علي
بر غيب و شهود حاكم و سلطان است
آگاه ز راز كهكشان است علي
جنت يكي از صنايع دستانش
صنعتگر آفريدگان است علي
ايمان و نماز و اصل اسلام علي است
توحيد و معاد عارفان است علي
مفتاح علوم ايزدي در نزدش
ديباچه ي علم لا مكان است علي
اين است گواه لا مكان بودن او
يك شب به چهل مكان عيان است علي
مولا و امام متقين كيست علي است
حقا كه امير مومنان است علي
سلمان كه سبو از مي منّا نوشيد
او ظرف و در آن قطره چكان است علي
ميثم سر دار از علي مي گويد
با لله مي وصل عاشقان است علي
قنبر كه غلامي علي منصب اوست
او سالك و پير راهدان است علي
در مركز وحي كاتب وحي علي است
بر حامل وحي تر جمان است علي
گنجينه ي مخفي معارف مولاست
آئينه ذات مستعان است علي
تفسير مبين فطره الله علي است
عشقش به دل پير و جوان است علي
آيات مبين مديحه اوصافش
هر سوره و آيه آرمان است علي
قرآن بدون او به قرآن جعلي است
تا ناطق و منطق و بيان است علي
دانيد كه سرّ اسم اعظم در چيست
اكسير به رمز كن مكان است علي
در اولُ الاولين عيان كيست علي است
در آخر الآخرين نهان است علي
احسان قديم و حكم فرماي ازل
مسجود همه فرشتگان است علي
موساي قلندر از علي نيل گشود
بر كشتي نوح پشتوان است علي
عيسا نه به خويش مرده را زنده كند
تجديد حيات مردگان است علي
ميزان و قسيم نار و جنت حيدر
آري به صراط ميزبان است علي
عنوان علي به چهره ها منقوش است
نامش به رخ مواليان است علي
با اين همه مظهر العجائب بشر است !
يا اينكه خداوند جهان است علي
افتاده بيا كه دستگير تو علي است
بر بازوي نا توان توان است علي

hamid reza
پنجشنبه 29 فروردین 92, 10:39 بعد از ظهر
شعر تولایی و تبرایی




شیعه امشب خنده دارد بر لبش


نیست جز شادی سرود و مطلبش




شیعه امشب یا علی گویان بود

با علی و فاطمه خندان بود




شیعه اکنون شادیش گل می کند

نغمه خوانی همچو بلبل می کند




شیعه چشم خویش را وا کرده است

اقتدا بر راه مولا کرده است




خندۀ گلشن نشینان دیدنی است

شادی شور آفرینان دیدنی است




یاعلی در هر دو دنیا با توایم

در تبرا و تولا با توایم




کاش امشب فاطمه خنده کند


بار دیگر عشق را زنده کند




یاعلی گلزار طاها را ببین

روی لب لبخند زهرا را ببین




مثل خْم همواره در جوشیم ما


جام شادی باز می نوشیم ما




با تو ای مهر ولایت روشنیم

دشمنانت را همیشه دشمنیم




شیعیانت را حمایت کن علی

عیدی ما را عنایت کن علی




چون وفائی پشت پا بر دف زنیم


هرچه بادا باد کف بر کف زنیم

hamid reza
جمعه 30 فروردین 92, 07:51 قبل از ظهر
خيبر شكن و صف شكن و بت شكن است

هنگام مصاف پهلوان است علي

هر ضربه كه مي زند به شيطان رجيم
تضمين بهشت جاودان است علي
لشگر عددي نبود در حرب علي
تشنه به قتال كافران است علي

J.MOGHADAM
جمعه 30 فروردین 92, 06:55 بعد از ظهر
اقا حمید رضا من این شعرایی که گذاشتی رو گذاشتم الکی نذار
عوضشون کنننننننننننننننننننننننن ننننننننننننننننننننن..

J.MOGHADAM
جمعه 30 فروردین 92, 06:58 بعد از ظهر
اگر به حکم تو باشند باد و آتش و آب
و یا به دست تو گردند سنگ و گل زر ناب

اگر مطیع تو گردند خلق روی زمین
وگر مسخر گردد تو را خور و مهتاب

اگر بنای معابد کنی هزاران بار
و یا به نام تو مسجد بنا شود صد باب

اگر به زهد نباشد تو را قدیم و ندیم
و یا ز کثت تقوی نباشدت خور و خواب

به هوش باش و شنو این سخن ز مردانی
بحق جمله رسولان بحق پنج کتاب

به سینه تو نباشد چو مُهرِ مِهر علی«ع»
نباشدت به دو دنیا نصیب غیر عذاب

J.MOGHADAM
جمعه 30 فروردین 92, 06:59 بعد از ظهر
من كه دائم پای خود دل را به دریا می زنم

پیش تو پایش بیفتد قید خود را می زنم

كعبه ای در سینه ام دارم كه زایشگاه توست

از شكاف كعبه گاهی پرده بالا می زنم

mohammad ashrafi
شنبه 31 فروردین 92, 01:35 بعد از ظهر
بر بلندای فلک ذکر ملائک یا عیلست



هر که گوید یا علی ، در روز محشر با علیست



در طواف کعبه گر با دیده ی دل بنگری



هر طرف آئینه ای باشد کزان پیدا علیست



گر خدا خوانم علی را ، کفر باشد کفر محض



به که گویم المثنای حق یکتا علیست



ای یهودی ، ای مسیحی ، ای مسلمان ، ای فلان



رکن کعبه ، چلچراغ مسجد الاقصی علیست



در شب معراج احمد نور از لب نور بود



دید در افلاک ، ماه لیله الاسرا علیست



مردگان دم میگرفتند ز عیسای مسیح



غافل از آنکه مسیحای دو صد عیسی علیست



اوست سر اسم اعظم ، واقف است او بر امور



راز پنهان در عصای پنجه ی موسی علیست



با علی بودن علو و عزت آزادگیست



جبرئیل عرش را استاد بی همتا علیست



خواستگاران فراوان داشت دخت مصطفی



از خدا دستور آمد همسر زهرا علیست



بر فراز آسمان ها هم حکومت حق اوست



حاکم و فرمانروای عالم بالا علیست



قدرت کل دول ، از ناخن او کمتر است



امپراتور بلند آوازه ی دنیا علیست



از غدیر خم چه میدانی ؟، نمیدانی بدان



بعد پیغمبر امام و رهبر و مولا علیست



ای که هی دم میزنی از اولی و دومی



بشنو ای ابله ، ولی مسلمین تنها علیست



اوست باب اله ، باب العشق ، باب المعرفت



شیعیان باب گرام زینب کبری علیست



تا عبد پرونده شیعه بدون خدشه است



قاضی دیوان کیفر، صاحب الامضاء علیست

J.MOGHADAM
شنبه 31 فروردین 92, 07:17 بعد از ظهر
این غبار روی لبهام از فراق بوسه نیست

در خیالم بوسه بر پای تو مولا می زنم

از در مسجد به جرم كفر هم بیرون شوم

در ركوعت می رسم خود را گدا جا می زنم

J.MOGHADAM
شنبه 31 فروردین 92, 07:19 بعد از ظهر
اقا حمید هنوز عوض نکردی که بدوووو دداش بدووووو
بووووررووووررررررروو:smile:

J.MOGHADAM
شنبه 31 فروردین 92, 07:22 بعد از ظهر
اینكه روزی با تو می سنجند اعمال مرا

سخت می ترساندم لبخند اما می*زنم

من زنی را می شناسم در قیامت… بگذریم

حرف*هایی هست كه روز مبادا می زنم

J.MOGHADAM
شنبه 31 فروردین 92, 07:24 بعد از ظهر
ای به وصفت، همه ی قافیه ها تکراری

عشق و شور و شعف و لطف و صفا، تکراری

شعر، بیچاره ترین، در به در تعریفت

بهر تو واژه ی تمثال خدا، تکراری

چه بیانی چه سرودی چه کلامی، آخر

چه بگویم که نباشد رفقا، تکراری

قبله نمایی، حرمی، احرامی

ای به تمجید شما مدح رسا، تکراری

خسته ام، خسته از این آمد و شدهای عبث

سوز ساز و نفس و حال و هوا، تکراری

تا به کی بر در تو، حاجت خود را آریم

که شده درد من و لطف شما تکراری

J.MOGHADAM
شنبه 31 فروردین 92, 07:25 بعد از ظهر
چاره ی کار ز یک جای دگر باید کرد

فکر فهمیدن تو وقت سحر باید کرد

J.MOGHADAM
شنبه 31 فروردین 92, 07:27 بعد از ظهر
قدسیان در طلب روی تو سرگردانند

عرشیان در جلوات نظرت، حیرانند

اقتدا بر دل شیدای پیمبر کردند

انبیا گر غزل نادِ علی می خوانند

خالق الخلق، پس از خلقت نورت فرمود

بارک الله، که نداری مثلی و مانند

وسعت صدر تو از لوح و قلم بیرون زد

حق همین است و تمام شعرا وِیلانند

مدد روح الامین کار به جایی نبرد

به خدا در وسط مدح تو در می مانند

از غریبیت همین بس، که تو را ای آقا

عده ای کافر و یک عده خدا می دانند

J.MOGHADAM
شنبه 31 فروردین 92, 07:28 بعد از ظهر
یا امیر الامرا، سید سادات، علــــــــی

زمزمه کردنِ نام تو مناجات، علــــــــی

J.MOGHADAM
شنبه 31 فروردین 92, 07:29 بعد از ظهر
شیعه امشب خنده دارد بر لبش

نیست جز شادی سرود و مطلبش

شیعه امشب یا علی گویان بود

با علی و فاطمه خندان بود

شیعه اکنون شادیش گل می کند

نغمه خوانی همچو بلبل می کند

شیعه چشم خویش را وا کرده است

اقتدا بر راه مولا کرده است

خندۀ گلشن نشینان دیدنی است

شادی شور آفرینان دیدنی است

یاعلی در هر دو دنیا با توایم

در تبرا و تولا با توایم

کاش امشب فاطمه خنده کند

بار دیگر عشق را زنده کند

یاعلی گلزار طاها را ببین

روی لب لبخند زهرا را ببین

مثل خْم همواره در جوشیم ما

جام شادی باز می نوشیم ما

با تو ای مهر ولایت روشنیم

دشمنانت را همیشه دشمنیم

شیعیانت را حمایت کن علی

عیدی ما را عنایت کن علی

چون وفائی پشت پا بر دف زنیم

هرچه بادا باد کف بر کف زنیم

mohammad ashrafi
شنبه 31 فروردین 92, 08:05 بعد از ظهر
خوشم که دارم به دل ولایت علی علی جانم
همیشه دارم به لب ثنایت علی علی جانم
حقیقت صومی و صلاتی علی علی جانم
بحق تو حلال مشکلاتی علی علی جانم
از میلاد تو در شعف باشم
شود آیا شبی نجف باشم
خوشا روزی که من ، میان آن حرم ، بشوق بنشسته ام
کنار مرقدت ،گشایم عقده هایم ، ز قلب خسته ام
خوش آمدی ای جمال زیبای کردگاری علی
چه می شود گر به محفل ما قدم گذاری علی
تو خود دانی همه پریشانیم
نما رحمی که ما گدایانیم
بیا امشب دگر ، نگاهی کن ز لطف ، بسوی ما همه
نظر بر رهبرم ، نما از مرحمت ، بجان فاطمه
علی جانم علی ، علی جانم علی ، علی جانم علی

J.MOGHADAM
شنبه 31 فروردین 92, 08:17 بعد از ظهر
به به به به یا علی جانم
ای کاش نجف ...:-(
خیلی هم زیباااااا شعر

hamid reza
شنبه 31 فروردین 92, 08:39 بعد از ظهر
شبی در مجلسی ذکر علی بود
شنیدم عارفی فرزانه فرمود
اگر آتش به زیر پوست داریم
نسوزیم گر علی را دوست داریم

mohammad ashrafi
شنبه 31 فروردین 92, 08:44 بعد از ظهر
ا صورت پیوند جهان بود، على بود

تا نقش زمین بود و زمان بود، على بود

آن قلعه گشایى كه در از قلعه خیبر

بركند به یك حمله و بگشود، على بود

آن گرد سر افراز، كه اندر ره اسلام

تا كار نشد راست، نیاسود، على بود

آن شیر دلاور، كه براى طمع نفس

برخوان جهان پنجه نیالود، على بود

این كفر نباشد، سخن كفر نه این است

تا هست على باشد و، تا بود، على بود

شاهى كه ولى بود و وصى بود، على بود

سلطان سخا و كرم و جود، على بود

هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم الیاس

هم صالح پیغمبر و داود ، على بود

هم موسى و هم عیسى و هم خضر و هو ایوب

هم یوسف و هم یونس و هم هود، على بود

مسجود ملایك كه شد آدم، ز على ش

آدم چو یكى قبله و مسجود، على بود

آن عارف سجاد، كه خاك درش از قدر

بر كنگره عرش بیفزود ، على بود

هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن

هم عابد و هم معبد و معبود، على بود

«ان لحملك لحمى» بشنو تا كه بدانى

آن یار كه او نفس نبى بود، على بود

موسى و عصا و ید بیضا و نبوت

در مصر به فرعون كه بنمود، على بود

چندان كه در آفاق نظر كردم و دیدم

از روى یقین در همه موجود، على بود

خاتم كه در انگشت سلیمان نبى بود

آن نور خدایى كه بر او بود، على بود

آن شاه سرفراز، كه اندر شب معراج

با احمد مختار یكى بود، على بود

آن كاشف قرآن‏كه‏خدا در همه قرآن

كردش صفت عصمت و بستود، على بود

منسوب به مولانا جلال الدین مولوى

***************************

ما سوا ومحور مینا علسیت

شهسوار تاج کرمنا علیست

معنی والشمس نور روی اوست

معنی والیل مشکین موی اوست

دین حق با نام او کامل شده

هل اتی در شأن او نازل شده

چون خدا ایجاد غرب و شرق کرد

قبل از آن نور علی را خلق کرد

عشق با نام علی آغاز شد

با علی درهای رحمت باز شد

این حدیث دل بود تصنیف نیست

شیعه در محشر بلا تکلیف نیست

شیعه پایش در مسیر اولیاست

شیعه مولایش علی المرتضاست

هر کسی را اسم اعظم داده اند

بر لبش نام علی بنهاده اند

او به بیت الله رکن قائمه است

تاج احمد افتخار فاطمه است

عشق بر حجاج احرام ولاست

کعبه ی کعبه علی المرتضاست

نوح گر در بحر از طوفان برست

مرتضی بگرفت سکان را بدست

هست او هستی به عیسی داده است

او عصا بر دست موسی داده است

اوست هدهد را غزل خوان کرده است

او سلیمان را سلیمان کرده است

او به ابراهیم احسان کرده است

اوست اتش را گلستان کرده است

آن ملاحت که به یوسف داده اند

جان یوسف از علی بستانده اند

عشق او از دل تجلا می کند

یا علی گفتن گره وا می کند

تا علی سر رشته دار کار هاست

مکتب شیعه پر از عمار هاست

یا علی گفتن رموز انبیاست

یا علی گفتن شعار مصطفاست

یا علی گفتن مرام فاطمه است

مزد هر شیعه سلام فاطمه است

پیش او افتاده مرحب از نفس

بت شکستن کار حیدر هست وبس

پس سخن بی پرده گفتن بهتر است

چرخ تحت اقتدار حیدر است

تا علی فرمانده دهر است دهر

شیعه با ضد علی قهر است قهر

او نه تنها در زمین نام آور است

نام او در اسمانها حیدر است

سعی کن محشور گردی با علی

پس بگو (خوشزاد) یا هو یا علی

آنکه او فرمانروای محشر است

حیدر است و حیدر است وحیدر است

سید حسن خوشزاد

*******************

نظر به بندگان اگر، ز مرحمت خدا كند

قسم به ذات كبريا، ز يُمن مرتضى كند

خدا چو هست رهنمون ، مگر دگر چرا و چون

كه او كند هر آنچه را كه حكمت ، اقتضا كند

ز قدرت يداللّهى ، كسى ندارد آگهى

وسيله اش بود علىّ، خدا هر آنچه را كند

به جنگ بدر و نهروان ، علىّ است يكّه قهرمان

نِگَر كه دست حقّ عيان ، قتال اءشقيا كند

به روى دوش مصطفى ، نهد چو پاى مرتضى

نگر به بت شكستنش ، كه در جهان صدا كند

به رزم خندق و اُحد، به قتل عمرو و عبدود

خدا بدستِ دست خود، لواى حقّ به پا كند

چو افضل از عبادت خلايق است ضربتش

علىّ تواند اين عمل ، شفيع ما سوى كند

به پيشگاه كردگار، ز بس كه دارد اعتبار

ديون جمله بندگان ، تواند او اءدا كند

نماز بى ولاى او عبادتى است بى وضو

به منكر علىّ بگو، نماز خود قضا كند

هر آن كه نيست مايلش ، جفا نموده با دلش

بگو دل مريض خود، به عشق او شفا كند

علىّ است آن كه تا سحر، سرشك ريزد از بصر

پى سعادت بشر، ز سوز دل دعا كند

علىّ اءنيس عاشقان ، علىّ پناه بى كسان

علىّ اميرمؤ منان ، كه مدح او خدا كند

پس از شهادت نبىّ، كه را سزد به جز علىّ

كه تا به حشر آدمى ، به كارش اقتداء كند

قسيم نار و جنّتش ، ترازوى محبّتش

كه مؤ منان خويش را، ز كافران جدا كند

گهى به مَسند قضا، گهى به صحنه غزا

گهى به جاى مصطفى ، كه جان خود فدا كند

علىّ است فرد و بى نظير، علىّ مجير و دستگير

كه نام دلگشاى او، گره ز كار وا كند

ز كار قهرمانيش ، پر است زندگانيش

نگين پادشاهيش ، به سائلى عطا كند

امير كشور عرب ، ثناكنان ، دعا به لب

برد طعام نيمه شب ، عطا به بينوا كند

ز كوى شاه اولياء، كه مهر اوست كيميا

كجا روى بيا بيا، كه دردها دوا كند

حسان .

**********************

وصف علی(سعدی)

کس را چه زور و زهره که وصف علــی کند

جــــــبار در مــــــناقـب او گفت هل اتی

زور آزمـــــای قلــــعه ی خیـــبر که بـــند او

در یکـــدگر شکست بــــه بازوی لافتی

مردی که در مصاف زره زره پیش بسته بود

تا پیـش دشــمنان نکننـد پشـت بر عزا

شـــــیر خدا وصـــف در مــیدان و بحر جود

جان بخـش در نماز و جهان سوز در وقا

دیــــباچه ی مــــروت و دیــــوان مــــعرفت

لشکــــــرش فـــــتوت و ســـردار اتــقیا

فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست

ماییم و دسـت و دامان معصوم مرتضی

mohammad ashrafi
شنبه 31 فروردین 92, 08:45 بعد از ظهر
شب معراج(سرمست)

ای خــاک کــف پای تو بـر فــرق شــهان تــاج

ایـجـاد جـهـان امــده بـر جــود تو مـحـتــاج

از وصف سخای تو همین بس بود ای دوست

کـامـد سـر خـوان تـو نبـی در شب مـعراج

ایـمــن بــود از تــیر حـوادث بــه هــمه عـــمر

پـیـکان غـم عـشـق تـرا هـر کـه شد اماج

مـن روی تو نـادیـده نـدانـم کـه چه سان بـرد

هســتی مـرا نـام نـکـــوی تــو بــه تــاراج

خـــوش ان کـه ببـازد به قـمـاره ره عشــقـت

دین و دل و عقل و خرد و هوش چو لیلاج

کــردم نــظـر انــدر هــمـه ایــجـاد و نــدیــدم

آن را کــه بــود غـیر ره وصـل تـو مــنـهـاج

بـنـمـایی اگــر جـانـب «سرمست» نگـاهـی

مـنـصـور شـود در ره وصـل تــو چـو حـلاج

mohammad ashrafi
شنبه 31 فروردین 92, 08:45 بعد از ظهر
در زیـــر زلــف، روی تو بینــد گـر آفـــــتاب

بـــی پـــــرده جلـــوه گــر نشود دیگر آفــــتاب

روزی کـــه در درون دل مــــــن درآمــــــدی

بــیرون نــکرده بـود سـر از خــاور آفــــــتاب

بــی پــرده وقـــت صــبح بیـــــا بـر کنــار بـام

تــا بـاز پـس کـشد سـر از ایـن مـنظـر آفـــتاب

در محـــفلــی کــه شــمع رخــت جـلوه می کند

پـــروانـــه وار مـــی زنـــد آنــجا پــر آفتـــاب

هــر روز مـی نــهد بـه زمـیـن روی تـابنــاک

گــــویـا بـه بـوی عــاطـفــــت داور آفـــــــتاب

جـویـای کـوی کـیست که در طـی ایـن بـروج

هــــــر روز مـی رود بـه ره دیـــگـر آفــــتـاب

تــا ره بــرد بـه خـاکـــــ در شـحنــه ی نـجــف

گـــردد در آســــمان ز پـــی رهبــــر آـفتـــــاب

زیــن گــونـه بـر سپـهر بـرآمـد از ایــنکه داشت

بـر جـبــــهه داغ بـــنـدگـی حــیــــــــدر آفــــتاب

آن ســــروری کـــــه بــــهـرِ نـــمــازش ز بــاختر

آورد بـــــاز مــعــجــــزِ پــیــغــمــبــر آفـــــــتاب

ای مــــــوکـب جــلال تـو بـر چـرخ گـرم سـیـــر

در آن میـــانـه از همــــــه واپــس تـر آفــــــــتاب

جـــــز مدحــت جــلال تــو حـرف دگـــر نیـــافت

گــــردید پـــای تــا ســر ایـــن دفتـــــر آفــــــتاب

mohammad ashrafi
شنبه 31 فروردین 92, 08:46 بعد از ظهر
سيد و سرور بگو كيست به غير از علي

جان پيمبر بگو كيست به غير از علي

صاحب منبر بگو كيست به غير از علي

خواجه*ي قنبر بگو كيست به غير از علي

ساقي كوثر بگو كيست به غير از علي

شاه ولايت كه بود راه هدايت كه بود

عين عنايت كه بود جاي حمايت كه بود

باب رسالت كه بود نور امامت كه بود

روح سخاوت كه بود اصل شجاعت كه بود

قاتل عنتر بگو كيست به غير از علي

در همه عالم بگو كيست كه در كعبه زاد

ديده*ي حق بين نخست بر رخ احمد گشاد

فيض لعاب نبي جمله علومش بداد

يافت به طفلي ز حق خلعت رشد و رشاد

مرشد ديگر بگو كيست به غير از علي

سوره*ي ياسين به*خوان كيست امام مبين

سوره*ي تحريم نيز صالح و مومن ببين

هادي خلقان كرا گفت خداوند دين

كيست پس از مصطفي وارث تخت و نگين

صاحب افسر بگو كيست به غير از علي

J.MOGHADAM
شنبه 31 فروردین 92, 09:08 بعد از ظهر
ا صورت پیوند جهان بود، على بود

تا نقش زمین بود و زمان بود، على بود

آن قلعه گشایى كه در از قلعه خیبر

بركند به یك حمله و بگشود، على بود

آن گرد سر افراز، كه اندر ره اسلام

تا كار نشد راست، نیاسود، على بود

آن شیر دلاور، كه براى طمع نفس

برخوان جهان پنجه نیالود، على بود

این كفر نباشد، سخن كفر نه این است

تا هست على باشد و، تا بود، على بود

شاهى كه ولى بود و وصى بود، على بود

سلطان سخا و كرم و جود، على بود

هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم الیاس

هم صالح پیغمبر و داود ، على بود

هم موسى و هم عیسى و هم خضر و هو ایوب

هم یوسف و هم یونس و هم هود، على بود

مسجود ملایك كه شد آدم، ز على ش

آدم چو یكى قبله و مسجود، على بود

آن عارف سجاد، كه خاك درش از قدر

بر كنگره عرش بیفزود ، على بود

هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن

هم عابد و هم معبد و معبود، على بود

«ان لحملك لحمى» بشنو تا كه بدانى

آن یار كه او نفس نبى بود، على بود

موسى و عصا و ید بیضا و نبوت

در مصر به فرعون كه بنمود، على بود

چندان كه در آفاق نظر كردم و دیدم

از روى یقین در همه موجود، على بود

خاتم كه در انگشت سلیمان نبى بود

آن نور خدایى كه بر او بود، على بود

آن شاه سرفراز، كه اندر شب معراج

با احمد مختار یكى بود، على بود

آن كاشف قرآن‏كه‏خدا در همه قرآن

كردش صفت عصمت و بستود، على بود

منسوب به مولانا جلال الدین مولوى

***************************

ما سوا ومحور مینا علسیت

شهسوار تاج کرمنا علیست

معنی والشمس نور روی اوست

معنی والیل مشکین موی اوست

دین حق با نام او کامل شده

هل اتی در شأن او نازل شده

چون خدا ایجاد غرب و شرق کرد

قبل از آن نور علی را خلق کرد

عشق با نام علی آغاز شد

با علی درهای رحمت باز شد

این حدیث دل بود تصنیف نیست

شیعه در محشر بلا تکلیف نیست

شیعه پایش در مسیر اولیاست

شیعه مولایش علی المرتضاست

هر کسی را اسم اعظم داده اند

بر لبش نام علی بنهاده اند

او به بیت الله رکن قائمه است

تاج احمد افتخار فاطمه است

عشق بر حجاج احرام ولاست

کعبه ی کعبه علی المرتضاست

نوح گر در بحر از طوفان برست

مرتضی بگرفت سکان را بدست

هست او هستی به عیسی داده است

او عصا بر دست موسی داده است

اوست هدهد را غزل خوان کرده است

او سلیمان را سلیمان کرده است

او به ابراهیم احسان کرده است

اوست اتش را گلستان کرده است

آن ملاحت که به یوسف داده اند

جان یوسف از علی بستانده اند

عشق او از دل تجلا می کند

یا علی گفتن گره وا می کند

تا علی سر رشته دار کار هاست

مکتب شیعه پر از عمار هاست

یا علی گفتن رموز انبیاست

یا علی گفتن شعار مصطفاست

یا علی گفتن مرام فاطمه است

مزد هر شیعه سلام فاطمه است

پیش او افتاده مرحب از نفس

بت شکستن کار حیدر هست وبس

پس سخن بی پرده گفتن بهتر است

چرخ تحت اقتدار حیدر است

تا علی فرمانده دهر است دهر

شیعه با ضد علی قهر است قهر

او نه تنها در زمین نام آور است

نام او در اسمانها حیدر است

سعی کن محشور گردی با علی

پس بگو (خوشزاد) یا هو یا علی

آنکه او فرمانروای محشر است

حیدر است و حیدر است وحیدر است

سید حسن خوشزاد

*******************

نظر به بندگان اگر، ز مرحمت خدا كند

قسم به ذات كبريا، ز يُمن مرتضى كند

خدا چو هست رهنمون ، مگر دگر چرا و چون

كه او كند هر آنچه را كه حكمت ، اقتضا كند

ز قدرت يداللّهى ، كسى ندارد آگهى

وسيله اش بود علىّ، خدا هر آنچه را كند

به جنگ بدر و نهروان ، علىّ است يكّه قهرمان

نِگَر كه دست حقّ عيان ، قتال اءشقيا كند

به روى دوش مصطفى ، نهد چو پاى مرتضى

نگر به بت شكستنش ، كه در جهان صدا كند

به رزم خندق و اُحد، به قتل عمرو و عبدود

خدا بدستِ دست خود، لواى حقّ به پا كند

چو افضل از عبادت خلايق است ضربتش

علىّ تواند اين عمل ، شفيع ما سوى كند

به پيشگاه كردگار، ز بس كه دارد اعتبار

ديون جمله بندگان ، تواند او اءدا كند

نماز بى ولاى او عبادتى است بى وضو

به منكر علىّ بگو، نماز خود قضا كند

هر آن كه نيست مايلش ، جفا نموده با دلش

بگو دل مريض خود، به عشق او شفا كند

علىّ است آن كه تا سحر، سرشك ريزد از بصر

پى سعادت بشر، ز سوز دل دعا كند

علىّ اءنيس عاشقان ، علىّ پناه بى كسان

علىّ اميرمؤ منان ، كه مدح او خدا كند

پس از شهادت نبىّ، كه را سزد به جز علىّ

كه تا به حشر آدمى ، به كارش اقتداء كند

قسيم نار و جنّتش ، ترازوى محبّتش

كه مؤ منان خويش را، ز كافران جدا كند

گهى به مَسند قضا، گهى به صحنه غزا

گهى به جاى مصطفى ، كه جان خود فدا كند

علىّ است فرد و بى نظير، علىّ مجير و دستگير

كه نام دلگشاى او، گره ز كار وا كند

ز كار قهرمانيش ، پر است زندگانيش

نگين پادشاهيش ، به سائلى عطا كند

امير كشور عرب ، ثناكنان ، دعا به لب

برد طعام نيمه شب ، عطا به بينوا كند

ز كوى شاه اولياء، كه مهر اوست كيميا

كجا روى بيا بيا، كه دردها دوا كند

حسان .

**********************

وصف علی(سعدی)

کس را چه زور و زهره که وصف علــی کند

جــــــبار در مــــــناقـب او گفت هل اتی

زور آزمـــــای قلــــعه ی خیـــبر که بـــند او

در یکـــدگر شکست بــــه بازوی لافتی

مردی که در مصاف زره زره پیش بسته بود

تا پیـش دشــمنان نکننـد پشـت بر عزا

شـــــیر خدا وصـــف در مــیدان و بحر جود

جان بخـش در نماز و جهان سوز در وقا

دیــــباچه ی مــــروت و دیــــوان مــــعرفت

لشکــــــرش فـــــتوت و ســـردار اتــقیا

فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست

ماییم و دسـت و دامان معصوم مرتضی

چه خبره کم بذار..

hamid reza
شنبه 31 فروردین 92, 09:32 بعد از ظهر
دوستان سعدی از اهل بدعت ها ازش شعر نذارید لطفا

mohammad ashrafi
شنبه 31 فروردین 92, 09:36 بعد از ظهر
چشم.ببخشید.

mohammad ashrafi
شنبه 31 فروردین 92, 09:37 بعد از ظهر
تا به کی افسانه از دارا و اسکندر کنی

قصه یابد از امیرالمؤمنین حیدر کنی

گر حدیث راست می خواهی و ، گفتار درست

مدح ، باید از شه دین حیدر صفدر کنی

تا به دست و خامه ات ، یارایی مدح علی است

حیف باشد حرف دیگر ثبت در دفتر کنی

راست خواهی حق نباشد کین گهر لفظ دری

جزکه اندر حرف حق ، در صحبت دیگر کنی

وصف شاه اولیاء نعت شه مردان بیار

دفتر شعر و ادب را ، تا از او زیور کنی

خامه در نقش علی بت شکن زن ، تا بچند

خامه ی مانی تراشی ، رنده ی ازر کنی

جان تازه ، در تن افسرده می دارد شعف

در مدیحش تازه چون طبع سخن گستر کنی

ناسزایان را ستودن ، بت تراشیدن بود

خود هنر ضایع چرا ، در پیشه ی بتگر کنی

خامه فرسودن ، بمدح خواجگان جاه و مال

عمر فرسودن بود آن ، به که این کمتر کنی

با دروغی چند تا چند از ره بیم امید

از یکی افسارگیری ، بر یکی افسر کنی

شرم بادت زین هنر ، کز قول ترفتند و فریب

گوهری را پشک سازی ، پشک را گوهر کنی

شاه غزنین می رود از یاد و فتح ، سومنات

چون سخن از جنگ بدر و ، غزوه ی خیبر کنی

یا علی ، نام از ابوسفیان و فرزندش مبر

روب هان را کی سزد ، با شیر نر همبر کنی

عترت خود را پیمبر ، تالی قرآن شمرد

کار در دین بایدت ، بر گفت پیغمبر کنی

یعنی اندر حکم سنت بعد قرآن کریم

تکیه باید بر علی و عترت اطهر کنی

سرخ رویی گر ز کوثر خواستاری ، بایدت

پیروی از رسم و راه ساقی کوثر کنی

بی ولای مرتضی ، چون باد اندر چنبر است

روز و شب گر در عبادت ، پشت را چنبر کنی

چون پیمبر باب خواندش ، مر مدینه علم را

دست بیعت بایدت ، در حلقه ی آن در کنی

آنچنان باشد که گرد کعبه باشی در طواف

چون طواف مرقد آن شاه دین پرور کنی

اندر آئین جوانمردی و دینداری ، رواست

گر سر و جان در ره آئین آن سرور کنی

هر سری کان نیست اندر پای آن سرور ، براه

غبن باشد ، گر دمی از عمر با او سر کنی

گفت عارف ، در بشر روپوش کرده ست آفتاب

این کلام نغز را باید بجان باور کنی

و اندر این ره مشکلی گر پیش آید ، بایدت

حل آن از اتحاد ظاهر و مظهر کنی

ای علی مرتضی ، ای آیت حسن القضا

ای که ز اکسیر عنایت ، خاک ره را زر کنی

آفتاب اولیائی ، سایه ی لطف خدا

دوستان را سایبانی ، در وصف محشر کنی

سایه ی لطف و کرم ، از دوستانت وامگیر

ای که از داروی احسان ، چاره ی مضطر کنی

تشنه کامانیم ، ای ابر کرامت ، خوش ببار

تا گلوی خشک ما ، از آب رحمت تر کنی

تو شفیع مذنبانی و ( سنا ) غرق گناه

چشم دارد ، کش شفاعت در بر داور کنی

مدح کس گر گفته ام ، نعت توأم کفاره است

بوکه زین کفاره ام ، آسوده از کیفر کنی

mohammad ashrafi
شنبه 31 فروردین 92, 09:37 بعد از ظهر
یار پیامبر علی شیر دلاور علی

فاتح خیبر علی ساقی کوثر علی

مهر در خشان علی اسوه ایمان علی

عاشق جانان علی معنی رهبر علی

حجت صادق علی آدم عاشق علی

قرآن ناطق علی شهید سنگر علی

همدم مسکین علی خاطر غمگین غلی

خنده شیرین علی جلوه ی اختر علی

محزن اسرار علی غایت گفتار علی

آیت کردار علی معدن گوهر علی

جلوه اسلام علی دشمن ابهام علی

شارح احکام علی مرد سخنور علی

حد دیانت علی اصل کرامت علی

حق امامت علی مخلوق بر تر علی

اشرف انسان علی صاحب وحدان علی

یکه میدان علی میر غضنفر علی

آدم و آگاه علی محبوب در گاه علی

هم سخن چاه علی لاله احمر علی

قدرت یزدان علی حامی قرآن علی

حاکم دوران علی گرد داورعلی

قاضی عادل علی ادیب فاضل علی

انسان کامل علی خطیب منبر علی

بنده آزاد علی لطف خداوند علی

مونس فریاد علی شافع محشر علی

مونس زهرا علی یار پیغمبر علی

همدم زهرا علی یار یتیمان علی

شهید محراب علی همسر زهرا علی

مونس زهرا علی مولای در ویشان علی

قر آن ناطق علی یار پیغمبر علی

صاحب ذوالفقار علی همدم زهرا علی

پسر اعم پیغمبر علی داماد مصطفی علی

شیر دلاور علی همسر زهرا علی

mohammad ashrafi
شنبه 31 فروردین 92, 09:38 بعد از ظهر
صیبم شد غمت الحمدللَّه

دلم شد محرمت الحمدللَّه

من و درماندگى صد شكر یارب

من و بیش و كمت الحمدللَّه

تبارم كوثر و از طیف نورم

سرشكم زمزمت الحمدللَّه

دلم در صیقل دستت جلا یافت

فتادم در یَمَت الحمدللَّه

تو را تا وسعت رب مى‏پرستم

اگر مى‏گویمت الحمدللَّه

تویى كه ریشه هر ذوالمعالى

امیرالمؤمنین مولى الموالى

به دشت سینه ‏ها اُلفت نشینم

كه مدّاح امیرالمؤمنینم

گره بند قباى مرتضایم

پى یك رشته از حبل المتینم

اگر خواهى بسوزان یا كه بردار

هر آنچه كشت كردى در زمینم

تملّك نیست حتى در حیاتم

تصرّف كن دلم را مستكینم

یمینى گم شده، اندر یسارم

یسارى نیست گشته در یمینم

غمت باده، دلم جام هلالى

امیرالمؤمنین مولى الموالى

مرا در ظلّ نامت آفریدند

ملائك را غلامت آفریدند

دل مؤمن اگر عرش خدا شد

دل از دارالسّلامت آفریدند

پیمبر را به وادى محبّت

گرفتار مَرامت آفریدند

تو را «المؤمنون» محتاج ذكر است

كه مصحف را كلامت آفریدند

نبوت گر چه شد پیش از امامت

تو را پیش از امامت آفریدند

مبادا سینه از شوق تو خالى

امیرالمؤمنین مولى الموالى

جنون آشفته موى تو باشد

لطافت لیلىِ خوى تو باشد

تماماً جز تو را تكفیر كردم

خدا در طاق ابروى تو باشد

نه اینكه ما برایت خاكساریم

نبى هم كُشته روى تو باشد

تو آن بابى كه گشتم مبتلایت

حساب و رجعتم سوى تو باشد

تو را ایزد براى خود على گفت

خدا دلداده هوى تو باشد

تو بالاتر ز هر اوج كمالى

امیرالمؤمنین مولى الموالى

تو را با جامه‏هایت مى‏شناسند

ز تمكین گدایت مى‏شناسد

تو را همراه پیغمبر به معراج

ملائك از صدایت مى‏شناسند

تمام انبیاء حتى محمّد

خدا را با ولایت مى‏شناسند

نه تنها حق به تو معروف گشته

تو را هم با خدایت مى‏شناسند

تمام خاكهاى راهت اى یار

تواضع را ز پایت مى‏شناسند

تو هجرى و تو شوقى و وصالى

امیرالمؤمنین مولى الموالى

اگر زخم است دل، دارو تویى تو

وگر زشت است دل نیكو تویى تو

اگر كه مصطفى خُلق عظیم است

قسم بر مصطفى آن خو تویى تو

مُراد من تویى از هر اشاره

خط و خال و لب و ابرو تویى تو

به هر در مى‏زنم وجه تو بینم

به هر جا بنگرم، هر سو تویى تو

تو مُنْشَقْ گشته از حىِّ تعالى

امیرالمؤمنین مولى الموالى

نگاه نخلها چشم انتظارت

تمام مستمندان بیقرارت

امامت كن به بانوى مدینه

كه گیرد خون ز تیغ ذوالفقارت

میان خانه خود عرش دارى

كه دُخت مصطفى شد خانه دارت

تو كه خود صاحب فصل بهارى

طلوع فاطمه باشد بهارت

كنار مصطفى لب بسته ماندى

سَلونى بعد احمد شد شعارت

نباشد در ولاى تو زوالى

امیرالمؤمنین مولى الموالى

بده بر انتظار دیده تسكین

مرا هم بهر یك دیدار بگزین

ركوعى تازه كن سائل رسیده

نگینى لطف كن همراه تمكین

اگر نذرى میان خانه دارى

دوباره قرص نانى ده به مسكین

به وقت آن طلوعات سه گانه

دمى هم یار این شوریده بنشین

زكاتى گر دهى ما مُستحقّیم

اگر بذلى كنى گردیم تأمین

ندارم جُز شما از حق سؤالى

امیرالمؤمنین مولى الموالى

میان خطبه‏ها حرفم كن ایدوست

نگاه لطف بر طَرْفم كن ایدوست

بِكن در سینه‏ام چاه غمت را

چو آمد خونِ دل وقفم كن ایدوست

از آن خرما كه سلمان را چشاندى

كمى در بین این ظرفم كن ایدوست

وسیعم كن به شرح سینه خود

شبیه چشم خود ژرفم كن ایدوست

نگاهم جنبه خواهش گرفته

نگاهى از در لطفم كن ایدوست

تو خود بهتر ز هر رزق حلالى

امیرالمؤمنین مولى الموالى

mohammad ashrafi
شنبه 31 فروردین 92, 09:40 بعد از ظهر
كیست مولا ذات بی همتای حق

بعد حق هر كس بود شیدای حق

كیست مولا لام خلقت را هدف

عـیـن عـلـم و یـاء دریای شرف

كیست مولا دین احمد را كمال

متصل نورش به ذات لا یـزال

كیست مولا نعمت حـق را اتـم

مـعـنی تـفـسیر نـون و الـقـلم

كیست مولا قاسم نـار و جحیم

صاحب تقسیم جنات و نعیم

كیست مولا باب شـبیر و شبـر

بـر یتیمان مـهـربـانـتـر از پدر

كیست مولا نور حق را منجلی

حجت بر حـق حـق یعـنی عـلی

در ولایت حب او تكوینی است

دین منهای علی بی دینی است

بی*علی*درجسم*هستی*روح*نیست

كشتی شرع نبی را نوح نیست

بی علی قرآن كتاب بی بهاست

چون*علی*آیات*حق*را محتوا ست

بـی عـلی اسـلام تـمـثـالـی بـود

در مثل چون طبل تو خالی بود

بی علی اصل*عبادت باطل*است

بی*علی*هركس*بمیرد جاهل است

بی علی تقوی گلی بی رنگ و بوست

بـنـد گی هـمچون نماز بی وضو ست

hamid reza
یکشنبه 01 اردیبهشت 92, 05:22 قبل از ظهر
امشب هلاکم می*کنی با کنجِ ابرو یا علی (http://tebyan-zn.ir/tags/%db%8c%d8%a7-%d8%b9%d9%84%db%8c.html)
تا نیمه شب در فکرِ تو گشتم ثناگو یا علی (http://tebyan-zn.ir/tags/%db%8c%d8%a7-%d8%b9%d9%84%db%8c.html)
من کیستم؟ من چیستم؟ جز ذره*ی ناقابلی
در پیش پایت می*زند جبریل زانو یا علی (http://tebyan-zn.ir/tags/%db%8c%d8%a7-%d8%b9%d9%84%db%8c.html)
گفتی به وقت مردنش هر کس تو را بیند علی
مردم بیا دیدارم ای یارِ سیه مو یا علی (http://tebyan-zn.ir/tags/%db%8c%d8%a7-%d8%b9%d9%84%db%8c.html)
راهم کجا؟ چاهم کجا؟ گم کرده*ام کوی تو را
دل عازم روی تو شد، ره را بگو کو یا علی (http://tebyan-zn.ir/tags/%db%8c%d8%a7-%d8%b9%d9%84%db%8c.html)؟
گفتم شب میلاد تو گیرم ز تو مولا مدد
تا این که فانوس (http://tebyan-zn.ir/tags/%d9%81%d8%a7%d9%86%d9%88%d8%b3.html) دلم گیرد ز تو سو یا علی (http://tebyan-zn.ir/tags/%db%8c%d8%a7-%d8%b9%d9%84%db%8c.html)
مشکل به کارم آمده، لطفی امیر*المؤمنین
دانم گره وا می*شود، با ذکر یا هو یا علی (http://tebyan-zn.ir/tags/%db%8c%d8%a7-%d8%b9%d9%84%db%8c.html)
بودی تمام عمر من غمخوار و یارِ سختی*ام
هستی به هر زخمِ دلی، درمان و دارو یا علی (http://tebyan-zn.ir/tags/%db%8c%d8%a7-%d8%b9%d9%84%db%8c.html)

hamid reza
یکشنبه 01 اردیبهشت 92, 05:23 قبل از ظهر
سکان زمین و آسمان است علی
سلطان همه جهانيان است علي
گلواژه ي منشق از علي اعلاست
سر چشمه ي فيض بي كران است علي
آوازه ي او ز هفت اقليم رسد
مشهور به هفت آسمان است علي
سر سلسله خليل عبادالرحمن
آن بنده ي سر به آستان است علي
برتر ز علي رب جلي خلق نكرد
آقاي همه بهشتيان است علي
از بعد نبي بر همه ي مخلوقات
از جانب دوست ارمغان است علي
اول وصي پيمبر اعظم اوست
بر دين رسول روح و جان است علي
شاگرد محمد امين است ولي
استاد همه پيمبران است علي
دستور تمام انبيا در دستش

hamid reza
یکشنبه 01 اردیبهشت 92, 05:26 قبل از ظهر
در معركه چشم فتنه را كور كند
شمشير به فرق دشمنان است علي
با خنده مظلوم علي خشنود است
ويران گر ظلم پيشه گان است علي
با اشك يتيم ديده اش باراني
با قوْتِ فقير شادمان است علي
قانع به نمك و قرص ناني باشد
با اينكه نعيم آب و نان است علي
آن زاهد شب كه شير روزش خوانند
سالار همه دلاوران است علي
آري سه طلاقه كرد دنيايي را
الحق كه امام زاهدان است علي
هر ذائقه با ولاي او شيرين است
عطر گل و طعم زعفران است علي
او را نشناخت جز خدا و احمد
از بس كه لطيف و دلستان است علي
آن مير مهيمني كه ما را در حشر
از دوزخيان نگاهبان است علي
روزي كه كسي به داد امت نرسد
آنكس كه به فكر دوستان است علي
امضاي شفاعت است با مهر علي
در حشر جواز مومنان است علي
آرامش شيعيان عا لم مهدي است
آرامش صاحب الزمان است علي
از عدل علي كه مي توان گفت سخن
جايي كه شهيد هر زمان است علي

mohammad ashrafi
یکشنبه 01 اردیبهشت 92, 03:11 بعد از ظهر
ای دل بيا مناقبی از اصفيا بخوان .............. يک شمه ای ز تاج سر اوليا بخوان

با خاکيان ، کواکبيان ، آسمانيان ............... يک دم حديث کنت مع الانبيا بخوان

از مظهرالعجائب عالم نمی بدان ............. وز مظهرالغرائب حق کيميا بخوان

در مصحف خدا لقبش هل اتی ببين ................ واندر زبور نام ورا ايليا بخوان

سرمايه ولای علی را به جان بخر ................. خود را فراتر از همه اغنيا بخوان

خاک در سراچهء قنبر غلام او .................. بر ديدگان خويش چنان توتيا بخوان

نيت علی است ، حلقه علی ، ذکر ما علی است

برتر علی است ، خواجه علی ، ذوالعلی علی است

قفلی که بی کليد بود وا نمی شود .............. بيت خدا بغير خدا جا نمی شود

خانه بغير صاحب خود ره نمی دهد ............ کعبه بدون نام علی وا نمی شود

ديوار هم برای علی باز می شود ............. کاری که بهر هيچ کس امضاء نمی شود

تنها ميان بيت خدا آشنا بود ................... اين خانه غير خوبش پذيرا نمی شود

بنت اسد نه، ام اسد ، راه وا کنيد ............. جز ماده شير مادر مولا نمی شود

خلقت علی است ، قبله علی ، عشق ما علی است

فرياد کعبه هم به خدا ذکر يا علی است

مادر به زادگاه علی خيره مانده است ..... کعبه به پيشگاه علی خيره مانده است

اطراف بيت، گرد حرم، دور تا به دور ........ يک امتی به راه علی خيره مانده است

ناگه خبر رسيد که هجران به سر رسيد ...... عالم از اين پگاه علی خيره مانده است

آمد برون ز کعبه خداوند نوريان ........... مادر به روی ماه علی خيره مانده است

لبخند آشنا به پيمبر نشاط داد ............. احمد از اين نگاه علی خيره مانده است

حجاج اگر هنوز طواف حرم کنند ......... خلقت به زادگاه علی خيره مانده است

جنت علی است ، کوثر علی ، مصطفی علی است

ذکر نبی و فاطمه يا مرتضی علی است

تبريک ای خلايق سرمد علی رسيد .......... خيزيد ای سپاه محمد علی رسيد

خيزيد ای گروه رسولان به پای عشق ........ بر انبياء مبصر و ارشد علی رسيد

گيرم گواه آيهء پاگ مباهله ................ جان جهان و هستی احمد علی رسيد

بر طاق عرش بر در جنت به آسمان ......... بنوشته با خطوط زبرجد علی رسيد

سر عباد، رکن بلاد، آيه رشاد .............. مقصود را تجسم مقصد علی رسيد

عزت علی است ، شوکت علی ، جانفزا علی است

فرقان علی است ، طارق علی ، والضحی علی است

عشقش بود شراره ولی حر نار نيست ......... مهرش بود هماره غمی گه گدار نيست

نامش اگر علی است ز اعلی گرفته است .... منشق ز حی و دور ز پروردگار نيست

دست خدا، جمال خدا، ديدهء خداست ...... پس کيست آن نگار اگر کردگار نيست

ما چون مسافريم و علی ساربان عشق ..... ديگر غم و فراز و نشيب و حصار نيست

آن مجمعی که ذکر علی نيست زينتش ...... دارای هيچ منزلت و افتخار نيست

پيداست از رخی که ندارد غم علی .......... هر چند آدمی است ولی مايه دار نيست

زينت علی است ، منجی علی ، مه لقا علی است

يعسوب علی است ، قائد علی ، مقتدا علی است

سرمايه ولايت مولاست هستی ام ......... جام می ولای علی داده مستی ام

پيمانهء محبت او جرعه جرعه نيست ........ درياست باده ای که کند مست مستی ام

هيئت بهانه نيست که ميخانهء دل است ........ محکم کند به ميکده عهد الستی ام

با خصم او به غير برائت نمی شود ...... بيعت به دشمنش نکند پاک دستی ام

ما خلق برتريم که با مهر حيدريم ........ اين است رمز و راز سويدای هستی ام

دست مرا بگير علی جان هزار جای .... کز سوی توست نعمت يکتا پرستی ام

عصمت علی است ، پاکی علی ، با صفا علی است

کعبه علی است ، مکه علی و منا علی است

J.MOGHADAM
یکشنبه 01 اردیبهشت 92, 04:01 بعد از ظهر
يت علی است ، حلقه علی ، ذکر ما علی است

برتر علی است ، خواجه علی ، ذوالعلی علی است
خلقت علی است ، قبله علی ، عشق ما علی است

فرياد کعبه هم به خدا ذکر يا علی است
جنت علی است ، کوثر علی ، مصطفی علی است

ذکر نبی و فاطمه يا مرتضی علی است
عزت علی است ، شوکت علی ، جانفزا علی است

فرقان علی است ، طارق علی ، والضحی علی است
زينت علی است ، منجی علی ، مه لقا علی است

يعسوب علی است ، قائد علی ، مقتدا علی است
عصمت علی است ، پاکی علی ، با صفا علی است

کعبه علی است ، مکه علی و منا علی است

hamid reza
یکشنبه 01 اردیبهشت 92, 05:23 بعد از ظهر
باید که تو را حضرت منان بنویسد

در حد قلم نیست که قرآن بنویسد

هر دست گدایی که به سوی تو دراز است

مفهوم قنوتی است که در بین نماز است

سمت حرم توست دلم باز روانه

((ای تیر غمت را دل عشاق نشانه))

ایوان دلم خاک، طلایی بده مولا

قدری به من خسته بهایی بده مولا

آن چیست که در حج و طواف است...؟نشانه است

((مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه است))

تکفیر نما عقربه ی قبله نمارا

چون اوست که سمت تو نشان داده خدا را

احمد(ص) به خدا غیر علی(ع) یار نمی خواست

پیغمبر ما همسفر غار نمی خواست

رفتند به بیراهه و خوردند به بن بست

((تا بوده علی(ع) بوده و تا هست علی(ع) هست))

بر اسب سوار است قیامت شده بر پا

دشمن به فرار است ازین حالت مولا

شمشیر کشیده است که لشگر بگشاید

باید برود یک تنه خیبر بگشاید

«یا قادر» و «یا قاهر» و «یا فاتح» و «یا هو»

این جرأت و این هیبت و این قدرت بازو...

مخصوص علی(ع) هست علی(ع) شیر خداوند

آن یکه جوانمرد به تعبیر خداوند...

...از ترس ز دستان عدویش سپر افتاد

((با خشم علی(ع) هرکه در افتاد ور افتاد))

احمد(ص) زند آیا نفسی غیر علی(ع)...؟نه

بالا برود دست کسی غیر علی(ع)...؟ته

((من کنتُ)) که بر حیدر کرار (ع)رسیده است

حقّ است و سرانجام به حقدار رسیده است

hamid reza
یکشنبه 01 اردیبهشت 92, 05:27 بعد از ظهر
علی زیباترین نام جهان است علی ذکر لب صاحب زمان است
به کوری دو چشم اهل انکار فقط حیدر امیرالمومنین است

mohammad.s
یکشنبه 01 اردیبهشت 92, 05:30 بعد از ظهر
آنکه حق بود,قبل از خلقت آدم علیست/
آنکه دم زد تا که گِل شد حضرت آدم علیست/
---------------------------------------------------------------
نخستین نقش عالم یاعلی بود/
علی با حق و حق هم با علی بود/
چو جان در پیکر آدم دمیدند/
همان دم ذکر آدم یاعلی بود/

hamid reza
یکشنبه 01 اردیبهشت 92, 05:33 بعد از ظهر
یکجا و ناگهانی دل می بری علی!
آنقدر دلبری تو که کم کم نمی شود
من حاضرم قسم بخورم بی حضور تو
هـرگز بساط عشق فراهم نمی شود
هر قامتی که محض ادب خم شود برات
در زیر هیچ درد و غمی خم نمی شود
یوم الحساب قطعا ازعاشقان تو
یک تار مو نصیب جهنم نمی شود
هر جا که از تو یاد شود، در خیال ها
جز نقش کوهمرد مجسم نمی شود
دنیا چقدر ریخت و پاش است بعد تو
هر کار می کنند منظم نمی شود

hamid reza
یکشنبه 01 اردیبهشت 92, 05:40 بعد از ظهر
اوصاف تو از ابتدا تا انتها نور
آیینه ای آیینه ای سرتا به پا نور
آیینه ای و خلق حیران صفاتت
تابیده بر جان تو از ذات خدا نور
چشمی که توفیق تماشای تو را داشت
جسم تو را جان دیده و جان تو را نور
در حلقه ی عشاق تو ای صبح صادق
بر هر لبی گل کرده «یا قدوس» ، «یا نور»
قرآن وصفت سوره سوره با شکوه است
«فرقان»«نبا»«یوسف»«قیامت» «هل اتی»«نور»
از کعبه تا مسجد مسیر روشن توست
از آسمان تا آسمان از نور تا نور
خورشیدی و بر شانه ی خورشید رفتی
فریاد می زد آسمان : نور علی نور
تو بوتراب و همسر تو مادر آب
اصل شما وصل شما نسل شما نور
پایان کار دشمنان توست با نار
آغاز راه دوستان توست با نور
در مدح تو چشم غزل روشن که دیده است
وصف تو را از ابتدا تا انتها نور

J.MOGHADAM
یکشنبه 01 اردیبهشت 92, 06:19 بعد از ظهر
من علیم عالیم دانای اسرار نهانم
من به قران بای بسم الله رحمان رحیمم..!

mohammad.s
یکشنبه 01 اردیبهشت 92, 06:22 بعد از ظهر
سر در مدینه/
با خون روی سینه/
باید بنویسن شیعه ها علی ولی الله /
تا نفس دارم میگم علی ولی الله /
به سر دار هم میگم علی ولی الله /

J.MOGHADAM
یکشنبه 01 اردیبهشت 92, 06:39 بعد از ظهر
علی یارمه چارمه داروندارمه
علی راز تپش های دل بیقرارمه

mohammad.s
یکشنبه 01 اردیبهشت 92, 06:44 بعد از ظهر
دل ربا گفت علی/
در همه جا گفت علی/
موقع خلق جهان حضرت حق گفت علی/

J.MOGHADAM
یکشنبه 01 اردیبهشت 92, 06:47 بعد از ظهر
ذکرش جلیه علی
اول ولیه علی
وقت قضاوت حق با علییه علی

mohammad ashrafi
پنجشنبه 05 اردیبهشت 92, 11:31 بعد از ظهر
یا حیدر حیدر
تا ذوالفقار را به عزم حساب بردارد
تا جا نماز را پی اعتکاف بر دارد
علی حقیقت نور است و هیچ ممکن نیست
که در مقابل شب انعطاف بر دارد

mohammad ashrafi
پنجشنبه 05 اردیبهشت 92, 11:32 بعد از ظهر
یا حیدر حیدر
اگر به حرمت مولا نبود ممکن بود
خدا ز خلق امر تقوی بر دارد
بالا نشسته ای و جهان زیر دست تو
هستی هستی هستی و هستی ز هست تو
با ابروان همچون کمانت چه کرده ای
با یک نگاه من شدم مست مست تو

mohammad ashrafi
پنجشنبه 05 اردیبهشت 92, 11:32 بعد از ظهر
یا حیدر حیدر
عاشق ها دست افسونند
عاقل ها با می نابش دیوونه اند
ساحل ها با ترانه ی ساز موج ها می خونند
با ولای فاطمی همه خراب این میخونه اند
زمین و آسمونها یه باغ بهاره
کویرها مثل یه سبزه زاره
ونه ی خدا آروم نداره
علی رو چشماش قدم بذاره
ای رحمت بی کرونه ی خدا
ای سینه چاک تو خونه ی خدا
نشونه ی تو نشونه ی خدا
علی اسدالله وجه الله ولی الله علی علی علی
زمین و آسمونها یه باغ بهاره
کویرها مثل یه سبزه زاره
خونه ی خدا آروم نداره
علی رو چشماش قدم بذاره
علی اسدالله وجه الله ولی الله علی علی علی
بوی خدا پیچیده

mohammad ashrafi
پنجشنبه 05 اردیبهشت 92, 11:33 بعد از ظهر
دل ستاره زمین را بوسیده
رنگ بارش همه قطره های بارون سبزه
امشب رنگ طلایی چادر خونه ی خدا از خورشیده
شکوفه ی عاشقی زده جوونه
نفس زمین غزل می خونه
چشم کبوتر مست شرابه
پروانه می سوزه عاشقونه
تموم بتکده ها شده خراب
سیاهی شب شده مثل سراب
هلال امشب خم و می و شراب
علی اسدالله وجه الله ولی الله علی علی علی
زمین و آسمونها یه باغ بهاره
کویرها مثل یه سبزه زاره
خونه ی خدا آروم نداره
علی رو چشماش قدم بذاره
علی اسدالله وجه الله ولی الله علی علی علی
مثل بهشته علی علی
هوای کعبه علی علی
به جلوه اومد علی علی
خدای کعبه علی علی
اشک های مادر علی علی
شبیه روده علی علی
که نو رسیده علی علی
گرم سجوده علی علی
علی اسدالله وجه الله ولی الله علی علی علی
دل فلک بی تابه
مکه به زیر تابش مهتابه
بنت اسد نوری را می بینه به روی دستش
می تپه دل همه وقتی علی تو آغوش مادر می خوابه
شبیه نگاهش را کسی ندیده
یل همه قصه ها رسیده
آیه های بوسه ی محمد
روی لب های طفل رشیده
نگاه آیینه ها میگه علی
با اشک های بی صدا میگه علی
تموم عرش خدا میگه علی
علی اسدالله وجه الله ولی الله علی علی علی
زمین و آسمونها یه باغ بهاره
کویرها مثل یه سبزه زاره
خونه ی خدا آروم نداره
علی رو چشماش قدم بذاره
سینه ی احمد چه بی قراره
از شوق یارش چشماش میباره
به دام زلف دلش اسیره
تا روی سینه اش آروم میگیره
از عشق تو بیمارم
سرم را روی خاک درت می ذارم
کاشکی نفس آخرم و بکشم وقتی که
اسم قشنگ و بی نظیر آسمونیت را بر لب دارم
دل آواره ی من غرق شعف شد
در به در ایوون نجف شد
لحظه هایی که با تو نبوده
هر نفسش عمرم تلف شد
علی اذن الله وجه الله نور الله علی علی علی
علی اسدالله وجه الله ولی الله علی علی علی
زمین و آسمونها یه باغ بهاره
کویرها مثل یه سبزه زاره
خونه ی خدا آروم نداره
علی رو چشماش قدم بذاره
علی اسدالله وجه الله ولی الله علی علی علی
علی
شاعر:حاج محمود کریمی

mahdi11
دوشنبه 09 اردیبهشت 92, 05:12 بعد از ظهر
زجلال مرتضی یاب،جلال کبریارا****نشناسی ارعلی را،نشناختی خدارا****به علی زکلک رحمت،بگشودباب خلقت****بنوشت دست قدررت،چوصحیفه قضارا****به تجلی خدایی،زبرای خودنمایی****چوعلی به جلوه آورد،رخ خدانمارا****شه ملک آفرینش چوبگفت ،آفرینش****همه قد سیان شنیدند،صلای لافتی را ****زبرای میزبانی،به جززعلی که بودی؟****چوخدابه میهمانی،طلبیدمصطفی را****به جزازعلی که شاهد،به رسالت نبی شد****که خدابراوفرستاد،خطاب قل کفی را****به جزازعلی به ساعل،که عطانمود خاتم؟**** که خداولایتش دادوبگفت انمارا****به جزازعلی که بنهادقدم به دوش احمد؟****که به جای دست ایزد،بنهادهردوپارا****صفت سخااوجودش نتوان بیان نمودن****به اشاره می توان یافت،نزول هل اتی را****بروازعلی بیاموزطریق بندگی را****که به ما سوانشان داد،حقیقت وصفارا****به ولایت علی خواه،زحق هرآنچه خواهی****که نراندازدرخویش،خدایش این گدارا****سگ آستانت ای شه،به کسی نظرندارد****به جزازدرجلالت،به نهان وآشکارا****من بی نوای حیران به محبت تونازم****سزدازنوازی ازلطف،گدای بی نوارا

J.MOGHADAM
سه شنبه 10 اردیبهشت 92, 01:53 بعد از ظهر
آن شب که نبی به قاب او ادنی بود

گویند که در محضر حق تنها بود

برخاست صدای آشنایی از غیب

گویند که از علی نبود.... اما بود

J.MOGHADAM
سه شنبه 10 اردیبهشت 92, 01:54 بعد از ظهر
به روی سینه های ما نوشتند

بدانید ای بنی آدم سرانجام

محبان علی اهل بهشتند

J.MOGHADAM
سه شنبه 10 اردیبهشت 92, 01:54 بعد از ظهر
در زندگیم اگر کمیتم لنگ است


یکسر به لبم علی مدد آهنگ است

از غیر علی مدد نگیرم هرگز

زیرا که مدد ز غیر مولا ننگ است

J.MOGHADAM
پنجشنبه 12 اردیبهشت 92, 04:45 بعد از ظهر
شیعه امشب خنده دارد بر لبش

نیست جز شادی سرود و مطلبش

شیعه امشب یا علی گویان بود

با علی و فاطمه خندان بود

شیعه اکنون شادیش گل می کند

نغمه خوانی همچو بلبل می کند

شیعه چشم خویش را وا کرده است

اقتدا بر راه مولا کرده است

خندۀ گلشن نشینان دیدنی است

شادی شور آفرینان دیدنی است

یاعلی در هر دو دنیا با توایم

در تبرا و تولا با توایم

کاش امشب فاطمه خنده کند

بار دیگر عشق را زنده کند

یاعلی گلزار طاها را ببین

روی لب لبخند زهرا را ببین

مثل خْم همواره در جوشیم ما

جام شادی باز می نوشیم ما

با تو ای مهر ولایت روشنیم

دشمنانت را همیشه دشمنیم

شیعیانت را حمایت کن علی

عیدی ما را عنایت کن علی

چون وفائی پشت پا بر دف زنیم

هرچه بادا باد کف بر کف زنیم
چون امشب ولادت حضرت زهراست

J.MOGHADAM
پنجشنبه 12 اردیبهشت 92, 04:46 بعد از ظهر
هر کس که به قدرت علی آگاه است


او را مدد از غیر علی اکراه است

مدح علی و من گنه کار کجا

وقتی که ثنا خوان علی، الله است

J.MOGHADAM
پنجشنبه 12 اردیبهشت 92, 04:47 بعد از ظهر
هر دل که بدون مهر حیدر باشد


دل نیست سرای کینه و شر باشد

اسلام به دین مرتضی کامل شد

هر کس که نگشت شیعه کافر باشد

J.MOGHADAM
پنجشنبه 12 اردیبهشت 92, 04:48 بعد از ظهر
هر کس که و را حب علی در دل نیست


معلوم نباشد که و را نطفه ز کیست؟

او را به بهشت خلد جایی نبُود


زیرا که بهشت مال یاران علی است

J.MOGHADAM
پنجشنبه 12 اردیبهشت 92, 04:49 بعد از ظهر
همین که نام تو بردم گل از گلم وا شد

برام واژه به واژه شبیه رویا شد

ز شوق ساحل چشمم به رنگ دریا شد

خلاصه با تـو کلامم عجیب زیبا شد

J.MOGHADAM
پنجشنبه 12 اردیبهشت 92, 04:51 بعد از ظهر
هر کس بِکَند چاه برای شـــــــــیعه


تا روز ابد خودش تَهِ آن چاه است


تا کور شود هر آنکه نتواند دید


در مذهب حق علی ولی الله است

mohammad ashrafi
پنجشنبه 12 اردیبهشت 92, 10:02 بعد از ظهر
آن شهنشاهي كه بحر لافتي را گوهر است

شحنه دشت نجف شاه ولايت ، حيدر است

ذات پاك مرتضي را با كسي نسبت مكن

زانكه اين آب حيات از چشمه سار ديگر است

معني قول" علي بابُها(1)" آسان مدان

كاين سخن را صد جهان معني به هر بابي در است

سّر سبحاني كه پنهانست در " ناد علي"

هم به معني مَظهرش او هم به معني مُظهر است

در ارادت اوليا را منطق او موردست

معجزات انبيا را مظهر او مصدر است

از فروغ روي او ، خورشيد ذرات جهان

هر يكي جام جم و آيينه اسكندر است

هم شراب كوثر و هم آب خضر از لطف اوست

آري آن نخل كرم هر جا بود بار آور است

پيرو شاه نجف شو، گر به كوثر مايلي

زانكه آن آب بقا را خضر راهش رهبر است

لَحْمُك لَحْمي بدان و جِسْمُكَ جِسمي(3) بخوان

تا بداني ذات حيدر از كدامين جوهر است

پا به دوش مصطفي بهر شكست بت نهاد

پايه ي قدرش نگر كز هر دو عالم برتر است

در شب جان باختن ، بر جاي احمد تكيه كرد

زانكه جاي مصطفي هم مرتضي را درخور است

پيش لطفش هشت جنت واديي باشد سراب

نزد قهرش هفت دوزخ توده خاكستر است

يا اميرالمومنين ، آني كه گر گويد كسي

نيست جز حب تو ايمان ، مومنان را باوراست

هر كه نبود ميوه حب تواش، چون چوب خشك

آتشش بايد زدن، گر خود همه عود تر است

خطبه برنامت چون خواند بلبل روح القدس

گلبن طوبي ز روي پايه چوب منبر است

بحر الطاف ترا درياي اخضر نيم موج

بلكه هر يك قطره ئي از آن چو بحر اخضر است

اي چراغ شرع و شمع دين دليل راه شو

كاندرين ظلمت سرا نور تو ما را رهبر است

كرد اهلي جان فدا بهر شهيد كربلا

و " سَقاهُم رَبُّهم"(4) مزدش شراب كوثر است

سايه ي آل علي پاينده بادا كاين پناه

سايباني از براي آفتاب محشر است

mohammad ashrafi
پنجشنبه 12 اردیبهشت 92, 10:03 بعد از ظهر
اى صلوات قدسيان صحبت و ذكر خير تو

دو گشوار عرش حق ، شبر تو شبير تو

كسى كه دلبرش توئى ، دل ندهد به غير تو

خدا كند يكى شود سلوك ما و سير تو

كه بگذريم از فنا ببويه بقا على عليه السلام

سزد خدا به عشق تو خلقت اب و گل كند

جرم و خطاى خلق را ببخشد و بهل كند

جز تو نديده ام كسى به چاره درد دل كند

دشمن جان خويش را به لطف خود خجل كند

هماى رحمت تو پر كشيد تا كجاى على عليه السلام

اى به نثار مقدمت گوهر اشك ديده ام

وى به فداى جان تو، جان به لب رسيده ام

من به بهاى هستى ام ، تو را خريده ام

نيست به جز ولاى تو مشى و مرام و ايده ام

مباد سازد از برت خدا مرا جدا على عليه السلام

مسيح را تو داده اى شفا ز لعل نوش خود

تو صرف ناتوان كنى همه توان وجوش خود

تو خود نواى بى نواشنيده اى به گوش خود

تو ظرف اب پيره زن كشيده اى به دوش خود

تو دستگير هر كسى كه اوفتد ز پا على عليه السلام

على على على على عليه السلام

mohammad ashrafi
پنجشنبه 12 اردیبهشت 92, 10:05 بعد از ظهر
كيست مولا ذات بي همتاي حق

بعد حق هر كس بود شيداي حق

كيست مولا لام خلقت را هدف

عـيـن عـلـم و يـاء درياي شرف

كيست مولا دين احمد را كمال

متصل نورش به ذات لا يـزال

كيست مولا نعمت حـق را اتـم

مـعـني تـفـسير نـون و الـقـلم

كيست مولا قاسم نـار و جحيم

صاحب تقسيم جنات و نعيم

كيست مولا باب شـبير و شبـر

بـر يتيمان مـهـربـانـتـر از پدر

كيست مولا نور حق را منجلي

حجت بر حـق حـق يعـني عـلي

در ولايت حب او تكويني است

دين منهاي علي بي ديني است

بي*علي*درجسم*هستي*روح*نيست

كشتي شرع نبي را نوح نيست

بي علي قرآن كتاب بي بهاست

چون*علي*آيات*حق*را محتوا ست

بـي عـلي اسـلام تـمـثـالـي بـود

در مثل چون طبل تو خالي بود
بي علي اصل*عبادت باطل*است

بي*علي*هركس*بميرد جاهل است

بي علي تقوي گلي بي رنگ و بوست

بـنـد گي هـمچون نماز بي وضو ست

mohammad ashrafi
پنجشنبه 12 اردیبهشت 92, 10:06 بعد از ظهر
ولايت چيست ؟ اصل آفرينش

كليد قفل سير درك وبينش

ولايت چيست ؟تحصيل تعهد

صراط ما پس از اياك نعبد

ولايت چيست ؟معراج تكامل

پي اثبات ذات پاك حق قل

ولايت علت غايي مارا

به حمت فعل بي ماضي است مارا

ولايت آبو گل را در هم آميخت

كه از آميختن آدم برانگيخت

ولايت نور را شد ساحل نور

كه طوفانش بود در خط دستور

ولايت كوه آتش را كند گل

به ابراهيم در وقت توكل

ولايت در كف موسي عصا شد

به امر حق به شكل اژدها شد

ولايت را دم عيسي قرين است

كه انفاس خوشش جان آفرين است

ولايت در ولايت گشت كامل

كز او نور هدايت گشت حاصل

ولايت جمع را تفريق دارد

كه دركش سالها تحقيق دارد

ولايت رمز اثبات وجود است

ز جود او همه بود و نبود است

ولايت دشمن نامردمي هاست

يگانه رهبر سر در گمي هاست

ولايت هر كه دارد غم ندارد

قوامش بيش هستو كم ندارد

ولايت يازده نور جلي بود

كه پيوند تمامي با علي بود

اگر خواهي بداني اين علي كيست

ولي حق كسي غير از علي نيست

علي حق را تجلي صفات است

امامت را چو سيم ارتباط است

به او رنگ ولايت چون ولي شد

علي مهدي شدو مهدي علي شد

به نخل دين ولايت برگ و بال است

ولايت را جهان در انتظار است

ولايت پاي تا سر عدل و داد است

بشر را آخرين حكم جهاد است

ولايت كاخها را كوخ سازد

كه قانون بشر منسوخ سازد

ولايت ديده ها را ديده بان است

ظهور مهدي صاحب زمان است

بشر را لطف نا محدود آيد

ظهور مهدي موعود آيد

ولايت معني الله و نور است

شكوه رجعت و روز ظهور است

رسالت از ولايت گشت كامل

كه هستي از كمالش گشت حاصل

ولايت خاتميت راست خاتم

كه ختم خاتميت هست خاتم

دگرگوني اگر عالم پذ يرد

ره خاتم از آن خاتم بگيرد

mohammad ashrafi
پنجشنبه 12 اردیبهشت 92, 10:06 بعد از ظهر
مظهر كل عجائب به نبي يار علـيـست

ولـــي خـالــق بـخــشـنــده دادار عـلـيـسـت

آنـكـه مـيـگـفـت سلوئي به فراز منـبر

باب عـلم نـبي و كاشـف اسـرار عـلـيســت

آنـكـه بر دوش رسول مدني پـاي نهاد

كرد بتها ز حـرم جـمله نگـونسار عـليسـت

آنـكه در بسـتر پـيــغـمبر اسـلام بخفت

حافظ جان وي از فـرقه خونخوار عليـست

آنـكه گـرد مـحـن از چهره ايتـام زدود

هـمــدم مــردم درمــانـــده افـگـار عليـست

آنـكه بشكافت بگهواره ز هم اژدر را

شـيـر مـيـدان يـلـي حـيـدر كـرار عـليـسـت

آنكه در خانه حق شد متـولـد ز شرف

خـانـه زاد احــد و محـرم اسـرار عـليست

آنكه در خم غـدير آمـده بـر خـلق امير

مـظـهـر لـطـف خـداونـد جـهاندار عليست

آنكه با قاتل خود لطف و مدارا فرمود

ابــن عـم نـبـي و مـظـهـر دادار عـلـيسـت

آن يدالله كه دا كرد سر از پيكر عمرو

صـاحـب تـيـغ دو سـر آيـت قهـار عليست

كـي تـوانـم بـمـديحش سخني ساز كنم

فـوق اوهـام عـلي بـرتـر افـكـار عـليست

رو «حـيـاتي» بدر خانه سلطان نجف

كه بـه خـيـل ضعـفا يار و مددكار عليست

mohammad ashrafi
پنجشنبه 02 خرداد 92, 06:03 بعد از ظهر
علی نجوای عرش کبریایی

علی مولود بیت ا...اعلی

علی آیینه ای از حق زمعنی

علی قربانی محراب خونین

علی میزان حق،مثقال توزین

علی مولای درویشان بی کس

علی روحی زانفاس مقدس

علی ذکر و دعای هرملائک

علی ره توشه عرفان سالک

علی وصف کمالات پیمبر

علی را دخت احمد گشته همسر

علی همراه خود دارد سه گوهر

علی دارد حسن همراه کوثر

علی دارد حسینی نور عینی

علی سلطان وچون او کس نبینی

علی غمخوار ودمساز یتیمان

علی مرحم به دلهای پریشان

علی شافی به غوغای قیامت

علی مبعوث حق ،نور ولایت

علی قرآن ناطق خصم هر خس

علی تفسیر قرآن و سخن بس

J.MOGHADAM
یکشنبه 26 خرداد 92, 04:04 بعد از ظهر
آسمانها دامن تو ابر ها پَر پَر تو
خاک و افلاک همه منّت کشِ قَنبر تو
مثل جبریل امین در صف خیرات توام
تا به ماهم برسد یک رطبی از در تو

J.MOGHADAM
یکشنبه 26 خرداد 92, 04:05 بعد از ظهر
سکان زمین و آسمان است علی سلطان همه جهانيان است علي
گلواژه ي منشق از علي اعلاست
سر چشمه ي فيض بي كران است علي
آوازه ي او ز هفت اقليم رسد
مشهور به هفت آسمان است علي
سر سلسله خليل عبادالرحمن
آن بنده ي سر به آستان است علي
برتر ز علي رب جلي خلق نكرد
آقاي همه بهشتيان است علي
از بعد نبي بر همه ي مخلوقات
از جانب دوست ارمغان است علي
اول وصي پيمبر اعظم اوست
بر دين رسول روح و جان است علي
شاگرد محمد امين است ولي
استاد همه پيمبران است علي
دستور تمام انبيا در دستش
حق را شب معراج لسان است علي
هستند امامان مبين رهرو او
يعني كه امير كاروان است علي
همتاي امير عشق تنها زهرا ست
با دخت رسول همزبان است علي
بر هر نبي و ولي ولي الله است
مولاي جميع انس و جان است علي
در نور محبتش پر از جاذبه است
محبوب قلوب شيعيان است علي
بر غيب و شهود حاكم و سلطان است
آگاه ز راز كهكشان است علي
جنت يكي از صنايع دستانش
صنعتگر آفريدگان است علي
ايمان و نماز و اصل اسلام علي است
توحيد و معاد عارفان است علي
مفتاح علوم ايزدي در نزدش
ديباچه ي علم لا مكان است علي
اين است گواه لا مكان بودن او
يك شب به چهل مكان عيان است علي
مولا و امام متقين كيست علي است
حقا كه امير مومنان است علي
سلمان كه سبو از مي منّا نوشيد
او ظرف و در آن قطره چكان است علي
ميثم سر دار از علي مي گويد
با لله مي وصل عاشقان است علي
قنبر كه غلامي علي منصب اوست
او سالك و پير راهدان است علي
در مركز وحي كاتب وحي علي است
بر حامل وحي تر جمان است علي
گنجينه ي مخفي معارف مولاست
آئينه ذات مستعان است علي
تفسير مبين فطره الله علي است
عشقش به دل پير و جوان است علي
آيات مبين مديحه اوصافش
هر سوره و آيه آرمان است علي
قرآن بدون او به قرآن جعلي است
تا ناطق و منطق و بيان است علي
دانيد كه سرّ اسم اعظم در چيست
اكسير به رمز كن مكان است علي
در اولُ الاولين عيان كيست علي است
در آخر الآخرين نهان است علي
احسان قديم و حكم فرماي ازل
مسجود همه فرشتگان است علي
موساي قلندر از علي نيل گشود
بر كشتي نوح پشتوان است علي
عيسا نه به خويش مرده را زنده كند
تجديد حيات مردگان است علي
ميزان و قسيم نار و جنت حيدر
آري به صراط ميزبان است علي
عنوان علي به چهره ها منقوش است
نامش به رخ مواليان است علي
با اين همه مظهر العجائب بشر است !
يا اينكه خداوند جهان است علي
افتاده بيا كه دستگير تو علي است
بر بازوي نا توان توان است علي
بر سائل خود زكات بخشد به ركوع
با قاتل خويش مهربان است علي
نيروي ولايتش محك بر همگان
بر جمع خلايق امتحان است علي
در روز نبرد تك سوار عرب است
در عرصه صبر قهرمان است علي
خيبر شكن و صف شكن و بت شكن است
هنگام مصاف پهلوان است علي
هر ضربه كه مي زند به شيطان رجيم
تضمين بهشت جاودان است علي
لشگر عددي نبود در حرب علي
تشنه به قتال كافران است علي
در معركه چشم فتنه را كور كند
شمشير به فرق دشمنان است علي
با خنده مظلوم علي خشنود است
ويران گر ظلم پيشه گان است علي
با اشك يتيم ديده اش باراني
با قوْتِ فقير شادمان است علي
قانع به نمك و قرص ناني باشد
با اينكه نعيم آب و نان است علي
آن زاهد شب كه شير روزش خوانند
سالار همه دلاوران است علي
آري سه طلاقه كرد دنيايي را
الحق كه امام زاهدان است علي
هر ذائقه با ولاي او شيرين است
عطر گل و طعم زعفران است علي
او را نشناخت جز خدا و احمد
از بس كه لطيف و دلستان است علي
آن مير مهيمني كه ما را در حشر
از دوزخيان نگاهبان است علي
روزي كه كسي به داد امت نرسد
آنكس كه به فكر دوستان است علي
امضاي شفاعت است با مهر علي
در حشر جواز مومنان است علي
آرامش شيعيان عا لم مهدي است
آرامش صاحب الزمان است علي
از عدل علي كه مي توان گفت سخن
جايي كه شهيد هر زمان است علي سکان زمین و آسمان است علی
سلطان همه جهانيان است علي
گلواژه ي منشق از علي اعلاست
سر چشمه ي فيض بي كران است علي
آوازه ي او ز هفت اقليم رسد
مشهور به هفت آسمان است علي
سر سلسله خليل عبادالرحمن
آن بنده ي سر به آستان است علي
برتر ز علي رب جلي خلق نكرد
آقاي همه بهشتيان است علي
از بعد نبي بر همه ي مخلوقات
از جانب دوست ارمغان است علي
اول وصي پيمبر اعظم اوست
بر دين رسول روح و جان است علي
شاگرد محمد امين است ولي
استاد همه پيمبران است علي
دستور تمام انبيا در دستش
حق را شب معراج لسان است علي
هستند امامان مبين رهرو او
يعني كه امير كاروان است علي
همتاي امير عشق تنها زهرا ست
با دخت رسول همزبان است علي
بر هر نبي و ولي ولي الله است
مولاي جميع انس و جان است علي
در نور محبتش پر از جاذبه است
محبوب قلوب شيعيان است علي
بر غيب و شهود حاكم و سلطان است
آگاه ز راز كهكشان است علي
جنت يكي از صنايع دستانش
صنعتگر آفريدگان است علي
ايمان و نماز و اصل اسلام علي است
توحيد و معاد عارفان است علي
مفتاح علوم ايزدي در نزدش
ديباچه ي علم لا مكان است علي
اين است گواه لا مكان بودن او
يك شب به چهل مكان عيان است علي
مولا و امام متقين كيست علي است
حقا كه امير مومنان است علي
سلمان كه سبو از مي منّا نوشيد
او ظرف و در آن قطره چكان است علي
ميثم سر دار از علي مي گويد
با لله مي وصل عاشقان است علي
قنبر كه غلامي علي منصب اوست
او سالك و پير راهدان است علي
در مركز وحي كاتب وحي علي است
بر حامل وحي تر جمان است علي
گنجينه ي مخفي معارف مولاست
آئينه ذات مستعان است علي
تفسير مبين فطره الله علي است
عشقش به دل پير و جوان است علي
آيات مبين مديحه اوصافش
هر سوره و آيه آرمان است علي
قرآن بدون او به قرآن جعلي است
تا ناطق و منطق و بيان است علي
دانيد كه سرّ اسم اعظم در چيست
اكسير به رمز كن مكان است علي
در اولُ الاولين عيان كيست علي است
در آخر الآخرين نهان است علي
احسان قديم و حكم فرماي ازل
مسجود همه فرشتگان است علي
موساي قلندر از علي نيل گشود
بر كشتي نوح پشتوان است علي
عيسا نه به خويش مرده را زنده كند
تجديد حيات مردگان است علي
ميزان و قسيم نار و جنت حيدر
آري به صراط ميزبان است علي
عنوان علي به چهره ها منقوش است
نامش به رخ مواليان است علي
با اين همه مظهر العجائب بشر است !
يا اينكه خداوند جهان است علي
افتاده بيا كه دستگير تو علي است
بر بازوي نا توان توان است علي
بر سائل خود زكات بخشد به ركوع
با قاتل خويش مهربان است علي
نيروي ولايتش محك بر همگان
بر جمع خلايق امتحان است علي
در روز نبرد تك سوار عرب است
در عرصه صبر قهرمان است علي
خيبر شكن و صف شكن و بت شكن است
هنگام مصاف پهلوان است علي
هر ضربه كه مي زند به شيطان رجيم
تضمين بهشت جاودان است علي
لشگر عددي نبود در حرب علي
تشنه به قتال كافران است علي
در معركه چشم فتنه را كور كند
شمشير به فرق دشمنان است علي
با خنده مظلوم علي خشنود است
ويران گر ظلم پيشه گان است علي
با اشك يتيم ديده اش باراني
با قوْتِ فقير شادمان است علي
قانع به نمك و قرص ناني باشد
با اينكه نعيم آب و نان است علي
آن زاهد شب كه شير روزش خوانند
سالار همه دلاوران است علي
آري سه طلاقه كرد دنيايي را
الحق كه امام زاهدان است علي
هر ذائقه با ولاي او شيرين است
عطر گل و طعم زعفران است علي
او را نشناخت جز خدا و احمد
از بس كه لطيف و دلستان است علي
آن مير مهيمني كه ما را در حشر
از دوزخيان نگاهبان است علي
روزي كه كسي به داد امت نرسد
آنكس كه به فكر دوستان است علي
امضاي شفاعت است با مهر علي
در حشر جواز مومنان است علي
آرامش شيعيان عا لم مهدي است
آرامش صاحب الزمان است علي
از عدل علي كه مي توان گفت سخن
جايي كه شهيد هر زمان است علي

J.MOGHADAM
یکشنبه 26 خرداد 92, 04:06 بعد از ظهر
ديوان قضا خطي ز ديوان علي است

سُكان قدر، در يَدِ فرمان علي است

طبع من و مدح مرتضي، شرمم باد

آنجا كه خداي من ثنا خوان علي است

J.MOGHADAM
یکشنبه 26 خرداد 92, 04:07 بعد از ظهر
تا حُبّ علي بُود مرا در رگ و پوست

رنجم ندهد سرزنش دشمن و دوست

جز نام علي لب به سخن وا نكنم

«از كوزه همان برون تراود كه در اوست»

J.MOGHADAM
یکشنبه 26 خرداد 92, 04:09 بعد از ظهر
با آن که آفریده شده ست آدم از خدا
مولاست بنده ای که ندارد کم از خدا
ای اتفاق ممکن ناممکن ای علی (ع)
ای جوهر تو ، هم ز تو پیدا ، هم از خدا
بین تو و خدا ، الف الفت است و عشق
علم از تو سربلند شد و عالم از خدا
ماهی شدم در آینه ی چشمه ی غدیر
شور تو ریخت در گل من ، یک نم از خدا
در جبر و اختیار ، مرا هست اختیار
خاک از ابوتراب گرفتم ، دم از خدا
من قهر می فروشم و او مهر می خرد
خوفم ز غیر نیست ، که می ترسم از خدا

J.MOGHADAM
یکشنبه 26 خرداد 92, 04:09 بعد از ظهر
آفریده شدم برای علی

تا بیفتم به دست و پای علی

اینکه ما از چه آفریده شدیم

علتش هست خاک پای علی

J.MOGHADAM
یکشنبه 26 خرداد 92, 04:11 بعد از ظهر
در برج ولا مهر جهانتاب علي است

در شهر علوم سرمدي، باب علي است

از اول خلقت جهان تا محشر

مظلوم ترين شهيد محراب، علي است

J.MOGHADAM
یکشنبه 26 خرداد 92, 04:12 بعد از ظهر
آنجا كه علي واسطه ي فيض خداست

برغير علي هر كه كند تكيه خطاست

با مدعيّان كور باطن گوئـيـد

آنجا كه خدا هست و علي نيست كجاست؟

mohammad ashrafi
یکشنبه 09 تیر 92, 11:47 بعد از ظهر
سکان زمین و آسمان است علی سلطان همه جهانيان است علي
گلواژه ي منشق از علي اعلاست
سر چشمه ي فيض بي كران است علي
آوازه ي او ز هفت اقليم رسد
مشهور به هفت آسمان است علي
سر سلسله خليل عبادالرحمن
آن بنده ي سر به آستان است علي
برتر ز علي رب جلي خلق نكرد
آقاي همه بهشتيان است علي
از بعد نبي بر همه ي مخلوقات
از جانب دوست ارمغان است علي
اول وصي پيمبر اعظم اوست
بر دين رسول روح و جان است علي
شاگرد محمد امين است ولي
استاد همه پيمبران است علي
دستور تمام انبيا در دستش
حق را شب معراج لسان است علي
هستند امامان مبين رهرو او
يعني كه امير كاروان است علي
همتاي امير عشق تنها زهرا ست
با دخت رسول همزبان است علي
بر هر نبي و ولي ولي الله است
مولاي جميع انس و جان است علي
در نور محبتش پر از جاذبه است
محبوب قلوب شيعيان است علي
بر غيب و شهود حاكم و سلطان است
آگاه ز راز كهكشان است علي
جنت يكي از صنايع دستانش
صنعتگر آفريدگان است علي
ايمان و نماز و اصل اسلام علي است
توحيد و معاد عارفان است علي
مفتاح علوم ايزدي در نزدش
ديباچه ي علم لا مكان است علي
اين است گواه لا مكان بودن او
يك شب به چهل مكان عيان است علي
مولا و امام متقين كيست علي است
حقا كه امير مومنان است علي
سلمان كه سبو از مي منّا نوشيد
او ظرف و در آن قطره چكان است علي
ميثم سر دار از علي مي گويد
با لله مي وصل عاشقان است علي
قنبر كه غلامي علي منصب اوست
او سالك و پير راهدان است علي
در مركز وحي كاتب وحي علي است
بر حامل وحي تر جمان است علي
گنجينه ي مخفي معارف مولاست
آئينه ذات مستعان است علي
تفسير مبين فطره الله علي است
عشقش به دل پير و جوان است علي
آيات مبين مديحه اوصافش
هر سوره و آيه آرمان است علي
قرآن بدون او به قرآن جعلي است
تا ناطق و منطق و بيان است علي
دانيد كه سرّ اسم اعظم در چيست
اكسير به رمز كن مكان است علي
در اولُ الاولين عيان كيست علي است
در آخر الآخرين نهان است علي
احسان قديم و حكم فرماي ازل
مسجود همه فرشتگان است علي
موساي قلندر از علي نيل گشود
بر كشتي نوح پشتوان است علي
عيسا نه به خويش مرده را زنده كند
تجديد حيات مردگان است علي
ميزان و قسيم نار و جنت حيدر
آري به صراط ميزبان است علي
عنوان علي به چهره ها منقوش است
نامش به رخ مواليان است علي
با اين همه مظهر العجائب بشر است !
يا اينكه خداوند جهان است علي
افتاده بيا كه دستگير تو علي است
بر بازوي نا توان توان است علي
بر سائل خود زكات بخشد به ركوع
با قاتل خويش مهربان است علي
نيروي ولايتش محك بر همگان
بر جمع خلايق امتحان است علي
در روز نبرد تك سوار عرب است
در عرصه صبر قهرمان است علي
خيبر شكن و صف شكن و بت شكن است
هنگام مصاف پهلوان است علي
هر ضربه كه مي زند به شيطان رجيم
تضمين بهشت جاودان است علي
لشگر عددي نبود در حرب علي
تشنه به قتال كافران است علي
در معركه چشم فتنه را كور كند
شمشير به فرق دشمنان است علي
با خنده مظلوم علي خشنود است
ويران گر ظلم پيشه گان است علي
با اشك يتيم ديده اش باراني
با قوْتِ فقير شادمان است علي
قانع به نمك و قرص ناني باشد
با اينكه نعيم آب و نان است علي
آن زاهد شب كه شير روزش خوانند
سالار همه دلاوران است علي
آري سه طلاقه كرد دنيايي را
الحق كه امام زاهدان است علي
هر ذائقه با ولاي او شيرين است
عطر گل و طعم زعفران است علي
او را نشناخت جز خدا و احمد
از بس كه لطيف و دلستان است علي
آن مير مهيمني كه ما را در حشر
از دوزخيان نگاهبان است علي
روزي كه كسي به داد امت نرسد
آنكس كه به فكر دوستان است علي
امضاي شفاعت است با مهر علي
در حشر جواز مومنان است علي
آرامش شيعيان عا لم مهدي است
آرامش صاحب الزمان است علي
از عدل علي كه مي توان گفت سخن
جايي كه شهيد هر زمان است علي سکان زمین و آسمان است علی
سلطان همه جهانيان است علي
گلواژه ي منشق از علي اعلاست
سر چشمه ي فيض بي كران است علي
آوازه ي او ز هفت اقليم رسد
مشهور به هفت آسمان است علي
سر سلسله خليل عبادالرحمن
آن بنده ي سر به آستان است علي
برتر ز علي رب جلي خلق نكرد
آقاي همه بهشتيان است علي
از بعد نبي بر همه ي مخلوقات
از جانب دوست ارمغان است علي
اول وصي پيمبر اعظم اوست
بر دين رسول روح و جان است علي
شاگرد محمد امين است ولي
استاد همه پيمبران است علي
دستور تمام انبيا در دستش
حق را شب معراج لسان است علي
هستند امامان مبين رهرو او
يعني كه امير كاروان است علي
همتاي امير عشق تنها زهرا ست
با دخت رسول همزبان است علي
بر هر نبي و ولي ولي الله است
مولاي جميع انس و جان است علي
در نور محبتش پر از جاذبه است
محبوب قلوب شيعيان است علي
بر غيب و شهود حاكم و سلطان است
آگاه ز راز كهكشان است علي
جنت يكي از صنايع دستانش
صنعتگر آفريدگان است علي
ايمان و نماز و اصل اسلام علي است
توحيد و معاد عارفان است علي
مفتاح علوم ايزدي در نزدش
ديباچه ي علم لا مكان است علي
اين است گواه لا مكان بودن او
يك شب به چهل مكان عيان است علي
مولا و امام متقين كيست علي است
حقا كه امير مومنان است علي
سلمان كه سبو از مي منّا نوشيد
او ظرف و در آن قطره چكان است علي
ميثم سر دار از علي مي گويد
با لله مي وصل عاشقان است علي
قنبر كه غلامي علي منصب اوست
او سالك و پير راهدان است علي
در مركز وحي كاتب وحي علي است
بر حامل وحي تر جمان است علي
گنجينه ي مخفي معارف مولاست
آئينه ذات مستعان است علي
تفسير مبين فطره الله علي است
عشقش به دل پير و جوان است علي
آيات مبين مديحه اوصافش
هر سوره و آيه آرمان است علي
قرآن بدون او به قرآن جعلي است
تا ناطق و منطق و بيان است علي
دانيد كه سرّ اسم اعظم در چيست
اكسير به رمز كن مكان است علي
در اولُ الاولين عيان كيست علي است
در آخر الآخرين نهان است علي
احسان قديم و حكم فرماي ازل
مسجود همه فرشتگان است علي
موساي قلندر از علي نيل گشود
بر كشتي نوح پشتوان است علي
عيسا نه به خويش مرده را زنده كند
تجديد حيات مردگان است علي
ميزان و قسيم نار و جنت حيدر
آري به صراط ميزبان است علي
عنوان علي به چهره ها منقوش است
نامش به رخ مواليان است علي
با اين همه مظهر العجائب بشر است !
يا اينكه خداوند جهان است علي
افتاده بيا كه دستگير تو علي است
بر بازوي نا توان توان است علي
بر سائل خود زكات بخشد به ركوع
با قاتل خويش مهربان است علي
نيروي ولايتش محك بر همگان
بر جمع خلايق امتحان است علي
در روز نبرد تك سوار عرب است
در عرصه صبر قهرمان است علي
خيبر شكن و صف شكن و بت شكن است
هنگام مصاف پهلوان است علي
هر ضربه كه مي زند به شيطان رجيم
تضمين بهشت جاودان است علي
لشگر عددي نبود در حرب علي
تشنه به قتال كافران است علي
در معركه چشم فتنه را كور كند
شمشير به فرق دشمنان است علي
با خنده مظلوم علي خشنود است
ويران گر ظلم پيشه گان است علي
با اشك يتيم ديده اش باراني
با قوْتِ فقير شادمان است علي
قانع به نمك و قرص ناني باشد
با اينكه نعيم آب و نان است علي
آن زاهد شب كه شير روزش خوانند
سالار همه دلاوران است علي
آري سه طلاقه كرد دنيايي را
الحق كه امام زاهدان است علي
هر ذائقه با ولاي او شيرين است
عطر گل و طعم زعفران است علي
او را نشناخت جز خدا و احمد
از بس كه لطيف و دلستان است علي
آن مير مهيمني كه ما را در حشر
از دوزخيان نگاهبان است علي
روزي كه كسي به داد امت نرسد
آنكس كه به فكر دوستان است علي
امضاي شفاعت است با مهر علي
در حشر جواز مومنان است علي
آرامش شيعيان عا لم مهدي است
آرامش صاحب الزمان است علي
از عدل علي كه مي توان گفت سخن
جايي كه شهيد هر زمان است علي

دمت گرم داش جواد خیلی زیبا بود

J.MOGHADAM
دوشنبه 10 تیر 92, 02:04 بعد از ظهر
چاکرم همشو خوندی ؟؟دمت گرم!!

hamid reza
دوشنبه 10 تیر 92, 03:53 بعد از ظهر
شبی در محفلی ذکر علی بود
شنیدم عاقلی فرزانه فرمود:
اگر دوزخ به زیر پوست داری
نسوزی گر علی را دوست داری
اگر مهر علی در سینه ات نیست
بسوزی گر هزاران پوست داری

hamid reza
دوشنبه 10 تیر 92, 03:56 بعد از ظهر
در برج ولا مهر جهانتاب علی است

در شهر علوم سرمدی، باب علی است

از اول خلقت جهان تا محشر

مظلوم ترین شهید محراب، علی است

***

آنجا که علی واسطه ی فیض خداست

برغیر علی هر که کند تکیه خطاست

با مدعیّان کور باطن گوئـیـد

آنجا که خدا هست و علی نیست کجاست؟

mahdi11
پنجشنبه 13 تیر 92, 11:32 بعد از ظهر
ستاره خاک نشین در سرای علی است

ستاره که هیچ خورشید زیر پای علی است

ملائکه همه انگشت بر دهان دارند

در آن زمان که صدای خدا صدای علی است

قنوت نافله هایش چقدر بی همتاست

که عرش محو تماشای ربنای علی است

عدالتی که پس از مرگش به زیر خاک افتاد

به دست صاحب الامر است او به جای علی است

تمام آنچه که آورده حضرت احمد

فقط به یاد علی و به نام علی است

خدا به وقت شهادتش حرم برایش ساخت

تمام خاک نجف خاک کربلای علی است

قسم به حق خدا خون بهای کرببلاست

امام کرببلا خون بهای علی است

mahdi11
جمعه 29 خرداد 94, 02:28 قبل از ظهر
زمستانی بهاری یافت در خود
دو دست ِ در هوا یک رشته کوهند
بیابان آبشاری یافت در خود!


محمد گفته دینی جز علی نیست!
خلافت را امینی جز علی نیست
همه الحق و الانصاف گفتند
امیرالمؤمنینی جز علی نیست


نبی را با صداقت می شناسند
ولی را با ولایت می شناسند
عبادت جای خود را دارد اما
علی را با عدالت می شناسند


همه اصحاب، جمع و مشکلی نیست
همه جویای حقّ و باطلی نیست
تو در دریایی از آدم ولی حیف-
کنارت آدم دریادلی نیست!!


گَـَهی رحمان، گـَهی جبار می شد
گـَهی قهار و گـَه غفار می شد
عبایش را که می پوشید مولا
خودش یک کعبه ی سیار می شد


کسی اهل نظر را می شناسد؟
صدای پشت در را می شناسد؟
کسی با کیسه ای از کوچه رد شد
کسی این رهگذر را می شناسد؟


نباریده ست بارانی در آتش
دری می سوخت پنهانی در آتش
بر ابراهیم آتش شد گلستان
ولی اینجا گلستانی در آتش ...


شب از تنهایی اش لبریز می شد
فضای کوفه وهم انگیز می شد
علی وقتی که سر در چاه می برد
میان چاه رستاخیز می شد


علی جز با خدا رازی ندارد
به غیر از گریه دمسازی ندارد
میان جمع تنها بود مولا
چه سرداری که سربازی ندارد!


" تعصب " خونبهای این خمیره ست
عرب پابند قانون عشیره ست
در اسلام ابوسفیان گمانم -
عدالت از گناهان کبیره ست!

mahdi11
جمعه 29 خرداد 94, 02:29 قبل از ظهر
خدا می خواست تا تقدیر عالم اینچنین باشد

کسی که صاحب عرش است، مهمان زمین باشد




خدا در ساق عرش خویش جایی را برایش ساخت

که حتی ماورای دیده ی روح الامین باشد




خدا می خواست از رخساره ی خود پرده بردارد

خدا می خواست تا دست خودش در آستین باشد




علیٌّ حُبّهُ جُنّه ، قسیمُ النّار والجَنّه

خدا می خواست آن باشد، خدا می خواست این باشد




علی را قبل از آدم آفرید و در شب معراج

به پیغمبر نشانش داد تا حقّ الیقین باشد




به جز نام علی در پهنه ی تاریخ نامی نیست

که بر انگشتر پیغمبران نقش نگین باشد




به جز او نیست دستاویز محکم در دل طوفان

به جز او نیست وقتی صحبت از حبل المتین باشد




مرا تا خطبه های بی الف راهی کن و بگذار

که بعد از خطبه ی بی نقطه ی تو نقطه چین باشد




مرا در بیت بیت شعرهایم دستگیری کن

غزل های تو بی اندازه باید دلنشین باشد




غزل لطف خداوند است، شاعرها خبر دارند

غزل خوب است در وصف امیرالمومنین باشد

mahdi11
جمعه 29 خرداد 94, 02:32 قبل از ظهر
نقطه ی آغاز (ب) ی بسم الله....تا علیِّ صَدَقَ الله




هرزمان خواسته ام وصف تورا بنویسم فارسی یا عربی اسم خدا هم آمد
بس که تو غرق خدائی همه جا اسم تو و... قدرت لایزل رب تو باهم آمد

...............

صحبت از فرقه وفکر علی اللهی نیست بنده ای بنده، ولی کار خدائی داری
بین هر خوشه ی انگور ضریحت پیداست تاسماوات خدا برو بیائی داری

...............

قُل هواللهُ اَحَد را ز تو دارم مولا وصف تو روح عبادات مرا کامل کرد
(کافری بیش نیودم علوی ام کردی)(1) مِهر تو کفر مرا مُهر زد و باطل کرد

...............

وحی شد آیه به آیه به پیمبر قرآن هل اتی ،واقعه ، توحید ، قیامت ، کوثر..
دید از نقطه ی آغاز (ب) ی بسم الله تا علیِّ صَدَقَ الله، توئی یاحیدر

...............

لعن ونفرین خدا بر همه بخٍ گوها دست بیعت به تو دادند و خیانت کردند
گفت:، قرآن وعلی این دو امانت هستند تا توان بود خیانت به امانت کردند

...............

پنج انگشت فلانی که به تو کف داده است پشت در پشت شد و فاطمه را سیلی زد
هر چه بر آمد از آن دست در آن پس کوچه زد به زهرا جلوی چشم شما خیلی بد

...............

باهمان دست به جمع آوری هیزم ها قصد آتش زدن خانه واهلش را کرد
آتشی که قد زهرای تو را یک دفعه بین آن دود و حرارت پیش چشمت تا کرد

...............

بشکند پای همان دست که با آن مسمار درب آتش زده بر سینه ی زهرا کوبید
درب بر سینه ی زهرا زدو با ده تا اسب باچهل نعل تن خون خدا را کوبید

...............

سالها میگذرد حادثه ها پا برجاست مانشستیم ازاین حادثه ها میسوزیم
ای که دستت برسد عرش خدا کاری کن چشم بر دست تو در امر فرج می دوزیم

mahdi11
جمعه 29 خرداد 94, 02:33 قبل از ظهر
وحي را دست دل هر کس و نا کس ندهند


تا که معراج نشين هست به کرکس ندهند

درک ادراک نبي ، مرد خدا مي خواهد

جز علي را که از اين جام مقدس ندهند

پس بديهي ست که اسرار جهان را هرگز

تا علي هست به اشخاص مرخص ندهند

ياري همسفر غار کجا ، يار کجا

جز حرا را که در اين دايره مبعث ندهند

در حسد کور شود دشمن او جا دارد

روزي از سفره ي شاهانه اش از بس ندهند

کسب عرفان فقط از مهر علي ممکن شد

معرفت در گراني ست به هر کس ندهند

اين کرامت چه به عشاق علي مي آيد

منکرانش عجبي نيست که نم پس ندهند

دين گريزي زمين حاصل غصب فدک است

بندگان دل به دل ميوه ي نارس ندهند

mahdi11
جمعه 29 خرداد 94, 02:36 قبل از ظهر
باید که تو را حضرت منان بنویسد

در حد قلم نیست که قرآن بنویسد

هر دست گدایی که به سوی تو دراز است

مفهوم قنوتی است که در بین نماز است

سمت حرم توست دلم باز روانه

((ای تیر غمت را دل عشاق نشانه))

ایوان دلم خاک، طلایی بده مولا

قدری به من خسته بهایی بده مولا

آن چیست که در حج و طواف است...؟نشانه است

((مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه است))

تکفیر نما عقربه ی قبله نمارا

چون اوست که سمت تو نشان داده خدا را

.

.

.

احمد(ص) به خدا غیر علی(ع) یار نمی خواست

پیغمبر ما همسفر غار نمی خواست

رفتند به بیراهه و خوردند به بن بست

((تا بوده علی(ع) بوده و تا هست علی(ع) هست))

بر اسب سوار است قیامت شده بر پا

دشمن به فرار است ازین حالت مولا

شمشیر کشیده است که لشگر بگشاید

باید برود یک تنه خیبر بگشاید

«یا قادر» و «یا قاهر» و «یا فاتح» و «یا هو»

این جرأت و این هیبت و این قدرت بازو...

مخصوص علی(ع) هست علی(ع) شیر خداوند

آن یکه جوانمرد به تعبیر خداوند...

...از ترس ز دستان عدویش سپر افتاد

((با خشم علی(ع) هرکه در افتاد ور افتاد))

.

.

.

احمد(ص) زند آیا نفسی غیر علی(ع)...؟نه

بالا برود دست کسی غیر علی(ع)...؟ته

((من کنتُ)) که بر حیدر کرار (ع)رسیده است

حقّ است و سرانجام به حقدار رسیده است

mahdi11
جمعه 29 خرداد 94, 02:37 قبل از ظهر
به اوج می برد امشب مرا هوای شما

که عشق را بنویسم، فقط برای شما

نگاه می کنم اینجا به رد پای شما

و می رسم به خدا، تاخدا،...خدای شما

که آفرید شما را زمین هوایی شد

و کعبه کعبه شد و خانه ای خدایی شد

و بال هور و ملک فرش این قدم ها شد

زمین برای حضور تو در تمنا شد

ز اشک شوق ملائک ستاره پیدا شد

وعشق بر تن هفت آسمان هویدا شد

عصای دست نبی بوده ای و دست خدا

تو دستگیر کلیمی، تو دستگیر عصا

شکوه عدل شما را عقیل می داند

نگاه بت شکنت را خلیل می داند

شکاف کعبه شما را دلیل می داند

و شأن وصف تو را جبرئیل میداند

که از زبان خدا بر تو آفرین میگفت

و با صدای بلند خودش چنین میگفت:

رقم زده است خدا عشق را به نام علی

فلک نشسته به حسرت برای گام علی

ملک نشسته دو زانو به احترام علی

((علی امام من است و منم غلام علی))

به لحظه لحظه ی عمرت خدا تبسم داشت

وبا صدای شما با نبی تکلم داشت

کرامتی که تو داری الی الابد باشد

همیشه ذکر لبم یا علی مدد باشد

شجاعتی که دلت داشت بی عدد باشد

گواه من سر عمربن عبدود باشد

شمار فضل شمارا ،خدا فقط داند

نشانه های خدا را ،خدا فقط داند

یا علی

mahdi11
جمعه 29 خرداد 94, 02:38 قبل از ظهر
دلم غیر ایوان پناهی نداشت

دلم زائری بود و راهی نداشت

دلم در بساطش جز آهی نداشت

علی داشت آن را که شاهی نداشت

به دور امیر کرم گشته ام

صد و ده قدم در حرم گشته ام

به او گفتم ای شاه راهم بده

امان نامه ای بر گناهم بده

لیاقت به یک دم نگاهم بده

پناهی ندارم پناهم بده

صدا زد پریشانی ات با علی

اگر خسته جانی بگو یا علی

همین لحظه ها بود پیدا شدم

علی گفتم و از زمین پاشدم

شب و روز حیران مولا شدم

گدا بودم او خواست آقا شدم

دل من بدون علی بی کس است

بمیرم علی را بببینم بس است

امیری نداریم الا علی

اگر ناتوانی بگو یاعلی

کوچه ها وقف نام او شده اند

هرکجا می رویم هیأت اوست

دل من وقف کیست حافظ گفت:

"دل سراپرده ی محبت اوست"

من شدم خاک پای حضرت عشق

پس به هفت آسمان شرف دارم

در هر خانه را نخواهم زد

شوق پابوسی نجف دارم

به علی ٍّخدا ببخش مرا

السلام علیک یا سلطان

من به یاد سر علی دارم

هر شب قدر بر سرم قرآن

مسجد کوفه قتلگاه شده

مرتضی بین بستر افتاده

تا که ضربت زدند بر سر او

آه عمامه از سر افتاده

همگی مثل بچه های یتیم

پشت بیت علی مقیم شدیم

کودکی بین کوچه ها میگفت

بچه ها بچه ها یتیم شدیم

گرچه مادر نداشت این خانه

شکر زینب به جای زهرا بود

گریه میکرد مرتضی اما

اشک مولا برای زهرا بود

mahdi11
جمعه 29 خرداد 94, 02:40 قبل از ظهر
ز لیلی می شنیدم یا علی گفت


به مجنون چون رسیدم یا علی گفت

مگر این وادی دار الجنون است


که هر دیوانه دیدم یا علی گفت

نسیمی غنچه ای را باز میکرد

به گوش غنچه کم کم یا علی گفت

چمن با ریزش باران رحمت


دعا میکرد او هم یا علی گفت

یقین پروردگار آفرینش


به موجودات عالم یا علی گفت

خمیر خاک آدم را سرشتند


چو بر میخواست آدم یا علی گفت

مسیحا هم دم از اعجاز میزد


ز بس بیچاره مریم یا علی گفت

علی را ضربتی کاری نمیشد


گمانم ابن ملجم یا علی گفت

مگر خیبر ز جایش کنده میشد


یقین آنجا علی هم یا علی گفت

mahdi11
جمعه 29 خرداد 94, 02:40 قبل از ظهر
جهان برای شکوفا شدن مهیا بود

و این قشنگ ترین اتفاق دنیا بود


گمان کنم که شروع غدیر اینجا بود

که دست فاطمه در دستهای مولا بود

در این میانه سراپا پدر تبسم بود

و با زبان غزل شاعرانه می فرمود:


قرار شد که شما بیقرار هم باشید

جهان دچار شما شد، دچار هم باشید

تمام عمر دمادم کنار هم باشید


و در مصاف خطر ذوالفقار هم باشید

دعای من همه این بوده تا به هم برسید


که خلق گشته زمین، تا شما به هم برسید

نفس نفس همه جا عاشقانه همدم هم

خدا نکرده اگر زخم بود، مرهم هم

صفا و کعبه و رکن و مقام و زمزم هم


چرا که کعبه من هم علیست، فاطمه هم

و رو به اهل مدینه چنین سفارش کرد

نوشته ام که سفارش نه بلکه خواهش کرد


همیشه نام علی را امام بگذارید

به خانواده من احترام بگذارید

برای فاطمه سنگ تمام بگذارید

و روی زخم دلش التیام بگذارید


جهان بدون علی رنگ و بو نخواهد داشت

بدون فاطمه هم آبرو نخواهد داشت

شنیده می شود از آسمان صدایی که...



کشیده شعر مرا باز هم به جایی که ...



نبود هیچ کسی جز خدا،خدایی که...



نوشت نام تورا ،نام آشنایی که ـ



پس از نوشتن آن آسمان تبسم کرد



و از شنیدنش افلاک دست و پا گم کرد



نوشت فاطمه، شاعر زبانش الکن شد



نوشت فاطمه هفت آسمان مزین شد



نوشت فاطمه تکلیف نور روشن شد



دلیل خلق زمین و زمان معین شد



نوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفته است



غزل قصیده ی نابی که در ازل گفته است



نوشت فاطمه تعریف دیگری دارد



ز درک خاک مقام فراتری دارد



خوشا به حال پیمبر چه مادری دارد



درون خانه بهشت معطری دارد



پدر همیشه کنارت حضور گرمی داشت



برای وصف تو از عرش واژه بر می داشت



چرا که روی زمین واژه ی وزینی نیست



و شأن وصف تو اوصاف اینچنینی نیست



و جای صحبت این شاعر زمینی نیست



و شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیست



خدا فراتر از این واژه ها کشیده تورا



گمان کنم که تورا، اصلا آفریده تورا



که گرد چادر تو آسمان طواف کند



و زیر سایه ی آن کعبه اعتکاف کند



ملک ببیند وآنگاه اعتراف کند



که این شکوه جهان را پر از عفاف کند



کتاب زندگی ات را مرور باید کرد



مرور کوثر و تطهیر و نور باید کرد



در آن زمان که دل از روزگار دلخور بود



و وصف مردمش الهاکم التکاثر بود



درون خانه ی تو نان فقر آجر بود



شبیه شعب ابی طالب از خدا پر بود



بهشت عالم بالا برایت آماده است



حصیر خانه ی مولا به پایت افتاده است



به حکم عشق بنا شد در آسمان علی



علی از آن تو باشد... تو هم از آن علی



چه عاشقانه همه عمر مهربان علی!



به نان خشک علی ساختی، به نان علی



از آسمان نگاهت ستاره می خواهم



اگر اجازه دهی با اشاره می خواهم-



به یاد آن دل از شهر خسته بنویسم



کنار شعر دو رکعت نشسته بنویسم



شکسته آمده ام تا شکسته بنویسم



و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم



به شعر از نفس افتاده جان تازه بده



و مادری کن و اینبار هم اجازه بده



به افتخار بگوییم از تبار توایم



هنوز هم که هنوز است بی قرار توایم



اگر چه ما همه در حسرت مزار توایم



کنار حضرت معصومه در کنار توایم



فضای سینه پر از عشق بی کرانهء توست



(کرم نما و فرود آ که خانه خانهء توست

mahdi11
جمعه 29 خرداد 94, 02:42 قبل از ظهر
(خدا به نام تو کرده ست آسمان ها را)*

که شستشو بدهی چشمه چشمه جان ها را

به دست های پر از مهر و بی همانندت

سپرد اداره ی مجموع آسمان ها را

سپس جهان به تکامل رسید با نورت

به اوج برد خدا روح ها، روان ها را

سوار کشتی مقصود کرد ما را، بعد-

به سمت عشق تو چرخاند بادبان ها را

برای چاره ی هر کار سخت گویا کرد

به جمله ی "مددی یا علی" زبان ها را

به قلب لشکر اهریمنان زدی هر بار

برید با دم شمشیر تو امان ها را

بدون تو همه ی کائنات گمنام است

سپرده دست تو حق، نام ها، نشان ها را



*مصرعی از خانم پانته آ صفایی

mahdi11
جمعه 29 خرداد 94, 02:42 قبل از ظهر
شیطان

در غدیر آدم

سر تعظیم فرود نیاورد و

فرزندانش هم

در غدیر علی....




پی نوشت:

آنان که پذیرفتند

فرشته اند

یعنی همین

شیعیان







مضمون روایتی از امام رضا

عوالم: ج 3:15 ص 224

mahdi11
جمعه 29 خرداد 94, 02:43 قبل از ظهر
گهی رحمان، گهی جبار می*شد

گهی غفار و گه قهار می*شد

عبایش را که می*پوشید مولا

خودش یک کعبه سیار می*شد

mahdi11
جمعه 29 خرداد 94, 02:44 قبل از ظهر
مظهر مهری و وفایی علی
ماه زمین مهر سمایی علی
چشمه صدقی و صفایی علی
جان نبی شیر خدایی علی

ناد علیا علیا یاعلی

عشق تو آتش به دل افروخته
قهر تو جان دو جهان سوخته
جمله اطاعت ز تو آموخته
دید جهان بر کرمت دوخته

ناد علیا علیا یاعلی

تابش خورشید درخشان تویی
حامی دین مفخر ایمان تویی
خسرو دین خسرو خوبان تویی
نور خدا پرتو یزدان تویی

ناد علیا علیا یاعلی

mahdi11
جمعه 29 خرداد 94, 02:45 قبل از ظهر
اوصاف تو از ابتدا تا انتها نور

آیینه ای آیینه ای سرتا به پا نور

آیینه ای و خلق حیران صفاتت

تابیده بر جان تو از ذات خدا نور

چشمی که توفیق تماشای تو را داشت

جسم تو را جان دیده و جان تو را نور

در حلقه ی عشاق تو ای صبح صادق

بر هر لبی گل کرده «یا قدوس» ، «یا نور»

قرآن وصفت سوره سوره با شکوه است

«فرقان»«نبا»«یوسف»«قیامت» «هل اتی»«نور»

از کعبه تا مسجد مسیر روشن توست

از آسمان تا آسمان از نور تا نور

خورشیدی و بر شانه ی خورشید رفتی

فریاد می زد آسمان : «نور علی نور»

تو بوتراب و همسر تو مادر آب

اصل شما وصل شما نسل شما نور

پایان کار دشمنان توست با نار

آغاز راه دوستان توست با نور

در مدح تو چشم غزل روشن که دیده است

وصف تو را از ابتدا تا انتها نور