ابرهیم(ع) قهرمان برائت در قرآن!!!!

[mostafahem]

قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في‏ إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ

بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلاَّ قَوْلَ إِبْراهيمَ لِأَبيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَ ما أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ رَبَّنا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا

وَ إِلَيْكَ أَنَبْنا وَ إِلَيْكَ الْمَصيرُ (سوره الممتحنه آیه 4)

ترجمه:قطعاً براى شما در [پيروى از] ابراهيم و كسانى كه با اويند سرمشقى نيكوست: آن گاه كه به قوم خود گفتند: «ما از شما و از آنچه به جاى

خدا مى‏پرستيد بيزاريم. به شما كفر مى‏ورزيم و ميان ما و شما دشمنى و كينه هميشگى پديدار شده تا وقتى كه فقط به خدا ايمان آوريد.» جز

[در] سخن ابراهيم [كه‏] به [نا] پدر [ى‏] خود [گفت:] «حتماً براى تو آمرزش خواهم خواست، با آنكه در برابر خدا اختيار چيزى را براى تو ندارم.» «اى

پروردگار ما! بر تو اعتماد كرديم و به سوى تو بازگشتيم و فرجام به سوى توست‏.

[mostafahem]

حضرت ابراهیم(ع)در قرآن به عنوان سرمشق نیکو برای مومنین معرفی شده است.اما داستان به همین جا ختم نمی گردد این سرمشق بودن در ادامه آیه هنگامی

قرار داده شده که ابراهیم(ع) به کافران قومش فرمود همانا من از شما و از آنچه به غیر از خدا می پرستید بیزارم.پس بیزاری جستن از کسانیکه عبادت غیر از

خداوند را می کردند سنت انبیاء الهی بوده است.

[mostafahem]

نکته مهم دیگر اینکه بغض و عداوتی پایدار بین ابراهیم نبی(ع) و قومش به واسطه اعتقاد کفر آمیزشان بوجود آمده پس بغض داشتن نسبت به عده ای از انسان های گمراه از سنت انبیاء الهی بوده است.

[حسین]

با تشکر از مطلب مهم شما، دامنه این برائت تا کجا ادامه داره؟ آیا فقط محدود به ملعونینی مثل دشمنان ائمه سلام الله علیهم میشود؟ یا اینکه ما باید این دامنه را تا دوستان و حتی همکاران خود که 9 تا 12 ساعت از روز را با آنها میگذرانیم هم ادامه دهیم؟ آیا باید فیلترهایی برای این برائت داشته باشیم و هر احدی که با این معیار و فیلتر همخوانی نداشت را دشمن داشته و دشمنی خود را نیز ابراز کنیم؟ (آیا این سوال من اصلا ربطی به این تاپیک دارد یا ندارد؟!)

[حامد]

استثنائ در ایه را توضیح دهید در باره استغفار حضرت ابراهیم ایشان الگو نیست؟؟؟؟

[حسین]

اصلا متوجه منظور شما نشدم!

[mostafahem]

استثنائ در ایه را توضیح دهید در باره استغفار حضرت ابراهیم ایشان الگو نیست؟؟؟؟

منظورتون اینکه اسوه بودن حضرت ابراهیم در ادامه آیه در یک مسئله استثنا شده است؟

[حامد]

منظورتون اینکه اسوه بودن حضرت ابراهیم در ادامه آیه در یک مسئله استثنا شده است؟


بله استثنا در ایه وجود داره
استثنا چه چیزی جواب می دید؟؟؟؟

[mostafahem]

من مجدد روی آیه دقت کردم استثنا رو هم متوجه شدم ولی نمی فهمم که در این عمل حضرت ابراهیم(ع) که استغفار برای پدرشان است چه نکته ای در باب برائت مطرح است

اگر آقا حامد توضیح بیشتر بدن شاید من زودتر متوجه بشم

[mostafahem]

وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهيمَ لِأَبيهِ إِلاَّ عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهيمَ لَأَوَّاهٌ حَليمٌ (آیه 114 سوره توبه)

ترجمه:و طلب آمرزش ابراهيم براى پدرش جز براى وعده‏اى كه به او داده بود، نبود. و [لى‏] هنگامى كه براى او روشن شد كه وى دشمن خداست، از او بيزارى جست. راستى، ابراهيم، دلسوزى بردبار بود

در این آیه حضرت ابرهیم وقتی متوجه می شوند که پدرشان دشمن خداست از او برائت می جویند.

[ehsan_8665]

مهج الدعوات / ترجمه طبسى ؛ ؛ ص336
پوشيده نماند كه حضرت ابراهيم‏ آذر را كه عموى آن حضرت بود پدر مى‏گفت از جهت آن كه او را تربيت كرده بود و الحال نيز در ميان عربان متعارف است كه عموئى را كه حق تربيت داشته باشد بر پسر برادر خود او را پدر او مى‏گويند و چون آذر كافر بود و با ابراهيم وعده ايمان آوردن نموده بود، لهذا ابراهيم در حقّ او دعا كرد و از خداى تعالى طلب آمرزش او نمود، يعنى بار الها او را مؤمن گردان و او را بيامرز و بعضى گفته‏اند كه طلب آمرزش ابراهيم از براى عموى خود در وقتى بود كه هنوز از استغفار نمودن از براى كفار ممنوع نشده بود.[1] (http://rayatolmahdi.com/#_ftn1)



[1] (http://rayatolmahdi.com/#_ftnref1) ابن طاووس، على بن موسى، مهج الدعوات / ترجمه طبسى، 1جلد، رايحه - تهران، چاپ: اول، 1379 ش.





لازم به تذکره که پدر حضرت ابراهیم نبودن بلکه سرپرستشون بودن
اب فقط معنای پدر نداره معنای سرپرست هم داره
البته من روایتی پیدا نکردم درباره اینکه پدر حضرت ابراهیم (ع) بودن یا عموی ایشان اما در هر صورت چون شنیده بودم و در ترجمه مهج الدعوات دیدم گفتم تذکر داده باشم
اگر کسی مطلبی درباره این موضوع میدونه بگه چون فکر میکنم مطلب مهمی باشه