PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : روش مكتب شيخ صدوق در تعليم عقايد و اصول دين‏



ehsan_8665
یکشنبه 27 شهریور 90, 09:01 بعد از ظهر
این مطالب از محمد باقر کمره ای در مقدمه ترجمه کتاب شریف خصال صدوق آمده که بسیار قابل توجه است.

بزرگترين وظيفه پيغمبران اين بود كه مردم را بيك مبادى عالى روحى معتقد كنند و در نفوس آن‏ها ايمان بخدا و روز جزا و زندگانى پس از مرگ را پديد آورند و انصافا انجام اين وظيفه تا اندازه‏اى كه از پيغمبران و پيشوايان دين ثابت است بزرگترين كرامت و معجزه آن‏ها است زيرا با وسائل مادى و بتوسط زور و زر با بشر همه كارى مى‏شود پيش برد ولى توليد عقيده و ايمان در بشر كه اساس دعوت پيغمبران و امامان است كار بسيار دشوارى است خصوص نسبت بيك حقائق بلند و ناپيدائى كه دست حس از آن كوتاهست، شاهكار اسلام و عظمت پيغمبر اسلام اين بوده كه بيشتر از همه پيغمبران در مدت كمى مردان با عقيده و ايمان بسيارى تربيت كرد و روح ايمان را در آن‏ها دميد، براى تعليم ايمان و پرورش عقيده كه از هزارها سال مورد توجه خردمندان و حكما بوده است تشبثات بسيار و طرق عديده در جهان وجود داشته كه شعبه‏هاى مختلف فلسفه و تربيت روحى بر آن‏ها دور ميزند.
1- فلسفه مشاء كه مبنى بر استدلال و برهان منطقى است.
2- فلسفه اشراق كه مبنى بر رياضت و تهذيب باطن و درك مقام كشف و شهود است.
3- مسلك تصوف‏ و عرفان كه مبنى بر ارتباط با قطب و استاد روحى و تربيت فكر و روشن كردن باطن است اين طريقه‏ها از چند قرن پيش از اسلام در سرزمين‏هاى مختلف هند و چين و يونان و ايران معمول بوده و در افكار مسلمانان هم تأثير بسزائى كرده و يكى از علل كلى و اساس اختلافات و دسته بنديهاى مذاهب اسلامى است ولى هيچ كدام از اينها بطور عموم در جامعه بكار نيفتاده و افراد معدودى هم كه پيرو آن گرديده‏اند بسر منزل مقصود حقيقى نرسيده‏اند.

ehsan_8665
یکشنبه 27 شهریور 90, 09:03 بعد از ظهر
اسلام براى تعليم عقيده و ايمان و تربيت روحى بشر زبانى ساده و شيرين و مفهوم عموم ابتكار كرد كه مصدر و مبدأ آن قرآن مجيد است سپس بيانات پيغمبر اسلام و امامان بر حق كه بعنوان خطبه و نشر احكام و دستورات اخلاقى صادر شده و در درجه دوم توضيحات كافيه و شرح و تحليل همان روش قرآن است؛ علماى بزرگ مذهب كه پس از غيبت امام عصر عجل اللَّه فرجه شيخ بزرگوار صدوق در رأس آنها واقعست اين روش قرآنى را در نظر گرفته و با همان بيان متين و استدلالات مؤثر و عمومى قرآن و اخبار صادره از پيغمبر و ائمه هدى مردم را براه حق دعوت كردند و در هر جا كه بيانى از قرآن و اخبار راجع باصول دين و مذهب و فروع احكام درست بود همان را بهترين روش و طريق استدلال و دعوت بدين دانسته و مورد استفاده قرار داده‏اند و از روش و استدلال متكلمين و حكماء براى تربيت روحى و تعليم عقيده و ايمان مفيدتر و كامل‏تر تشخيص داده، از اين رو نبايد ذكر آيات و اخبار راجع باصول دين را مورد انتقاد قرار داد و گفت كسى كه هنوز دين و مذهب را قبول ندارد چگونه مى‏شود بآيه قرآن يا خبر پيغمبر و امام در برابر او استدلال كرد زيرا آيات قرآن و اخبارى كه از پيغمبر و ائمه هدى در اين باره رسيده است شامل نكات استدلال و منطق عقلى است ولى بطور كامل و ساده و مفهوم و مؤثر كه در برابر هر نادانانى هم مى‏شود اظهار داشت نه پيرامون اصطلاحات منطقى و فلسفه رفته كه مردم عوام از استفاده آن بركنار باشند و نه نكات علمى و استدلال را از دست داده كه دانشمندان‏
بر آن ايراد توانند گرفت.

ehsan_8665
یکشنبه 27 شهریور 90, 09:09 بعد از ظهر
مثلا بسيارى از اخبار كتاب توحيد احتجاجاتى است كه امام در برابر بزرگترين طبيعى‏هاى دوره خود اظهار داشته و آن‏ها را باعتراف يا در ماندن در بحث واداشته و در برابر شبهه‏هاى مردم طبيعى و مادى بيانى رساتر و بهتر از آن نيست و نميتوان گفت استدلال باين گونه اخبار در مقام اثبات عقايد بى‏مورد است.
يكى از امتيازات مكتب شيخ صدوق در باره عقائد اسلامى تصفيه و تهذيب عقايد است عقائد كليه دين اسلام و خصوص مذهب شيعه، در طول دو قرن خلافت بنى عباس كه امت اسلامى با سائر ملتها از روم و فارس مخلوط شدند و با علماى سائر مذاهب از يهود و ترسا و گبر معاشرت كردند سخت بهم آميخته و آراء آنها بهمديگر پيوست و از اين راه مسائل علم كلام راجع بكليه اصول دين و امامت و غيره مورد گفتگو گرديد و دسته‏هاى مختلف و صاحبان عقائد گوناگونى پديد شدند و بتوسط جعل اخبار در ميان شيعه عقائد آنها رواج پيدا كرد عقيده غلو و تفويض و تشبيه و حلول و اتحاد كه در مذاهب قديم بود در تعليمات اسلامى رسوخ نمود شيخ صدوق با فكرى روشن و همتى خدا داده دامن بكمر زد و عقائد دين و مذهب را تصفيه نمود و در موضوع توحيد و مقام نبوت و امامت كمال دقت را نمود و مطابق قرآن و اخبار صحيحه شرح داد و كتاب عقائد خود را تنظيم نمود، تعليمات اسلام راجع بامور پس از مرگ و مطالب نامحسوس از مقام الوهيت و فرشتگان فوق خرد و فهم عموم است و پايه باور داشتن آنها همان ايمان و عقيده بصدق قرآن و پيغمبر و ائمه است كه از مقدمات قريب بحسى ادراك مى‏شود از اين رو روش مكتب شيخ صدوق اينست كه كليه عقايد و اصول ديانت و مذهب را بهمان زبانى تعبير كند كه پيغمبر يا امام تعبير كرده زيرا رساتر و مفهوم‏تر و درست‏تر از آن در ميان نيست و اگر بود بايست قرآن و سنت آن را اختيار كرده باشند زيرا چون اساس قرآن و سنت روى رهنمائى بشر است بايست هر وسيله‏اى براى آن ساده‏تر و آسانتر باشد آن را انتخاب كرده باشند شما وقتى برساله تصحيح الاعتقاد يا شرح عقائد صدوق تأليف شيخ مفيد عليه الرحمه‏ «1» مراجعه كنى مى‏بينى شيخ مفيد در اكثر موضوعات كتاب زبان انتقاد نسبت بشيخ صدوق گشوده و نسبت بعقائد او بحث و ايراد كرده با اينكه شيخ صدوق اين عقائد را از نظر شخص خود نوشته بلكه منظورش تشخيص عقائد كليه پيروان مذهب شيعه بوده است و چگونه ممكنست اين همه ايراد و اشكال باو وارد شود ولى چون تأمل كنى جز در چند مورد انتقادات شيخ مفيد بر شيخ صدوق وارد نيست زيرا چون شيخ مفيد در بغداد تحصيل كرده و با اساتيد و متكلمين عامه بسيار خلطه و آميزش داشته در غالب مطالب پايه بحث را روى نظريه متكلمين عامه برده كه از بافندگى و استدلالات خود ميخواهند اصول عقائد را پا برجا كنند و اصل اين روش بر خلاف مكتب شيخ صدوق (lمکتب اهلبیت علیهم السلام البته این پرانتز رو خودم اضافه کردم )است كه بايد هر موضوعى از موضوعات دينى را بهمان بيان و تعبيرى ادا كرد كه زبان قرآن و اخبار ادا كرده و چون اين موضوع را در نظر بگيريم بيشتر انتقادات مفيد اساسا بر طرف مى‏شود.

ehsan_8665
یکشنبه 27 شهریور 90, 09:39 بعد از ظهر
بلى تعبير از پاره معانى باصطلاحات متداوله اهل يك علمى يا تنظيم دليلى در برابر مخالفى روى اساسى كه قبول دارد براى مجادلة بنحو احسن ضرر ندارد ولى نبايد پايه عقائد و ايمان را روى اين‏اصطلاحات و استدلالات سست قرار داد تعليقاتى كه شيخ مفيد بر عقائد صدوق نوشته براى مباحثات مجلسى با متكلمين عامه بسيار خوبست اما با يك كتابى كه براى نشان دادن عقائد پاك و درست مذهب شيعه با زبان قرآن و پيغمبر و امام نوشته شده هيچ مناسبتى ندارد.
البته محاكمه ميان اين دو دانشمند بزرگوار راجع بعقائد صدوق و شرح انتقادى كه شيخ مفيد بر آن نوشته نيازمند يك كتاب جداگانه است ولى براى نمونه يك موضوع را در اينجا مى‏نگاريم.
شيخ صدوق در وصف موت اخبارى كه ائمه در جواب سؤالات مردم از موت داده‏اند يا خود در شرح آن بيان كرده‏اند نقل ميكند، شيخ مفيد دو اعتراض بر او دارد.
1- آنكه چرا ماهيت موت را شرح نداده و سپس خود بشرح حقيقت موت مى‏پردازد.
2- آنكه چون عواقب مرگ در قرآن مجيد نسبت بمؤمنان و كافران ذكر شده محتاج بذكر اخبار نيست ولى انصافا هيچ كدام از اين دو اعتراض بر شيخ صدوق وارد نيست، زيرا مرگ در نظر عموم مردم امرى واضح و معلومست و از تعريفاتى كه شيخ مفيد براى آن كرده مفهوم‏تر و روشن‏تر است و حقيقت موت قابل شرح و تفسير نيست امريست كه تا كسى نبيند نمى‏تواند ادراك كند در اين صورت بهترين شرح و تفسير از نظر تعليم و تربيت دينى موت همانى است كه در اخبار وارد شده و با بهترين تنظيرى بفكر عموم نزديك گرديده و بياناتى كه در قرآن مجيد راجع بموت و عواقب آن رسيده است با ملاحظه اخبار وارده از ائمه معصومين واضح‏تر و روشن‏تر مى‏شود زيرا بيانات پيغمبر و امام همان شرح و تفسير آيات قرآن مجيد است و هر كس با دقت كلام شيخ صدوق را ملاحظه كند و در همه اعتراضات شيخ مفيد تدبر نمايد مى‏فهمد كه علاوه از آنكه اعتراضات وارد نيست در مقام تعليم و تربيت بيانات شيخ صدوق كه متن اخبار است در اين موضوع هم مفهوم‏تر و هم مؤثرتر است زيرا امام آن سخنى را كه براى تربيت روح يك انسان مفيد است هم بهتر ميداند و هم بهتر تعبير مى‏تواند.